اختلالات کودکان استثنایی، تربیت بدنی و تشخیص و درمانشان
تربیت بدنی نقش بسیار مهم و غیر قابل انکاری در تشخیص این نوع کودکان و شناسایی بیشتر و بهتر آن ها بر عهده دارد.
تربیت بدنی نقش بسیار مهم و غیر قابل انکاری در تشخیص این نوع کودکان و شناسایی بیشتر و بهتر آن ها بر عهده دارد. ولی این پایان کار نیست، چون علاوه بر آن تربیت بدنی در درمان این نوع اختلالات بخصوص اختلالات حرکتی نیز نقش بسیار تعیین کنندهای دارد، بطوری که حرکات ورزشی و نرمشی متناسب با شرایط روحی - روانی و فیزیکی آنها، برای آنها توصیه کرده و با انجام مداوم آنها سبب تقویت جسمی آن ها و به دنبال تقویت روحیهی آنها و موجب ایجاد نشاط، شادابی، اعتماد بنفس در آنها میشود که خود ایجاد اعتماد بنفس کلید بسیاری از مشکلات است.
علاوه بر همهی اینها، در سایر نهادهای درمانی مثل سازمان بهزیستی و توانبخشی در ایران نیز از حرکات ورزشی و نرمشی خاص برای بهبود این نوع کودکان استفاده میکنند. انتخاب روشهای درمانی مناسب امری بسیار مهم است که باید تمام جوانب کار در نظر گرفته شوند و در حالت کلی درمان این نوع کودکان بعد از تشخیص مناسب اختلالات آنها به دو صورت انجام میگیرد: ۱ - رفتار درمانی ۲ - روان درمانی.
۱ - رفتار درمانی:
فرض های مقدم بررفتار درمانی:
رفتار درمانی به عنوان شیوهای برای از بین بردن مسائل روانی بر این فرض اساسی استوار است که مسائل روانی یا نموداری از رفتارهای ناسازگارانهی یاد گرفته شده هستند یا به علت عدم موفقیت در فرا گرفتن رفتارهای سازگارانه به وجود آمده اند. تاکید اصلی روی رفتار بصورتی که در زمان و مکان حاضر قابل مشاهده است میباشد و هدف درمانگر رفتاری آن است که رفتار مزبور را در جهت تظابق و سازگاری تغییر دهد، قبول این مقدمات درمانگر رفتاری را وا میدارد که تغیی رفتار را از طریق بکاتر بستن قوانین متعدد روان شناسی یادگیری جستجو کند.
پشتوانهی نظری رفتار درمانی:
درمانگر رفتاری می کوشد از اصول شناخته شدهی روان شناسی در معالجهی اختلالات رفتاری استفاده کند. در مورد رفتار نارسا یا کم رفتاری[۱۵] وظیفهی درمانی عبارتست از برقرار کردن پاسخهایی که ایجاد نشدهاند. در مورد افراطی یا بیش رفتاری کودک باید یاد بگیرد این پاسخها را طوری تغییر دهد که رفتار او یا توقعات و تقاضاهای محیطی، سازگاری بیشتری پیدا کند، در هر دو مورد رفتار و درمان آن مستلزم یادگیری از بین بردن و دوباره یاد گرفتن میباشد. اصول یادگیری که درمانگران رفتاری از آنها برای تجزیه و تحلیل و تغییر اختلالات رفتاری استفاده می نماید عبارتند از: شرطی کردن واکنشی (پاسخی) ، شرطی کردن کنشی یا عاملی و یادگیری مبتنی بر مشاهده. این سه نوع یادگیری نمایندهی جنبههای مختلف یک فرآیند اساسی بوده و بدون شک در مواردی که یادگیری انسان در محیط طبیعی صورت میگیرد هر سه فرآیند با هم در کار هستند.
شرطی کردن پاسخی است یا واکنشی:
این نوع یادگیری که زمانی به یادگیری پاولفی یا شرطی کردن کلاسیک مشهور بود مستلزم تغییر دادن پاسخی است که موجود زنده به طور ذاتی قادر به نشان دادن آن است. این تغییر از طریق جانشین کردن یک محرک شرطی به جای محرک طبیعی یا غیر شرطی صورت میگیرد. نمونهی معروف این روش داستانی است که در آن بر اثر هم زمان شدن مکرر ارائه یک موش سفید با صدای بلند - محرکی ذاتاً در کودک ایجاد ترس می کند - کودک یاد گرفت در مقابل موش سفید با ترس و وحشت عکس العمل نشان دهد. این عکس العمل معمولاً مستلزم فعالیت دستگاه عصبی خودکار میباشد.
شرطی کردن کنشی یا عاملی:
در روش شرطی کردن پاسخی، محیط از موجودی که اساساً حالت انفعالی یا غیر فعالی دارد ، پاسخی بیرون میکشد ولی در شرطی کردن کنشی کاملاً بر عکس، در اینجا موجود زنده بطور فعال از خود پاسخی بیرون میدهد. که در مقابل آن محیط از خود واکنش نشان میدهد. به عبارت دیگر پاسخ موجودوسیله یا سبب بروز یک حادثهی طبیعی و محیطی میگردد، اهمیت این توالی رویدادها در این نکته است که نتیجه پا پی آمد[۲۷] یک پاسخ، احتمال بروز آن پاسخ را تحت شرایط مشابه را در آینده تغییر میدهد
هنگامی که یک فرد شخص دیگری را که به عنوان مدل یا نمونه به انجام کاری مشغول است، تماشا میکند، سه نوع تاثیر را میتوان مشاهده نمود:
۱ - مشاهده کننده ممکن اسا قالب های پاسخی را که قبلاً در گنجینهی رفتاری او نبود، کسب کند.
۲ - پس آمدهای عملی مورد مشاهده برای کسی که آن عمل را انجام میدهد، باعث تحکیم یا تضعیف پاسخهای بازدارنده مشاهده کننده گردد.
۳ - رفتاری که مشاهده کننده قبلاً در حوزهی رفتاری که مدل از خود نشان میدهد یاد گرفته است ممکن است تسهیل شود.
نباید فراموش کرد تربیت از طریق عمل به موارد آموزشی به مراتب موثرتر از نصیحت و گفتن آن موارد است.
نتایج درمانی اصول یادگیری: همانطورکه از مباحث فشردهی قبلی برمیآید، درمانگری که قصد تغییر رفتارهای دشوار کودکان را داشته باشد، شیوه های متنوعی در اختیار خواهد داشت، اگر مشکل کودک بصورت نقص یا کمبود رفتاری بروز کند، پاسخهایی که در گنجینهی رفتار کودک وجود ندارد، باید ایجاد شود در حالی که در مورد بیش رفتاری پاسخ های مورد نظر را میتوان تغییر یا تقلیل داد یا آنها را از بین برده و رفتارهای سازگارانهتری را جانشین آن ها نمود. و یا در مواردی ممکن است ترکیبی از چند شیوه بکار رود.
۲ - روان درمانی:
روان درمانی تاریخچه ای بسیار دوری دارد که خود نیازمند یک بحث جداگانهای است، چندین طبقهبندی مختلف از روان درمانی وجود دارد که بر حسب جنبههای مختلف درمانی و جریان آن فرق میکنندو. یکی از مبانی رایج برای طبقهبندی روان درمانی، هدف کلی و چگونگی درمان است.
در مراحل آغازین اکثر روان درمانیها، صرف نظر از مریض و طبیعت مداخلهی درمانی، عناصر اصلی، که مریض به آنها وقوف پیدا کند همان عوامل درمانی حمایتی هستند. این موضوع از کوششهای یکسان درمانگران برای پاسخ دادن به نیازهای مریض آن هم بصورت قابل اعتماد و توام با حساسیت سرچشمه میگیرد، در واقع بعضی از انواع درمان ممکن است هرگز از این سطح حمایتی فراتر نرود در صورتی که انواع دیگر ممکن است بر همان اساس حمایتی رنگ و بوی درمان بیانی - اکتشافی یا اصلاح رفتاری پیدا کند.
ضمن این که در رفتار درمانی و روان درمانی، درمانگر باید بسیار ماهر بوده و به فنون مشاوره و روان درمانی و روان شناسی تسلط کافی داشته باشد.
تربیت بدنی ویژه:
به رغم آن که تربیت بدنی ویژه برنامهای نسبتاً جدید است که برای معلولان به وجود آمده است، جالب است که بدانیم اصل مفهوم آن - اصلاح و رشد اعمال حرکتی بدن از طریق تمرین - قدمت بسیار دارد. برای تربیت بدنی ویژه در این نوع کودکان الگوها و طرح های مختلفی وجود دارد که یکی از این الگو یا تفکیکی از چند الگو را میتوان به کار برد به شرط اینکه این شیوه متناسب با توانایی های کلاس مورد نظر باشد و موجب تبعیض بین آنها و سایر کودکان و تحقیر آنها نباشد. علاوه بر اینها تربیت بدنی اصلاحی و انطباقی نیز جهت بهبود این نوع کودکان و سازگاری بیشتر آنها با محیط بوجود آمدهاند.
منبع:
فرزند پرتال
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼