تنظیم هیجان در کودکان، چگونه است؟
واکنشپذیری یکی از ابعاد مزاج است که با فعالسازی رفتار و هیجانات و تغییرات فیزیولوژیکیِ همراه با فعالسازی صورت میگیرد.
واکنشپذیری یکی از ابعاد مزاج است که با فعالسازی رفتار و هیجانات و تغییرات فیزیولوژیکیِ همراه با فعالسازی صورت میگیرد. تنظیم، شامل مجموعهای از فرآیندها میشود که واکنشپذیری را بهبود میبخشد و شامل: توجه ، نزدیکی یا کنارهگیری ، بازداری ، توانایی آرامسازی خود میشود.
واکنشپذیری که شامل زمان پاسخ به تحریکات ، آستانۀ واکنش یک فرد و شدت پاسخ میشود، یکی از جنبهها یا ابعاد مهم مزاج در طول توجه به تنظیم هیجان میباشد.
کودکان بسیار واکنشپذیر، بهاحتمال بیشتری بازداری میشوند، بااینحال، کودکان کمتر واکنشپذیر بهاحتمال بیشتری اجتماعی میشوند. کودکان مضطرب، واکنشپذیری بالایی دارند، در مقابل، کودکانی که از نظر اجتماعی محبوب هستند، واکنشپذیری پایینی از خود نشان میدهند.
کودکان دارای مزاجهای گوناگون را میتوان از طریق نوع تنظیم هیجاناتشان، از همدیگر تشخیص داد. کودکان بازداری شده، نه تنها با ترس به موقعیتهای جدید واکنش نشان میدهند، بلکه کنترل ترس آنها آزارنده است، که این امر واکنش بازداری شدۀ آنها در برابر محیط را تشدید میکند.
همانند اطفال، کودکان بازداری شده، در مقایسه با همسالانی که این ترس را ندارند، بهاحتمال بیشتری از غریبهها فاصله میگیرند و از آنها اجتناب میکنند. آنها هنگام قرار گرفتن در یک موقعیت جدید، بهاحتمال بیشتری به جستجوی مادرشان میپردازند و در صحبت کردن یا تبادل کندتر هستند.
همانند کودکان پیشدبستانی، آنها مشتاق همراه شدن نیستند، مگر اینکه به محیط جدید خو گرفته باشند و بهاحتمال کمتری به دنبال کودکانی میروند که تابهحال آنها را در زمینبازی ندیدهاند. همینکه به سن مدرسه میرسند، انتقال آنها به کودکستان ممکن است برایشان چالشبرانگیز باشد و مقداری طول میکشد تا با همکلاسیها و معلمانشان احساس راحتی کنند.
محققان سعی کردهاند تا رابطۀ مزاج کودک و توانایی رشد تنظیم هیجان را مشخص کنند؛ تنظیم هیجانی، چگونگی تأثیر رفتارهای منعکسکنندۀ مزاج بر سبک کنترل هیجانی را نشان میدهد.
مطالعات نشان دادهاند که بین واکنشپذیری منفی در برابر ناامیدی و کنترل هیجانات رابطه وجود دارد. اطفال و کودکانی که بهآسانی ناامید میشوند، بهجای اینکه سعی در توجه گردانی یا باز جهتدهی تفکرشان داشته باشند، تمایل به برونریزی دارند. آنها در تنظیم هیجان مشکل دارند.
کودکانی که قادر به تنظیم هیجاناتشان هستند، میتوانند واکنشپذیری خود را افزایش دهند و همچنین مانع آن شوند؛ آنها میتوانند همانند کنترل تمایلاتشان به نزدیکی یا کنارهگیری، توجهشان را هم کنترل کنند؛ میتوانند از راهبردهایی برای آرامسازی خود استفاده کنند.
کودکی که بهآسانی میتواند هیجاناتش را کنترل کند، بهاحتمال بیشتری به یک موقعیت جدید نزدیک می شود. در
موقع احساس فشار موقتی، کودکی که تمایل به نزدیکی دارد به احتمال بیشتری از تعابیر خود اطمینانبخش استفاده میکند.
کودکی که مهارت کمتری در تنظیم هیجان دارد ممکن است از دیدن دیگران یا تعامل با آنها کنارهگیری کند و تعابیرش خنثی است بهجای اینکه مفید باشد.
یک مطالعۀ اخیر نشان داده است که کودکان شدیداً خجالتی به رخدادها یا موقعیتهای بسیار مهمی که در آن قرار میگیرند، واکنش نشان میدهند و ذکر این نکته جالب است که آنها به موقعیتهای مثبت و منفی واکنش مشابهی نشان میدهند.
این کودکان در هنگام استرس، در صورت امکان کنارهگیری میکنند و اگر کنارهگیری برای آنها میسر نباشد تسلیم میشوند و دیگر حرفی نمیزنند. آنها بهخوبی جلوی ابراز مثبت هیجان را میگیرند و از خندیدن و نگاه کردن به دیگران در موقعیت پراسترس خودداری میکنند.
چنین کودکانی نباید مجبور به برقراری تعامل در یک گروه جدید شوند، اما برعکس، باید فرصتی به آنها داده شود تا برای مدتی از دور شاهد تعاملات گروه باشند. آنها ممکن است در مقابل انتقاد، از دست دادن بازی، یا در برابر صدمات جزئی شدیداً واکنش نشان دهند. بازداری رفتارهای مزاجی باگذشت زمان حتی تا دورۀ نوجوانی ادامه مییابد.
کودکان ترسویی که مکرراً و بهآسانی در برابر رویدادها ناامید میشوند، بهاحتمال بیشتری با هیجانات منفیِ حاصل از رخدادها، همراهی میکنند. کودکانی که احساسات و تحریکات منفی شدیدتری نسبت به همسالانشان تجربه میکنند، این رخداد پراسترس را منفیتر تفسیر میکنند.
آنها بهخوبی دست به مقابله نمیزنند. مزاج و تمایل به تفسیر موقعیتها بهصورت تهدیدکننده، پیشبینی کنندۀ سازگاری ضعیف در برابر موقعیتهای پراسترس مانند طلاق میباشند.
روانشناسان مدرسه و معلمان باید از این حقیقت آگاه باشند که مزاج یکی از عوامل مهمی است که نشان میدهد چرا کودکان در برابر موقعیتهای استرسآور زندگی، واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند.
در پیشبینی شایستگی اجتماعی، طرح استرالیایی مزاج، سه جنبۀ مزاج را که رابطۀ شدیدی با شایستگی اجتماعی دارند مشخص کرده است که شامل: واکنشپذیری ، تنظیم توجه و تنظیم هیجان میشود.
در این طرح، واکنشپذیری، اشاره بهشدت واکنش همانند کجخلقی و منفی گرایی دارد و تنظیم هیجان اشاره به توانایی حفظ توجه تا اتمام یک تکلیف دارد.
کودکانی که قادر به مشارکت کامل در جریان یک بازی یا در تعامل با دیگران نیستند، در تنظیم توجه مشکل دارند و کودکانی که نمیتوانند واکنشهای هیجانی خود را برای مثال در یک بازی، کنترل نمایند، ممکن است از طرف همسالان محروم و مطرود شوند.
یکی از دلایلی که کنترل شدت واکنش به یک موقعیت برای بعضی کودکان چالشبرانگیز میباشد، این است که آنها نمیتوانند بهصورت انعطافپذیری از یک حالت اساسی ورد حالت احساسی دیگر شوند. کودکی که در ورود به یک حالت آرامتر مشکل دارد، ممکن است در تفسیر منفی موقعیتها و تجربۀ منفی هیجانات مستعد باشد.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼