۱۹۵۹۲۵
۷۵۹
۷۵۹

نحوه صحبت با کودکان، درباره بحران مالی خانواده

از سخت‌ترین لحظات برای جیل (Jill) وقتی بود که می‌خواست به دختر پنج ساله‌اش بگوید فعلاً نمی‌تواند هَمستِر داشته باشد.

از سخت‌ترین لحظات برای جیل (Jill) وقتی بود که می‌خواست به دختر پنج ساله‌اش بگوید فعلاً نمی‌تواند هَمستِر داشته باشد. جیل ۳۲ ساله است و با همسر و دو فرزندشان در نیوجرسی زندگی می‌کردند. همسرش با ورشکستگی بانک، کارش را از دست داده بود. لوازم همستر مثل قفس، ظرف آب و غذا، غذای مخصوص و اسباب‌بازی‌ها بیش از آن هزینه داشت که با دخل و خرج محدود خانواده در شرایط فعلی جور در بیاید. کاری که جیل کرد گفت‌وگو با دخترش درباره موضوع بود: «حرف زدیم و حالا امیلی می‌داند که پدرش دنبال کار می‌گردد اما تا وقتی کار مناسب پیدا نکند، ما باید صرفه‌جویی کنیم و با دقت بیشتری خرج کنیم.»
بحران‌ها و آشفتگی‌های اقتصادی در سراسر جهان مردم را در تنگنا قرار می‌دهند، به‌ویژه پدرها و مادرهایی را که مسئولیت خانواده بر دوش آن‌ها است و آرزوی‌شان فراهم کردن بهترین‌ها برای فرزندان‌شان. در این شرایط، تردید در اطلاع دادن به کودکان و نوجوانان درباره وضعیت اقتصادی خانواده، و کمبودها و مسائلی که والدین را درگیر کرده از مهم‌ترین دغدغه‌ها است؛ آیا بچه‌ها باید از شرایط مالی و اقتصادی خانواده مطلع باشند؟ بهتر است با آن‌ها صحبت کنیم یا تغییرات را مسکوت بگذاریم؟ آگاهی بچه‌ها از آشفتگی اقتصادی در خانواده و جامعه چه اثری روی آن‌ها دارد؟ چه‌طور به نگرانی‌هایشان پاسخ دهیم و مانع تأثیر مخرب آن بر دنیای کودکانه‌شان شویم؟
پیشنهاد متخصصان این است که گفت‌وگوی صادقانه درباره شرایط با کودکان و نوجوانان تأثیر منفی شرایط بر آن‌ها را کم‌تر می‌کند، به این شرط که هر توضیح و تشریحی متناسب با سن کودک یا نوجوان باشد و اطلاعات کافی را به آن‌ها بدهد.
لِنِت خالفانی-کاکس (Lynnette Khalfani-Cox) متخصص اقتصاد و نویسنده کتاب‌هایی درباره مدیریت مالی فردی می‌گوید: «نمی‌توان به کودک پنج ساله گفت وضعیت اقتصادی ناپایدار است و به احتمال زیاد به دوران رکود بزرگ اقتصادی وارد می‌شویم، اما یک بچه هشت یا یازده ساله درباره اصطلاحاتی مثل اعلام ورشکستگی یا شکست اقتصادی ایده‌هایی دارد.»

دروغ نگویید!
لارنس بالتر (Lawrence Balter)، استاد روان‌شناسی کاربردی دانشگاه نیویورک می‌گوید: «اگر کارتان را از دست داده‌اید یا احتمال دارد از دست بدهید، درباره آن به بچه‌ها دروغ نگویید و وانمود نکنید همه‌چیز مثل قبل است. در عوض، با آن‌ها درباره برنامه‌هایی که برای تغییر یا پیدا کردن شغل تازه دارید، صحبت کنید تا مطمئن شوند سررشته امور همچنان در دستان شما است.»
اگر به خاطر مسائل مالی باید محل زندگی‌تان را تغییر دهید، موضوع را با بچه‌ها در میان بگذارید. تغییر محل زندگی شاید برای شما فقط یک تغییر باشد، اما ممکن است در ذهن بچه‌ها با اتفاق‌های نگران‌کننده‌ای مثل بی‌خانمان شدن یا تنها و دور از والدین ماندن گره بخورد. برای بچه‌ها توضیح دهید فروش خانه، ترک خانه بزرگ و رفتن به یک محل کوچک‌تر یا زندگی در خانه پدربزرگ و مادربزرگ هرگز به این معنا نیست که خانواده‌تان از هم پاشیده، به آن‌ها اطمینان دهید شما همچنان یک خانواده گرم و صمیمی و به هم پیوسته هستید.

چه بگوییم؟ چه‌طور بگوییم؟
صادق باشید اما بیش از آن‌چه نیاز دارند بدانند، نگویید. مواجه شدن کودکان و نوجوانان با مجموعه‌ای وسیع از اطلاعات اقتصادی و جزئیات دخل و خرج خانواده، قسط‌های ماهانه یا بدهی‌های موقت معمولاً بچه‌ها را نگران می‌کند و می‌ترساند.
در گفت‌وگو با کودکان کوچک‌تر به خاطر داشته باشید که مهم‌ترین نیاز آن‌ها اطمینان از سلامت و امنیت در خانواده است. پس مراقب پیام‌هایی که به آن‌ها می‌دهید، باشید. صدای ذهن دل‌واپس‌تان را در حضور کودکان کنترل کنید و تحلیل‌های نگران‌کننده را به زبان نیاورید. کودکان و نوجوانان عبارتی مثل «اگر این ماه هم حقوق نگیرم، بدبخت می‌شویم!» را به شیوه‌ای متفاوت با شما تحلیل می‌کنند و ممکن است تعابیر ترسناکی از دل همین جمله کوتاه بیرون آورند. شنیدن این جمله از زبان مادر یا پدر به معنای ناامنی در خانواده است.
در موقعیتی مناسب و محیطی آرام درباره موضوع با بچه‌ها گفت‌وگو کنید، بدون هیجان یا لحنی حاکی از نگرانی و اندوه. به بچه‌ها اطمینان دهید نیازهای اولیه‌شان پاسخ داده خواهد شد. یک راهکار خوب کمک گرفتن از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها است، از آن‌ها بخواهید با بچه‌ها درباره دوران‌های سخت فشار اقتصادی و اجتماعی صحبت کنند و به آن‌ها بگویند با وجود سختی‌های بسیار، راهی برای نجات یافتن و ادامه زندگی روزمره وجود داشت.

بچه‌ها را در مدیریت مالی خانواده سهیم کنید
پژوهش‌ها نشان می‌دهند وقتی به بچه‌ها فرصت داده شود که در شرایط سخت مالی نقشی ایفا کنند، کمتر دچار اضطراب می‌شوند. شریک کردن آن‌ها در کارهایی مثل ترتیب دادن یک شام ارزان‌قیمت، هم‌فکری برای تهیه فهرستی از ملزومات و خوراکی‌های یک هفته یا کمک گرفتن از آن‌ها برای آماده کردن لیستی از کارهایی که انجام‌شان هزینه‌های خانواده را پایین می‌آورد، احساس خوبی در آن‌ها ایجاد می‌کند.
آقای بالتر می‌گوید: اگر بچه‌ها حاضر نمی‌شوند از چیزی بگذرند یا از خواسته‌هایشان صرف نظر کنند، شگفت‌زده نشوید. سازوکار ذهنی بچه‌ها طوری است که همه چیز را شخصی می‌گیرند یا فکر می‌کنند غیرمنصفانه است و طوری رفتار می‌کنند که شما فکر می‌کنید خودخواه و بی‌فکر هستند، اما هم‌دلی کردن در چنین شرایطی معمولاً فراتر از دایره توان‌شان است.

انکار نکنید
اگر وضعیت اقتصادی بر زندگی شما اثر منفی محسوسی گذاشته، آن را بی‌اهمیت جلوه ندهید و انکارش نکنید. با وضعیت مالی شکننده خانواده، به‌ویژه اشتباه‌های مالی خودتان، واقع‌بینانه و صادقانه برخورد کنید. این بهترین درسی است که با استفاده از این موقعیت می‌توانید به فرزندتان بدهید.
اگر تغییرات مالی در خانواده، سبک زندگی بچه‌ها را تغییر می‌دهد درباره این تغییر صحبت کنید. مثلاً اگر قرار است خرید لباس و کفش از یک مغازه یا برند خاص را متوقف کنید یا تعداد وعده‌های غذایی بیرون از خانه و رستوران را محدود کنید، با بچه‌ها حرف بزنید تا متوجه شوند بخشی از عادت‌ها به نفع کیفیت بخش دیگری از زندگی باید تغییر کنند.

از تنگنای اقتصادی، موقعیت آموزشی بسازید
کم پیش می‌آید بچه‌ها بخواهند از وضع بازار ارز یا مفهوم تورم سر در بیاورند، چیزی که می‌خواهند و می‌فهمند یک اسکیت‌بورد جدید، لباس تازه برای تولد هم‌کلاسی یا نسخه تازه بازی کامپیوتری محبوب‌شان است. حتی اگر توان مالی کافی برای تهیه همه خواسته‌ها را دارید، موقعیتی بهتر از این برای یاد دادن اولویت‌بندی خواسته‌ها و نیازها به بچه‌ها وجود ندارد. پس به جای فرار از خواسته‌هایشان به قیمت دعوا و ایجاد تنش، یا به آب و آتش زدن برای تهیه همه آن‌چه می‌خواهند، به محدود بودن بودجه خانواده اشاره کنید و این‌که خرج کردن نیاز به برنامه‌ریزی دارد. بچه‌ها را تشویق کنید برای به دست آوردن آن‌چه می‌خواهند، برنامه بریزند و زمان‌بندی کنند. پیشنهاد بدهید کارهایی را که باعث صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌شود شناسایی کنند و با کمک هم، راه‌هایی برای پس‌انداز بیشتر پیدا کنید؛ مثلاً این‌که، اگر صبح‌ها زودتر بیدار شوید و با هم پیاده به مدرسه بروید می‌تواند روزانه مبلغی کنار بگذارد. به او کمک کنید به چنین قول و قرارهایی وفادار بماند تا بتواند زودتر به چیزی که می‌خواهد برسد.
حین این گفت‌وگوها به آن‌ها نشان دهید در دنبال کردن خواسته‌هایشان تنها نیستند. به آن‌ها بگویید وقتی چیزی را عمیقاً می‌خواهید اما نمی‌توانید فوراً به دستش آورید، چه احساسی دارید. توضیح دهید که در شرایط فعلی، همه اعضای خانواده، از جمله خود شما، باید با دقت بیشتری خرج کنید. یک «نه» گفتن قطعی و محکم راحت‌ترین کار است اما عواقبی دارد که پرهیز از آن سودمندتر است، پیامدهای مثل دوری عاطفی یا احساس تنهایی نوجوان، و به بدقلقی‌های به‌ظاهر بی‌دلیل منجر می‌شود که نتیجه‌شان افزایش سطح تنش در خانواده است.

محدوده تعیین کنید
رد کردن خواسته‌های بچه‌ها نه‌تنها ایرادی ندارد که ضروری است و زندگی در حیطه محدودیت‌های دنیای واقعی را به آن‌ها یاد می‌دهد. این‌که بعضی خواسته‌های غیر ضروری آن‌ها را رد کنید یا به تعویق بیاندازید به معنای محروم کردن آن‌ها از حق‌شان نیست، بلکه دارید مهارت به تعویق انداختن خواسته‌ها و لذت‌ها را به آن‌ها یاد می‌دهید.
آن‌چه اهمیت دارد نحوه «نه» گفتن یا به تعویق انداختن است. به جای گفتن «به این وسیله نیاز نداری»، می‌توانید بگویید «الآن نمی‌تونیم این رو بخریم، نظرت چیه به عنوان هدیه تولد/عیدی بخریمش؟». در مورد بچه‌های بزرگ‌تر می‌توانید موضوع را به یک کار مشترک تبدیل کنید، مثلاً نوجوان هر ماه بخشی از پول تو جیبی‌اش را برای مشارکت در خرید وسیله مورد نظرش پس‌انداز کند و بعد از چند هفته یا چند ماه شما کسری بودجه را تأمین و وسیله مورد نظر را تهیه کنید. به این‌ترتیب اهمیت پول جمع کردن برای رسیدن به یک هدف معین را هم به آن‌ها یاد می‌دهید.

گروه‌های حمایتی تشکیل دهید
شما تنها خانواده‌ای نیستید که از شرایط سخت اقتصادی تحت فشار قرار گرفته‌اید. این را به خودتان یادآوری کنید و به اطرافیان‌تان که فرزندانی هم‌سن فرزندان شما دارند، پیشنهاد فعالیت‌ها و برنامه‌های کم‌هزینه و سرگرم‌کننده بدهید. این برنامه‌ها به شما کمک می‌کند سطح استرس‌تان را پایین بیاورید و از حذف برخی سرگرمی‌های معمول فرزندتان احساس گناه نداشته باشید. با کمک این گروه حمایتی می‌توانید فعالیت‌های پرخرجی مثل رستوران رفتن یا خریدهای تفریحی را با برنامه‌هایی مثل فعالیت‌های گروهی در خانه یا طبیعت جایگزین کنید؛ فعالیت‌هایی مثل مسابقه آشپزی، بازی با کارت‌های بازی یا مونوپولی.

خواسته‌های بی‌پاسخ مانده را با فعالیت‌های تازه جایگزین کنید
نکته آخر این‌که؛ از ایجاد احساس «محرومیت» در بچه‌ها اجتناب کنید. یکی از بهترین راه‌کارها برای پرهیز از احساس محرومیت، جایگزین کردن خواسته‌های بی‌پاسخ‌مانده با فعالیت‌های جدید است. مثلاً به جای «نمی‌تونیم بریم سینما چون کلی خرج داره و الان شرایط‌مون خوب نیست!» می‌توان گفت: «بیا پنج کار جالبی که از سینما رفتن کم‌هزینه‌تره رو پیدا کنیم!» و بعد برای انجام هر کدام برنامه بریزید. با پیشنهادهای سرگرم‌کننده‌ای مثل تبدیل تلویزیون به سینمای خانگی با تنقلات مورد علاقه فرزندتان، یک فعالیت خانوادگی و جالب تعریف کنید. گروه‌های حمایتی در رسیدن به این هدف نقش مؤثری دارند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.