اطلاعات در مورد فرزند خواندگی، فواید و مضرات آن

خانواده هایی هستن که دوست دارن صدای بچه در خونشون بپیچه، اما از این نعمت محرومند یا به هر دلیلی نمیتونن صاحب فرزند بشن. از طرفی هم تعداد زیادی کودک هستن که در مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست منتظر اومدن خانواده ای برای به فرزندی گرفتنشون هستن. اما باید به همه ی جوانب فرزند خواندگی کودکان بی سرپرست توجه کرد. نکاتی هست که اگه رعایت نشه برای هر دو طرف اثرات روحی و روانی بدی رو میتونه در پی داشته باشه. در این مطلب بیشتر در این باره میخونید.

فواید فرزند خواندگی:
۱. خانواده
کودکانی که از داشتن پدر و مادر محرومند با این کار دارای خانواده میشن و حس زیبای داشتن والدین رو تجربه میکنند.
۲. تامین نیاز عاطفی کودک
کودکان نیاز به توجه و مهر و محبت دارن و زمانی که یک خانواده ی نیازمند فرزند با تمام علاقه ی خود به دنبال فرزند هستند، میشه گفت تمام نیازهای احساسی اون کودک در چنین خانواده ای تامین میشه.
۳.زندگی سالم برای کودکان بد سرپرست
بچه هایی که به هر دلیلی دارای والدینی هستند که ممکنه باعث بروز خطراتی برای فرزندشون بشن، مثل زمانی که پدر و مادر دچار اعتیادند و کودکشون هم در معرض این معضل قرار داره، میتونن از این خطر رهایی پیدا کنند و از زندگی در یک خانواده ی ایمن لذت ببرند.
۴. بزرگ شدن خانواده
بعضی خانواده ها بعد از اولین فرزند دیگر قادر به داشتن فرزند دوم نیستن. آنها با قبول فرزند خواندگی کودکی دیگر، برای فرزند خوانده خانواده و برادر یا خواهر خلق میکنن و هم فرزند خودشون دارای یک همبازی میشه.
۵. حمایت کودک
بچه ها در کودکی نیاز به توجه و حمایت ویژه ای دارند که جایی جز خانواده نمیتونه این نیاز رو پوشش بده. اونها با قرار گرفتن در محیط خانواده نیازهای احساسی و روانیشون پوشش داده میشه.
۶. تجربه مادری
بسیاری از مادران به دلایل مختلف در حین بارداری و یا بعد از اون فرزندشون رو از دست میدن که این مساله ضربه سختی به مادر وارد میکنه، داشتن یک کودک که مادر بتونه تمام احساساتش رو برای اون خرج کنه هم خلاء عاطفی کودک رو پر میکنه و هم مادر میتونه مادر بودن رو تجربه کنه.

مضرات فرزندخواندگی:
۱. تربیت ناصحیح
مطالعات نشون میده کودکان هنگامی که در محیط خانواده قرار میگیرند بهتر از نظر عاطفی و روانی پرورش پیدا میکنند. کودکانی که در خانواده های نا ایمن (پدر مادر الکلی یا معتاد، والدین بزهکار) در حال زندگی اند و بعد به مراکز نگهداری از کودکان منتقل میشن به خاطر قرار گرفتن در چنین فضای بدی دچار مشکلات اخلاقی و رفتاری اند که کار رو برای تربیت و اصلاح اونها سخت میکنه.
۲. کودکان آسیب پذیر
در سنین پایین بچه ها بسیار آسیب پذیر هستن. وقتی کودکی وارد یک خانواده میشه در حالی که از نظر عاطفی وابسته میشه به خوبی درک میکنه که او هیچ نقشی در ورود به این خانواده نداشته و همیشه به این موضوع فکر میکنه که منو انتخاب کردن. و اصلا آسون نیست با این موضوع کنار بیاد، کسی شما رو انتخاب کرده که برای اونها باشید.
۳. بحران پیدا کردن گذشته
بعد از آنکه کودک بزرگتر شد و به هر دلیلی متوجه این مطلب شد که فرزند واقعی خانواده نیست، ممکنه بخواد بدونه از کجا آمده؟ خانواده ی واقعی او کیه؟ چرا رهاش کردن؟ و خیلی سوالات دیگه که میتونه همشون باعث بروز اختلاف فرزند و خانواده ی او شود.
۴. تفاوت بین فرزند خونی و خوانده
وقتی در یک خانه دو فرزند وجود دارد و یکی خونی و دیگری فرزند خوانده است دو مشکل به وجود می آید. اول فرزند خونی شما ممکنه فکر کنه شما بچه ی دیگر را بیشتر دوست دارید و به او اهمیت میدید. دوم فرزند خوانده ی شما فکر میکنه که "من فرزند واقعی آنها نیستم اونها بچه ی خودشونو بیشتر دوست دارن".
۵. بحران هویت
کودکان با ورود به یک خانواده ی تازه هویت قبلی خودشون رو از دست میدن و موجودیت تازه پیدا میکنن. با گذشت سالها زمانی که آنها متوجه این موضوع میشن دچار بحران هویت ممکنه بشن، مخصوصا این موضوع در سن بلوغ بیشتر به چشم میخوره. زندگی کردن با این واقعیت که شما یک فرزند خوانده هستید ممکنه سخت باشه.

تاثیر رفتار پدر و مادر
به خاطر داشته باشید با وجود تمام این مسائل این رفتار والدینه که باعث درست یا نادرست تربیت شدن یک کودک میشه. اگه شما فرزندی داشتید و قصد به فرزندی گرفتن کودکی رو هم دارید باید به شدت مراقب رفتارتون و فرق نگذاشتن بین اونها باشید. بچه ها خیلی حساسند و زود این تفاوت ها رو میفهمند. اگه برای اولین فرزندتون هم قصد به فرزندی گرفتن کودکی رو دارید، به یاد داشته باشید شما وظیفه ی سنگینی رو بر عهده گرفته اید و باید تمام تلاشتونو برای درست انجام دادن این وظیفه به کار بگیرید تا اون کودک درست تربیت بشه.