نه گفتن به کودک، دیگه ازتون حساب نمی بره؟
دیدن شادی دیگران، موجب خوشحالی ما می شود و مخصوصاً اگر این فرد شاد فرزندمان باشد، خوشحالی ما بیش از حد می شود.
دیدن شادی دیگران، موجب خوشحالی ما میشود و مخصوصاً اگر این فرد شاد فرزندمان باشد، خوشحالی ما بیشازحد میگردد. اما تجربه نشان داده است که گاهی داشتن اوقاتی خوش، ممکن است خطرناک باشد.
دیدن گریۀ افراد، موجب ناراحتی میشود و ما طبیعتاً از انجام کاری که ممکن است باعث گریۀ فرزندمان شود، اجتناب میکنیم. البته نادیده انگاشتن قشقرق کودک درملأعام مشکل است؛ هرچند اغلب رفتار درمانگران، چنین توصیهای میکنند.
عجیب نیست که ما قوانین و محدودیتهایی را که خودمان در نظر گرفتهایم، نادیده میگیریم و برای اجتناب از پا بر زمین و یا سر به دیوار کوبیدن کودک، تهدیدهایمان را فراموش میکنیم. همۀ ما میل داریم فرزندانمان ایمن و درعینحال شاد و خوشحال باشند و مشکل نیز در همین امر نهفته است.
برای مجازات ایمن، برنامهای منطقی ندارید
ممکن است نه گفتن را مشکل بیابید؛ چون نمیدانید در صورت نادیده گرفته شدن هشدارها توسط کودک، چهکاری باید انجام دهید. اگر مجازاتی امن و نیز مؤثر نیافته باشید، مقابله با رفتار نادرست کودکتان بیمعنا خواهد بود. مثلاً آخرین باری که فرزندتان ناگهان به وسط خیابان پرید، احتمالاً ضربهای با دست به باسن او زدهاید. آیا در نظر دارید برای فهماندن این مطلب به کودک، دفعۀ بعد او را شدیدتر کتک بزنید؟
احتمالاً با رفتارهای چالشبرانگیز، ولی نهچندان خطرناکی مانند انداختن اسباببازیها به داخل توالت روبهرو بودهاید. این رفتارها فقط به شکلی بیخطر، قوانین ادب و نزاکت را نقض میکنند، ولی احساس میکنید به پاسخ و واکنشی نیاز دارند.
چون در دنبالۀ نهِ خود، راهکار "... وگرنه" را به کار نمیبرید، کمتر نه میگویید؛ چون برای خاتمه دادن به جملۀ خود با "وگرنه من ..". ، احساس آرامش و راحتی نمیکنید.
نمیخواهید رفتاری شبیه والدینتان داشته باشید
والدینتان، هنگامیکه شما مرتکب رفتار ناشایستی میشدید، احتمالاً به ناسزا گفتن به شما متوسل می شدهاند. رشد و بزرگ شدن تحت سیستم و روال کار آنها، جالبتوجه و لذتبخش نبوده است و شما میل ندارید خطر تکرار اشتباههای آنان را در مورد فرزند خردسالتان به جان بخرید. اما تاکنون روش قابلاستفادهای برای جایگزینی پیدا نکردهاید.
میدانید چهکاری را نمیخواهید انجام دهید، اما در این لحظه نمیدانید به چه روش قابلدرکی برای کودک، به او نه بگویید که او هم اطاعت کند.
شما خیلی خستهاید
با فرارسیدن غروب، رفتار فرزند شما مانند اغلب کودکان تغییر میکند؛ چون براثر فعالیتهای مختلف خسته میشود.
در پایان روز، شما نیز خسته و کجخلق هستید و این امر مشکل را تشدید میکند. حتی بدون مقابله با رفتار نادرست فرزندتان و اِعمال مجازات لازم، بهقدری خستهاید که نمیتوانید یک نه مؤثر و کارآمد بگویید.
وقتی همه افراد خانواده بهخوبی استراحت کرده باشند، برخوردهای کمتری روی خواهد داد و در صورت پیش آمدن، آمادگی بهتر و بیشتری برای واکنش به آنها وجود خواهد داشت.
احساس میکنید گناهکارید
احساس گناه، از مهمترین مسائلی است که والدین در تمام مدت تلاش برای رساندن فرزندانشان به بزرگسالی، باید با آن کنار بیایند و دستوپنجه نرم کنند. ما والدین گاهی احساس میکنیم زمان کافی با کودکمان سپری نمیکنیم و یا توجه کافی به او نداریم و به این دلیل، در تمام طول روز ابر تیره احساس گناه، بر فراز سر آن عده از ما که بیرون از منزل شاغل هستیم، حرکت میکند.
در پایان یک روز طولانی در اداره، وقتی به منزل برمیگردید، تنها چیزی که اصلاً دلتان نمیخواهد درگیرش شوید، حتی باوجود اقرار به لزوم آن، گفتن نه به فرزندتان است. احساس گناه، از جنبههای منفی پدر یا مادر بودن است که باید بهعنوان یکی از حقایق زندگی پذیرفته شود.
اگرچه آرزو دارید به خاطر تمامروز دور بودن از فرزندتان و ا بدخلقی کردن با او، از او عذرخواهی کنید، باید به سبب در معرض خطر بودن سلامتی و ایمنی کودکتان، به او نه بگویید. راز گفتن این کلمه، بهگونهای که قابلدرک برای کودکتان باشد، ارتباط و گفتگوی صادقانه است. اگر حرفهای دوپهلو و مبهمی به فرزند خود بزنید، بهانۀ تازهای برای احساس گناه بیشتر در خود ایجاد میکنید.
شما از گفتن این کلمه میترسید
آیا از این میترسید که گفتن مکرر نه و در نظر گرفتن محدودیتهای بسیار، موجب سرکوب خلاقیت فرزندتان گردد؟ و یا اینکه میل ندارید محیط خانه را مانند یک زندان اداره کنید و میخواهید فرزندتان در ابراز احساسات و عقاید، کشف محیط اطراف و نیز آزمونوخطاهای خودش، آزاد باشد.
درست است که کودک نوپای شما باید کشف کند تا بیاموزد، اما برای حفظ او از خطرهایی که در مسیرش قرار دارند، باید پارهای از محدودیتها ایجاد شوند. راه چاره، تعیین حدومرزهایی است که ایمنی او را تضمین کند و در ضمن فضای کافی برای خلاقیت، آموزش و کشف محیط اطراف در اختیار کودک قرار دهند.
وقتی مجازات انسانی و مشفقانه یا مؤثری در اختیار ندارید، از گفتن نه میترسید، چون "وگرنه ..." دیگری به ذهن شما نمیرسد و درنتیجه، بارها و بارها بدون اثر چندانی نه میگویید.
شما خیلی حرف زدهاید
ممکن است با فرزند نوپای خود، مانند یک بزرگسال رفتار کرده باشید؛ یعنی تلاش کردهاید دلیل خطرناک و نادرست
بودن رفتارش را برای او شرح دهید. اگرچه گفتگو با کودک در مورد مسائل، اهمیت دارد، در بسیاری موارد انضباطی، نمیتوان به مذاکره و گفتگو پرداخت. حرف زدن با کودک نوپا، بهجای تعیین و پیگیری مجازات متناسب، سبب میشود که نه گفتن بهصورت عملی بینتیجه در مکالمات درآید تا وقتی به خواستهاش تسلیم نشدهاید، میتواند به کار خود ادامه دهد.
انتظارات شما بلندپروازانه و نامعقول بوده است
کودک با ترکیبی از سرشت و خلقوخو و کنجکاوی به دنیا آمده است. تنها این دلیل که خواهرزادۀ دوسالۀ شما میتواند بیست دقیقه با آرامش با یک بولدوزر اسباببازی، بازی کند، بدین معنی نیست که میتوانید از کودک یک و نیم سالۀ خود نیز چنین انتظاری داشته باشید.
اگر برای ایجاد محدودیتهایی تلاش کردهاید که متناسب با سن و نیز ویژگیهای ذاتی فرزندتان نبودهاند، زمینه را برای تکرار کلمۀ نه آماده ساختهاید. درنتیجه، این کلمه معنی و اثر خود را ازدستداده و شما خسته و درمانده شدهاید.
بخش مهمی از آموختنِ چگونگی گفتن نه به کودک نوپا، پیدا کردن روشی است که در ضمنِ گذاشتن محدودیتها برای ایمنی کودک، او را ترغیب به احترام به این محدودیتها کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼