تقویت خودباوری کودکان، نقش والدین چیست؟
برای داشتن یک روحیه ی شاد و سالم باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنید، به خصوص اگر در مرحله رشد هستید.
برای داشتن یک روحیه ی شاد و سالم باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنید، به خصوص اگر در مرحله ی رشد هستید. نقش والدین در شکل گیری خود باوری کودکان بسیار مهم و حائز اهمیت است. والدین در حقیقت نمی توانند به صورت مستقیم، خودباوری را به کودکان تزریق کنند اما با تربیت آن ها در مسیری که بتوانند از پس موانع زندگی شان برآیند، به داشتن خودباوری شان کمک می کنند.
ارزش خودباوری
این حکایتی است که از قدیم می گفتند؛ این والدین هستند که به کودکان ریشه برای رشد و بال برای پرواز می دهند! هر کودک به یک پایه ی قوی و خود باوری خوب در زندگی اش نیاز دارد تا نهایتا یک روزی آن را ترک کند.
مهم ترین بخش این است که به کودکان یاد دهیم که خودباوری شان را بالا ببرند. خودباوری همان چیزی است که ما برای مقابله با چالش های اساسی زندگی مان به آن نیاز داریم. همچنین داشتن خودباوری به ما حس ارزشمند خوشبختی را می دهد.
داشتن عزت نفس، مستلزم اعتماد به ذهن خود نیز هست. به این معنی است که ما به ارزش ها و حق خودمان باور داشته باشیم و این که با ارزش های ما به درستی و با احترام برخورد شود و بدانیم شاد بودن حق ما است.
این نکته بسیار مهم است که عمده ی شکل گیری خودباوری در کودکان زمانی است که سنشان کمتر است. هر چقدر که بزرگ تر می شویم با مشکلات و چالش های زندگی هم باید رو به رو شویم.
کودک یا جوانی که به توانایی های شخصی خودش باور دارد نسبت به کودکی که به تمام توانایی های خودش نامطمئن است و در شک و تردید نسبت به خودش گیر کرده است، بهتر با مشکلات زندگی کنار می آید.
اگر کسی به توانایی های خودش باور نداشته باشد، به راحتی اجازه می دهد که دیگران زندگی اش را در دست بگیرند که بعید است منجر به رویداد های مثبت در زندگی تبدیل شود.
نظریه ی دوم
کودکانی که شناخت و اعتماد کافی به ارزش های خودشان دارند با دیگران هم رفتار بهتری از خودشان نشان می دهند. همچنین باور دارند که دیگران هم همین رفتار را با آن ها خواهند داشت.
آن ها تحمل رفتار نادرست را ندارند. به همین دلیل اگر حس کنند که کسی با آن ها بد رفتاری می کند آن رابطه را تمام می کنند و به دنبال شخصی می روند که با آن ها رفتار بهتری دارد.
با کودکتان با احترام برخورد کنید
کودکان در خلا در حال بزرگ شدن نیستند. آن ها در یک محیط اجتماعی در حال بزرگ شدن هستند که توسط افراد زیادی احاطه شده است. یادگیری اولیه آنها توسط برخورد شان با والدین، پدربزرگ و مادربزرگ، خواهر و برادر و تمامی افرادی که در این دایره ی خانوادگی شان قرار می گیرند، صورت می گیرد.
مهم ترین عاملی که باید هنگام فراهم کردن زندگی شاد برای کودکتان در نظر بگیرید این است که از ابتدا با او با مهربانی و احترام برخورد کنید، در این صورت کودک این رفتار ها را به صورت یک اصل طبیعی در نظر و یاد می گیرد.
کودک یاد می گیرد که این رفتار های مودبانه بهترین راه برای ارتباط برقرار کردن با دیگران است. به همین دلیل است که اگر رفتار نادرستی ببیند از نظرش این رفتار بسیار ناپسند است.
کودکان معمولا این حس را دارند که والدین به آن ها عشق می ورزند اما کمتر پیش می آید فکر کنند که والدین به آن ها احترام می گذارند.
اگر کودکان توسط بزرگتر ها نادیده گرفته شوند خیلی نا امید می شوند. بعضی ها می گویند" پدرم با افراد دیگر خیلی با احترام برخورد می کرد اما با من نه. اگرچه می دانم به شدت مرا دوست دارد و حاضر است جانش را برایم بدهد اما باز هم این موضوع برایم خیلی گیج کننده است."
راهکار
وقتی کودکتان دارد صحبت می کند به آن ها نگاه کنید و خوب به حرف های آن ها گوش کنید. وسط حرف شان نپرید یا حرف شان را با جمله ی خودتان قطع نکنید. سعی نکنید هنگام صحبت کردن او اشتباه آن ها را بگیرید یا خودتان را به کار دیگری مشغول کنید.
آن ها می توانند بی انگیزگی و بی صبری شما را حس کنند
به طور مثال یکی از مراجعان روانشناس می گفت : یک روز داشتم نوه ام را روی بازوهایم تاب می دادم. عاشق این کار است. اما بعضی اوقات می گفت که " مادربزرگ مرا پایین بزار " اما از آن جایی که خودم از این کار لذت می بردم به حرفش گوش ندادم و به تاب دادنش ادامه دادم.
او دوباره گفت " مادربزرگ چرا به حرفم گوش نمی کنی " و من سریع با این حرف او متوجه شدم که در واقع به حرفش گوش نمی دادم و او را فورا به جای اولش برگرداندم.
با این کار به نوه ام فهماندم که به او و حرف هایش احترام می گذارم. کودکی که اجازه ی حرف زدن در مورد احساساتش نداشته باشد، نمی تواند دیدگاه های خودش را به عنوان یک بزرگسال در نظر بگیرد.
اولین زبان، زبان لمس است
قبل از اینکه کودک بتواند کلمات را درک کند، او حس لامسه را درک می کند. اظهار عشق بدون لمس کردن او غیر قابل تحسین و تو خالی است. آغوش گرفتن و بوسیدن فرزندتان و نگه داشتن دست او، روش های بسیار اساسی و مهمی برای بیان عشق، حس امنیت و آرامش و حمایت به او است.
با این لمس کردن ها و برانگیخته کردن احساس آن ها، به رشد مغز او کمک می کنیم. کودکان باید این حس و تجربه را داشته باشند که ارزش دوست داشته شدن را دارند.
خودباوری کودکان به او القا کنید، به جای اینکه از او تقاضا کنید
می گوییم القا کردن زیرا شما نمی توانید خودباوری را مستقیم در کودکان تان به وجود بیاورید. خودباوری مسئله ای درونی است.
چگونه خودباوری را در کودکان مان پرورش دهیم؟ بدیهی است، اگر شما با عشق، احترام و تعلق خاطر با فرزندانتان رفتار کنید، بستری ایجاد می کنید که در آن بهترین شانس وجود دارد که کودکان این رفتار را در خود زمینه سازی کنند و بنیه ی خود را قوی کنند.
والدین نیز باید به یاد داشته باشند که مهم ترین چیز این است که به خواسته های فرزندشان توجه کنند و این به این معنی نیست که پا پیش بگذارند و به کودک جواب و راه حل مسئله را مستقیما بگویند. کلنجار رفتن کودک با مشکلاتی که سر راهش قرار میگیرد، به این معنی نیست که یک جای کار می لنگد. تمام مراحل یادگیری ملزم دردسر و مشکلات است. بخشی از حس موفقیت که از یادگیری سرچشمه می گیرد، در حقیقت همان حسی است که ناشی از این است که او مشکلات را زیر پا گذاشته و آن را حل کرده و همه این ها حاصل تلاش های خود او بوده است.
والدین قطعا برای حل مشکلات کودک، نیت های خوبی دارند اما در واقع آن ها دارند مسیر یادگیری کودک را قطع می کنند. کودکان باید میزان توانایی خود را بشناسند. آن ها می توانند از پس مشکلات زندگی بر بیایند حتی اگر مجبور شوند خودشان را کلی به زحمت بیاندازند.
حس کنجکاوی کودک را بالا ببرید
این نکته خیلی مهم است که حس کنجکاوی کودکتان را بالا ببرید. سوال های او را جدی بگیرید و آن ها را احمقانه تصور نکنید. کودکان در دنیایی زندگی می کنند که همه چیز برایشان جدید است.
آن ها باید از اول همه چیز را با تجربه کردن یاد بگیرند. سوالات آنها بخشی از روند آشنایی شان با محیط اطراف است که ممکن است سال ها ادامه یابد و همین سوال ها هستند که دیدگاه آن ها را نسبت به دنیا تشکیل می دهند.
راهکار
یکی از مهمترین چیزهایی که می توانید برای بالا بردن کنجکاوی کودکتان انجام دهید این است که به او یاد دهید چگونه فکر کند نه اینکه به چه چیزی فکر کند.
یکی از مسئولیت های والدین و معلمان این است که کودک را برای فضای مستقل جوانی آماده کنند. این آمادگی فقط در مسئله خواندن، نوشتن و ریاضی یا یادگیری رفتارها نیست.
مهم تر از آن، موفقیت در زندگی به هنگام بزرگسالی، بستگی به توانایی فکر کردن و یادگیری آن ها دارد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼