با والدین کنترل گر چه کنیم؟
والدین کنترل گر از جمله والدینی هستند که تعارضها و چالشهای زیادی را در مسیر تربیت فرزندان تجربه میکنند.
والدین کنترل گر از جمله والدینی هستند که تعارضها و چالشهای زیادی را در مسیر تربیت فرزندان تجربه میکنند. این درست است که هر پدر و مادری میخواهد مراقب فرزندانش باشد اما گاهی اوقات ممکن است مراقبت بیش از حد ناخواسته به کنترلگری بیانجامد. اگر شما والدینی بیش از حد مراقب و کنترلگر باشید نه تنها از لحاظ روانی به فرزندتان فشار زیادی را تحمیل میکنید بلکه خودتان نیز در معرض آسیبهای مختلفی قرار میگیرید. اگر دچار این ویژگی هستید و یا والدینی کنترلگر دارید که نمیدانید چگونه باید با آنها برخورد کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
ویژگیهای والدین کنترل گر
شاید این اتفاق را تجربه کرده باشید که فرزندانتان از کنترلگری شما انتقاد کنند در حالی که خود اصلاً به این موضوع اعتقاد نداشته باشید. کنترلگر بودن تنها به این معنی نیست که فرزندانتان را محدود کنید. دخالت بیاندازه در کارهای شخصی فرزندان و یا اجازه ندادن برای دستیابی به استقلال نیز نوعی از کنترلگری محسوب میشود. آشنایی با ویژگیهای زیر به شما کمک میکند تا بدانید آیا واقعاً در حال کنترلگری هستید یا خیر؟
1- مدیریت افراطی روابط دوستانه فرزندان
این درست است که برخی روابط دوستانه میتوانند بسیار آسیب رسان باشند و فرزند شما در معرض خطرهای جسمانی و روانی قرار دهند در این شرایط مداخله کردن والدین اگر به درستی صورت بگیرد میتواند محافظت خوبی برای فرزندان به خصوص نوجوانان باشد.
اما این مسئله بسیار حائز اهمیت است که مراقبت و مدیریت والدین افراطی نبوده و منجر به ایجاد مقاومت در فرزند نشود. از جمله رفتارهایی که تا حد زیادی مقاومت فرزندان را بر میانگیزد، غیبت و بدگویی در مورد دوستان فرزندتان در حضور خود اوست. به جای آنکه شخصیت دوستان او را زیر سؤال ببرید در مورد رفتارهای آسیبرسان با فرزندتان گفت و گو کنید تا بتوانید نتیجه بهتری بگیرید. البته گاهی اوقات مدیریت کردن شرایط به همین آسانی نیست و برای بهبود اوضاع لازم است که با یک مشاور خانواده مشورت کنید.
۲- جلوگیری از تجربیات جدید و استقلال طلبی از ویژگی های والدین کنترل گر
ممکن است شما به عنوان والدین توانایی فرزندتان را در ورزشی مثل والیبال ببینید در حالی که او خود به فوتبال علاقه دارد یا اینکه میخواهید بیشتر به سمت ریاضیات برود در حالی که او خودش خواهان فعالیت بیشتر در موسیقی و هنر است. در این شرایط خوب است که به عنوان والدین راهنما باشید و مزایا و معایب انتخابهای فرزندتان را به او یادآور شوید اما در نهایت اگر نمیتوانید تصمیمگیری را به خود او واگذار کنید در حقیقت والدینی کنترلگر هستید. جلوگیری از انتخابهای فرزندان مسیر استقلال یابی آنها را با مشکل مواجه میکند که این مسئله به خصوص در دوران نوجوانی آسیب روانی زیادی را به آنها وارد خواهد کرد.
۳- چک کردن دائمی
این موضوع قابل درک است که شما میخواهید همواره از سلامت و پیشرفت فرزندتان اطمینان کسب کنید. اما این اطمینان خواهی شما نباید تا حدی پیش برود که خود منجر به آسیب رساندن به فرزندتان شود. وقتی شما دائماً فرزندتان را چک میکنید و بیش از حد مراقب او هستید که مبادا خطری او را تهدید کند، ناخواسته این پیغام را منتقل میکنید که خودش نمیتواند به اندازه کافی از خود مراقبت کند. همچنین یادآور شدن دائمی خطرها به فرزندتان از کودکی این تصویر را در ذهن او شکل میدهد که دنیا جای بسیار خطرناک و غیرقابل اعتمادی است. این تصویر خود میتواند آسیبهای روانی زیادی را برای فرزندتان به همراه بیاورد. برای مثال دچار شدن به انواع اختلالات اضطرابی نظیر اختلال اضطراب فراگیر میتواند ریشه در همین تصاویر و مراقبتهای بیش از حد از طرف والدین داشته باشد.
۴- انجام وظایف مرتبط با فرزند از ویژگی های والدین کنترل گر
بسیاری از پدر و مادرها از سر دلسوزی دائماً وظایف مربوط به فرزندشان را انجام میدهند. برای مثال وسایل او را مرتب میکنند، به تمیز کردن اتاقش میپردازند و یا حتی سالها تخت خواب فرزندشان را خود جمع میکنند. این کارها در ظاهر ممکن است مراقبت کردن و دلسوزی شما را نشان دهد اما در حقیقت این پیغام را به فرزندتان منتقل میکند که دائماً باید تحت حمایت و کنترل شما باشد و نمیتواند هیچ کاری را بدون نظارت شما انجام دهد. این مسئله عزت نفس فرزندتان را تحت تأثیر قرار خواهد داد و نمیگذارد که مسئولیتپذیری به میزان کافی در او شکل بگیرد.
نحوه رفتار با والدین کنترل گر
زندگی با والدین کنترلگر فشار و اضطراب زیادی را برای فرزندان حتی در سنین بزرگسالی به همراه میآورد. در ادامه به چند راهکار اشاره خواهیم کرد که به شما کمک میکنند تا بتوانید رابطه با والدین خود را بهبود ببخشید و از میزان کنترلگری آنها بکاهید.
1- در مورد احساسات خود با والدینتان صحبت کنید
برای آنکه بتوانید گفت و گوی موفقیتآمیزی را در این زمینه شکل دهید اولین قدم این است که زمان و مکان مناسبی را انتخاب کنید. برای شروع صحبت تلویزیون را خاموش کنید، تلفن همراه خود را کنار بگذارید و به طور کل هر عاملی که منجر به حواس پرتی میشود را به حداقل برسانید. انتخاب زمان مناسب بسیار اهمیت دارد. برای مثال زمانی که تازه از خواب بیدار شدهاید یا میخواهید برای رفتن به سرکار حاضر شوید برای گفت و گو مناسب نیستند.
پس از انتخاب زمان و مکان مناسب سعی کنید بدون آنکه والدین خود را هدف قرار بدهید و آنها را به خاطر رفتارهایشان سرزنش کنید در مورد احساسات خود صحبت کنید. برای مثال اگر والدینتان زمانی که بیرون از خانه هستید، بیش از حد شما را چک میکنند میتوانید به آنها بگویید هنگامی که آنها هرچند دقیقه به شما تماس میگیرند چقدر احساس اضطراب میکنید. این باعث میشود که آنها به تأثیر رفتارهایشان بیندیشند. این طرز صحبت کردن تأثیر بیشتری خواهد داشت تا اینکه بخواهید والدین را سرزنش کنید و دائماً از آنها بپرسید چرا این رفتارها را انجام میدهند.
۲- چرخههای معیوب ایجاد نکنید
هنگامی که والدینتان بسیار عصبانی یا نگران هستند گفت و گو را با آنها ادامه ندهید. در این شرایط شما نیز بیشتر احتمال دارد که کنترل خود را از دست دهید و حرفهایی بزنید که آنها را عصبانیتر و نگرانتر کند. در نتیجه وارد چرخه معیوبی میشوید که بیرون آمدن از آن دشوار میشود. در این شرایط تلاش کنید تا بحث را با گفتن جملاتی نظیر اینکه در آینده نگرانیتان کمتر خواهد شد خاتمه دهید و بحث را به زمانی دیگر موکول کنید.
سؤالات متداول
هنگام گفت و گو با والدین کنترل گر چگونه میتوان نگرانی و عصبانیت آنها را کاهش داد؟
تلاش کنید همان طور که گفته شد زمان و مکان مناسبی را برای گفت و گو انتخاب کنید. همچنین هنگام صحبت به احساسات و نگرانیهای آنها نیز اشاره کنید و به آنها بفهمانید که احساساتشان را درک میکنید و قدردان آنها هستید. این رفتار شما باعث میشود که حرفهای شما از جانب والدین با پذیرش بیشتری رو به رو شود و آنها بهتر بتوانند با هیجانات منفی خود کنار بیایند.
چرا والدین کنترل گر نمیتوانند نیازها و خواستههای ما را در نظر بگیرند؟
شما نمیتوانید از والدینتان توقع داشته باشید که ذهن خوانی کنند. آنها به خاطر اضطراب، نگرانی و علاقه بیش از حدی که به شما دارند تلاش میکنند که با کنترل کردن در مقابل خطرها از شما محافظت کنند. بهترین راه در این شرایط این است که آنها را از احساسات منفی و نیازهای خود آگاه کنید. داشتن مهارتهای گفت و گوی مؤثر و استفاده از جلسات مشاوره نیز میتواند به در داشتن چنین گفتوگوهایی کمک کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼