خواسته های نامعقول کودکان، چطور مقابله کنیم؟
درک درست از احساس فرزندان، روشهای گوناگون مسالهگشایی و آموزش نحوه بیان درست احساسات میتواند به رفع اینگونه مسائل کمک کند.
شما با دختر ۵ ساله خود در فروشگاه هستید، او کنار یخچال بستنیها ایستاده و از شما میخواهد تا یکی برایش بخرید. شما که میدانید دخترتان گرسنه است، از او میخواهید تا رسیدن وقت غذا و خوردن آن، تقاضای خریدن بستنی نکند اما ناگهان دختربچه ۵ ساله شیرینتان با خشم دستان شما را میگیرد و میکشد، بیتابی میکند و شروع به جیغ زدن و گریه کردن میکند. حالا هم باید نگاههای سایر خریداران را تحمل کنید، هم اینکه او را آرام کنید.
برخی مادرها نسبت به این وضعیت بیاعتنا هستند و امیدوارند قضیه زودتر تمام شود اما خیلی از مادرهای دیگر در چنین موقعیتی از خیر ناهار و گرسنگی کودک میگذرند و با خریدن یک بستنی خودشان را از مهلکه نجات میدهند. حتما موقعیتهای دیگری نیز برای شما والدین پیش آمده که با عصبانیت، خشم، ناسزا گفتن یا لجبازی کودکتان مواجه میشوید، وضعیتی که نمیدانید دقیقا باید چه کنید. در ادامه به این موقعیتها و رفتارهای درست و نادرست والدین پرداختهایم.
رفتار نادرست والدین کدام است؟
در زمان لجبازی کودک دچار احساساتی میشود که آنها را با داد، فریاد، گریه کردن یا جیغ زدن بیان میکند. روشهای مورد استفاده توسط والدین مانند فریاد زدن، جر و بحث کردن و محروم کردن بچهها از آنچه که میخواهند، ممکن است فقط مدت کوتاهی موجب رضایت شود، اما کمکی به حل مساله نمیکند.
رفتار درست والدین کدام است؟
درک درست از احساس فرزندان، روشهای گوناگون مسالهگشایی و آموزش نحوه بیان درست احساسات میتواند به رفع اینگونه مسائل کمک کند. درک درست احساسات فرزندان مهمترین کار والدین است. در شرایطی که کودکتان دچار ناراحتی است به جای عصبانی شدن و احساس درماندگی کردن او را با احساسات خودش آشنا کنید و به او نشان دهید که متوجه هستید مساله خاصی باعث ناراحتی وی شده است. در واقع زمانی که کودکان این رفتارها را از خود نشان میدهند، زمان مناسبی است که به آنها کمک کنیم به روشهای متفاوتی فکر کنند و احساس خود را به شما بگویند. کجخلقیها و اوقات تلخیهای فرزند شما به فرصتی تبدیل میشود تا به او آموزش دهید چگونه با روشهای مختلف احساسات خود را بیان کند تا هم شما و هم فرزندتان بر رفتارهای خود کنترل بیشتری داشته باشید.
درک این مساله که فرزندتان در مواجهه با مسائل مختلف چه احساسی دارد، بخش بسیار مهمی از فرایند مسالهگشایی درمورد لجبازی، نافرمانی و گستاخی کودکان است. برای تسکین خشم، ناکامی یا ترس کودکتان، ابتدا به او آموزش دهید احساس خود را شناسایی کند چرا که رفتار کودکان کاملا به احساسشان در آن لحظه بستگی دارد.
والدین چطور رفتار فرزندان را کنترل کنند؟
والدین به روشهای گوناگونی میتوانند روش بیان درست احساسات را به کودک آموزش دهند. یک راه بسیار ساده و قابل امتحان کردن این است که از کودک بپرسند وقتی در بازی میبازد یا بهترین دوستش با او قهر میکند چه احساسی دارد؟ پیام مهم سوال والدین این است که به فرزندشان میگویند: «من به احساس تو در شرایط مختلف اهمیت میدهم، میخواهم تو نیز به احساساتت اهمیت بدهی.» هرچه والدین بیشتر به احساسات فرزند خود اهمیت بدهند، فرزندان نیز آگاهی بیشتری نسبت به آن پیدا میکنند. برای آموزش این روش سعی کنید در محیطی آرام با کودکتان گفتوگو کنید، مثلا از او بخواهید با احساس خوشحالی شروع کند. از او بپرسید: «چه چیزی تو را خوشحال میکند؟»
مساله دیگری که با گسترده شدن دایره لغات کودک ایجاد میشود این است که یاد میگیرد به احساسات خود نامهای مناسب بدهد و به اصطلاح آن را برچسبگذاری کند. پس اگر کودکتان برای توصیف احساساتش تا حدی ناتوان است دلیلش میتواند محدودیت دایره لغاتش هم باشد.
همچنین کودکان باید یاد بگیرند همانطور که آنها دچار احساسات متفاوتی مانند خشم، خوشحالی، ناراحتی و عصبانیت میشوند، والدین آنها و دیگران نیز این احساسات را تجربه میکنند. از فرزندتان بخواهید درباره احساس خودش بین دعوا و برخورد با طرف مقابل و احساسی که طرف داشته، فکر کند.
معمولا والدین سعی میکنند با توضیح دادن، کودکان را مجاب کنند، نباید همواره به کودکان بگوییم چه کاری چرا باید انجام شود زیرا در اغلب موارد کودکان به این دلایل آگاهی کامل دارند، مثلا مادری که در مورد حمام رفتن پسرش مشکل دارد و هر بار با لجبازی و نافرمانی کودک مواجه میشود میتواند به جای توضیح دادن راجع به پیامدهای حمام نکردن به او بگوید: «چه کاری میتونی بکنی که حمام رفتن به کاری جالب و سرگرمکننده تبدیل بشه؟» و کودک پاسخ دهد: «خب میتونم وانمود کنم زیر آبشار هستم.» کودکان با یافتن راهحل مناسب برای مشکلات خودشان، احساس رضایت میکنند و نسبت به احساسات خود آگاهی پیدا میکنند. بچهها دوست دارند درگیر برطرف کردن مسائل یا مشکلات خود باشند، به جای اینکه والدین راهحلی پیشنهاد کنند.
در واقع هریک از روشهایی که والدین استفاده میکنند باید به گونهای باشد که به جای فرزند خود فکر نکنند. آنها باید راهی پیدا کنند که فرزندشان به مسائل خود فکر کرده و راهحلی پیدا کند. در این صورت نیازها و احساسات کودک در نظر گرفته میشود.
با وجود تمام این توضیحات در بسیاری از مواقع باز هم کودکان با وجود شناسایی احساس خود و دیگران رفتارهای نادرستی از قبیل لجبازی، بداخلاقی، خشمگینی و... دارند. برای هر چیزی جر و بحث راه میاندازند، رفتار کینهتوزانه و انتقامجویانه دارند، بیش از حد زودرنج و حساس میشوند و فعالانه و عمدا از انجام درخواستهای والدین سرباز میزنند و باعث ناراحتی آنها میشوند. گویی در این موارد مشکل از ناآگاهی کودک نیست.
۳ گام مهم برای اصلاح رفتارکودک
قدم اول: توضیح دادن ساده
به کودک توضیح بدهید چرا در حال حاضر امکان تحقق خواستهاش وجود ندارد. استفاده از روش «پیشنهاد جایگزین» هم میتواند به توافق شما و کودکتان کمک کند، مثلا بگویید به جای تماشای تلویزیون، برایت در رختخواب قصه میگویم.
قدم دوم: توجه نکردن
به فرزندتان بگویید در حال حاضر امکان برآورده کردن خواستهاش فراهم نیست. اگر فرزندتان همچنان به اصرار خود ادامه داد، به او بیتوجهی کنید. این قدرت روانی را داشته باشید که در برابر جیغ و داد و گریههای او دوام بیاورید. نگران این بیتفاوتی نباشید زیرا فرزندتان را تربیت میکنید و تربیت همیشه با لحظات خوشی همراه نیست. کودکتان کمکم میفهمد که نمیتواند با روش نامطلوب گریه و لجبازی، به خواستهاش برسد.
قدم سوم: رفتار آینهای
در این روش برعکس «بیتوجهی»، باید در برابر هر خواسته کودک، یک بار پاسخ منفی خود را تکرار کنید: «الان وقت خوابه، باید به رختخوابت بری.»
این جمله را درست مانند آینهای در برابر رفتار کودک آنقدر تکرار کنید که کودک بفهمد هیچ راهی جز پذیرش خواسته شما ندارد. زمان مقاومت کودک در برابر خواسته شما، مهم این است که درنهایت کوتاه نیایید و تا آخر روی تصمیمتان بمانید و در اجرای این تصمیم با سایر اعضای خانواده هماهنگی رفتار داشته باشید. لازم است پدر و مادر در این زمینه همنظر باشند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼