آقای مجید قناد، مجری محبوب کودک
خیلی از ما از بچگی خاطرات زیادی را با عمو قناد و برنامه هایی که برای بچه ها می ساخت داریم، این روزها هنوز هم مجید قناد یکی از ارکان اصلی برنامه های کودک در ایران است،
نزدیک به دو ماه است که تصویر عمو قناد را در برنامه فیتیله نمی بینیم حتی برخی گفتند که بنا نیست دیگر مجید قناد در تلویزیون ایران فعالیت تصویری داشته باشد، همین بهانه ای شد تا به سراغ وی برویم و از او در رابطه با سالها فعالیتش برای کودکان و نبودن در برنامه فیتیله ی این روزها بپرسیم
چون عاشق بچه ها هستم از کارم دست نمی کشم
خیلی از ما از بچگی خاطرات زیادی را با عمو قناد و برنامه هایی که برای بچه ها می ساخت داریم، این روزها هنوز هم مجید قناد یکی از ارکان اصلی برنامه های کودک در ایران است، نزدیک به دو ماه است که تصویر عمو قناد را در برنامه فیتیله نمی بینیم حتی برخی گفتند که بنا نیست دیگر مجید قناد در تلویزیون ایران فعالیت تصویری داشته باشد، همین بهانه ای شد تا به سراغ وی برویم و از او در رابطه با سالها فعالیتش برای کودکان و نبودن در برنامه فیتیله ی این روزها بپرسیم، مصاحبه زیر صحبت های مفصل شهرزاد با مجید قناد در رابطه با فعالیتش برای کودکان در تمام این سالها است.
از کودکی کارم را آغاز کردم
از کودکی کار در رابطه با کودک را شروع کردم، در مدرسه که فعالیت های هنری می کردم بیشتر دلبسته و عاشق این کار شدم و خیلی از معلمانم هم به من کمک کردند تا کم کم با برنامه هنر و ادبیات کودکان با کمک استادم محمد ایوبی که هم معلمم بود و هم استاد این کار بود به تلویزیون آبادان راه پیدا کردم، جنگ که شروع شد به اصفهان رفتم و یک سال در صدا و سیمای اصفهان خدمت کردم و بعد هم یک سال در صدای جمهوری اسلامی در خرم آباد بودم و در زمینه کار تهیه و اجرای کودک فعالیت می کردم، بعد از جنگ با قبول شدن رشته کارگردانی در دانشگاه تهران به تهران آمدم و به شبکه دو سیما راه پیدا کردم و به عنوان مجری، بازیگر، تهیه کننده و گزارشگر کارم را شروع کردم آن زمان دو تا شبکه داشتیم و هر روزاز روز پیش بیشتر دلبسته میشدم و بیشتر دوست داشتم کارم را ادامه بدهم چون با بچه ها ارتباط داشتم و با همکاری بسیاری از دوستان برنامه های متعددی را برای کودکان در شبکه دو سیما داشتم مثل از مدرسه تا مدرسه که تهیه کننده اون کار مرحومه فریماه فرهی بود که یادشون رو گرامی میدارم.
وقتی قلقلی را پیدا کردم
بعد از چند سال که این برنامه که برای دبستانی ها بود ادامه پیدا کرد احساس کردیم بچه ها را خوب نمی شناسیم برای همین یک پله آمدیم عقب تر و برای خردسالان برنامه بازی، شادی، تماشا را کار کردیم و من در اونجا قرار بود همراه با آقای مهرپرور این کار را اجرا کنم که ایشون کار داشتند و من قلقلی رو پیدا کردم.
در شهر داشت برنامه ای رو به سبک پانتومیمی اجرا می کرد و گفتم اگر من به برنامه ای دعوتت کنم میای که قبول کرد و بازی، شادی، تماشا رو ساختیم که این برنامه خیلی خوب جای خودش رو بین خردسالان باز کرد و بعد کمک با برنامه های متعدد دیگه ای که داشتیم، مثل چاق و لاغر، بازگشایی مدارس، تئاتر نوجوانان
که در این کارها یا بازی می کردم یا تهیه کننده کار بودم. بعد از اون یک مسابقه داشتم به اسم مسابقه گل و گلدون که دوست دارم جوری باشه که تمام بچه های یک مدرسه در آن شرکت کنند و همه بچه ها را در حیاط جمع می کردیم و بسیار زیبا بود و بچه ها چه ذوقی می کردند.
گل گفتی آی گل گفتی
بعد آمدیم فکر کردیم که چه قدر خوبه که این برنامه رو مشارکتی هم داشته باشیم، چرا که اگه پدر و مادر کنار بچه ها باشند بچه ها احساس غرور می کنند، یک برنامه داشتم به اسم ساعت شنی که پنج نفر مثل پدر و مادر و خواهر و برادر در اون شرکت می کردند، کنار هم بودند و از هر کدوم از اونها سئوال می کردیم و باید جواب می دادند که اگر در عرض 40 ثانیه جواب می دادند جایزه نفیسی می گرفتند، یک سئوال از بچه می پرسیدیم یک سئوال از پدر و مادر و وقتی درست جواب می دادند یک سرود زیبا از خانم شکوه قاسم نیا پخش میشد وقتی پدر یا مادر سئوالشون رو جواب نمی دادند بچه ها کلی ذوق می کردند که ما تونستیم جواب بدیم، بعد از اون برنامه های دارا و سارا و آشپز کوچولو بود که من به گروه پیشنهاد دادم یک برنامه جدید داشته باشیم به خاطر اینکه احساس کردیم وقتی مجری ها میان و شروع به صحبت می کنند بچه ها از جلوی تلویزیون بلند میشند و وقتی کارتن شروع میشه خانواده صداشون میکنه که بیا کارتون شروع شد ما فکر کردیم که چه کاری کنیم که بتونیم بچه ها را جذب این کار کنیم و حرفهای مجری رو هم گوش بدهند به همین جهت برنامه فیتیله جمعه تعطیله رو در سال 83 راه انداختیم.
نمی خواهم بین من و بچه ها فاصله ایجاد شود
حتما باید پشت کار کودک تجربه و آشنایی به کار باشد، من لذت میبرم و چون نمی خواهم بین من و بچه ها فاصله ایجاد بشه همیشه به روز پیش می رم و همچنان هم ادامه خواهم داد، تحصیلاتم، فعالیتم و تجربه من در این زمینه است، در همین رابطه نزدیک به 5 سال است که دارم با شبکه جام جم کار می کنم و اخیرا دو تا برنامه جدید برایشان ساختم که در اتل متل یه قصه به عنوان کارگردان و تهیه کننده فعالیت می کنم که خوشبختانه در جشنواره شیراز مجری بازیگر من خانم مریم وطن پور بین عموم مخاطبان خارج از کشور اول شد و خود من برای برنامه بازی، شادی تماشا که اجرا می کنم و تهیه کننده و کارگردانش هم هستم به عنوان مجری برتر برای چهارمین سال انتخاب شدم.
نباید بچه ها را بچه دید
من از کار کودک دست نمی کشم چون عاشق بچه ها هستم خیلی از همکاران و هنرمندان در گذشته از کودک آمدند و به برنامه بزرگسالان رفتند اما من نمی خواهم، حتی فیلم های سینمایی که کار کردم همه دختران من و شهر در دست بچه ها باز هم در ارتباط با بچه ها بود، من هنوز هم باید یاد بگیرم و هنوز هم باید آموزش ببینم، بچه ها به ما درس می دهند و نباید اونها رو بچه دید، بچه ها می دونند.
بودن یا نبودن قناد مهم نیست، هدف داشتن یک برنامه خوبه
بین من و همکاران فیتیله و بیشتر کارگردان هنری مشکلی پیش آمد ایشون نزدیک به یک سال به مدیران اعلام می کردند که اگر قناد نباشد ما می توانیم برنامه را جذاب تر و بهتر کنیم من به راحتی گفتم من کشیدم کنار که یک جوان تر بیاد جای من که کار انجام بده و بتونه برنامه رو جذاب تر کنه اما علیرغم میل مدیران. من به عقاید همکارم و کارگردان احترام میگذارم و اگر احساس کنم که در صورتی که من نباشم برنامه برای بچه ها بهتر است من کنار می کشم، که به عنوان تهیه کننده باقی موندم اما الان نزدیک به دو ماهه که دیگه اجرا ندارم، در اصل کل مطلب روی دوستان بازیگر می چرخید که به همین جهت احترام گذاشتم و کنار رفتم
به هر حال هدف اینه که یک برنامه خوب داشته باشیم و اینکه قناد باشد یا نباشد مهم نیست هیچکس بنا نیست دائمی باشد اما باید ببینیم اون کاری که می کنیم چه قدر تاثیرگذار و موفق بوده است، به نظر من هر برنامه ای نه تنها فیتیله این قدر جا دارد که همپای روز پیش برود و خواسته های بچه ها رو از همه نظر ارضا کند.
شاید به دلیل تجربه، سابقه و گذشه منه که بچه ها رو اینقدر خوب می شناسم، تجربه، مطالعه و در بین بچه ها بودن برای کسی که کار کودک می کند خیلی لازمه، به نظر من یک مجری باید روانشناس باشد چه در مورد برنامه بزرگسال و چه برنامه کودک مخصوصا برنامه کودک که حساس تره وقتی ما جمعه برای بچه ها برنامه اجرا می کنیم باید برنامه ما برای کدوکان باشه حال درسته که بزرگترها می نشینند اما ما نباید این اشتباه رو داشته باشیم که حتما برنامه ای باشه که بزرگترها هم ببینند، باید برای کودک باشه با حساسیت های خاص اما باید سعی کنیم که بزرگترها رو هم جذب کنیم.
من هر هفته صد بچه دارم
من هر هفته که برنامه اجرا می کنم تمام بچه هایی که در برنامه هستند بچه های من هستند و حتی می شود گفت من هر هفته نزدیک به صد بچه دارم، به هر حال من سه فرزند دارم یک دوقلو یک تک قلو که دو تا دختر هستند و یک پسر، به هر حال هر بچه ای با پدر مادرش در مورد خیلی از موضوعات با پدر و مادرش صحبت می کند حال ما که در برنامه هنری هستیم مینشینند کار رو می بینند و میگن بابا اونجا کارت خوب بود و یا نه اشتباه بود.
من هر جمعه صبح که برنامه رو اجرا می کردم بعد از ظهر جمعه دوباره برنامه رو می دیدم تا بفهمم که اشکال کارم کجا بوده، ما باید دقت کنیم که از نظر لباس یا نوع رفتار خدای ناکرده به کسی توهین کنیم ما نماینده پدر، مادر، پلیس، پزشک، روستاییان عزیز و تمام اقشار جامعه هستیم که برنامه را نگاه می کنند.
همیشه سعی می کنم که کارم رو مشارکتی انجام بدم و همیشه با مطالعه به سراغ کاری می روم، و حتی بارها شده که برای کارم به یک روانشناس کودک مراجعه کرده ام .
اخیرا مدیر شبکه کودک مشغول آماده سازی برنامه های زیبا برای بچه ها هستند و این مژده را از طرف مدیران به بچه ها می دهم که منتظر برنامه های جدید و خوب باشند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼