۳۷۳۳۷
۳۱۷۷
۳۱۷۷

ترس کودکان از مدرسه، چی خورده تو ذوقش؟

نخستین روز مهر ماه و آغاز بازگشایی مدارس یاد آور خاطرات شیرین برای والدین است و البته ورود کودکان به دنیایی دیگر؛ مدرسه!

نوگلان: علی هشت ساله در حالی که سر کلاس نشسته است، امیدوار است که معلم اسمش را نخواند. او پاسخ سؤال معلم را می‌داند، اما از این‌که بخواهد در برابر همه دانش آموزان کلاس صحبت کند، هراسان است. او در برابر دیگران نه تنها پاسخ سوال را فراموش می‌کند بلکه دچار تپش قلب و خشکی دهان می‌شود پاسخ اشتباه با خنده‌های زیرزیرکی همکلاسی‌ها به تجربه بسیار تلخی می‌انجامد که اضطراب کودک را در حین صحبت کردن میان عموم تشدید می‌کند. برای برخی کودکان، صحبت کردن در جمع فرصتی برای نشان دادن افکار آن‌هاست ولی برای برخی دیگر یک فشار روانی شدید است. این‌ها ترس‌هایی است که کودکان در این ایام به آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

ترس کودکان از مدرسه، چی خورده تو ذوقش؟

آیا تا بحال با این حس فرزندتان مواجه شده‌اید؟ یا خود در دوران کودکی آن را تجربه کرده‌اید؟ بسیاری از کودکان این حرف را می‌زنند. البته این احساس چندان طول نمی‌کشد. اما اگر این احساس ماندگار شد، چه؟

مدرسه رفتن هم بخشی از زندگی است و یک حقیقت. مدرسه کمک می‌کند پس بیایید کمی درباره مدرسه و اموری که در صورت تنفر از مدرسه باید انجام دهیم صحبت کنیم. یک کودک مدرسه هراس به خانه‌ای تعلق دارد که وضع مالی آن رضایتبخش و به احتمال زیاد به جای آن‌که فاقد جو عاطفی باشد، از آن سرشار است، هوش این‌گونه کودکان از حد متوسط بالاتر است. نتیجه‌ای که تاکنون به دست آمده است حاکی از آن است که ممکن است کودکان با هر سطح هوشی با هر زمینه اجتماعی و از هر خانواده‌ای و با هرگونه آرمانی به مدرسه گریزی یا هراس از مدرسه دچار شوند. اصطلاح هراس از مدرسه اصطلاحی جامع و فراگیر است، ریشه بیشتر این حالات همان ترس از ترک خانه است و اگر کودک را وادار به این کار بکنیم، اضطراب او به هراس مبدل می‌شود. مدرسه نماینده دنیای خارج و نوعی واقعیت است که با واقعیتی که کودک در خانه تجربه کرده متفاوت است، بعضی از کودکان مواجهه با این واقعیت را نمی‌توانند تحمل کنند و از این رو به آن چیزی روی می‌آورند که برای آن‌ها مانوس‌تر است. مدرسه غالبا نخستین مکانی است که کودک ناگزیر است که بدون حمایت مادرش در آن روزگار بگذراند.

یکی از عوامل عمده هراس از مدرسه عبارت است از آن آشفتگی که کودکان در صورت تغییر مدرسه احساس می‌کنند به ویژه اگر این تغییر مربوط به انتقال از دوره اول به دوره دوم متوسطه باشد. برای آن‌ها که سازش یافتن با محیط جدید هنگامی که برای نخستین بار به مدرسه‌ای پذیرفته می‌شوند کاری دشوار است، مدرسه موقعیت ویژه تنش‌زایی می‌شود.
بیشتر کودکان این تغییر را بدون این‌که به روان نژندی مبتلا شوند می‌توانند تحمل کنند و رفتن به مدرسه برایشان مملو از هیجان است ولی حتی با این وصف اکثر ما می‌توانیم پاره‌ای از مساعدت‌هایی را که برای دفع ترس‌های ناشی از خرافات به کار می‌افتند به خاطر آوریم و اگر ما می‌توانیم چنین پدیده‌هایی را در طی زندگانی خودمان به خاطر آوریم و آن‌ها را بپذیریم، می‌توانیم درک کنیم که هر یک از ما ترس‌هایمان را به جهان خارج منعکس و روش‌های خاص خودمان را در برخورد با آن‌ها پیدا کرده‌ایم. در مورد به وجود آمدن عارضه «مدرسه هراسی» کشمکشی از درون کودک به موقعیت مدرسه ایجاد می‌شود بعضی از جنبه‌ها می‌توانند کودک را بسیار بترسانند ولی اگر با آن ظاهرا به طریقی منطقی برخورد شود و مثلا مدرسه کودک را تغییر دهند یا او را از درسی که از آن متنفر است معذور دارند، کانون دیگری به زودی جایگزین آن‌ها می‌شود، کودک برآشفته ممکن است نگرانی‌ای نشان دهد که بسیاری از کودکان دیگر به درجات کمتری آن را تجربه کرده باشند. آن‌ها ممکن است به طریقی غیرمعمول چیزهایی را خاطرنشان کنند که مشکل بسیاری از مردم باشد.

بعضی از کودکان ترس خودشان را به صورت ترس از لخت شدن برای ورزش، حمام گرفتن و شنا نشان می‌دهند و بسیاری از کودکان بهنجار هم در این مورد اکراه دارند. این بی‌میلی به ویژه در مدارس متوسطه و هنگامی که کودکان خود در حال سازگار شدن با تغییرات بدنی‌شان هستند بارزتر است. بسیاری از کودکان مدرسه هراس نشانه‌های روان‌تنی مشابهی از خود نشان می‌دهند. آن‌ها ممکن است در مورد غذا بهانه‌گیر شوند و از صرف صبحانه خودداری کنند، این‌ها لاغر می‌شوند و در واقع ممکن است حتی نتوانند بر روی پا بایستند. اگر فشار وارد بر آن‌ها برای رفتن به مدرسه برطرف شوند، بیشتر این علائم ناپدید می‌شوند. گرچه ممکن است این کودکان ناسازگار باقی بمانند امکان دارد که دیگران درصدد آن باشند که از زندگی بیشتر از این کناره‌گیری کنند و مدرسه تنها یکی از فعالیت‌های بسیاری است که آن‌ها از آن کناره می‌گیرند، این‌ها ممکن است خود را در اتاقشان محبوس کنند و از دیدار مسئولان، دوستان یا بستگان خودداری کنند. یکی از عوامل عمده هراس از مدرسه عبارت است از آن آشفتگی که کودکان در صورت تغییر مدرسه احساس می‌کنند به ویژه اگر این تغییر مربوط به انتقال از دوره اول به دوره دوم متوسطه باشد. برای آن‌ها که سازش یافتن با محیط جدید هنگامی که برای نخستین بار به مدرسه‌ای پذیرفته می‌شوند کاری دشوار است، مدرسه موقعیت ویژه تنش‌زایی می‌شود، چنین نیست که آن‌ها نمی‌توانند فشار تحصیلی را تحمل کنند بلکه در مجموع این همان موقعیت جدید است که تحمل آن برایشان مشکل است. کودکانی که پدر یا مادرشان در خانه مریض است. در این موقعیت زمانی به ویژه مستعد شکست هستند. کامل در خانه متمرکز بوده است. در اینجا کشمکش را به مثابه نتیجه حاصل از تعامل میان کودک و مادر می توان دید.

برای درمان چه باید کرد؟
ترس در کودکان را باید مرتفع کرد زیرا ممکن است این مدرسه هراسی کودکان در آینده ابعاد دیگر بیابد و علاوه بر افت تحصیلی ابعاد اجتماعی کودکان را نیز تحت تاثیر قرار دهد. موضوعی که متاسفانه اغلب با برخورد نامناسب والدین یا درمان مقطعی مواجه می‌شود. والدین در برخورد با ترس کودکان نقش مهمی ایفا می‌کنند و باید نکات زیر را مد نظر قرار دهند: اگر ترس تبدیل به یک بیماری شود و به هیچ طریقی نتوان ترس را از بین برد مخصوصاً اگر در رشد و فعالیت های روزمره کودک تأثیر بگذارد، می بایست جهت درمان به یک روان پزشک کودک مراجعه کنید.
روان شناسان در وهله اول به والدین توصیه می‌کنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجیل و شتابزدگی آن‌ها در کاهش ترس کودک می‌تواند به جای درمان، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس معمولا به تدریج از بین می‌رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترس ها کنند.

روان‌شناسان توصیه می‌کنند هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم. هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر می رسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمی تواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد. هرگز احساسات و ترس در کودک را بی ارزش نشمارید و هیچ گاه به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نکنید و بدانید که بی توجهی به چیزهایی که او را می ترساند کمکی به حل مشکل نمی کند. بیش از حد عکس العمل نشان ندهید زیرا توجه زیاد شما باعث تقویت ترس در کودک می شود. از او بخواهید علت ترسش را بگوید و درباره آن با او صحبت کنید، این راه در صورتی که ترس کودک ناشی از وقوع یک اتفاق تحریک کننده باشد، بسیار مفید است.

با او در مورد چیزهایی که او را می ترساند گفت وگو کنید. به او یادآوری کنید که قبلاً هم دوستان جدید زیادی پیدا کرده بود و او را تشویق کنید که به مدرسه برود. راه حل مفید دیگر این است که شما برایش نقش بازی کنید که چه طور با مردم روبه رو شود و خودش را معرفی کند.
به کودک دلداری دهید تا یاد بگیرد بر ترسش مسلط گردد. برای مثال اگر او از رفتن به یک مدرسه جدید می ترسد، باید با او همدردی کنید و برایش توضیح دهید. به عنوان مثال بگویید «من می دانم که از رفتن به این مدرسه هراس داری و شاید از این که دوستان جدیدی پیدا می کنی نگران هستی؛ ولی من فکر می کنم در آن لحظه احساس خیلی بهتری خواهی داشت.»

یادش بیاورید که قبلاً هم در یک زمانی از چیزی می ترسیده و بعد از مدتی ترسش ریخته و دیگر از آن نمی ترسد. سرانجام اگر ترس تبدیل به یک بیماری شود و به هیچ طریقی نتوان ترس را از بین برد مخصوصاً اگر در رشد و فعالیت های روزمره کودک تأثیر بگذارد، می بایست جهت درمان به یک روان پزشک کودک مراجعه کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.