آموزش عذرخواهی به کودکان، چگونه است؟
هنوز نیمساعت هم از شروع میهمانی نگذشته بود که سروصدای بچهها بلند شد. طبق معمول، دعوا، سر یک تکه کوچک اسباببازی بود که اگر تنها بودند، شاید حتی نگاهی هم به آن نمیاندختند؛ ولی حالا، هر کدامشان، یک ساز میزد و هیچکدام حاضر نبودند کوتاه بیایند.
تبیان: هنوز نیمساعت هم از شروع میهمانی نگذشته بود که سروصدای بچهها بلند شد. طبق معمول، دعوا، سر یک تکه کوچک اسباببازی بود که اگر تنها بودند، شاید حتی نگاهی هم به آن نمیاندختند؛ ولی حالا، هر کدامشان، یک ساز میزد و هیچکدام حاضر نبودند کوتاه بیایند. قبل از اینکه کار به جاهای باریک کشیده شود، مامانها وارد عمل شدند. برایم عجیب بود؛ یکی از مادرها، با عصبانیت، از پسرش میخواست از همه عذرخواهی کند و مادر دیگر، دخترش را که در ظاهر، تقصیرکار اصلی بود، بغل کرده و هیچ واکنش خاصی نشان نمیداد و من که آن زمان، هنوز مجرد بودم و فقط برای کنجکاوی، به دعوای بچهها سرک کشیده بودم، با خودم فکر میکردم رفتار کدامیک از این مادرها، درست است؟
آیا عذرخواهی کردن از دیگران، مهارتی یاددادنی است؟
بچههای کوچکتر از هفت سال، تفکر شهودی دارند و در پس خیلی از کارهایشان، منطقی وجود ندارد. آنها، تصوری از کار خوب یا کار بد ندارند و نمیتوانند رفتارهایشان را دستهبندی کنند. تشویق یا تنیبه زیاد، تاثیر خوبی بر روحیه و رفتار کودکان ندارد. بنابراین در این مرحله، والدین باید عذرخواهی کردن را به شکلی غیرمستقیم به کودک بیاموزند.
تخریب نکنید
زیر سوال بردن شخصیت کودک، وقتی او، کار خطایی انجام داده، روش درستی برای تنبیه کردن او نیست. مثلا وقتی دختر یا پسر کوچک شما، در پارک، کودک دیگری را هل داده، شما با گفتن جملاتی مثل «عجب دختر بدی هستی» یا «دیگه دوستت ندارم» و...، نهتنها نمی توانید عذر خواستن را به او یاد بدهید، بلکه باعث انتقال احساسات منفی به کودک میشوید. پس، فقط کار بد او را زیر سوال ببرید و با استفاده از روشهایی مثل نقاشی، تعریف یک داستان، خواندن یک شعر و...، عمل اشتباهش را به او گوشزد کنید و به این ترتیب، یادش بدهید که چهطور باید از دیگران عذرخواهی کند.
مستقیم یا غیرمستقیم
وقتی کودک، با استفاده از روش غیرمستقیم، به خطای خودش پی برد و بهخاطر آن، معذرتخواهی کرد، تشویقش کنید تا احساس کند شما، رفتار مثبت او را درک کردهاید. اگر این روشها فایدهای نداشت- بهخصوص اگر در سنی است که خوب و بد را از هم تشخیص میدهد- از او بخواهید بهطور مستقیم، عذرخواهی کند؛ البته این کار را با خشم و عصبانیت انجام ندهید، بلکه به او بگویید که همچنان دوستاش دارید، اما چون رفتارش اشتباه است، باید معذرتخواهی کند.
کمی بخندیم
نکتههایی برای تربیت بچههایی که معذرتخواهی را اصلا دوست ندارند. این واقعیت را باید بپذیریم که طبیعت، چّک اول را برای بچه ما کنار گذاشته. همچنین معذرتخواهی، نکتهای است که در سرشت بچههای ما گنجانده نشده. اصلا موقعی که داشتند در سرشت آدمیزادهها، پوزش خواستن را خلق میکردند، بچه شما داشته دنبال اعتمادبهنفس میگشته! این را باید از همان خشت اول، به بچه یاد داد که معذرتخواهی، مال نسلهای قبل است؛ اصلا مال خانواده ما نیست. یک نکته طلایی در تربیت کودک هست که اگر به بچه یاد بدهیم، دیگر نیازی نیست که موقع دعواهای کودکانه و بعد، جوانانه و بعدتر، دعواهای زن و شوهری و زن و مادرشوهری و...، نقش میانجیگر را بازی کنیم؛ چون آنها یاد گرفتهاند که «ببخشید»، واژه آنها نیست و در کل، اصلا آنها اشتباه نکردهاند! نکته طلایی، در یک قیافه حقبهجانب نهفته است؛ اینکه بچه شما یاد بگیرد که بزند و نگوید «ببخشید» و زلزل به چهره طرف مقابل، هی نگاه کند تا طرف، از رو برود و فرزند شما بگوید: «نشنیدم از من معذرتخواهی کنی!» این، همان قلهای است که در تربیت بچه، باید به آن دست یابید. اصلا کوتاه نیایید. همین نکته است که وقتی به بچه یاد میدهید، ۱۰۰، ۱۲۰ سال بعد که دیگر در این دنیا تشریف نداشتید، توی دهنش میچرخد که «روحت شاد. هم زدم، هم کسی جرأت نکرد بگه بالای چشمت، ابرو»؛ البته آنجا، بیشتر میتوانید تاثیر این آموزهها را در دعاهای مردم ببینید!
آیا عذرخواهی کردن از دیگران، مهارتی یاددادنی است؟
بچههای کوچکتر از هفت سال، تفکر شهودی دارند و در پس خیلی از کارهایشان، منطقی وجود ندارد. آنها، تصوری از کار خوب یا کار بد ندارند و نمیتوانند رفتارهایشان را دستهبندی کنند. تشویق یا تنیبه زیاد، تاثیر خوبی بر روحیه و رفتار کودکان ندارد. بنابراین در این مرحله، والدین باید عذرخواهی کردن را به شکلی غیرمستقیم به کودک بیاموزند.
تخریب نکنید
زیر سوال بردن شخصیت کودک، وقتی او، کار خطایی انجام داده، روش درستی برای تنبیه کردن او نیست. مثلا وقتی دختر یا پسر کوچک شما، در پارک، کودک دیگری را هل داده، شما با گفتن جملاتی مثل «عجب دختر بدی هستی» یا «دیگه دوستت ندارم» و...، نهتنها نمی توانید عذر خواستن را به او یاد بدهید، بلکه باعث انتقال احساسات منفی به کودک میشوید. پس، فقط کار بد او را زیر سوال ببرید و با استفاده از روشهایی مثل نقاشی، تعریف یک داستان، خواندن یک شعر و...، عمل اشتباهش را به او گوشزد کنید و به این ترتیب، یادش بدهید که چهطور باید از دیگران عذرخواهی کند.
مستقیم یا غیرمستقیم
وقتی کودک، با استفاده از روش غیرمستقیم، به خطای خودش پی برد و بهخاطر آن، معذرتخواهی کرد، تشویقش کنید تا احساس کند شما، رفتار مثبت او را درک کردهاید. اگر این روشها فایدهای نداشت- بهخصوص اگر در سنی است که خوب و بد را از هم تشخیص میدهد- از او بخواهید بهطور مستقیم، عذرخواهی کند؛ البته این کار را با خشم و عصبانیت انجام ندهید، بلکه به او بگویید که همچنان دوستاش دارید، اما چون رفتارش اشتباه است، باید معذرتخواهی کند.
کمی بخندیم
نکتههایی برای تربیت بچههایی که معذرتخواهی را اصلا دوست ندارند. این واقعیت را باید بپذیریم که طبیعت، چّک اول را برای بچه ما کنار گذاشته. همچنین معذرتخواهی، نکتهای است که در سرشت بچههای ما گنجانده نشده. اصلا موقعی که داشتند در سرشت آدمیزادهها، پوزش خواستن را خلق میکردند، بچه شما داشته دنبال اعتمادبهنفس میگشته! این را باید از همان خشت اول، به بچه یاد داد که معذرتخواهی، مال نسلهای قبل است؛ اصلا مال خانواده ما نیست. یک نکته طلایی در تربیت کودک هست که اگر به بچه یاد بدهیم، دیگر نیازی نیست که موقع دعواهای کودکانه و بعد، جوانانه و بعدتر، دعواهای زن و شوهری و زن و مادرشوهری و...، نقش میانجیگر را بازی کنیم؛ چون آنها یاد گرفتهاند که «ببخشید»، واژه آنها نیست و در کل، اصلا آنها اشتباه نکردهاند! نکته طلایی، در یک قیافه حقبهجانب نهفته است؛ اینکه بچه شما یاد بگیرد که بزند و نگوید «ببخشید» و زلزل به چهره طرف مقابل، هی نگاه کند تا طرف، از رو برود و فرزند شما بگوید: «نشنیدم از من معذرتخواهی کنی!» این، همان قلهای است که در تربیت بچه، باید به آن دست یابید. اصلا کوتاه نیایید. همین نکته است که وقتی به بچه یاد میدهید، ۱۰۰، ۱۲۰ سال بعد که دیگر در این دنیا تشریف نداشتید، توی دهنش میچرخد که «روحت شاد. هم زدم، هم کسی جرأت نکرد بگه بالای چشمت، ابرو»؛ البته آنجا، بیشتر میتوانید تاثیر این آموزهها را در دعاهای مردم ببینید!
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼