مسئولیت پذیری کودکان در خانواده، چگونه محقق میشود؟
کودکان امروز بیش از هرچیز به درس و کلاسهای آموزشی مشغول میشوند و از آموزش نحوه زندگی و کارهای روزمره به آنان غافل میشویم؛ مهارتی که در واقع آینده آنان را میسازد فارغ از اینکه آنان چه جنسیتی دارند. مشارکت فرزندان در رتق و فتق امور خانه، مسئولیتپذیری را به آنان میآموزد و آنان خود را به والدینشان نزدیکتر حس میکنند.
روزنامه جام جم: کودکان امروز بیش از هرچیز به درس و کلاسهای آموزشی مشغول میشوند و از آموزش نحوه زندگی و کارهای روزمره به آنان غافل میشویم؛ مهارتی که در واقع آینده آنان را میسازد فارغ از اینکه آنان چه جنسیتی دارند. مشارکت فرزندان در رتق و فتق امور خانه، مسئولیتپذیری را به آنان میآموزد و آنان خود را به والدینشان نزدیکتر حس میکنند.
اما این مهارتها چگونه باید ساماندهی شوند:
ابتدا فهرستی از مهارتهای مورد نیاز کودکانتان را تهیه میکنید. البته این فهرست از تمامی کارهایی که در منزل است تهیه میشود و مهارتهای تعویض پاکیزگی شخصی و عمومی و تعمیرات را نیز در بر میگیرد. حال که این فهرست را در اختیار دارید، کودک باید به وضوح انتظارات شما را بداند و بتواند مهارتهای خود و پیشرفتی که در آموزش به دست میآورد را ارزیابی کند. این کار او را امیدوار میکند و او با خودش یا سایر خواهر و برادرها وارد رقابتی سالم و دلپذیر خواهد شد.
جدول ارزیابی
در جدولی که تهیه میکنید یک طرف حروف اول اسم کودک یا کودکان و سمت دیگر مهارتها را بنویسید. وقتی کودک در انجام مهارتی تبحر یافت باید جلوی اسم او یک علامت بگذارید.
در کنار هریک از مهارتها، عدد سمت چپ سن شروع مهارت و عدد دیگر نشاندهنده سن مورد انتظار برای مهارت یابی است. شما میتوانید با توجه به استعدادهای کودکتان انعطافپذیرتر باشید و کودکان را در تعیین اهداف شرکت دهید. مثلا برای فعالیتهای متفرقه مثل آموزش خیاطی یا آواز و... به علاقهمندیهای او نیز توجه کنید، البته کارهایی هم هست که نمیتوان آن را به اختیار کودک گذاشت و به هر حال باید انجام شود، مانند مرتب کردن اتاق خواب او یا جمع کردن وسایل بازی.
در کنار تمام اینها باید مهارتهای آموزشی خود را نیز افزایش دهید.
مادری را دیدم که معتقد بود دارد به فرزندش آشپزی یاد میدهد. کودک 6 ساله در فاصله نیممتری ظرف غذا نشسته بود و وقتی میخواست کمی سرش را نزدیک کند که ببیند مادر چطور سیبزمینی را رنده میکند، مادر با پرخاش او را کنار میزد که نزدیک نشو و به چیزی دست نزن و مراقب باش که نفست به غذا نخورد و آن را آلوده نکند! طبیعی است که با چنین بیان شیرینی! کودک میلی به آموختن پیدا نمیکند.
در عوض مادر دیگری از تجربه آموزش آشپزی به فرزند خود چنین میگفت: دخترم ۴ ساله بود و خیلی شیطنت میکرد. من هم به او گفتم بیا و با من کمک کن غذا بپزیم. من اول دستانش را خوب شستم و به او گفتم که همیشه قبل از غذا خوردن و غذا پختن باید دستها را شست. آنوقت سیبزمینیهای پخته را که سرد شده بود به او دادم و گفتم اینها را پوست بکن. این کار او را مدت زیادی مشغول کرد. سیبزمینیهای من خوب پوست کنده شد و او هم کاری را یاد گرفت. او سپس آنها را کوبید و وقتی غذا آماده شد من به همه گفتم غذایی را که میخورید توسط من و دخترم درست شده است. دخترم آن روز خیلی اشتها داشت و بعد از آن به آشپزی علاقه زیادی نشان میداد و همیشه برای کمک به من آماده بود. میبینید که نحوه برخورد خیلی برای آموزش به فرزندان اثربخش است.
زمانی برای یادگیری
شاید این حرف را شنیده باشید که هر کاری زمانی دارد و آموزش نیز از این قاعده مستثنا نیست. مراحل یادگیری کودکان به ۳ دوره تقسیم میشود که در این دوران قدرت یادگیری کودکان متفاوت است. کل دورانی که شما برای آموزش فرزندتان در اختیار دارید ۱۸ سال است که بهار این فصول از ۲ تا ۵ سالگی است.
در این سن شما میتوانید اعتماد به نفس کودکتان را با سپردن کارهای کوچک و عملی به او تقویت کنید در این سن کودک به استقلال علاقه نشان میدهد و شما میتوانید کارهای اساسی روزمره را به او بیاموزید و اطاعت کردن را به او یاد دهید.
مثلا اگر کودک در سنین یاد شده خواست در شستن ظرفها به شما کمک کند، ظروف شکستنی و چاقوها را جدا کنید و بگذارید بقیه ظرفها را بشوید.
در این سن کودک باید اطاعت را از شما بیاموزد و وقتی شما میگویید الان وقت انجام یک کار است حتی اگر مجبور شوید کار خود را رها کنید و به او کمک کنید تا آن کار را انجام دهد، باید به او بیاموزید که همان زمان آن کار را بکند. حتی کودکان خیلی خردسال نیز میتوانند قوانین خانواده را بیاموزند.
شما در جدول این کودکان میتوانید کارها را با شکلهای رنگین و زیبا تداعی کنید و در مقابل هر مهارت آموخته شده یک ستاره بگذارید.
تابستان آموزش
این فصل از ۵ تا ۱۲ سالگی است و کودک موفقیت و ثبات قدم را میآموزد.
کودک اکنون باید به نظافت فردی و مرتب کردن اتاق خواب عادت کرده باشد و برای انجام اموری از منزل نیز آمادگی دارد. طی این هفت سال کودکان کارهای پیچیده و بسیار متفاوتی انجام میدهند و شما فرصت زیادی برای آموزش به آنان دارید، زیرا بعد از این دوران روابط آنان با گروههای همسال گسترش مییابد و تکالیف مدرسه زیاد میشود و وقت زیادی برای آموزش امور دیگر باقی نمیماند.
در این سن با کودک باید قاطع بود و عواقب انجام ندادن امور را باید تجربه کند. بازرسی و پیگیری شما باید منظم باشد تا او در کارهایش پیشرفت خوبی داشته باشد.
پاییز یادگیری
حالا وارد سن ۱۳ تا ۱۸ سال میشویم که فصل استقلال و مسئولیت فرزندان است. رفتارهای تند و خشن نوجوان را بزودی تجربه میکنید و با توجه به احساس استقلال نوجوانتان، او را به مطالعه کتب و دستورالعملهای آموزشی تشویق کنید تا مهارتهای پیشنیاز برای آموزشهای فنی ـ حرفهای بزرگسالی را کسب کند. بگذارید او در مورد اهدافش صحبت کند و طرح پیشرفت خانگی او را به هم مرور کنید. یک مسوولیت دائمی در کارهای خانه به او دهید در غیر این صورت او متوجه میشود وقتی با کارهای خودش سرگرم باشد، بهانه خوبی برای فرار از زیر مسوولیت خانه دارد.
دلیل اینکه برخی بزرگسالان نیز تمام وقت خود را به کارهای خارج از خانه اختصاص میدهند و کارهای خانه را که چندان دلچسب نیست به دیگران وا میگذارند نیز همین آموزش غلط است. همزمان با پرورش استعدادهای فرزندتان در زمینههای هنری میتوانید آنان را به آموزش اموری چون ماشیننویسی، خیاطی، زبان انگلیسی، رایانه، کارآفرینی و چیزهایی که آنان را برای ورود به زندگی مهیا میکند، وادارید.
شما از سایر بزرگترها که کودک رغبت بیشتری به حرفشنوی و آموزش از آنان دارد نیز میتوانید کمک بگیرید. بهکارگیری این برنامه سبب میشود که کودک علاوه بر رشد مهارتها به شیوه برنامهریزی بلندمدت و پیشرفت هدفمند در زندگی عادت کند و در آینده برنامه دقیقی برای پیشرفت خود داشته باشد.
شما در این سه فصل میتوانید با ابتکار و خلاقیت خود شیوههای مختلفی برای تشویق کودک در نظر بگیرید. بهترین و موثرترین آنها مسابقه و بازی است.
کودک را با کتک یا ناسزا و خشم تنبیه نکنید. عواقب را منطقی و قابل اجرا در نظر بگیرید و محدودیتی به کار ببرید. اول کار مورد نظر بعد غذا، اول کار بعد بازی، کسر کمی از پول توجیبی بابت هر تنبلی و... تنبیهاتی است که میتوانید از آن استفاده کنید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼