کودکان استثنایی و خانواده، گرفتار اختلالات ژنتیکی
عوامل قبل از تولد مانند اختلالات ژنتیکی، عامل همخونی، سیفلیس ارثی، الکسیم، سرخچه، بیماریهای عفونی، مسمومیتها، سوء تغذیه و بیماریهای عفونی و ویژگیهای عاطفی و روانی است که دارای بیشترین تاثیر در تولد کودکان استثنایی در استان است.
ایسنا: عضو هیئت علمی دانشگاه جامع پیام نور استان ایلام گفت: عوامل قبل از تولد مانند اختلالات ژنتیکی، عامل همخونی، سیفلیس ارثی، الکسیم، سرخچه، بیماریهای عفونی، مسمومیتها، سوء تغذیه و بیماریهای عفونی و ویژگیهای عاطفی و روانی است که دارای بیشترین تاثیر در تولد کودکان استثنایی در استان است.
طیبه روشنی با بیان این مطلب اظهار کرد: کودکان استثنایی کسانی هستند که نیازمند تعلیم و تربیت ویژه و خدمات وابستهاند تا از کل استعداد انسانی خود استفاده کنند چرا که اغلب کودکان به یک یا چند شیوه متفاوتند و ممکن است عقب ماندگی ذهنی، ناتوانیهای یادگیری، آشفتگی هیجانی، ناتوانیهای جسمی، اختلالات کلامی و زبان، آسیب شنیداری و دیداری داشته باشند و یا سرآمد و با استعداد باشند.
وی در مورد علل موثر در تولد کودکان استثنایی با بیان اینکه عوامل قبل از تولد، عوارض هنگام تولد و علل بعد از تولد سه دسته عللی هستند که میتواند به تولد یک کودک استثنایی بیانجامد، تصریح کرد: عوامل قبل از تولد شامل عوامل ژنتیکی و مادرزادی است و اختلالات ژنتیکی، عامل همخونی، سیفلیس ارثی، الکسیم، سرخچه، بیماریهای عفونی، مسمومیتها، سوء تغذیه و بیماریهای عفونی و ویژگیهای عاطفی و روانی است.
عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه پیام نور استان ایلام ادامه داد: عوارض هنگام تولد شامل عارضههای زمان تولد است که ضایعات مغزی از متداولترین ضایعات زمان زایمان است و مهمترین علل عقب ماندگی ذهنی محسوب میشود.
روشنی زایمانهای سخت و پیچیده، بیهوشی طولانی، خونریزی شدید داخلی، پیچیدگی ناف به دور گردن نوزاد، دشواری در استنشاق، استفاده از وسایل جراحی، مشکلات تنفسی نوزاد، تولد زود رس و مشکلات دیگر را موجب مختل شدن سیستم مرکز عصبی، عقب ماندگی ذهنی و یا نقیصهها و ضایعات دیگر دانست.
این مدرس دانشگاه علل بعد از تولد را شامل بیماریهای مختلف، تصادفات، ضایعات گوناگون عصبی و مغزی و عوامل محیطی و فرهنگی دیگر دانست و تصریح کرد: عوامل قبل از تولد در استان بیشترین تاثیر را در تولد کودکان استثنایی در استان داشته است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند، بویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مانند سرخچه و عوامل حین تولد مانند زایمان مشکل و اشکالات تنفسی حین زایمان نیز موثر هستند.
روشنی ادامه داد: کودکان بسیاری در کشور وجود دارند که به خاطر معلولیتهای مختلف ذهنی و جسمی از مدرسه رفتن و باسواد شدن و به تبع آن از وارد شدن به جامعه محروم هستند و مهمترین علت این محرومیت نگاه معیوب فرهنگی خانوادههایی است که فرزند معلول دارند و نمیخواهند این فرزند را به دیگران نشان دهند پس آن را از دیگران پنهان کرده و مانع ورود او به مدرسه میشوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اظهار کرد: مهمترین علتی که مسئولان آموزش و پرورش استثنایی، کارشناسان و صاحبنظران این حوزه برای تحصیل نکردن این دانشآموزان عنوان میکنند این است که برخی والدین نمیخواهند دیگران کودک آنها را که با نقص متولد شده وارد جمع کنند و در معرض نگاه ترحم برانگیز قرار دهند؛ چرا که فکر میکنند کودکی که پدر و مادر امید آن را داشتند که مایه نشاط و امید آنها باشد به مایه غم، ناراحتی و سختی آنها تبدیل شده است.
روشنی با بیان اینکه در اکثر کشورها به این خاطر که تولد نوزاد دارای نقص جسمی - ذهنی پیامدهای دشواری را در نگهداری، بزرگ کردن و آموزش به دنبال دارد تصریح کرد: به همین دلیل خانوادهها به این مسئله روی خوش نشان نمیدهند و محدودیتهایی را در عملکرد خانوادهها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانی ایجاد میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور ایلام تنها راه برون رفت از این مشکلات را بالا بردن سطح بینش و آگاهی خانوادهها دانست و گفت: نه تنها باید بینش و آگاهی خانواده را ارتقاء داد بلکه باید با فراهم کردن تسهیلات لازم و ارائه آن به خانوادهها در بسترسازیهای مناسب برای تعلیم و تربیت و توانمندسازی آنها امکان تحصیل این گروه از جامعه را فراهم کرد.
وی ادامه داد: همزمان و همراه با پیشرفت تحقیقات روانشناسی تربیتی بویژه پیرامون تفاوتهای فردی نظرات سازنده مثبتی در مورد کودکان استثنایی و چگونگی تعلیمات آنها به تدریج در مجامع علمی و آموزشی بوجود آمد و تاسیس اولین مراکز و مدارس ویژه جهت تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا و نابینا و عقب مانده ذهنی خود روزنهای تازه در افق عقاید مردم نسبت به کودکان استثنایی بوجود آورد و موفقیت این موسسات در تعلیم و تربیت کودکان استثنایی، آنهایی که سالها مورد فراموشی و بیتوجهی جامعه قرار گرفته بودند امید تازهای در دل آنها و پدران و مادران و انسانهایی که همیشه در اندیشه کودکان استثنایی بودهاند شکوفا کرد.
روشنی افزود: این مراکز و این نوع نگاه به این کودکان عاملی شد تا خانوادههایی که همواره از داشتن کودک معلول خود احساس شرم و گناه کرده و سعی در پنهان داشتن کودک خود داشتند کم کم با آشنا شدن به این حقیقت که کودکان دارای نارساییهای ذهنی و جسمی فراوان هستند و از سوی مسئولان و اولیای امور اقداماتی در تعلیم و تربیت این دسته از کودکان صورت میگیرد کم کم از پنهان نمودن کودک خود و احساس گناه خودداری کرده و کودک معلول خود را به عنوان کودک پذیرفته و در صدد آموزش و پرورش وی برآمدند که این مهم خود به گسترش تسهیلات آموزشی و تربیتی برای کودکان استثنایی انجامیده است.
وی در مورد زمان مناسب برای ارائه آموز شهای ویژه به کودکان استثنایی تصریح کرد: آموزش برخی از کودکان استثنایی را باید از بدو تولد به کمک خانوادهها و برخی را نیز از دو سالگی شروع کرد، در غیر این صورت ممکن است آموزش در سنین بالا چندان رضایتبخش نباشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور تاکید کرد: همان طور که کودکان عادی نیاز به آموزش دارند تا تواناییهای بالقوه آنها بالفعل شود کودکان استثنایی هم باید در زمان مناسب آموزش لازم را کسب کنند تا اثر بخش باشد، همچنین همانگونه که کودکان عادی با حضور در جمع مهارتهای اجتماعی را کسب و به اعتماد به نفس بالا دست مییابند و از این طریق در ورود به جامعه بزرگتر با مشکلات کمتری دست و پنجه نرم میکنند باید کودکان استثنایی را هم تا حد امکان هم در جمع کودکان عادی پذیرفت تا از این راه آنها هم به اعتماد به نفس بالا دست یافته و به مهارتهای لازم در بزرگسالی و در جامعه بزرگتر مجهز شوند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼