مشکلات رفتاری کودکان، چه باید کرد؟
بسیاری از والدین در سراسر جهان با برخی از مشکلات رفتاری کودکانشان دست به گریبان هستند، اما همیشه راه چارهای هست، اول باید این رفتارهای مخرب را بشناسید.
شهرزاد: اگرچه امروزه والدین از نظر تحصیلات و اطلاعات در مقایسه با گذشته قابل قیاس نیستند و توجه بیشتری به تربیت و تعلیم کودکان دارند، اما گاهی با وجود تمام مراعاتها باز هم کودکان آنطور که انتظارش میرود رفتار نمیکنند. اگر کودک شما جیغ میکشد، دروغ میگوید، ناخنهایش را میجود یا قلدری کرده و همبازیهایش را میزند، نگران نباشید، شما تنها نیستید.
خیلی از والدین در سراسر جهان با برخی از مشکلات رفتاری کودکانشان دست به گریبان هستند، اما همیشه راه چارهای هست، اول باید این رفتارهای مخرب را بشناسید و بعد با راهحلی مناسب از آن جلوگیری کنید تا به صورت عادت درنیاید. برخی از رایجترین مشکلات رفتاری را با هم مرور میکنیم و به جستوجوی علت و راهحل برای آنها میپردازیم.
چرا کودکم جیغ میکشد؟
دلایل متعددی میتواند برای این رفتار کودکان وجود داشته باشد، دلایلی که گاهی شاید خیلی عجیب به نظر برسند. مطمئن باشید اولین جیغ کشیدنها از روی عمد و برای آزار و اذیت شما نیست، بلکه با جیغ کشیدن کودک تنها سعی دارد قدرت صدایش را کشف کند و ببیند چه کارهایی میتواند با آن انجام دهد یا شاید گاهی از این راه خوشحالی و شادیاش را ابراز کند.
وقتی کودک جیغ میکشد طنین صدایش او را به وجد میآورد، اولین صداهایی که نوزادتان تولید کرده را به یاد بیاورید، آیا هنوز هم شادمانی او بعد از تولید صدا را در خاطر دارید؟ جیغ کشیدن هم به همین صورت است، وقتی او برای اولین بار جیغ میکشد از صدایش به وجد میآید و در پی آن به عکسالعمل شما توجه میکند.
جیغ کشیدنها میتواند بسته به سن کودک طبیعی یا غیرطبیعی باشد و رفتار و عکسالعمل شما در شکلگیری صحیح یا ناصحیح این رفتار تعیین کننده است. چرا که جیغ کشیدن میتواند به مرور به ابزاری تبدیل شود برای رسیدن به خواستهها یا شاید هم یک راه ارتباطی، شیوه بیان و اعتراض. رفته رفته کودک با جیغ کشیدن میفهمد که میتواند توجه شما را به خودش جلب کند، حتی اگر این توجه منفی باشد.
او به واکنشهای شما دقت میکند تا بفهمد کدام یک از رفتارهایش بیشترین اثر را روی شما دارد. وقتی که جیغ میکشد خیلی سخت است که عصبانی نشوید، ولی باید بدانید که عکسالعمل شدید، او را برای جیغ کشیدنهای طولانیتر و بلندتر تشویق میکند، در واقع این همان چیزی است که کودک میخواهد: "توجه بیشتر، حالا به هر نحوی." معمولا او از عصبانیت شما متوجه میشود که این رفتار بهترین راه برای جلب نظر شماست و از این راه میگوید: "نگاه کن، من هم هستم." رفته رفته جیغ کشیدن برای ارتباط و رسیدن به آنچه میخواهد به صورت عادت در میآید و اگر حتی یک بار برای کوتاه کردن صدایش به خواسته او تن بدهید، او در فریاد زدن مصممتر خواهد شد.
چه باید کرد؟
عصبانی شدن و فریاد کشیدن متقابل کاری از او پیش نمیبرد، بلکه این پیغام را به کودک میدهد که هر کس صدایش بلندتر باشد، پیروز میدان خواهد بود. قبل از هر اقدامی وضعیت رشدی کودک خود را در نظر بگیرید. تا قبل از ۱۸ ماهگی که کودک به خوبی قادر به بیان کلمات نیست جیغ زدنهایگاه بهگاه برای بیان احساسات یا به عنوان شیوهای ارتباطی امری طبیعی است.
باید صبور باشید و به شوخی یا جدی جیغ زدنهای فرزندتان را تقویت نکنید. جیغ زدنهای کودک را تحلیل کنید و ببینید کودک شما در چه زمانی، به چه دلیل و به چه اندازه جیغ میکشد، با رفع این موقعیتها جیغ زدنهای او را به حداقل برسانید تا کمکم این رفتار از سرش بیفتد.
مهارتهای ارتباطی خود را با کودکتان افزایش دهید، وقت بیشتری با کودک بگذرانید و او را سرگرم کرده و به او یاد بدهید با استفاده از کلمات ساده خواستههایش را بیان کند تا در برابر ناتوانی شما از فهمیدن آنچه میخواهد، مجبور به جیغ کشیدن نباشد.
جیغهایگاهبهگاه و اتفاقی او را نادیده بگیرید و قراری با او بگذارید، وقتی او جیغ میکشد گوشتان درد گرفته و دیگر صدایش را نمیشنوید! جیغ زدن را در او تقویت نکنید و مقابل جیغهایش تسلیم نشوید، چون تنها یک بار تسلیم شدن کافی است تا او بفهمد هر چه بیشتر جیغ بزند وضعیت به نفع او به پایان میرسد.
به خواستههای معقول او اهمیت بدهید تا فرق خواستههای بجا و نابجا را درک کند. برای کم کردن جیغ کشیدنها در مکانهای عمومی میتوانید یک بازی ابداع کنید، در خانه بازی جیغ و پچ پچ را با هیجان هر چه بیشتر با او تمرین کنید، به این صورت که گاهی در خلال بازی به او اجازه بدهید بلند حرف بزند و بعد با یک "استپ" و "حالا پچ پچ" از او بخواهید تا با صدای خیلی آرام حرف بزند.
وقتی به این بازی عادت کرد شما میتوانید از عبارت "حالا پچ پچ" در مکانهای عمومی و زمانیکه نزدیک به جیغ زدن است استفاده کنید. او که لذت بازی خانه را به یاد دارد حتما صدایش را کوتاه خواهد کرد و با شما همراهی میکند. بازی دیگر، صدای حیوانات است. مثلا بگویید "اوه الان صدات مثل یه بچه شیر شده، بذار ببینم میتونی مثل یه گربه کوچولو حرف بزنی؟" اگر همچنان کودک شما جیغ میکشد بهتر است به او اعتنا نکنید یا چشم در چشم او بدوزید و بگویید "وقتی جیغ میزنی منظورت را نمیفهمم، میشه بگی صدای عادیات کجا رفته؟" و اگر نتوانست منظورش را بیان کند، سعی کنید خودتان حدس بزنید که چه چیزی میخواهد؛ مثلا "شکلات میخوای؟ شکلات رو میتونی بعد غذا بخوری، ولی الان برات یه اسنک خوشمزه میارم!"
تلاش کنید به هر نحوی صدایش را پایین بیاورید. صبور باشید، حواسش را پرت کنید یا اگر خواسته نامعقولی دارد انتخاب دیگری به او بدهید.
چرا کودکم همه چیز را پرت میکند؟
بیشتر نوزادان از ۶ ماهگی پرت کردن اشیا را یاد میگیرند، معمولا این کار و اینکه ببینند چه اتفاقی بعد از آن میافتد تفریحی سرگرمکننده و لذتبخش برای آنهاست. این رفتار طبیعی است و نوزاد با این کار در حال کشف دنیای اطراف و علت و معلولهاست و به تقویت و رشد پنج جنبه حسیاش کمک میکند.
او از مهارتهای دستیاش کمک میگیرد و بعد با باز کردن انگشتان و هماهنگی حس بینایی و حرکت دست، شی را پرت میکند، معمولا نوزادان تا ۱۸ ماهگی علاقه زیادی به تمرین این مهارت جدید دارند و یاد میگیرند چیزی را که پرت میکنند به سمت پایین سقوط میکند. در واقع با این کار کودک در حال بررسی نیروی جاذبه است، اگرچه شاید درک درستی از آن نداشته باشد اما نتیجه و اثر آن را به خوبی متوجه میشود.
او مهارت پرت کردن را با وسایل مختلف امتحان میکند تا ببیند چه بلایی سر هرکدام میآید، مثلا میفهمد وقتی توپ پرت میشود نتیجه با پرتاب یک آلو فرق دارد. ممکن است کمکم پرت کردن اشیا به صورت یک عادت و برای بیان خشم مورد استفاده قرار بگیرد و کودک شما هنگامی که عصبانی میشود هر آنچه دم دستش باشد را پرت کند. اگر در پاسخ به پرتاب کردن، عکسالعمل تندی نشان ندهید معمولا این رفتارها هم میگذرند و پرتاب کردن در مرحله یادگیری باقی مانده و کودک شما از آن به عنوان وسیلهای برای ابراز خشم استفاده نخواهد کرد.
چه باید کرد؟
کودک پرتاب کردن اشیا را به صورت آزمایشی شروع میکند و اگر شما سریع وسیله را بردارید و به او بدهید این کار به زودی به صورت یک بازی در میآید. ابتدا پرتاب کردن را به عنوان یک رفتار یادگیری در نظر بگیرید و به آن توجه نکنید، چون در غیر این صورت این رفتار را تقویت کرده و در جهت منفی سوق خواهید داد.
متوقف کردن نوزاد در سنین پایین از پرت کردن اجسام بیفایده است، در عوض به او نشان دهید چه چیزهایی را میتواند پرت کند و چه مکانی برای این بازی آموزنده مناسب است و تنها در صورتی وارد عمل شوید که کودکتان در حال پرت کردن چیزی است که خطر دارد و ممکن است به خودش یا دیگران آسیب بزند.
انتخابهایی به او بدهید که در مکان و زمان مناسب پرتاب کردنشان ضرر چندانی ندارد، مثلا در خانه توپ کوچکی در اختیارش بگذارید یا یک بالشت نرم و سبک یا در بیرون یک مشت سنگ برای پرتاب کردن در رودخانه تا او با آنها غریزه پرتاب کردن را ارضا کند. باید این پیغام را به کودک بدهید که پرتاب کردن مشکلی ندارد به شرطی که شی درستی برای پرتاب کردن انتخاب شود. اگر کودک وسیلهای غیرمجاز را برای پرتاب کردن برداشت -مثلا کنترل تلویزیون- با آرامش آن را از دستش بگیرید و بگویید "این برای پرت کردن نیست" و توپی به دستش بدهید و بگویید "به جاش این رو پرت کن."
پرتاب کردنهایی که از روی خشم و عصبانیت رخ میدهد را نادیده بگیرید، چرا که اگر کودک بفهمد به وسیله این رفتار میتواند نظر شما را جلب کند آن را بارها و بارها تکرار خواهد کرد. در عوض به او بگویید "اگر عصبانی هستی بهتره حرف بزنی، اینجوری من بهتر میفهمم مشکلت چیه." به روشهای مختلف او را به استفاده از کلمات و بیان احساساتش تشویق کنید.
اگر کودک شما با پرتاب کردن مثلا یک مکعب چوبی در حال آسیب رساندن به کودک دیگری است، با همان آرامش او را منع کرده و بگویید "این کار خطرناکه" و به طور موقت از روش محرومیت استفاده کنید که بسته به سن کودک از ۳۰ ثانیه تا چند دقیقه میتواند باشد. مراقب تن صدایتان باشید، هیچ اشکالی ندارد اگر با تن صدا و لحنتان به کودک بفهمانید که از این کار او ناراحت شدید اما هرگز عصبانیت را در صدایتان نشان ندهید.
اسباببازیهایی که برای پرتاب کردن خطرناک هستند را به پایه صندلی با نخ کوتاه ببندید و در عوض وسایلی که خطری ندارند را در کنار آنها آزاد بگذارید تا کودک با امتحان بفهمد چه وسایلی را نمیتواند پرت کند. قاطع باشید و با صدایی روشن و آرام اما بدون عصبانیت کودک را از پرت کردن اشیا منع کنید. بعد از هر بار پرت کردن وسایل را جمع نکنید و برای مرتب کردن از خود او کمک بگیرید.
این کار را به یک بازی تبدیل کنید، با او چهار زانو روی زمین بنشینید و بگویید "ببینم حالا کی برنده میشه؟ کی میتونه زودتر اینا رو جمع کنه؟" برای بچههای بزرگتر از روش هشدار استفاده کنید، اگر چیزی را پرت کرد، بار اول به او برگردانید ولی بگویید: "اگر دوباره پرتش کنی، برای مدتی مال من میشه" و بعد اگر دوباره این اتفاق افتاد برای مدتی وسیله مورد نظر را برای خودتان نگه دارید و اگر باز تکرار شد مدت زمان را اضافه کرده و حتی در طول روز کودک را از آن وسیله محروم کنید.
چرا کودکم دروغ میگوید؟
همه ما گاهی ممکن است دروغ بگوییم و با تغییر واقعیت سعی در توجیه رفتارهایمان داریم، اما اگر دروغ کوچکی از کودکانمان بشنویم به شدت آزرده شده و عصبانی میشویم، اما حقیقت این است که تا ۳ یا ۴ سالگی کودکان واقعا نمیدانند دروغ چیست و تشخیص مرز بین واقعیت و خیال برایشان مشکل است. در این سنین دروغگویی با سنین بالاتر متفاوت است، کودکان در دوره نوپایی واقعا دروغ نمیگویند بلکه آنچه ما از آنها میشنویم و دروغ مینامیم ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد؛ اول اینکه ممکن است آنها در این سن قوه تخیل قوی داشته باشند و در واقع در دنیای آنها واقعیت و تخیل در هم تنیده و ممکن است کودک هر آنچه به ذهنش میرسد به زبان بیاورد. خلق داستانهای تخیلی و به ظاهر دروغین توسط یک کودک 3-2 ساله نمایانگر قدرت خلاقیت ذهن کودک است.
دلیل دیگر میتواند فراموشی باشد. وقتی کودک ۲ ساله روی دیوار خط خطی کرده و بعد میگوید که کار او نیست، دروغ نمیگوید. او واقعا به یاد نمیآورد که این کار را کرده باشد یا برای او مهم نیست که چه کسی عروسکش را برداشته، تنها چیزی که میداند این است که آن عروسک را میخواهد و ممکن است اولین اسمی که به ذهنش میآید را به زبان بیاورد، او دروغ نمیگوید، فقط حافظه کوتاهی دارد و به خوبی نمیتواند وقایع را به خاطر بسپارد.
دلیل سوم چیزی است که در علم روانشناسی کودک از آن به عنوان "سندرم فرشته" یاد میکنند. کودکان تا 4 سالگی بر اساس خشنودی والدینشان رفتار میکنند، یعنی هر کاری که مادر و پدر را خوشحال کند خوب است و هر کاری که آنها را عصبانی کند بد. بنابراین هیچ تعجب نکنید اگر کودکتان با لب و دهان آغشته به مربا مستقیم به شما نگاه کند و بگوید اصلا روحش از وجود مربا خبر ندارد، یا مثلا کودک فکر میکند اگر به مادر بگوید شیشه شیر را زمین ریخته مادرش عصبانی میشود پس بهتر است بگوید که او شیر را زمین نریخته یا شاید تقصیر را گردن دوست خیالیاش بیندازد.
او دروغ به معنای واقعی دروغ را نمیشناسد بلکه تنها سعی دارد طوری رفتار کند که والدینش خشنود باشند. تا حدود ۷ سالگی کودکان واقعا دروغ را نمیشناسند و مرز بین حقیقت، دروغ و افسانه برایشان بیمعنی است و از این سن به بعد است که با تشخیص بد بودن این رفتار، دروغگویی میتواند به یک ویژگی شخصیتی تبدیل شود.
چه باید کرد؟
مطمئنا شما نمیخواهید دروغگویی را در فرزندتان تقویت کنید، پس بهتر است با این رفتارهای او که تا ۴ سالگی طبیعی است منطقی برخورد کنید. به او اجازه بدهید داستانپردازی کند و بعد با بیانی ساده مرز بین واقعیت و تخیل را مشخص کنید. حتی زمانیکه برایش قصه میخوانید یا کارتون میبیند هم میتوانید این کار را بکنید و مثلا به او بگویید خیلی از وقایعی که در کارتون میبیند امکان وقوع ندارد، مثلا یک سگ نمیتواند زیر غلتک برود و مثل کاغذ پهن شود و دوباره به حالت اول برگردد یا اینکه سوپرمن اگرچه در کارتونها و افسانهها وجود دارد ولی انسان واقعی قادر به پرواز کردن نیست.
با عکسالعملهای تند باعث دروغگویی کودک نشوید. وقتی با لحن تهاجمی از کودک درباره کار بدش توضیح میخواهید در حقیقت کودک را به سمت دروغ گفتن سوق میدهید، چرا که او از روی ترس از راستگویی یا برای رهایی از تنبیه و مجازات دروغ گفتن را انتخاب میکند. در این شرایط حتی راستگوترین کودکان هم دروغ میگویند و هر قدر ترس از مجازات بیشتر باشد، اصرار کودک در دروغ بیشتر خواهد بود.
هیچ وقت کودک را متهم نکنید و به جای سوالهای مستقیم بهتر است در لفافه حرف بزنید تا کودک به جای انکار دست به اعتراف بزند، مثلا "نمیدونم کی این شیشه شیر رو زمین ریخته! کاش بیاد و کمکام کنه با هم تمیزش کنیم!" استفاده از جملات خبری هم کارآمدتر از توضیح خواستنهای پیدرپی است. مثلا به جای اینکه با لحن تهاجمی از کودک بپرسید "کی این شیشه شیر رو زمین ریخته؟ تو بودی؟" بهتر است جمله خبری به کار برده و این گونه موضوع را مطرح کنید که "از دستت ناراحت شدم، چون مواظب نبودی و شیشه شیر رو انداختی زمین!" قوانین خشک و سخت و تکالیف سنگین و توقع بیش از حد از کودک 4-3 ساله را در خانه فراموش کنید، چون ممکن است کودک شما را سردرگم کرده و نتواند آنها را دنبال کند و برای اینکه شما را ناامید نکرده باشد دست به دامن دروغ بشود.
تنبیه و پاداش مجزایی برای دروغگویی و راستگویی در نظر بگیرید، اما تنبیه نباید آنقدر شدید باشد که برای رهایی از آن کودک دروغ بگوید. برای جلوگیری از دروغگویی کودک، الگوی رفتاری خوبی برای او باشید. کودکان بسیاری از آموزشها را به صورت تقلیدی از اطرافیان یاد میگیرند و والدین نخستین کسانی هستند که کودک از آنها تقلید میکند.
چرا کودکم گاز میگیرد؟
گاز گرفتن رفتاری عادی و طبیعی در کودکان زیر ۳ سال و بخشی معمول از رشد دوران اولیه کودکی است. معمولا تا 3 سالگی بیشتر کودکان اطرافیان خود را حداقل یک بار گاز گرفتهاند. این گاز گرفتنها عمدی و آگاهانه نیست و میتواند بسته به سن کودک دلایل مختلفی داشته باشد. نوزادان تا 7 ماهگی که لثههای متورم و ناراحت دارند برای ارضای حس خارش لثه، معمولا گاز میگیرند.
تا ۱۴ ماهگی گاز گرفتن ابزاری برای بیان هیجان است. کودک همچنین در این سن رابطه علت و معلولی را کشف میکند و گاز میگیرد تا ببیند این عمل او، عکسالعملی به همراه دارد یا خیر. از ۱۵ تا ۳۶ ماهگی گاز گرفتن به واکنشی نسبت به ناراحتی و خشم و ضعف و ناتوانی تبدیل میشود و اغلب در این سن کودکان دیگر مورد هدف قرار میگیرند.
اگر یک کودک ۳ ساله احساس کند در تنگنا یا در معرض آسیب قرار گرفته یا خشمگین شده باشد و توان بیان احساساتشان اعم از ضعف، ترس، عجز و... را نداشته باشد، با گاز گرفتن احساساتش را تخلیه میکند. گاهی ممکن است تغییر یک وضعیت، مثل تولد نوزاد جدید، تغییر خانه، تغییر مهد و ... کودک را در شرایط روحی نامناسبی قرار داده باشد و او رفتار متجاوزانهای مانند گاز گرفتن از خود نشان دهد.
گاهی هم برای ابراز ناصحیح دوست داشتن، کودکان اطرافیانشان را گاز میگیرند. معمولا این گاز گرفتنها آسیب جدی به همراه ندارند، اما بعد از 3 سالگی است که اگر این رفتار تکرار شود نیاز به توجه و درمان دارد، اگر چه گاز گرفتن بعدها منجر به مشکلات رفتاری نمیشود، اما ممکن است کودکان را دچار مشکلات عاطفی کند، چرا که کودکانی که گاز میگیرند از نظر اجتماعی پذیرفتنی نیستند و مطمئنا شما هم دوست ندارید کودکتان با بچهای بازی کند که مدام گاز میگیرد.
چه باید کرد؟
کودک باید رفته رفته یاد بگیرد گاز گرفتن در هر شرایطی رفتار صحیح و قابل قبولی نیست و شما باید پیش از اینکه کنترل این رفتار از دستتان خارج شود به اصلاح آن بپردازید. بهتر است از همان ابتدا با ملایمت جلوی گاز گرفتنهای نوزادتان را بگیرید، برای این کار از جملات ساده و با لحنی قاطع استفاده کنید مثل "گاز گرفتن ممنوع" و برای چند ثانیه کوتاه کودک را از کاری که میکرد، محروم کنید.
از یک و نیم سالگی به بالا قبل از هر اقدامی سعی کنید با بررسی رفتارهای کودک علت آن را بفهمید و ببینید چه شرایطی کودک را در این وضعیت قرار داده؛ عصبانیت، خشم، ناتوانی، دفاع، درخواست توجه و... آرامش خودتان را حفظ کنید و عکسالعمل تند نشان ندهید، چون تنبیه شدید او را متهاجمتر و پرخاشگرتر میکند. با او گرم و دوستانه، اما جدی برخورد کنید تا احساس امنیت کند.
شاید بخواهد دلیل رفتارش را برایتان توضیح دهد. عکسالعمل تند شما مانع اعتراف او میشود. میتوانید با بیان نتیجه کار، کودک را تحت تاثیر قرار دهید. با او صحبت کنید، مفهوم درد را برایش توضیح دهید و بگویید این کار او باعث ناراحتی و آزار دیگران میشود. او را تشویق کنید تا با بیان ساده احساساتش را بازگو کند یا اگر هنوز قادر به درست حرف زدن نیست با ایما و اشاره و حالت چهره احساسش را نشان دهد.
چرا کودکم ناخنهایش را میجود؟
ناخن جویدن یکی از اختلالات و واکنشهای روانی است که معمولا ممکن است از 3-2سالگی آغاز شود. اگرچه بیشتر افراد فکر میکنند جویدن ناخن یک واکنشی عصبی است، اما میتواند دلایل متعددی داشته باشد. این عمل به طور ناخودآگاه صورت میگیرد و کودک متوجه آن نیست. ناخن جویدن علاوه بر اینکه عادت بدی است، بدشکلی انگشتان دست را هم به دنبال دارد و اگر در همان سنین کودکی درمان نشود ممکن است تا دوران نوجوانی و حتی بزرگسالی هم ادامه پیدا کند.
یکی از علل جویدن ناخنها در کودکان هیجانات و اضطرابها و استرسهای درونی است. گاهی هم کودک این عمل را از روی عادت یا برای ابراز دلخوریها، دلواپسیها یا احساس ناامنی یا جلب توجه انجام میدهد. این رفتار میتواند از روی تقلید هم باشد، چنانچه یکی از والدین عادت به ناخن جویدن داشته باشد، احتمال آنکه کودک آنها نیز به این عادت مبتلا شود زیاد است. معمولا ناخن جویدن خود به خود رفع میشود. اما ممکن است به صورت عادت هم درآمده و در کودک باقی بماند. ناخن جویدن از هر نوع که باشد باید اول علتش را پیدا کرده و با آرامش تلاش کنید تا از سر کودک بیفتد.
چه باید کرد؟
ممکن است اولین باری که ببینید کودکتان در حال جویدن ناخنهایش است عصبانی یا ناامید شوید. فراموش نکنید که این عمل ناخودآگاه است و کودک متوجه آن نیست. بنابراین با آرامش و قبل از اینکه به یک عادت ریشهدار تبدیل شود برنامهای برای پیشگیری و ترک این عادت ترتیب بدهید. اول از همه علت را جستوجو کنید، ترس، عادت، استرس یا رفع کسالت و کنجکاوی؟ در رفتار کودک دقت کرده و ببینید در چه زمانهایی دستانش را به طرف دهانش میبرد، بعد محرک را رفع کنید و با تغییر شرایط یا پرت کردن حواس کودک و جایگزین کردن یک فعالیت دیگر جلوی این کار را بگیرید.
مثلا به محض اینکه کودک دستش را به دهانش برد کاغذ و مدادی در اختیارش بگذارید تا نقاشی کند یا خمیر بازی یا عروسک انگشتی به او بدهید تا سرگرم شود. کوتاه کردن ناخنها هم کمک بزرگی به پیشگیری از این عادت میکند. هرگز به خاطر این کار کودکتان را سرزنش یا تنبیه نکنید چون هرگونه برخورد تند استرس بیشتری برای کودک ایجاد کرده و این عادت را افزایش میدهد.
تمجید و تحسین را از یاد نبرید. زمانیکه کودکتان کار خوبی با دستهایش انجام میدهد او را تشویق کرده و بگویید که چقدر از اینکه ناخنهایش را نمیجود، خوشحال هستید. شاید فکر کنید بستن یا مالیدن داروهای تلخ کننده کمکی به ترک این عادت بکند، اما این روشها برای کودکان زیر ۴ سال توصیه نمیشود چون کودک در این سن به طور ناخودآگاه ناخن میجود و درک درستی از کاری که میکند ندارد و تلخ کردن ناخنها برایش حکم تنبیه دارد و موثر نخواهد بود، مگر از روی اجبار. ممکن است این عادت در جا و مکانی دیگر دوباره بروز کند.
برای کودکان بزرگتر -مثلا ۴ سال به بالا- بهتر است راه گفتوگو را در پیش بگیرید. کودک ۴ ساله دیگر قدرت درک یک سری مفاهیم را دارد. پس او را از عواقب ناخن جویدن آگاه کنید و تاکید کنید که با این کار سر انگشتانش زشت و زمخت میشوند. آینهای مقابلش بگذارید تا هنگام جویدن ناخنها خودش را در آن ببیند، تاثیر این روش بر برخی کودکان برای ترک این عادت شگفتانگیز خواهد بود و آگاهی کودک را از این رفتار بالا میبرد.
از دستهای کودک عکس بگیرید و با او به مقایسه عکسها بنشینید تا آثار مخرب ناخن جویدن را خودش هم لمس کند. فراموش نکنید که عادت ناخن جویدن یک شبه از بین نمیرود و احتیاج به زمان دارد پس صبور باشید و با حوصله کودک را در این راه همراهی کنید.
چرا کودکم جایش را خیس میکند؟
اکثر کودکان ۲ تا ۳ ساله دیگر کنترل ادرار را به خوبی یاد گرفتهاند و بیاختیاری ادرار ندارند، اما با این حال حدود ۳۰ درصد کودکان تا 6-5 سالگی ممکن است دچار شب ادراری بشوند و این کاملا طبیعی است و بیماری یا اختلال تلقی نمیشود. در طول روند یادگیری استفاده از توالت هم ممکن است شب ادراری بارها و بارها اتفاق بیفتد که غیرطبیعی نیست و مشکلی ایجاد نمیکند و به راحتی با مرور زمان برطرف میشود.
اغلب کودکان تا قبل از ۷ سالگی با این مشکل روبهرو هستند. کودکتان را به خاطر شب ادراری شرمنده نکنید یا برای جلوگیری از خیس شدن جایش در شب به او فشار نیاورید، چرا که در این صورت کودک فکر میکند با مشکلی حل نشدنی روبهروست و ممکن است اعتماد به نفسش را از دست بدهد و دچار شرمندگی و افسردگی بشود.
شب ادراری میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، یکی از آنها تکاملی است، ممکن است مثانه کودک شما هنوز آنقدر گنجایش نداشته باشد که بتواند در طول شب ادرار تولید شده را در خود نگه دارد، یا شاید هنوز ماهیچههای اسفنکتر که جلوی خروج ادرار را میگیرند به قدر کافی تکامل نیافته باشند. دلیل دیگر نوع خواب است، این کودکان معمولا خواب عمیقتری نسبت به هم سن و سالان خود دارند، برای همین متوجه پرشدن مثانهشان نمیشوند و میتوانند از خواب بلند شده و به دستشویی بروند.
عفونت ادراری و تکرر دفع هم میتواند علت دیگری باشد، در این صورت معمولا علائم دیگری مانند سوزش و تغییر رنگ ادرار و حتی گاهی تب هم وجود دارد. مشکلات عاطفی و روانی از جمله محرکهای بیرونی هستند که کودک را دچار شب ادراری میکنند. اگر تا قبل از این کودک شما مشکلی در کنترل ادرار در طول شب نداشت و حالا به ناگهان شبها جایش را خیس میکند علت را باید در اطراف او و شرایط روحی و روانیاش جستوجو کنید.
تا ۵ سالگی شب ادراری کاملا طبیعی است، بین ۵ تا ۷ سالگی شب ادراری کمکم از بین میرود و حتی به عقیده برخی پزشکان در این سن تا ۳ بار در هفته طبیعی است. بعد از این سن اگر برطرف نشد لازم است به آن به صورت یک بیماری نگاه کرده و درصدد درمانش باشید.
چه باید کرد؟
پیش از هر اقدامی سن کودک و مدت زمانی که کنترل ادرار را یاد گرفته در نظر بگیرید، از آنجا که شب ادراری میتواند دلایل جسمی مانند کوچک بودن مثانه داشته باشد، اول از همه این فاکتورها را بررسی کنید. اگر کودک شما به دفعات جایش را خیس میکند او را نزد پزشک ببرید تا حجم مثانه و وضعیت ماهیچههای اسفنکتر را بررسی کند.
مقدار مایعات مصرفی کودک را از ساعت ۷ شب به بعد کم کرده و قبل از خواب او را به دستشویی ببرید. اگر شب ادراری به دفعات و با سوزش و تغییر رنگ ادرار و تکرر دفع همراه بود آزمایشی برای کنترل عفونت ادراری انجام داده و در صورت نیاز با دریافت آنتیبیوتیک این مشکل را حل کنید. با این مشکل مانند یک سرماخوردگی ساده برخورد کنید، هیچ وقت به خاطر آن کودک را سرزنش یا تنبیه نکنید، حتی تنبیه لفظی! شب ادراری کودک را برای دیگران بازگو نکنید، این مسئله باید فقط و فقط بین والدین و کودک باقی بماند، نگرانی شما و بازگو کردن آن یا سرزنش کودک فقط باعث طولانیتر شدن دوره درمان میشود.
با ایجاد محیطی آرام میتوانید به کودکتان کمک کنید تا این مشکل زودتر حل شود. اگر کودک شما مدتی را بدون اینکه جایش را خیس کند پشت سر گذاشته و دوباره شب ادراری به سراغش آمده یا بعد از شب ادراری با هیجان و گریه از خواب بیدار میشود بدانید که از نظر روحی و روانی در شرایط مناسبی نیست.
با دقت رفتارهای او و تغییرات اخیر در زندگی خود یا اطرافیانتان را مورد بررسی قرار دهید. عوامل هیجان و استرس و اضطرابهای روزانه کودک را کم کنید و اگر لازم بود از یک روانپزشک کمک بگیرید تا آرامش به ذهن کودکتان برگردد. فراموش نکنید که واکنشهای شما نقش مهمی در روند و طول درمان دارد و البته 99 درصد از کودکانی که شب ادراری دارند با بزرگتر شدن و افزایش سن این مشکل را پشت سر میگذارند و در موارد خیلی حاد استفاده از درمانهای دارویی زیر نظر پزشک برای کنترل هورمونهای دفع ادرار به حل این مشکل کمک میکند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼