افسردگی در بارداری، چرا جدی نمی گیرید؟
افسردگی پس از زایمان موضوعی است که از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است ولی طبق آخرین بررسیها به نظر میرسد زنان در هنگام حاملگی بیش از دوره پس از زایمان مستعد ابتلا به افسردگی هستند و این درحالی است که در مقابل وجود آگاهی نسبی درباره تاثیر افسردگی پس از زایمان بر سلامت کودک، مادر و خانواده، مسئله افسردگی حین بارداری نسبتا مورد غفلت قرار گرفته است.
افکارنیوز: افسردگی پس از زایمان موضوعی است که از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است ولی طبق آخرین بررسیها به نظر میرسد زنان در هنگام حاملگی بیش از دوره پس از زایمان مستعد ابتلا به افسردگی هستند و این درحالی است که در مقابل وجود آگاهی نسبی درباره تاثیر افسردگی پس از زایمان بر سلامت کودک، مادر و خانواده، مسئله افسردگی حین بارداری نسبتا مورد غفلت قرار گرفته است.
افسردگی حین بارداری میتواند باعث کاهش مراجعه زن باردار جهت دریافت مراقبتهای بارداری، تولد نوزاد کم وزن و زایمان زودرس شود که بخشی از این عوارض به علت نشانههای سایکوپاتولوژیک افسردگی است.
از سوی دیگر در یک تفکر سنتی نسبت به فرآیند بارداری توجه منحصرا به محصول آن یعنی تولد نوزاد سالم معطوف است و به زن فقط به عنوان یک عامل (واسطه) در این میان نگریسته میشود در حالی که نشانههای خلقی افسردگی بر توانایی زن در رویارویی با تغییرات عمیق توام با تولد یک کودک تاثیر میگذارد.
با توجه به اهمیت موضوع افسردگی حین بارداری و با هدف تعیین فراوانی افسردگی در زنان باردار پژوهشی بر روی ۲۰۰ تن از زنان مراجعه کننده به درمانگاه مراقبتهای بارداری مجتمع بیمارستانی امام خمینی انجام شده است.
نیمی از زنان باردار عوامل تنشزا را تجربه میکنند
نتایج تحقیق نشان داد از ۲۰۰ زن باردار مورد بررسی ۴۸.۲ درصد افراد حداقل یک عامل تنشزا را در حین حاملگی تجربه کرده بودند. همچنین ۱۶.۵ درصد علائم افسردگی را در گذشته، ۸.۲ درصد قبل از عادت ماهانه، ۴.۷ درصد در حاملگیهای قبلی و ۹.۴ درصد این علائم را در منسوبین خود گزارش کردند.
رنج افسردگی دوران بارداری، بدون مراجعه برای درمان
نتایج این پژوهش همچنین حاکی است حداقل ۳۰.۶ خانمهای مورد مطالعه از درجات مختلف افسردگی رنج میبردند، حال آنکه هیچ یک از آنها برای این اختلال، درمان و مراقبت دریافت نمیکردند.
در این پژوهش وضعیت زنان باردار از نظر غم، بدبینی، احساس شکست، عدم رضایت، احساس گناه، انتظار تنبیه، تنفر از خویش، محکوم و سرزنش کردن خود، ایدههای خودکشی، گریه کردن، انزوای اجتماعی، عدم قاطعیت در تصمیمگیری، تغییر نگرش درباره تصور از بدن خود، سستی و کندی، بیخوابی، خستگی پذیری، از دست دادن اشتها، کاهش وزن، نگرانیهای جسمی و کاهش سطح انرژی مورد بررسی قرار گرفتند.
امتیاز وضعیت افسردگی نیز در سطوح دامنه طبیعی، افسردگی خفیف تا متوسط، افسردگی خفیف تا شدید، افسردگی شدید، تقسیمبندی شد.
از نظر نوبت حاملگی، ۴۹.۴ درصد زنان تحت مطالعه، حاملگی اول و ۳۲.۹ درصد حاملگی دوم خود را تجربه میکردند. ۵۵.۳ درصد این زنان نیز تا زمان انجام مطالعه، زایمان (ختم حاملگی پس از ۲۰ هفته) نداشتند.
همچنین ۳.۵ درصد از این زنان، سابقه مرگ دو فرزند و ۱.۲ درصد سابقه از دست دادن ۳ فرزند را گزارش کردند. اکثر این افراد (۶۹.۴ درصد) در سه ماهه سوم بارداری و ۲۴.۷ درصد نیز در سه ماه دوم قرار داشته، در ۷.۱ درصد موارد نیز سابقه نازایی وجود داشته است.
همچنین در ۱۲.۹ درصد زنان، حاملگی ناخواسته (Unwanted) بوده و در ۲۱.۲ درصد دیگر، حاملگی از قبل برنامهریزی نشده بوده است.
تنشهایی که زنان باردار تجربه کردند
از نظر مواجهه با عوامل تنشزا در حین بارداری، ۱۵.۳ درصد سابقه فوت یکی از اقوام، ۲۱.۲ درصد سابقه تغییر محل سکونت (اسباب کشی)، ۱۱.۸ درصد وجود یک بیماری زمینهای، ۴.۹ درصد تغییر شغل همسر و ۲.۴ درصد تغییر شغل خود را که حین حاملگی رخ داده بود اعلام کردند.
عدم مراجعه تمام زنان باردار دارای تجربه تنشزا به روانپزشک و پزشک خانواده
در ضمن علاوه بر آنکه برخی افراد بیش از یک عامل تنشزا را تجربه کرده بودند، ۴۸.۲ درصد افراد حداقل یک عامل تنشزا را گزارش کردند. ۲۸ مورد (۱۶.۵ درصد) نیز علائم افسردگی را در گذشته تجربه کرده بودند که فقط یک مورد تحت درمان با فلوکیشن قرار داشته است. ولی در همین مطالعه هیچ از بیماران (غربال شده) تحت نظر روانپزشک یا پزشک خانواده قرار نداشته و از این جهت هیچ مراقبتی دریافت نمیکردند.
سابقه افسردگی در زنان باردار و منسوبان آنها
همچنین ۹.۴ درصد از افراد سابقه علائم افسردگی را در منسوبان خود ذکر کرده در ۸ بیمار (۴.۷ درصد موارد)، فرد سابقه افسردگی را در حاملگی یا حاملگیهای قبلی ذکر میکرد که از این موارد ۶ مورد (۷۵ درصد)، در زمان انجام مطالعه نیز دچار افسردگی بودند.
به همین ترتیب ۱۴ بیمار (۸.۲ درصد)، علائم افسردگی را قبل از رخ دادن عادت ماهانه تجربه کرده بودند که ۱۰ مورد از آنها (۷۱.۴ درصد) در زمان پاسخگویی افسرده بودند.
بیش از نیمی زنان باردار درجاتی از افسردگی داشتند
بر اساس نتایج، ۵۱.۸ درصد از زنان مورد مطالعه دچار درجاتی از افسردگی هستند، به این صورت که ۳۱.۸ درصد از کل این زنان دچار افسردگی ضعیف تا متوسط، ۱۵.۳ درصد افسردگی متوسط تا شدید و ۴.۷ درصد مبتلا به افسردگی شدید بودند. علاوه بر این موارد ۲۵.۹ درصد نیز احتمالا به درجاتی دچار افسردگی بودند و آن را انکار میکردند. در عین حال هیچ یک از بیماران غربال شده تحت نظر روانپزشک یا پزشک خانواده قرار نداشته از این جهت مراقبتی دریافت نمیکردند.
برخی عوامل افسردگی در زنان باردار
نتایج این تحقیق نشان داد از نظر فراوانی دفعات بارداری، زایمان، سقط، فوت فرزند، نازایی، ناخواسته بودن حاملگی، سابقه افسردگی در حاملگیهای قبلی و نیز افسردگی قبل از عادت ماهیانه اختلاف معنیداری بین زنان افسرده و غیر افسرده مشاهده نشد.
همچنین زنان باردار افسرده بیش از زنان غیر افسرده سابقه افسردگی در خود و بستگان درجه اول خود ذکر کردند. ۱۵.۴ درصد زنان غیر افسرده در مقابل ۳.۸ درصد زنان افسرده دچار یک بیماری زمینهای بودند.
تاثیر تغییر شغل همسر بر افسردگی دوران بارداری
در مورد توزیع عوامل تنشزا بین زنان افسرده و غیرافسرده نیز تفاوتی از نظر فراوانی مرگ نزدیکان یا اسبابکشی در دوران بارداری مشاهده نشد. ولی ۱۹.۲ درصد از زنان افسرده در مقابل ۸.۵ درصد زنان غیر افسرده، تغییر شغل خود یا همسر را حین بارداری اخیر ذکر کردند.
این تحقیق تاکید کرده است که درصد فراوانی افسردگی در جمعیت مورد مطالعه حاضر با در نظر گرفتن آستانه معمول برای سنجش افسردگی، ۵۱.۸ درصد به دست آمد که این فراوانی بسیار بالاست. این بالا بودن امتیاز در مطالعه حاضر به ویژه در حیطههای خواب، خستگیپذیری و احساس کسالت مشاهده شده است.
هیچ یک از زنان باردار افسرده در تحقیق، خدمات روانی نگرفتند!
هیچ یک از زنان بارداری که در این مطالعه دچار افسردگی بودند، تحت پوشش مراقبتهای بهداشت و روان قرار نداشتند، در حالی که میدانیم افسردگی ممکن است سلامت مادر و جنین را با مخاطرات جدی روبرو کند. از جمله این خطرات کاهش اشتهاست که در ۲۹.۴ درصد از زنان مورد مطالعه مشاهده شد. کاهش اشتها میتواند باعث کاهش وزن شود که در ۱۰.۶ درصد زنان مورد بررسی هم مشاهده شد و کاهش وزن هم میتواند به کاهش رشد جنین درون رحم منجر شود. همچنین کاهش انرژی و خستگیپذیری که ۷۱.۸ درصد زنان باردار در این تحقیق به آن اشاره کردهاند میتواند با مراجعه منظم جهت دریافت مراقبتهای بارداری برطرف شود.
نادیده گرفتن افسردگی دوران بارداری درحالی است که عوارضی مثل زایمان زودرس و کنده شدن جفت در زنان افسرده بیشتر از سایرین مشاهده میشود. در نهایت خطر افسردگی درمان نشده مادر میتواند به خودکشی بینجامد که در همین تحقیق عقاید مربوط به خودکشی در ۰.۴ درصد افراد مورد مطالعه هم مشاهده شده است.
افزایش آگاهی پرسنل پزشکی درباره افسردگی حین و بعد زنان باردار و پس از بارداری، ایجاد یک سیستم ارتباطی بین مراقبتهای دوران بارداری و مراقبتهای (روانی) رفتاری و بهبود مراقبتهای ارائه شده به زنان مبتلا به افسردگی حین بارداری و پس از آن از جمله اقدامات برای کاهش افسردگی دوران بارداری هستند.
به نظر میرسد به ویژه مورد سوم ادغام فعالیتهای بیماریابی برای افسردگی در زنان باردار قابل انجام و انطباق در سیستم بهداشتی کشورمان باشد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼