تولد فرزند دوم، قلب شما تقسیم میشود
یکی اومده که دیه مامان و بابا من رو دوست ندارند، همه وقتشون رو میگیره و من تنها شدم .
« یکی اومده که دیه مامان و بابا من رو دوست ندارند، همه وقتشون رو میگیره و من تنها شدم و ...»
بسیاری از اوقات والدین فکر میکنند تولد کودک جدید ممکن است مسائل و مشکلات قبلی آنها را حل کند، مسائلی چون اختلافات زناشویی بین والدین،بدرفتاری و مشکلات جسمانی و رفتاری فرزند اول. برخی نیز عقیده دارند داشتن خواهر یا برادر باعث میشود فرزندشان مشکلات رفتاری خود را کنار بگذارد و عاقلانهتر رفتار کند در حالیکه مطمئنا در چنین شرایطی تنشی بر تنشهای قبلی اضافه میشود.والدین باید در نظر بگیرند آیا میتوانند علاوه بر مشکلات قبلی مسائل مربوط به یک نوزاد را نیز مدیریت کنند یا خیر.
بسیاری از حساسیتها و رقابتهای فرزند اول ممکن است ریشه در سرشت و ذات او داشته باشد. کودکانی هستنند که مضطربتر، حساستر و زودرنجتر هستند و توجه و حمایت والدین را به تمامی میخواهند. اینها تولد فرزند جدید را به عنوان حادثهای تلخ در زندگی خود میبینند زیرا توجه میکنند که به ناگاه تمام علاقه و توجه والدین معطوف فرزند جدید شده است. در این موارد اگر والدین نتوانند برای اضطراب کودک خود چارهای بیندیشند و محبت و علاقه خود را به طور مناسبی میان هر دو فرزند تقسیم نکنند، دچار مشکل میشوند.
والدین باید در تمامی مراحل حاملگی مانند خرید لوازم برای فرزند جدید و آماده کردن شرایط منزل برای ورود او، فرزند خود را مشارکت دهند و نظر او را بخواهند. هرگاه پدر و مادر متوجه میشوند که فرزند اول احساس ناراحتی، اندوه و حسادت میکند نباید بلافاصله احساس او را محکوم بکنند بلکه لازم است به او بگویند متوجه هستند که او چه احساسی دارد. آنها باید تأکید کنند که دوستش دارند و تولد فرزند جدید از محبت آنها نسبت به او کم نمیکند. مادر میتواند هنگام رفتن به مطب پزشک و انجام معاینه از کودک بخواهد او را همراهی کند و صدای قلب جنین را گوش دهد، روی شکم مادر دست بگذارد و جنین را لمس کند و راجع به احساسش صحبت کند.
به او بگویید:«هر دوی شما برای من عزیزید ولی چون خواهر یا برادرت کوچک و ناتوان است، نیاز به مراقبت بیشتری دارد، شاید تو هم بتوانی به من کمک کنی.»
اگر وابستگی فرزندتان به شما زیاد است و هر پدیدهای که منجر به جدایی شما از او میشود برایش با تنش و اضطراب همراه است، سعی کنید قبل از حاملگی و زایمان دوم شرایطی را فراهم کنید که سطح وابستگی و اضطراب او پایین بیاید و استقلال بیشتری پیدا کند. به طور مثال اگر او نزد شما میخوابد ماهها قبل از تولد فرزند جدید برای جدا خوابیدن وی برنامه ریزی کنید تا به ناگهان با بحران جدا خوابیدن از شما مواجه نشود.
اوقات خود را طوری تقسیم کنید که به تمامی صرف فرزند دوم نشود و اوقات خوش و سرگرم کنندهای را به فرزند اول اختصاص دهید تا احساس نکند همه لذتهایی را که با شما داشته به یک باره از دست داده است و موجودی که عامل این همه از دست دادن و ناکامی است خواهر یا برادر تازه واردشده است. در زمانهایی فرزند دوم خود را به کسی بسپارید تا از او مراقب کند و در این زمانها،ساعتی را به تنهایی با فرزند اول خود سپری کنید.
والدین باید زمانی تصمیم به تولد فرزند جدید بگیرند که خود را آماده این کار میبینند. زمانهایی که بنا به دلایلی خانواده درگیر فشارهایی چون نقل مکان، مهاجرت، تغییر شغل و مشکلات مالی شده برای تولد فرزند جدید مناسب نیست. زیر ا تولد فرزند گرچه اتفاقی مثبت و با شکوه در زندگی به شمار میآید خود به نوعی با تنش همراه است. اتفاقهای مثبت نیز برای افراد تنش به همراه میآورند.
مواظب باشید تا نشانههای اضطراب را در کودکان به موقع تشخیص دهید. نشانههای مثل ناخن جویدن، مکیدن انگشت، شب ادراری، لکنت زبان، بیقراری و پرخاشگری، ترس، کابوس و … . اگر در او دیده شوند باید دید از چه موقع و به چه مدت در او به وجود آمده که در بیشتر موارد این نشانهها با ورود نوزاد شروع شد یا شدت یافتهاند که این نشان میدهد والدین نتوانسته از کودک خود را با ورود نوزاد سازگار کنند. پس باید رفتار خود را تعدیل کنند و در صورت لزوم با یک مشاور صحبت کنند.
وقتی فرزند دوم بزرگتر شد، عدالت را بین آنها اجرا کنید و همیشه حق را به بچه کوچکتر ندهید. در دعواهایی که بین کودکان میشود بهترین کار اجرای عدالت است. نباید به خاطر ضعیف بودن بچه کوچکتر یا به خاطر کوچکتر بودن او حق را به او بدهید. این اینکه میگوییم:« تو بزرگتری از تو بعید است. » یا « تو کوچکتری باید تو کوتاه بیابی. » این درست نیست بلکه باید واقعیت را فهمید و منصفانه رفتار کرد. بچهها معنی کوتاه آمدن و بزرگتر یا کوچکتر بودن را نمیدانند، اما میتوانند معنی به عدالت رفتار کردن را بفهمند. با این روش نه کودک بزرگتر دچار حسادت میشود و نه کودک کوچکتر لوس و پر رو میشود.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼