توضیح طلاق برای کودک، چگونه؟
واکنش کودکان به طلاق والدین به چگونگی اطلاعرسانی والدین بستگی دارد. به همین دلیل ضروری است والدین درمورد اینکه چگونه و چه چیزی به فرزندان خود میگویند به خوبی فکر کنند.
سپیده دانایی : زمانی که والدین تصمیم به طلاق میگیرند، معمولاً تا رسیدن به این تصمیم، مجموعه حوادثی را پشت سر گذاشتهاند. اینکه فرزندان از تصمیم والدین خود آگاه هستند یا نه، به رفتار والدین و تجربیات فرزندان بستگی دارد. ممکن است در برخی خانوادهها زن و شوهر غالباً در حضور فرزندان با همدیگر دعوا کنند که باعث میشود فرزندان حدس بزنند که چه حوادثی در حال رخ دادن است. در خانوادههای دیگر ممکن است والدین بدون اینکه فرزندان متوجه شوند، به آرامی دربارۀ اختلافات خود صحبت کنند. در دیگر خانوادهها، والدین گاهی با هم مشاجره میکنند و اختلافات خود را در زمانی دیگر به آرامی حل و فصل میکنند. صرفنظر از نوع مشاجرات والدین و تعاملاتی که کودکان تجربه میکنند، زمانی که والدین تصمیم به طلاق میگیرند، فرزندان بایدآگاه شوند.
هدف این راهنما، کمک به والدین برای درک افکار و احساسات فرزندان در زمان تصمیمگیری برای طلاق است و نکاتی را برای گفتوگو با فرزندان درمورد طلاق ارائه میدهد.
گفتوگو با کودکان در مورد طلاق
واکنش کودکان به طلاق والدین به چگونگی اطلاعرسانی والدین درمورد تصمیمشان بستگی دارد. به همین دلیل ضروری است والدین درمورد اینکه چگونه و چه چیزی به فرزندان خود میگویند به خوبی فکر کنند. در زمان لزوم کل خانواده با یکدیگر دیدار کنند تا والدین و فرزندان بتوانند سوالات کودکان خود را پاسخ دهند. این رویکرد به والدین نیز کمک میکند که از سرزنشکردن یکدیگر به خاطر طلاق اجتناب کنند. نکات زیر میتواند این فرایند را راحتتر کند:
برای دیدارهای خانوادگی زمانی را اختصاص دهید.
از قبل درمورد آنچه میخواهید به کودکان بگویید برنامهریزی کنید.
آرامش خود را حفظ کنید.
برای دیدار بعدی برنامهریزی کنید.
به کودکان چه بگویید
به خاطر داشته باشید که طلاق برای کودکان گیجکننده است. زمانی که برای اولین بار با کودکان صحبت میکنید، بحث خود را به مهمترین و فوریترین موضوعات محدود کنید؛ اگر اطلاعات زیادی را به یکباره به آنها بدهید، ممکن است گیج شوند.لازم است که کودکان از شما بشنوند که نیازهای اساسی آنها پاسخ داده خواهد شد و همچنان کسی هست که صبحها صبحانه آماده کند، به آنها در تکالیف مدرسه کمک کند و شبها موقع خواب به او آرامش دهد. کودکان باید بفهمند که اگر لازم باشد، رابطۀ آنها با هر دو- پدر و مادر- ادامه خواهد داشت. در برخورد با بسیاری از تغییرات، لازم است که کودکان بشنوند که چه چیزهایی بدون تغییر باقی میماند. والدین باید با کمک واژهها و رفتارخود، به کودکان اطمینان خاطر دهند که علیرغم تغییرات در زندگی معمول خانواده، عشق آنها ادامه خواهد داشت.
در این گفتوگوهای خانوادگی، ضروری است که والدین به کودکان بگویند که طلاق پایان رابطه است و امید واهی برای پیوند مجدد به آنها ندهند. همچنین، والدین میتوانند از این فرصت استفاده کنند و به کودکان بگویندکه طلاق، تقصیر آنها نیست. بسیاری از کودکان فکر میکنند طلاق نتیجۀ کارهای آنها بوده است. حتی کودکان کمسنتر که درکی از وقایع ندارند، ممکن است در این دوران به اطمینانبخشی بیشتری نیاز داشته باشند. برای نمونه، وقتی از بعضی کودکان پرسیده میشود که چرا والدین شما طلاق گرفتهاند، ممکن است بگویند که به خاطر رفتار بد یا نمرات بد آنها در مدرسه بوده است.
به یاد داشته باشید که از کودکان در مورد ترسها و نگرانیهایی که دارند بپرسید. به کودکان فرصت دهید تا در مورد طلاق و تغییرات بعدی آن فکر کنند. در جلسۀ خانوادگی دیگری درمورد پرسشهای جدید صحبت کنید و به کودکان درمورد میزان مشارکت خود در زندگی آیندۀ آنها اطمینان دهید.
پرسشها و نگرانیهای کودکان خود را جدی بگیرید و به آنچه میگویند به دقت گوش بدهید. زمانی کودکی گفت: «این موضوع بقیۀ زندگی مرا تحتتاثیر قرار میدهد و نمیدانم آنها اصلاً این موضوع را میفهمند یا اهمیتی نمیدهند، اما من احساس نمی کنم که کسی به حرفهایم گوش داده است.»
کودکان باید بدانند که والدین نسبت به تأثیر طلاق بر زندگی فرزندان آگاه هستند. با گوش کردن به افکار و احساسات کودکان دربارۀ طلاق، والدین توجه و نگرانی فعلی خود را نشان میدهند.
توجه داشته باشید که احساس فقدان و خشم طبیعی است. شما نمیتوانید احساسات فرزند خود را تغییر دهید، اما مهم است که به فرزند خود بگویید که او را درک میکنید. مثلاً بگویید «من میدانم از اینکه امروز نمیتوانی پدرت را ببینی واقعاً ناراحت هستی»
چه انتظاری از مامان و بابا دارم
من نیاز دارم هر دوی شما در زندگی من حضور داشته باشید. حتی اگر در کنار هم زندگی نمیکنید، لطفاً برای همدیگر نامه بنویسید، به هم تلفن بزنید و از من دربارۀ چیزهایی که دوست دارم یا دوست ندارم بپرسید. وقتی شما در زندگی من نباشید، من احساس میکنم که مهم نیستم و شما مرا واقعاً دوست ندارید.
من میخواهم هر دوی شما را دوست داشته باشم و از زمانی که با هریک از شما میگذرانم لذت ببرم. لطفاً از من و از زمانی که با هریک از شما میگذرانم حمایت کنید. اگر شما نقش حسود یا ناراحت را بازی کنید، من احساس میکنم باید از یکی از شما جانبداری کنم و یکی از والدینم را بیش از دیگری دوست داشته باشم.
لطفاً مستقیم با هم تماس بگیرید، درنتیجه من مجبور نیستم پیغام رد و بدل کنم. از شما میخواهم که با همدیگر گفتوگو کنید تا پیغامها به درستی منتقل شود؛ در نتیجه من احساس نمیکنم که دارم اوضاع را خراب میکنم.
لطفاً دیگر دعوا نکنید و با هم کنار بیایید. سعی کنید پیرامون مسائلی که به من و نیازهایم ربط دارد به تفاهم برسید. وقتی شما درباره من دعوا میکنید، من فکر میکنم کار بدی انجام دادهام و احساس گناه میکنم.
لطفاً به یاد داشته باشید که من میخواهم هر دوی شما بخشی از زندگی من باشید. من روی مامان و بابایم برای بزرگکردنم، برای یاد دادن موضوعات مهم زندگی و برای کمکگرفتن در برخورد با مشکلات حساب میکنم.
لطفاً وقتی درمورد هم صحبت میکنید تنها کلمات خوب را بهکار ببرید یا اصلاً چیزی نگویید. زمانی که چیزهای نامهربانانه دربارۀ هم میگویید، احساس میکنم که مرا تحقیر میکنید و انتظار دارید من طرفداری شما را بکنم.
هدف این راهنما، کمک به والدین برای درک افکار و احساسات فرزندان در زمان تصمیمگیری برای طلاق است و نکاتی را برای گفتوگو با فرزندان درمورد طلاق ارائه میدهد.
گفتوگو با کودکان در مورد طلاق
واکنش کودکان به طلاق والدین به چگونگی اطلاعرسانی والدین درمورد تصمیمشان بستگی دارد. به همین دلیل ضروری است والدین درمورد اینکه چگونه و چه چیزی به فرزندان خود میگویند به خوبی فکر کنند. در زمان لزوم کل خانواده با یکدیگر دیدار کنند تا والدین و فرزندان بتوانند سوالات کودکان خود را پاسخ دهند. این رویکرد به والدین نیز کمک میکند که از سرزنشکردن یکدیگر به خاطر طلاق اجتناب کنند. نکات زیر میتواند این فرایند را راحتتر کند:
برای دیدارهای خانوادگی زمانی را اختصاص دهید.
از قبل درمورد آنچه میخواهید به کودکان بگویید برنامهریزی کنید.
آرامش خود را حفظ کنید.
برای دیدار بعدی برنامهریزی کنید.
به کودکان چه بگویید
به خاطر داشته باشید که طلاق برای کودکان گیجکننده است. زمانی که برای اولین بار با کودکان صحبت میکنید، بحث خود را به مهمترین و فوریترین موضوعات محدود کنید؛ اگر اطلاعات زیادی را به یکباره به آنها بدهید، ممکن است گیج شوند.لازم است که کودکان از شما بشنوند که نیازهای اساسی آنها پاسخ داده خواهد شد و همچنان کسی هست که صبحها صبحانه آماده کند، به آنها در تکالیف مدرسه کمک کند و شبها موقع خواب به او آرامش دهد. کودکان باید بفهمند که اگر لازم باشد، رابطۀ آنها با هر دو- پدر و مادر- ادامه خواهد داشت. در برخورد با بسیاری از تغییرات، لازم است که کودکان بشنوند که چه چیزهایی بدون تغییر باقی میماند. والدین باید با کمک واژهها و رفتارخود، به کودکان اطمینان خاطر دهند که علیرغم تغییرات در زندگی معمول خانواده، عشق آنها ادامه خواهد داشت.
در این گفتوگوهای خانوادگی، ضروری است که والدین به کودکان بگویند که طلاق پایان رابطه است و امید واهی برای پیوند مجدد به آنها ندهند. همچنین، والدین میتوانند از این فرصت استفاده کنند و به کودکان بگویندکه طلاق، تقصیر آنها نیست. بسیاری از کودکان فکر میکنند طلاق نتیجۀ کارهای آنها بوده است. حتی کودکان کمسنتر که درکی از وقایع ندارند، ممکن است در این دوران به اطمینانبخشی بیشتری نیاز داشته باشند. برای نمونه، وقتی از بعضی کودکان پرسیده میشود که چرا والدین شما طلاق گرفتهاند، ممکن است بگویند که به خاطر رفتار بد یا نمرات بد آنها در مدرسه بوده است.
به یاد داشته باشید که از کودکان در مورد ترسها و نگرانیهایی که دارند بپرسید. به کودکان فرصت دهید تا در مورد طلاق و تغییرات بعدی آن فکر کنند. در جلسۀ خانوادگی دیگری درمورد پرسشهای جدید صحبت کنید و به کودکان درمورد میزان مشارکت خود در زندگی آیندۀ آنها اطمینان دهید.
پرسشها و نگرانیهای کودکان خود را جدی بگیرید و به آنچه میگویند به دقت گوش بدهید. زمانی کودکی گفت: «این موضوع بقیۀ زندگی مرا تحتتاثیر قرار میدهد و نمیدانم آنها اصلاً این موضوع را میفهمند یا اهمیتی نمیدهند، اما من احساس نمی کنم که کسی به حرفهایم گوش داده است.»
کودکان باید بدانند که والدین نسبت به تأثیر طلاق بر زندگی فرزندان آگاه هستند. با گوش کردن به افکار و احساسات کودکان دربارۀ طلاق، والدین توجه و نگرانی فعلی خود را نشان میدهند.
توجه داشته باشید که احساس فقدان و خشم طبیعی است. شما نمیتوانید احساسات فرزند خود را تغییر دهید، اما مهم است که به فرزند خود بگویید که او را درک میکنید. مثلاً بگویید «من میدانم از اینکه امروز نمیتوانی پدرت را ببینی واقعاً ناراحت هستی»
چه انتظاری از مامان و بابا دارم
من نیاز دارم هر دوی شما در زندگی من حضور داشته باشید. حتی اگر در کنار هم زندگی نمیکنید، لطفاً برای همدیگر نامه بنویسید، به هم تلفن بزنید و از من دربارۀ چیزهایی که دوست دارم یا دوست ندارم بپرسید. وقتی شما در زندگی من نباشید، من احساس میکنم که مهم نیستم و شما مرا واقعاً دوست ندارید.
من میخواهم هر دوی شما را دوست داشته باشم و از زمانی که با هریک از شما میگذرانم لذت ببرم. لطفاً از من و از زمانی که با هریک از شما میگذرانم حمایت کنید. اگر شما نقش حسود یا ناراحت را بازی کنید، من احساس میکنم باید از یکی از شما جانبداری کنم و یکی از والدینم را بیش از دیگری دوست داشته باشم.
لطفاً مستقیم با هم تماس بگیرید، درنتیجه من مجبور نیستم پیغام رد و بدل کنم. از شما میخواهم که با همدیگر گفتوگو کنید تا پیغامها به درستی منتقل شود؛ در نتیجه من احساس نمیکنم که دارم اوضاع را خراب میکنم.
لطفاً دیگر دعوا نکنید و با هم کنار بیایید. سعی کنید پیرامون مسائلی که به من و نیازهایم ربط دارد به تفاهم برسید. وقتی شما درباره من دعوا میکنید، من فکر میکنم کار بدی انجام دادهام و احساس گناه میکنم.
لطفاً به یاد داشته باشید که من میخواهم هر دوی شما بخشی از زندگی من باشید. من روی مامان و بابایم برای بزرگکردنم، برای یاد دادن موضوعات مهم زندگی و برای کمکگرفتن در برخورد با مشکلات حساب میکنم.
لطفاً وقتی درمورد هم صحبت میکنید تنها کلمات خوب را بهکار ببرید یا اصلاً چیزی نگویید. زمانی که چیزهای نامهربانانه دربارۀ هم میگویید، احساس میکنم که مرا تحقیر میکنید و انتظار دارید من طرفداری شما را بکنم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼