شما نباشید سرپرستی فرزندتان با کیست؟ (۲)
انتخاب وصی به وسیله پدر و جد پدری انجام میشود به طوری که هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او قرار دارند وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره کند.
انسان در زمان حیات خود میتواند تصمیماتی برای بعد از حیاتش بگیرد. این تصمیمات در قالب وصیت گرفته میشود. اما خود وصیت هم انواع و اقسام مختلفی دارد.
یکی از انواع وصیت٬ تعیین شخصی برای انجام اموری بعد از فوت وصیتکننده است. مثلا شخصی وصیت میکند که فلانی بعد از مرگ من فرزندان صغیر من را نگهداری کند. در مطلب گذشته درباره شرایط تعیین انتخاب وصی صحبت کردیم در ادامه این مبحث به موارد دیگر می پردازیم.
ممنوعیت تعیین وصی در صورت حیات پدر و جد پدری
اما استدلال دیگری که در رای وحدت رویه به آن استناد شده است عدم امکان تعیین وصی برای فرزند در صورت حیات همزمان پدر و جد پدری است. در رای وحدت رویه آمده است:
«به موجب ماده 1189 قانون مدنی هیچ یک از پدر و جد پدری نمیتواند با حیات دیگری برأی مولیعلیه خود وصی معین کنند و چون به موجب گواهینامه حصر وراثت٬ زین العابدین پدر غلامرضا موصی متوفی زنده بوده و اثر ندادن به این وصیتنامه٬ و وصی و قیم شناختن عباس پسر غلامرضا موصی متوفی بر خلاف ماده 1189 قانون مدنی است و از این جهت هم دادنامه قانونی نمیباشد.»
بنابراین یکی دیگر از دلایلی که هیات عمومی دیوان عالی کشور رای را قانونی نمیداند عدم رعایت شرط مندرج در ماده 1189 قانون مدنی است.
ماده ۷۳ قانون امور حسبی
ماده ۷۳ قانون امور حسبی در مقدمه و متن رای وحدت رویه چندبار مورد اشاره قرار گرفته است.
این ماده از قانون امور حسبی میگوید: «در صورتی که محجور ولی یا وصی داشته باشد دادستان و دادگاه حق دخالت در اداره امور او ندارند و فقط دادرس بعد از رسیدگی لازممیتواند وصایت وصی را تصدیق نماید.» در رای وحدت رویه به این ماده اشاره شده است
و مقرر شده است: «ماده ۷۳ قانون امور حسبی در صورت قابل رسیدگی و اظهارنظر بودن وصیتنامه دادگاه فقط میتواند وصایت وصی را تصدیق کند و تنفیذ وصیتنامه از این جهت هم برخلاف این قانون است.»
این سه استدلال مستندات هیات عمومی دیوان عالی کشور برای نقش رای دادگاه شهرستان کرمان بوده است.
سایر شرایط تعیین وصی برای فرزند
بنابراین پدر یا جد پدری میتوانند برای فرزند خود وصی تعیین کنند. این وصی بعد از مرگ آنها امور مربوط به فرزند را برعهده خواهد گرفت. تاکنون دو شرط در خصوص تعیین وصی را بررسی کردیم:
۱- در صورتی که پدر و جد پدری هر دو در قید حیات باشند نمیتوانند وصی تعیین کنند.
۲- ایرانیانی که جزو اقلیتهای دینی شناخته شده قانون اساسی باشند در مقررات وصیت تابع مذهب خود هستند.
اما در ادامه به سایر شرایطی که برای تعیین وصی برای فرزند وجود دارد بررسی میشود.
- تعیین وصی در انحصار پدر و جد پدری است. بنابراین بر اساس قانون مادر از چنین حقی برخوردار نیست.
- ولی مسلم نمیتواند برای امور مولیعلیه خود وصی غیرمسلم معین کند.
وظایف وصی
پدر٬ جد پدری و وصی منصوب از طرف یکی از آنان ولی خاص طفل نامیده میشود. این سه اختیارات و وظایف نزدیک به همی دارند و در دستهبندی جدای از قیم و امین که سرپرستان قانونی طفل محسوب میشوند قرار میگیرند.
انتخاب وصی به وسیله پدر و جد پدری انجام میشود به طوری که هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او قرار دارند وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره کند.
بنابراین تربیت و نگهداری فرزند جزو وظایف وصی محسوب میشود که وظیفه سنگین و مهمی محسوب میشود. اگر بار دیگر به مقررات مربوط به وصی از بالا نظاره کنیم عملا با تعیین وصی پدر یا پدربزرگ شخصی را تعیین میکند که تربیت و نگهداری فرزندشان بعد از فوتشان برعهده او باشد.
این شخص میتواند مادر طفل باشد. ممکن است پدر یا جد پدری به کسی که بهسمت وصایت معین کرده اختیار تعیین وصی بعد فوت خود را برای مولیعلیه بدهد. یعنی وصی هم میتواند در صورتی که این اختیار به او داده شده باشد برای بعد از فوت خود یک نفر دیگر به عنوان وصی تعیین کند.
پایان وصایت
برای وصایت تاریخ مصرفی وجود دارد و روزی وظایف وصی به پایان میرسد. یکی از مواردی که باعث پایان آن میشود این است که وقتی طفل کبیر و رشید شد از تحت ولایت خارج میشود و اگر بعدا سفیه یا مجنون شود قیمی برای او معین میشود.
علاوه بر این ممکن است پایان وصایت به دلیل عملکرد ضعیف وصی باشد. در قانون تاکید شده است که اگر وصی تعیین شده از طرف ولی قهری به نگهداری یا تربیت مولیعلیه (کسی که ولایت او را برعهده دارد) و یا اداره امور او اقدام نکند یا امتناع از انجام وظایف خود کند٬ منعزل میشود.
یکی از انواع وصیت٬ تعیین شخصی برای انجام اموری بعد از فوت وصیتکننده است. مثلا شخصی وصیت میکند که فلانی بعد از مرگ من فرزندان صغیر من را نگهداری کند. در مطلب گذشته درباره شرایط تعیین انتخاب وصی صحبت کردیم در ادامه این مبحث به موارد دیگر می پردازیم.
ممنوعیت تعیین وصی در صورت حیات پدر و جد پدری
اما استدلال دیگری که در رای وحدت رویه به آن استناد شده است عدم امکان تعیین وصی برای فرزند در صورت حیات همزمان پدر و جد پدری است. در رای وحدت رویه آمده است:
«به موجب ماده 1189 قانون مدنی هیچ یک از پدر و جد پدری نمیتواند با حیات دیگری برأی مولیعلیه خود وصی معین کنند و چون به موجب گواهینامه حصر وراثت٬ زین العابدین پدر غلامرضا موصی متوفی زنده بوده و اثر ندادن به این وصیتنامه٬ و وصی و قیم شناختن عباس پسر غلامرضا موصی متوفی بر خلاف ماده 1189 قانون مدنی است و از این جهت هم دادنامه قانونی نمیباشد.»
بنابراین یکی دیگر از دلایلی که هیات عمومی دیوان عالی کشور رای را قانونی نمیداند عدم رعایت شرط مندرج در ماده 1189 قانون مدنی است.
ماده ۷۳ قانون امور حسبی
ماده ۷۳ قانون امور حسبی در مقدمه و متن رای وحدت رویه چندبار مورد اشاره قرار گرفته است.
این ماده از قانون امور حسبی میگوید: «در صورتی که محجور ولی یا وصی داشته باشد دادستان و دادگاه حق دخالت در اداره امور او ندارند و فقط دادرس بعد از رسیدگی لازممیتواند وصایت وصی را تصدیق نماید.» در رای وحدت رویه به این ماده اشاره شده است
و مقرر شده است: «ماده ۷۳ قانون امور حسبی در صورت قابل رسیدگی و اظهارنظر بودن وصیتنامه دادگاه فقط میتواند وصایت وصی را تصدیق کند و تنفیذ وصیتنامه از این جهت هم برخلاف این قانون است.»
این سه استدلال مستندات هیات عمومی دیوان عالی کشور برای نقش رای دادگاه شهرستان کرمان بوده است.
سایر شرایط تعیین وصی برای فرزند
بنابراین پدر یا جد پدری میتوانند برای فرزند خود وصی تعیین کنند. این وصی بعد از مرگ آنها امور مربوط به فرزند را برعهده خواهد گرفت. تاکنون دو شرط در خصوص تعیین وصی را بررسی کردیم:
۱- در صورتی که پدر و جد پدری هر دو در قید حیات باشند نمیتوانند وصی تعیین کنند.
۲- ایرانیانی که جزو اقلیتهای دینی شناخته شده قانون اساسی باشند در مقررات وصیت تابع مذهب خود هستند.
اما در ادامه به سایر شرایطی که برای تعیین وصی برای فرزند وجود دارد بررسی میشود.
- تعیین وصی در انحصار پدر و جد پدری است. بنابراین بر اساس قانون مادر از چنین حقی برخوردار نیست.
- ولی مسلم نمیتواند برای امور مولیعلیه خود وصی غیرمسلم معین کند.
وظایف وصی
پدر٬ جد پدری و وصی منصوب از طرف یکی از آنان ولی خاص طفل نامیده میشود. این سه اختیارات و وظایف نزدیک به همی دارند و در دستهبندی جدای از قیم و امین که سرپرستان قانونی طفل محسوب میشوند قرار میگیرند.
انتخاب وصی به وسیله پدر و جد پدری انجام میشود به طوری که هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او قرار دارند وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره کند.
بنابراین تربیت و نگهداری فرزند جزو وظایف وصی محسوب میشود که وظیفه سنگین و مهمی محسوب میشود. اگر بار دیگر به مقررات مربوط به وصی از بالا نظاره کنیم عملا با تعیین وصی پدر یا پدربزرگ شخصی را تعیین میکند که تربیت و نگهداری فرزندشان بعد از فوتشان برعهده او باشد.
این شخص میتواند مادر طفل باشد. ممکن است پدر یا جد پدری به کسی که بهسمت وصایت معین کرده اختیار تعیین وصی بعد فوت خود را برای مولیعلیه بدهد. یعنی وصی هم میتواند در صورتی که این اختیار به او داده شده باشد برای بعد از فوت خود یک نفر دیگر به عنوان وصی تعیین کند.
پایان وصایت
برای وصایت تاریخ مصرفی وجود دارد و روزی وظایف وصی به پایان میرسد. یکی از مواردی که باعث پایان آن میشود این است که وقتی طفل کبیر و رشید شد از تحت ولایت خارج میشود و اگر بعدا سفیه یا مجنون شود قیمی برای او معین میشود.
علاوه بر این ممکن است پایان وصایت به دلیل عملکرد ضعیف وصی باشد. در قانون تاکید شده است که اگر وصی تعیین شده از طرف ولی قهری به نگهداری یا تربیت مولیعلیه (کسی که ولایت او را برعهده دارد) و یا اداره امور او اقدام نکند یا امتناع از انجام وظایف خود کند٬ منعزل میشود.
منبع:
حمایت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼