گفتگو با نعیمه نظام دوست، مدرسه ام همیشه دیر می شد

نی نی بان: نعیمه نظام دوست از جمله بازیگرانی است که تا به حال در نقش های زیادی بازی کرده است از بازی در سریال پلیس جوان گرفته تا ساختمان پزشکان و روز حسرت. اما او این بار در مجموعه محله گل و بلبل با عمو پورنگ یا همان داریوش فرضیایی همکاری داشته است که همین بهانه باعث شد که به سراغش برویم و او این گونه کودکی اش را برایمان روایت کرد.


کودکی برای شما چه معنا و مفهومی دارد؟
به نظرم بهترین دوران زندگی هر فردی است چون در این دوران فقط به بازی وتفریحاتش فکر می کند و از خیلی چیزها بی خبر است.

اولین تصویرهای دوران کودکی؟
زمانی که به مدرسه می رفتم و همیشه دیرم می شد.

اولین اسباب بازی؟
یک عروسک با لباس قرمز و موهای فرفری.

در کودکی تان چه چیزی را به جا گذاشتید؟
همه خاطرات خوبم را.

خانه پدری؟
بهترین خاطراتم در این خانه شکل گرفته است و فکر می کنم برای بیشتر آدمها این خانه یک حس نوستالژیک دارد.

سفره هایی که مادرتان می چیدند را هنوز به خاطر دارید؟
بله دست پخت مادرم بسیار خوب است وبرای همین هم سفره های رنگینی برایمان تدارک می دیدند.

با توجه به مشغله کاریتان چقدر فرصت سر زدن به خودتان را پیدا می کنید؟
سعی می کنم هر از گاهی با رفتن به مسافرت ویا استراحت وکتاب خواندن این فرصت را به خودم بدهم چون هر انسانی برای رسیدن به آرامش درونی به این فرصت نیاز دارد.

خوشبختی از نگاه شما؟
خوشبختی واقعی یعنی ساده گرفتن زندگی و زندگی را زندگی کردن ضمن این که به نظرم باید قدر همه چیزهایی را که داریم بدانیم چون وقتی آن ها را از دست می دهیم خلاء بزرگی در زندگی مان ایجاد می شود.

سلامت روان چقدر برایتان اهمیت دارد؟
خیلی زیاد اگر از نظر روان سلامت کافی نداشته باشیم نمی توانیم از زندگی هم لذت ببریم و برای همین دچار مشکل خواهیم شد برای همین سلامت روان اهمیت زیادی دارد.

بدترین تنبیهی که در کودکی شدید؟
یادم نیست ولی اصولا خیلی تنبیه نمی شدم.

بزرگترین مشکل کودکان امروز؟
به نظرم خیلی پر توقع هستند و همه چیز را با هم می خواهند.

چرا کودکان امروز بی خاطره شده اند؟
چون ما کمتر خاطره برای آن ها می سازیم مثلا در حال حاضر چند تا سینما برای بچه ها داریم که فیلم نمایش می دهند.

گردشگری چقدر در برنامه های خانوادگی تان سهم دارد؟
خیلی زیاد من عاشق طبیعت هستم و برای همین سعی می کنم فرصتی برای گردشگیری پیدا کنم.

آخرین باری که به آلبوم کودکی تان سر زدید؟
همیشه ،چون دیدن عکس های قدیمی برایم بسیار لذت بخش است.

ازرویاهای دیروز و امروزتان بگویید؟
بهترین رویایی که به آن دست پیدا کردم بازیگری است که خدا را شکر محقق شد و از این بابت بسیار خدا را شاکرم.

یک پیام برای کودکان دنیا؟
از کودکی تان لذت ببرید چون دیگر بر نمی گردد.

داشتن یک والدین ماشینی وپر استرس چه بلایی سر کودک می آورد؟
قطعا آن ها را به کودکانی منزوی و یا پر استرس تبدیل می کند.

یک پیشنهاد برای رفاقت بیشتر با کودک مان؟
با آن ها بیشتر صحبت کنید و برایشان وقت بگذارید و مطمئن باشید باز خورد این رفتار تان را در آینده خواهید دید.

شیطنتهای کودکیتان شامل چه چیزهایی می شد؟
من خیلی کودک شیطانی نبودم و سرم به کار خودم بود یا کارتون می دیدم و یا با عروسک هایم بازی می کردم.

شیطنت دردسرساز هم داشتید؟
نه.

با چه غذاهایی در کودکی مشکل داشتید؟
خورشت بامیه و کرفس ،این دو غذا را اصلا دوست نداشتم.

مهم‌ترین ویژگی تربیتی مادر یا پدرتان چه بود؟
این که به ما آموخته بودند که به بزرگتر از خود احترام بگذاریم و همین طوردر مقابل کاری که می کنیم مسئولیت پذیر باشیم.

از دکتر و مریضی در کودکی چه خاطره ای دارید؟
فقط یادم است که از آمپول خیلی وحشت داشتم ولی به مرور زمان با آن کنار آمدم.

بچه درسخوانی بودید؟
تقریبا ،همیشه ۲۰نمی گرفتم اما درسم بد هم نبود.

چه چیزی در کودکیتان وجود داشت که دوست دارید دوباره تکرار بشود؟
همه لحظاتش را دوست دارم.

بیشترین استرسی که تا به حال داشتید؟
روز اول مدرسه و روزی که برای اولین بار جلوی دوربین رفتم.

مهمترین سوالی که در کودکی ذهنتان را مشغول می کرد؟
خدا چه شکلی است؟

فرزند چندم خانواده هستید؟
پنج خواهر هستیم و من فرزند سوم خانواده هستم وخواهر هایم هیچ کدام در عرصه هنر فعالیت نمی کنند.

یک خانواده خوشبخت از نظر شما؟
به نظر من به خانواده ای می توان لقب خوشبخت را داد که اعضای آن یکدیگر را دوست داشته باشند و بتوانند حرف دلشان را به یکدیگر بزنند و پدر و مادر هم مثل یک محور عمل کنند و بتوانند بچه ها را دور هم جمع کنند.