چرا ارث دختر از ارث پسر کمتر است؟ (۱)
قانون ارث موضوع مالی و اقتصادی است که در اسلام بر پایهی عدالت اجتماعی بنیان شده و در آن مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد مراعات گردیده است.
از مسائل مطرح در جامعه که آن را به عنوان یکی از شبهات در ذهن بانوان مسلمان القا میکنند، موضوع ارث زنان در اسلام میباشد که خدای متعال میفرماید: (یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ)؛ «خدا درباره ی فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر، دوبرابر دختر باشد.»
این پرسش در عصر اهل بیت - علیهم السّلام - نیز مطرح بوده است. «اسحاق بن محمد بن نخعی» میگوید: روزی «ابو بکر فهفکی» از امام عسکری(ع) پرسید: چرا زن بینوای ناتوان یک سهم ارث میگیرد؛ اما مرد دو سهم؟ امام(ع) قرمود: «إنَّ الْمَرْأَةَ لَیسَ عَلَیها جِهادٌ وَ لا نَفَقَةٌ وَ لا عَلَیْها مَعْقُلَةٌ إنَّما ذَلِکَ عَلَی الرِّجال؛ زن وظیفه ندارد به جهاد برود و نفقه بپردازد و دیه بدهد. تمام اینها به عهدهی مردان است.»
«ابن ابی العوجاء» نیز از امام صادق(ع) همین سؤال را کرد و و حضرت همین پاسخ را داد، لذا امام حسن عسکری(ع) در ادامهی همین حدیث فرمود: «بلی، این همان پرسش ابن ابی العوجاء است و پاسخ ما امامان در مقابل پرسشهای واحد، یکی خواهد بود. برای آخرینِ ما همان جریان دارد که برای اوّلین ما و تمام در علم و دانش مساوی هستیم؛ ولی پیامبر اکرم(ص) و امیر مؤمنان علی(ع) فضیلت خاصّ خود را دارند.
در توضیح این کلام نورانی لازم است بدانیم که:
اول اینکه: قانون ارث و تقسیم آن در اسلام، هرگز ملاک ارزیابی انسان نیست. بلکه یک مسئلهی کاملاً اقتصادی عادلانه است؛ چراکه بر اساس آیات و روایات، تفاوتهای حقوقی و حقیقی بین زن و مرد به هیچ وجه به مفهوم افضلیت ارزشی نیست و این مسائل مانع از مالکیت زن از دستاوردهای خودش نمیشود. اگر زن امکان فعالیت اجتماعی، اقتصادی سیاسی و … را نداشته باشد، در حالی که آیات قرآن ناظر به این اوامر و نواهی است و هم به زن، هم به مرد خطاب کرده است. همچنین اگر زن امکان فعّالیت اقتصادی و اجتماعی نداشت، بسیاری از احکام الهی مانند خمس، زکات، حج و … مختص مردان میشد.
قانون ارث موضوع مالی و اقتصادی است که در اسلام بر پایهی عدالت اجتماعی بنیان شده و در آن مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد مراعات گردیده است. اگر بر نظام حقوق اسلام در ارث دقت شود، سهم زنان که هیچگونه مسئولیت اقتصادی بر دوش ندارند، کاملاً منصفانه و ضامن کرامت و عزّت نفس زن مسلمان است.
پیامبر اکرم(ص) که به مالکیت و اقتصاد نگاه توحیدی داشت، ضمن اینکه برای اصل مالکیت زن حریم قائل شده است و بر خلاف دیگر فرهنگها که زن مملوک بوده، در فرهنگ اسلام زن مالک شده و حقوق اقتصادی و اجتماعی متعددی نیز برای او قائل شده است. زن از منظر اسلام مالکی مستقل از دیگران است که بر دسترنج خودش مالکیت دارد.
دوم اینکه: با توجه به مسئولیتهای بیشتر و سنگینتر مرد نسبت به زن در مسائل اقتصادی (البته در فرهنگ و اقتصاد اسلامی)، به ویژه در موضوع فقه و هزینههای مترتب بر اعضای خانواده و حتی نفقهی پدر و مادرش، باید از سهم بیشتری برخوردار باشد تا بتواند مسئولیت خود را بهتر ایفا کند.
درست است که خدا ارث بیشتر را در اختیار مرد قرار داده است؛ ولی به مردان دستور داده که با همسران خود در هزینهی زندگی به عدالت رفتار کنند و مرد در همان سهم خود زن را شریک گرداند.
علاوه بر اینکه زن در سهم خود هیچگونه تکلیفی برای شراکت با مرد ندارد و میتواند آن را در مصرف شخصی خود صرف کند. بنابراین، آنچه زن از ارث و مهریه نصیبش میشود، پسانداز خود او قرار میگیرد، در حالی که سهم الارث مرد، صرف مخارج زندگی خود و همسر و فرزندانش میشود.
علاوه بر این، در شرع مقدس اسلام، تکالیفی بر عهدهی مرد گذاشته شده است که مستلزم صرف مال میشود. مانند هزینههایی که مرد باید در راه جهاد بپردازد و یا جایی که یکی از بستگان، به صورت خطایی مرتکب قتل یا جرحی شود، مرد به عنوان عاقله در پرداخت دیه مقتول مسئولیت دارد، در حالی که زن در این زمینهها هیچ مسئولیتی ندارد.
گرچه به ظاهر، سهم مرد دو برابر سهم زن است؛ اما در عمل بهرهی واقعی او از ثروتهای جامعه به مراتب کمتر از زن است؛ زیرا مرد در مقابل ارث زیادتری که میگیرد، مسئولیت های مالی سنگینتری نیز بر دوش دارد. در یکی کلام میتوان گفت: علت تفاوت ارث زن و مرد، ایجاد توازن و تعادل میان حقوق و تکالیف هر یک از آنان است.
یک مثال روشن
اگر فرض کنیم مقدار موجودی ارث ۶۰ سهم باشد (که دختر ۲۰ سهم و پسر ۴۰ سهم میبرد)؛ چون دختر تعهدی ندارد، ۲۰ سهم خود را پس انداز میکند و برای مخارج زندگی از سهم پسر که ۴۰ بود، بهرهمند میشود، پس نیاز خود را از سهم مرد تأمین کرده و سهم خود را ذخیره دارد. بنابراین، دختر در گرفتن ۲۰ سهم میگیرد؛ ولی در بهرهگیری از ارث رسیده به شوهرش (۴۰ سهم) استفاده میکند.
در نتیجه سهم واقعی زنان از نظر مصرف و بهرهبرداری بیشتر از سهم واقعی مردان است، و این تفاوت به خاطر آن است که معمولاً قدرت آنها برای تولید ثروت کمتر است و این یک نوع حمایت منطقی و عادلانه میباشد که دین اسلام از زنان به عمل آورده و سهم حقیقی آنها را بیشتر قرار داده، اگر چه در ظاهر سهم آنها نصف است.
ادامه دارد...
این پرسش در عصر اهل بیت - علیهم السّلام - نیز مطرح بوده است. «اسحاق بن محمد بن نخعی» میگوید: روزی «ابو بکر فهفکی» از امام عسکری(ع) پرسید: چرا زن بینوای ناتوان یک سهم ارث میگیرد؛ اما مرد دو سهم؟ امام(ع) قرمود: «إنَّ الْمَرْأَةَ لَیسَ عَلَیها جِهادٌ وَ لا نَفَقَةٌ وَ لا عَلَیْها مَعْقُلَةٌ إنَّما ذَلِکَ عَلَی الرِّجال؛ زن وظیفه ندارد به جهاد برود و نفقه بپردازد و دیه بدهد. تمام اینها به عهدهی مردان است.»
«ابن ابی العوجاء» نیز از امام صادق(ع) همین سؤال را کرد و و حضرت همین پاسخ را داد، لذا امام حسن عسکری(ع) در ادامهی همین حدیث فرمود: «بلی، این همان پرسش ابن ابی العوجاء است و پاسخ ما امامان در مقابل پرسشهای واحد، یکی خواهد بود. برای آخرینِ ما همان جریان دارد که برای اوّلین ما و تمام در علم و دانش مساوی هستیم؛ ولی پیامبر اکرم(ص) و امیر مؤمنان علی(ع) فضیلت خاصّ خود را دارند.
در توضیح این کلام نورانی لازم است بدانیم که:
اول اینکه: قانون ارث و تقسیم آن در اسلام، هرگز ملاک ارزیابی انسان نیست. بلکه یک مسئلهی کاملاً اقتصادی عادلانه است؛ چراکه بر اساس آیات و روایات، تفاوتهای حقوقی و حقیقی بین زن و مرد به هیچ وجه به مفهوم افضلیت ارزشی نیست و این مسائل مانع از مالکیت زن از دستاوردهای خودش نمیشود. اگر زن امکان فعالیت اجتماعی، اقتصادی سیاسی و … را نداشته باشد، در حالی که آیات قرآن ناظر به این اوامر و نواهی است و هم به زن، هم به مرد خطاب کرده است. همچنین اگر زن امکان فعّالیت اقتصادی و اجتماعی نداشت، بسیاری از احکام الهی مانند خمس، زکات، حج و … مختص مردان میشد.
قانون ارث موضوع مالی و اقتصادی است که در اسلام بر پایهی عدالت اجتماعی بنیان شده و در آن مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد مراعات گردیده است. اگر بر نظام حقوق اسلام در ارث دقت شود، سهم زنان که هیچگونه مسئولیت اقتصادی بر دوش ندارند، کاملاً منصفانه و ضامن کرامت و عزّت نفس زن مسلمان است.
پیامبر اکرم(ص) که به مالکیت و اقتصاد نگاه توحیدی داشت، ضمن اینکه برای اصل مالکیت زن حریم قائل شده است و بر خلاف دیگر فرهنگها که زن مملوک بوده، در فرهنگ اسلام زن مالک شده و حقوق اقتصادی و اجتماعی متعددی نیز برای او قائل شده است. زن از منظر اسلام مالکی مستقل از دیگران است که بر دسترنج خودش مالکیت دارد.
دوم اینکه: با توجه به مسئولیتهای بیشتر و سنگینتر مرد نسبت به زن در مسائل اقتصادی (البته در فرهنگ و اقتصاد اسلامی)، به ویژه در موضوع فقه و هزینههای مترتب بر اعضای خانواده و حتی نفقهی پدر و مادرش، باید از سهم بیشتری برخوردار باشد تا بتواند مسئولیت خود را بهتر ایفا کند.
درست است که خدا ارث بیشتر را در اختیار مرد قرار داده است؛ ولی به مردان دستور داده که با همسران خود در هزینهی زندگی به عدالت رفتار کنند و مرد در همان سهم خود زن را شریک گرداند.
علاوه بر اینکه زن در سهم خود هیچگونه تکلیفی برای شراکت با مرد ندارد و میتواند آن را در مصرف شخصی خود صرف کند. بنابراین، آنچه زن از ارث و مهریه نصیبش میشود، پسانداز خود او قرار میگیرد، در حالی که سهم الارث مرد، صرف مخارج زندگی خود و همسر و فرزندانش میشود.
علاوه بر این، در شرع مقدس اسلام، تکالیفی بر عهدهی مرد گذاشته شده است که مستلزم صرف مال میشود. مانند هزینههایی که مرد باید در راه جهاد بپردازد و یا جایی که یکی از بستگان، به صورت خطایی مرتکب قتل یا جرحی شود، مرد به عنوان عاقله در پرداخت دیه مقتول مسئولیت دارد، در حالی که زن در این زمینهها هیچ مسئولیتی ندارد.
گرچه به ظاهر، سهم مرد دو برابر سهم زن است؛ اما در عمل بهرهی واقعی او از ثروتهای جامعه به مراتب کمتر از زن است؛ زیرا مرد در مقابل ارث زیادتری که میگیرد، مسئولیت های مالی سنگینتری نیز بر دوش دارد. در یکی کلام میتوان گفت: علت تفاوت ارث زن و مرد، ایجاد توازن و تعادل میان حقوق و تکالیف هر یک از آنان است.
یک مثال روشن
اگر فرض کنیم مقدار موجودی ارث ۶۰ سهم باشد (که دختر ۲۰ سهم و پسر ۴۰ سهم میبرد)؛ چون دختر تعهدی ندارد، ۲۰ سهم خود را پس انداز میکند و برای مخارج زندگی از سهم پسر که ۴۰ بود، بهرهمند میشود، پس نیاز خود را از سهم مرد تأمین کرده و سهم خود را ذخیره دارد. بنابراین، دختر در گرفتن ۲۰ سهم میگیرد؛ ولی در بهرهگیری از ارث رسیده به شوهرش (۴۰ سهم) استفاده میکند.
در نتیجه سهم واقعی زنان از نظر مصرف و بهرهبرداری بیشتر از سهم واقعی مردان است، و این تفاوت به خاطر آن است که معمولاً قدرت آنها برای تولید ثروت کمتر است و این یک نوع حمایت منطقی و عادلانه میباشد که دین اسلام از زنان به عمل آورده و سهم حقیقی آنها را بیشتر قرار داده، اگر چه در ظاهر سهم آنها نصف است.
ادامه دارد...
منبع:
ناصرون
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼