مهد کودک برای بچه ها، چگونه باید باشد؟
پیدا کردن یک مهد کودک خوب به دغدغه ذهنی بسیاری از خانواده های شهر بدل شده است . هزینه ثبت نام بالاست اما خدمات آموزشی و مراقبت از بچه ها مطلوب نیست.
پیدا کردن یک مهد کودک خوب به دغدغه ذهنی بسیاری از خانواده های شهر بدل شده است . هزینه ثبت نام بالاست اما خدمات آموزشی و مراقبت از بچه ها مطلوب نیست. یکی از مهدکودکهای تقریبا بالای شهر غرق در هیاهوی کودکانی است که مشغول بازی در حیاط کوچک مهد هستند. آنقدر که نمای بیرونی مهد کودک شاد و جذاب است، داخل چنگی به دل نمیزند.
کلاسها تزیین شده اما هنوز جای کار دارد. رنگ و لعاب کلاسها از لحاظ ظاهری کمرمق است و بیشتر کاردستی خود مربیان است که چندان شاد و جذاب نیست. کلاسی دیگر هم با کارهای هنری کودکان تزئین شده است.
در حیاط مهدکودک، تاب و سرسره هست اما جوابگوی تعداد بچه ها نیست وکودکان به دلیل کم بودن فضای بازی و مراقبت مربیان خیلی از بازی خود لذت نمیبردند. این امر، بُعد عاطفی کودک را که با ابراز وجود رشد میکند را آسیب میزند و اعتماد به نفس او را مانع میشود و احتمال آسیب دیدن روحی به کودک در آینده را بیشتر میکند.
مهدهای کودک طی سالهای اخیر به دلیل افزایش قشر زنان شاغل جامعه به یکی از مراکز مهم شهری برای خانوادهها تبدیل شده است. خانوادهها و والدینی که ممکن است به دلیل ساعات کاری خود، کودکان زیر هفت سالشان را به این مراکز بسپارند و یا برای یادگیری مهارتها و آموزشهای لازم و حضور کودکانشان در جمع همسالان از این مراکز استفاده کنند. شاید به همین دلیل باشد که در این سالها تعداد مهدهایی که بی وقفه و پشت سر هم دایر میشوند افزایش یافته است اما همچنان والدین در یافتن آنچه که یک مهد کودک خوب میخوانند، چندان موفق نیستند و کمتر مهد کودکی رضایتمندی مادر و پدرهای اصفهانی را تضمین کرده است.
مادر جوانی که مشغول باز کردن شال و کلاه پسر بچه کوچکش است از هزینه های پرداختی گلایه دارد و میگوید: «هیچکسی در این مهدکودکها دلش به حال پدر و مادری که شاغل است و مجبور است که بچهاش را مهد بگذارد، نمیسوزد. یا میگویند قانون است یا تعرفهاش همین است یا این آموزشها برای مهد ما اجباری است و یا هر چیز دیگری که پول گرفتن مدامشان را توجیه کند.»
بعضی دیگر از اولیا هم گذشته از هزینههای بالای مهدهای کودک از خدمات نامناسب و ناکافی آنها به شدت ناراضی هستند. پدری که فرزندش را به یکی از مهدهای مرکزی شهر میبرد، میگوید: «از وسایل کمک آموزشی و کتاب کمکی، علاوه بر کتابهای آموزشی خودشان استفاده نمیشود و کاردستیها بسیار محدود است.»
از آنجا که بچه ها اغلب به تنهایی نمیتوانند دستشویی بروند، وجود فردی که بتواند به کودکان کمک کند خیال والدین را آسوده میکند. حتی ممکن است کودکی ترس از دستشویی داشته باشد، بنابراین باید فردی باشد که این مشکل را درک کرده و بتواند در رفع این مشکل به او کمک کند.
مادری در این باره میگوید: «بیشتر کارهای بچه اعم از نظافت دستشویی برنامه صبحانه با «مادریار» است. بسیاری از مهدها مادریار شخصی مسن است و با سن بالا، آن توان و حوصله را ندارند.»
فرزندانی که به مهدکودک میروند، ساعاتی را به جای مادر با مربی مهدکودک و به جای خانه در مهد میگذرانند پس نحوه ارتباط آنها با مربی و امنیت روانی و جسمانی آنها در مهدکودک بسیار مهم است و در آینده آنها تاثیرگذار است. عمویی که به دنبال برادرزاده خود آمده بود میگوید: « مهد کودک باید با انتخاب مربی دلسوز و مهربان و آگاه نسبت به مسائل و آموزش کودکان به عنوان جانشین مادر و یک مراقبت کننده، بتوانند کمبود عاطفی مادر را به خوبی پر کند، در واقع آغوش مربی باید در حد امکان جای آغوش مادر باشد.»
مادر دیگری که مشغول تحویل گرفتن فرزند کوچکش است با خونسردی حرفهای قبلی را تکرار میکند و میگوید: «من دارم ماهانه ۲۶۰ هزار تومان برای یک بچه پنج ساله از ۸ صبح تا ۲ بعد از ظهر شهریه پرداخت میکنم اما هر چند وقت یک بار به بهانههای مختلف مثل کلاس فوق برنامه و اردو و کارهای دیگر باز هزینههای اضافی میگیرند. نمیشود هم زیر بار پرداخت این پولهای اضافه نرفت آن هم وقتی که همه بچهها از این خدمات برخوردارند.»
مادری که خستگی کار روز در چهرهاش موج میزد، میگوید: « گروه سنی زیر ۷ سال طوری هستند که هر کدام در حال جنب و جوش و تحرکاند و فضای بسیاری از مهدکودکها کوچک است و البته استاندارد نیست. منزلی به مساحت ۲۳۰ متر را کرده مهد کودک که حیاط ۴۰ متر و سالن بازی ۳۰ متر است حال محاسبه کنید کلاسهای این مهد چند متر است؟! »
مادری که خود پزشک بود و بسیار حساس میگوید: « وقتی از خدمات بد و نظافت مهد گلایه میکنیم در نهایت بی تفاوتی میگویند اگر راضی نیستید میتوانید مهد بچه خود را عوض کنید و هزار و یک منت که ما ظرفیت نداشتیم و شما چون شاغل بودید به ناچار قبول کردیم!»
پیدا کردن یک مهدکودک خوب یکی از دغدغههای این روزهای پدر و مادرهاست. والدین میخواهند حالا که قرار است کودکشان چند ساعتی از آنها دور باشد، بتواند بهترین استفاده را ببرد. به همین دلیل، معیارهای آموزشی اهمیت زیادی در انتخابشان دارد.
شهریههای بالا، دریافت هزینههای مازاد، مناسب نبودن آموزشهای ارائه شده، اجبار برای شرکت در برخی کلاسهای فوق برنامه و در نتیجه پرداخت هزینه مازاد، تخصصی نبودن آموزشها و تجربه اندک برخی مربیان و ... از جمله مشکلاتی است که بسیاری از اولیاء از آنها گلهمند هستند.
مادری که دم در مهد کودک انتظار فرزند چهارسالهاش را میکشد، میگوید: «اوایل سال یک لیست بلند بالا از مدادرنگی و خمیر بازی و لباس مخصوص سفالگری و مدادشمعی و آب رنگ و یک سری از وسایل کمک آموزشی دادند و گفتند تهیه اینها اجباری است و تاکید کردند که تمام این لوازم هم باید یک مارک و یک رنگ باشد آن هم مارکی که خودشان تعیین کرده بودند. خب من وخیلی از مادرهای دیگر برای اینکه شاغل هستیم فرصت تهیه این وسایل را نداشتیم و به عهده خود مهد کودک گذاشتیم. آنها هم روز بعد یک کیسه به ما تحویل دادند و ۱۵۰هزار تومان پول گرفتند در حالی که هر جوری هم وسایل خریداری شده را محاسبه کردیم به این رقم نمیرسید.»
کلاسها تزیین شده اما هنوز جای کار دارد. رنگ و لعاب کلاسها از لحاظ ظاهری کمرمق است و بیشتر کاردستی خود مربیان است که چندان شاد و جذاب نیست. کلاسی دیگر هم با کارهای هنری کودکان تزئین شده است.
در حیاط مهدکودک، تاب و سرسره هست اما جوابگوی تعداد بچه ها نیست وکودکان به دلیل کم بودن فضای بازی و مراقبت مربیان خیلی از بازی خود لذت نمیبردند. این امر، بُعد عاطفی کودک را که با ابراز وجود رشد میکند را آسیب میزند و اعتماد به نفس او را مانع میشود و احتمال آسیب دیدن روحی به کودک در آینده را بیشتر میکند.
مهدهای کودک طی سالهای اخیر به دلیل افزایش قشر زنان شاغل جامعه به یکی از مراکز مهم شهری برای خانوادهها تبدیل شده است. خانوادهها و والدینی که ممکن است به دلیل ساعات کاری خود، کودکان زیر هفت سالشان را به این مراکز بسپارند و یا برای یادگیری مهارتها و آموزشهای لازم و حضور کودکانشان در جمع همسالان از این مراکز استفاده کنند. شاید به همین دلیل باشد که در این سالها تعداد مهدهایی که بی وقفه و پشت سر هم دایر میشوند افزایش یافته است اما همچنان والدین در یافتن آنچه که یک مهد کودک خوب میخوانند، چندان موفق نیستند و کمتر مهد کودکی رضایتمندی مادر و پدرهای اصفهانی را تضمین کرده است.
مادر جوانی که مشغول باز کردن شال و کلاه پسر بچه کوچکش است از هزینه های پرداختی گلایه دارد و میگوید: «هیچکسی در این مهدکودکها دلش به حال پدر و مادری که شاغل است و مجبور است که بچهاش را مهد بگذارد، نمیسوزد. یا میگویند قانون است یا تعرفهاش همین است یا این آموزشها برای مهد ما اجباری است و یا هر چیز دیگری که پول گرفتن مدامشان را توجیه کند.»
بعضی دیگر از اولیا هم گذشته از هزینههای بالای مهدهای کودک از خدمات نامناسب و ناکافی آنها به شدت ناراضی هستند. پدری که فرزندش را به یکی از مهدهای مرکزی شهر میبرد، میگوید: «از وسایل کمک آموزشی و کتاب کمکی، علاوه بر کتابهای آموزشی خودشان استفاده نمیشود و کاردستیها بسیار محدود است.»
از آنجا که بچه ها اغلب به تنهایی نمیتوانند دستشویی بروند، وجود فردی که بتواند به کودکان کمک کند خیال والدین را آسوده میکند. حتی ممکن است کودکی ترس از دستشویی داشته باشد، بنابراین باید فردی باشد که این مشکل را درک کرده و بتواند در رفع این مشکل به او کمک کند.
مادری در این باره میگوید: «بیشتر کارهای بچه اعم از نظافت دستشویی برنامه صبحانه با «مادریار» است. بسیاری از مهدها مادریار شخصی مسن است و با سن بالا، آن توان و حوصله را ندارند.»
فرزندانی که به مهدکودک میروند، ساعاتی را به جای مادر با مربی مهدکودک و به جای خانه در مهد میگذرانند پس نحوه ارتباط آنها با مربی و امنیت روانی و جسمانی آنها در مهدکودک بسیار مهم است و در آینده آنها تاثیرگذار است. عمویی که به دنبال برادرزاده خود آمده بود میگوید: « مهد کودک باید با انتخاب مربی دلسوز و مهربان و آگاه نسبت به مسائل و آموزش کودکان به عنوان جانشین مادر و یک مراقبت کننده، بتوانند کمبود عاطفی مادر را به خوبی پر کند، در واقع آغوش مربی باید در حد امکان جای آغوش مادر باشد.»
مادر دیگری که مشغول تحویل گرفتن فرزند کوچکش است با خونسردی حرفهای قبلی را تکرار میکند و میگوید: «من دارم ماهانه ۲۶۰ هزار تومان برای یک بچه پنج ساله از ۸ صبح تا ۲ بعد از ظهر شهریه پرداخت میکنم اما هر چند وقت یک بار به بهانههای مختلف مثل کلاس فوق برنامه و اردو و کارهای دیگر باز هزینههای اضافی میگیرند. نمیشود هم زیر بار پرداخت این پولهای اضافه نرفت آن هم وقتی که همه بچهها از این خدمات برخوردارند.»
مادری که خستگی کار روز در چهرهاش موج میزد، میگوید: « گروه سنی زیر ۷ سال طوری هستند که هر کدام در حال جنب و جوش و تحرکاند و فضای بسیاری از مهدکودکها کوچک است و البته استاندارد نیست. منزلی به مساحت ۲۳۰ متر را کرده مهد کودک که حیاط ۴۰ متر و سالن بازی ۳۰ متر است حال محاسبه کنید کلاسهای این مهد چند متر است؟! »
مادری که خود پزشک بود و بسیار حساس میگوید: « وقتی از خدمات بد و نظافت مهد گلایه میکنیم در نهایت بی تفاوتی میگویند اگر راضی نیستید میتوانید مهد بچه خود را عوض کنید و هزار و یک منت که ما ظرفیت نداشتیم و شما چون شاغل بودید به ناچار قبول کردیم!»
پیدا کردن یک مهدکودک خوب یکی از دغدغههای این روزهای پدر و مادرهاست. والدین میخواهند حالا که قرار است کودکشان چند ساعتی از آنها دور باشد، بتواند بهترین استفاده را ببرد. به همین دلیل، معیارهای آموزشی اهمیت زیادی در انتخابشان دارد.
شهریههای بالا، دریافت هزینههای مازاد، مناسب نبودن آموزشهای ارائه شده، اجبار برای شرکت در برخی کلاسهای فوق برنامه و در نتیجه پرداخت هزینه مازاد، تخصصی نبودن آموزشها و تجربه اندک برخی مربیان و ... از جمله مشکلاتی است که بسیاری از اولیاء از آنها گلهمند هستند.
مادری که دم در مهد کودک انتظار فرزند چهارسالهاش را میکشد، میگوید: «اوایل سال یک لیست بلند بالا از مدادرنگی و خمیر بازی و لباس مخصوص سفالگری و مدادشمعی و آب رنگ و یک سری از وسایل کمک آموزشی دادند و گفتند تهیه اینها اجباری است و تاکید کردند که تمام این لوازم هم باید یک مارک و یک رنگ باشد آن هم مارکی که خودشان تعیین کرده بودند. خب من وخیلی از مادرهای دیگر برای اینکه شاغل هستیم فرصت تهیه این وسایل را نداشتیم و به عهده خود مهد کودک گذاشتیم. آنها هم روز بعد یک کیسه به ما تحویل دادند و ۱۵۰هزار تومان پول گرفتند در حالی که هر جوری هم وسایل خریداری شده را محاسبه کردیم به این رقم نمیرسید.»
منبع:
اصفهان امروز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼