درباره زنان باردار، کسانی که قهرمان شدند!
برای یک ورزشکار که همه عمر خود را با یک توپ گذرانده و تیم و هواداران را جزیی از زندگی خود میداند، بارداری خبر وحشتناکی است.
«به دلیل بارداری فرصت حضور در المپیک ۲۰۱۶ ریو را از دست داده ام.» این پیام کرستین تیله، نایب قهرمان جودوی المپیک لندن و از بختهای اصلی آلمان برای کسب مدال در جودوی بانوان بود.او باردار شده است و بهاین ترتیب آخرین شانسش برای کسب طلای المپیک را از دست داد. این اولین باری نیست که بارداری زنان ورزشکار حرفه ای به گوش میرسد و این سوال را به ذهن میآورد که آیا بارداری زنان مقوله ای است در تقابل با زندگی حرفهای آنها یا نه؟! زنانی که ورزش را به صورت حرفهای دنبال میکنند همیشه با این سوال مواجهند که آیا آنها میتوانند تشکیل خانواده بدهند؟
در بسیاری از موارد بارداری زنان ورزشکار را با مصدومیتهای مقطعی مقایسه میکنند که باعث ایجاد وقفه در زندگی حرفهای اشخاص میشود اما یک تفاوت بزرگ وجود دارد. بارداری یک تصمیم ارادی و شخصی است و با همه ابعاد زندگی ورزشکار ارتباطی تنگاتنگ دارد. ورزشکاران زیادی بودهاند که بعد از زایمان و با مشاوره پزشکی به ورزش حرفهای بازگشتهاند و حتی در مواردی موفقتر بودهاند اما همه نمونهها یکسان نیستند و برخی ناچار شدهاند به ورزش حرفهای برای همیشه پایان دهند.
وقتی به مری فردیناند، بسکتبالیست آمریکایی اطلاع دادند باردار است تا سرحد مرگ ترسیده بود. او گفت: «برای یک ورزشکار که همه عمر خود را با یک توپ گذرانده و تیم و هواداران را جزیی از زندگی خود میداند، بارداری خبر وحشتناکی است. شما احساس میکنید ممکن است برای همیشه آنها را از دست بدهید. اما درواقع این اتفاق نخواهد افتاد».
ترس از ناامید کردن کارفرمایان و همکاران و عکس العمل آنها به خبر بارداری مختص زنان شاغل در ورزش نیست، با این حال برای شغلی که متکی به سرعت، مقاومت و انعطاف پذیری بدن است (اضافه کنید ورزشهایی که به استقامت زیاد در ناحیه شکمینیاز دارد) بارداری یک چالش بزرگ به شمار میرود.
وقتی دمیا واکر بسکتبالیست حرفهای آمریکایی در سال ۲۰۰۶ باردار شد، سختترین لحظات زندگی خود را سپری کرد. بعد از ۹۶ ساعت بستری بودن و تلاش برای زایمان طبیعی به او خبر دادند که چارهای جز سزارین نیست. «آنها شکم مرا بریدند.» او هنوز هم این جملات را با بغض و حسرت فراوان میگوید. «من یک ورزشکار حرفهای هستم و نمیتوانم شکمم را جز فرم عضلانی شش تکه به صورت دیگهای مجسم کنم. جراحی شکم بازگشت به میادین را برای من بیش از پیش دشوار میکند».
در بیشتر موارد چالش واقعی ورزشکاران بعد از زایمان شروع میشود. تقریبا یک سال طول میکشد تا زنان بتوانند به شرایط قبل از بارداری برگردند. بسیاری باید بین ۴۰ تا ۵۰ پوند کاهش وزن داشته باشند. پروسه بسیار فیزیکی است و میتواند به افسردگیهای مقطعی منجر شود. فشار زیادی هم از طرف رسانهها و دیگر ورزشکاران به شخص وارد میشود. در عین حال بسیار امر معمولیای است که ورزشکار حمایتهای مالی خود را در این دوران از دست بدهد و به اشخاص دیگری متکی شود که خود افزایش دهنده فشار روحی و روانی است. در بسیاری موارد داشتن حمایتهای مادی و معنوی کافی است که تعیین میکند یک ورزشکار میتواند به میادین بازگردد یا خیر.
هرچند بارداری موجب تاثیرات موقتی بر زندگی حرفهای افراد میشود اما این به معنای پایان قطعی زندگی حرفهای نیست. شکم دمیا هرگز به شرایط قبل از بارداری برنگشت اما او به میادین بازگشت و در قهرمانی تیم منارک تاثیر بسزایی داشت و امتیازآورترین بازیکن فصل شد در حالی که فقط دو سوم فصل را حضور داشت.
به طور کلی عوارض و اثرات بارداری در زنان ورزشکار از موردی به مورد دیگر کاملا متفاوت است. زنان زیادی بودهاند که بارداری کمترین تاثیر را در زندگی حرفهای آنها داشته است. پائولا رادکلیف، دونده مارتن تا آخرین روز بارداری به دویدن ادامه میداد. ترموند قهرمان وزنه برداری هرگز تمرینات خود را متوقف نکرد. کینبرلی نواس در حالی در مسابقات ام ام ای ( مسابقات هنرهای رزمیترکیبی) قهرمان شد که سه ماهه باردار بود. آلیسیا مونتانو هم که یک داستان شگفت انگیز برای دختر خود دارد. او در حالی در مسابقات قهرمانی دو ۸۰۰ متر شرکت کرد که هشت ماهه باردار بود و در کمال ناباوری توانست از خط پایان رد شود.
آنچه مسلم است امروزه زنان ورزشکار با اطمینان خاطر بیشتری به مسئله بارداری نگاه میکنند و این تصمیم به اندازه گذشته برای افراد چالش برانگیز نیست. آریتا تارموند میگوید وقتی من سال ۱۹۹۶ برای اولین بار به المپیک رفتم هیچ ورزشکار زن شرکت کنندهای صاحب فرزند نبود. اما حالا در مسابقات صدای تشویق بچهها برای مادرهایشان ازهمه جای ورزشگاه به گوش میرسد. تارموند خود مادر یک پسر پنج ساله است و دو مدال برنز المپیک را بعد از دوران زایمان بهدست آورده است. تارموند میگوید پیش از این همه از جمله مدیران ورزشی به این باور بودند که بارداری انتهای زندگی حرفهای ماست. ولی زنان این باور را برای همیشه عوض کرند. پزشکانی که زمانی معتقد بودند بدن زنان استقامت لازم برای دوی ماراتن یا بازی در یک زمین کامل بسکتبال را ندارد، امروز میگویند ضربان قلب زنان باردار میتواند تا بیش از ۱۴۰ تپش بر دقیقه بالا برود.
آخرین نکتهای که میتوان در زمینه ارتباط ورزش حرفهای و بارداری به آن اشاره کرد، تاثیرات ورزش حرفهای بر نازایی است. تحقیقات نشان میدهد حدود ۱۲ درصد از زنان درگیر با نازایی، ورزشکاران حرفهای هستند. این پدیده در مورد دوندگان و رقصندهها بیشتر رایج است. ورزش زیاد و کاهش توده چربی بدن در حد صفر، میتواند موجب کاهش ترشح هورمونهای زنانه و تخمک گذاری شود. این مسئله اولین بار در سال ۲۰۰۹ به خبری داغ تبدیل شد جایی که سارا جویز، دونده حرفهای پس از سالها درمان مستمر برای نازایی خود پی برد که علت نازایی او ورزش و تناسب بیش از حد اندام است!
مادر شدن چالشی است که زن مدرن امروز با آن مواجه است اما شاید این چالش برای زنان ورزشکار حرفهای تعریف دیگری داشته باشد. آنها گاهی اوقات، مثل کریستین تیله ناچارند از خودشان بپرسند: «مادر شدن یا طلای المپیک؟»
در بسیاری از موارد بارداری زنان ورزشکار را با مصدومیتهای مقطعی مقایسه میکنند که باعث ایجاد وقفه در زندگی حرفهای اشخاص میشود اما یک تفاوت بزرگ وجود دارد. بارداری یک تصمیم ارادی و شخصی است و با همه ابعاد زندگی ورزشکار ارتباطی تنگاتنگ دارد. ورزشکاران زیادی بودهاند که بعد از زایمان و با مشاوره پزشکی به ورزش حرفهای بازگشتهاند و حتی در مواردی موفقتر بودهاند اما همه نمونهها یکسان نیستند و برخی ناچار شدهاند به ورزش حرفهای برای همیشه پایان دهند.
وقتی به مری فردیناند، بسکتبالیست آمریکایی اطلاع دادند باردار است تا سرحد مرگ ترسیده بود. او گفت: «برای یک ورزشکار که همه عمر خود را با یک توپ گذرانده و تیم و هواداران را جزیی از زندگی خود میداند، بارداری خبر وحشتناکی است. شما احساس میکنید ممکن است برای همیشه آنها را از دست بدهید. اما درواقع این اتفاق نخواهد افتاد».
ترس از ناامید کردن کارفرمایان و همکاران و عکس العمل آنها به خبر بارداری مختص زنان شاغل در ورزش نیست، با این حال برای شغلی که متکی به سرعت، مقاومت و انعطاف پذیری بدن است (اضافه کنید ورزشهایی که به استقامت زیاد در ناحیه شکمینیاز دارد) بارداری یک چالش بزرگ به شمار میرود.
وقتی دمیا واکر بسکتبالیست حرفهای آمریکایی در سال ۲۰۰۶ باردار شد، سختترین لحظات زندگی خود را سپری کرد. بعد از ۹۶ ساعت بستری بودن و تلاش برای زایمان طبیعی به او خبر دادند که چارهای جز سزارین نیست. «آنها شکم مرا بریدند.» او هنوز هم این جملات را با بغض و حسرت فراوان میگوید. «من یک ورزشکار حرفهای هستم و نمیتوانم شکمم را جز فرم عضلانی شش تکه به صورت دیگهای مجسم کنم. جراحی شکم بازگشت به میادین را برای من بیش از پیش دشوار میکند».
در بیشتر موارد چالش واقعی ورزشکاران بعد از زایمان شروع میشود. تقریبا یک سال طول میکشد تا زنان بتوانند به شرایط قبل از بارداری برگردند. بسیاری باید بین ۴۰ تا ۵۰ پوند کاهش وزن داشته باشند. پروسه بسیار فیزیکی است و میتواند به افسردگیهای مقطعی منجر شود. فشار زیادی هم از طرف رسانهها و دیگر ورزشکاران به شخص وارد میشود. در عین حال بسیار امر معمولیای است که ورزشکار حمایتهای مالی خود را در این دوران از دست بدهد و به اشخاص دیگری متکی شود که خود افزایش دهنده فشار روحی و روانی است. در بسیاری موارد داشتن حمایتهای مادی و معنوی کافی است که تعیین میکند یک ورزشکار میتواند به میادین بازگردد یا خیر.
هرچند بارداری موجب تاثیرات موقتی بر زندگی حرفهای افراد میشود اما این به معنای پایان قطعی زندگی حرفهای نیست. شکم دمیا هرگز به شرایط قبل از بارداری برنگشت اما او به میادین بازگشت و در قهرمانی تیم منارک تاثیر بسزایی داشت و امتیازآورترین بازیکن فصل شد در حالی که فقط دو سوم فصل را حضور داشت.
به طور کلی عوارض و اثرات بارداری در زنان ورزشکار از موردی به مورد دیگر کاملا متفاوت است. زنان زیادی بودهاند که بارداری کمترین تاثیر را در زندگی حرفهای آنها داشته است. پائولا رادکلیف، دونده مارتن تا آخرین روز بارداری به دویدن ادامه میداد. ترموند قهرمان وزنه برداری هرگز تمرینات خود را متوقف نکرد. کینبرلی نواس در حالی در مسابقات ام ام ای ( مسابقات هنرهای رزمیترکیبی) قهرمان شد که سه ماهه باردار بود. آلیسیا مونتانو هم که یک داستان شگفت انگیز برای دختر خود دارد. او در حالی در مسابقات قهرمانی دو ۸۰۰ متر شرکت کرد که هشت ماهه باردار بود و در کمال ناباوری توانست از خط پایان رد شود.
آنچه مسلم است امروزه زنان ورزشکار با اطمینان خاطر بیشتری به مسئله بارداری نگاه میکنند و این تصمیم به اندازه گذشته برای افراد چالش برانگیز نیست. آریتا تارموند میگوید وقتی من سال ۱۹۹۶ برای اولین بار به المپیک رفتم هیچ ورزشکار زن شرکت کنندهای صاحب فرزند نبود. اما حالا در مسابقات صدای تشویق بچهها برای مادرهایشان ازهمه جای ورزشگاه به گوش میرسد. تارموند خود مادر یک پسر پنج ساله است و دو مدال برنز المپیک را بعد از دوران زایمان بهدست آورده است. تارموند میگوید پیش از این همه از جمله مدیران ورزشی به این باور بودند که بارداری انتهای زندگی حرفهای ماست. ولی زنان این باور را برای همیشه عوض کرند. پزشکانی که زمانی معتقد بودند بدن زنان استقامت لازم برای دوی ماراتن یا بازی در یک زمین کامل بسکتبال را ندارد، امروز میگویند ضربان قلب زنان باردار میتواند تا بیش از ۱۴۰ تپش بر دقیقه بالا برود.
آخرین نکتهای که میتوان در زمینه ارتباط ورزش حرفهای و بارداری به آن اشاره کرد، تاثیرات ورزش حرفهای بر نازایی است. تحقیقات نشان میدهد حدود ۱۲ درصد از زنان درگیر با نازایی، ورزشکاران حرفهای هستند. این پدیده در مورد دوندگان و رقصندهها بیشتر رایج است. ورزش زیاد و کاهش توده چربی بدن در حد صفر، میتواند موجب کاهش ترشح هورمونهای زنانه و تخمک گذاری شود. این مسئله اولین بار در سال ۲۰۰۹ به خبری داغ تبدیل شد جایی که سارا جویز، دونده حرفهای پس از سالها درمان مستمر برای نازایی خود پی برد که علت نازایی او ورزش و تناسب بیش از حد اندام است!
مادر شدن چالشی است که زن مدرن امروز با آن مواجه است اما شاید این چالش برای زنان ورزشکار حرفهای تعریف دیگری داشته باشد. آنها گاهی اوقات، مثل کریستین تیله ناچارند از خودشان بپرسند: «مادر شدن یا طلای المپیک؟»
منبع:
روزنامه قانون
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼