دعوا بین کودکان، راه چاره
مادر هستید و توان دیدن چشمهای پر از اشک فرزندتان را ندارید و میخواهید به هر قیمتی که شده دلش را آرام کنید.
مادر، مهره اصلی تربیت فرزند است و پدر هم دوش مادر در شکل گیری شخصیت او نقش دارد. والدینی در پرورش فرزند خود موفقند که برای تربیت کودک خویش، وقت صرف می کنند و او را برای روبرو شدن با اجتماع و مسائل پیرامون آن آماده کنند.
وقتی به مدرسه میرسید، چشمهای پفکرده و چهره بغکردهاش را میبینید. چند دقیقهای طول میکشد تا بفهمید فرزندتان در یک دعوای کودکانه قربانی شده و بیآنکه از خودش دفاع کرده باشد، مورد حمله بدنی و کلامی همسالانش قرار گرفته است.
اگر شما هم از جنس کودکتان باشید،
احتمالا از او دلجویی میکنید و برای فراموش کردن یا سازگار شدن با این واقعیت که در روزهای دیگر هم به زندگیاش سر میزند به او کمک میکنید و اگر هم از آن دسته مادرهایی باشید که میخواهند با هر ابزاری دنیا را برای کودکشان امن کنند، احتمالا راه و رسم حمله کردن به همکلاسیهای مهاجم را به او یاد میدهید و فردای آن روز هم با توپ پر به دفتر مربیها میروید و از اینکه مدرسهشان به میدان جنگ تبدیل شده شکایت میکنید.
میدانیم؛
مادر هستید و توان دیدن چشمهای پر از اشک فرزندتان را ندارید و میخواهید به هر قیمتی که شده دلش را آرام کنید اما اگر راههای گفته شده تنها ابزار شما برای آرام کردن اوست، خبر خوبی برایتان نداریم. اگر از راه اول میروید، احتمالا کودکی را پرورش میدهید که به جای جنگیدن با مشکلات و برطرف کردنشان، تحمل و آزاردهندهترین شکل مدارا کردن را یاد میگیرد و اگر راه دوم را انتخاب میکنید، احتمالا فرزندی را میپرورانید که به جای حل مسئله، تکرار مشکل و مقابله به مثل را انتخاب میکند.
یادتان نرود جنگهای کودکانهای که هر روز در مهدکودک و مدرسه اتفاق میافتد، نمونه کوچکی از مواجهه فرزندتان با رفتارها و موقعیتهای ناخوشایند هستند و نهتنها آنچه در مقابل فرزندتان به زبان میآورید، بلکه حالات چهره و رنگ رخسارتان هم در مواجهه بعدی فرزندتان با این مشکلات تاثیرگذار خواهد بود.
برای دفاع از فرزندتان، او را کنار نزنید و مثل یک نگهبان، یکتنه به جنگ مادران و کودکان دیگر نروید. فرزند شما نه به سکوت در برابر این مشکلات نیاز دارد و نه مقابله به مثل گرهای از مشکلش باز میکند. پس تنها برای تفهیم اینکه تا کجا حق با اوست و از کجا باید در برابر خواستههای غیر منطقی دیگران بایستد، تلاش کنید. میدانیم طاقت آزردگیاش را ندارید اما قرار نیست برای محافظت از او همیشه آماده جنگیدن با دیگران باشید. اگر هنوز نمیدانید برای محافظت از فرزندتان چه راهی را باید انتخاب کنید، ستون سمت چپ را بخوانید.
وقت تغییر است
نه بادیگارد فرزندتان باشید و نه اجازه دهید رقابت شما با بچههای دیگر به ارتباط فرزندتان با آنها صدمه بزند. اگر دعواهای کودکانه در مهد و مدرسه شما را نگران میکند، بهتر است به نکات زیر توجه کنید.
دخالت نکنید
تا میتوانید در دعواهای بین دو کودک مداخله نکنید. اگر هر کدام از آنها برای طرح گله و شکایت پیشتان آمدند، حتما با دقت و توجه به حرفهایشان گوش کنید. با کودک آزرده همدردی کنید؛ مثلا بگویید درک میکنید که او از شکستن اسباببازیاش چقدر ناراحت است ولی در نهایت بگویید مشکل آن دو به شما مربوط نمیشود و خودشان باید مشکلاتشان را با هم حل کنند.
خروس جنگی نسازید
تصور میکنید اگر به فرزندتان آموزش رزم دهید و از او بخواهید بعد از خوردن هر سیلی یک سیلی بزند، بازی را بردهاید؟ در اشتباهید! شما با آموزش خشونت بدترین شیوه حل مسئله را به فرزندتان یاد میدهید. به جای رفتن از چنین راهی به فرزندتان یاد دهید که نهتنها کتک زدن دوستانش درست نیست بلکه اشتباه و خطرناک هم هست.
همیشه فرزند شما قویترین کودک جمع نیست
اگر به او یاد دهید که در واکنش به حمله کودکان دیگر با آنها دست به یقه شود، احتمال اینکه کتک مفصلی بخورد و وضعیتش بدتر از قبل شود کم نخواهد بود. پس به او توضیح دهید ابتدا به کودک مهاجم بگوید: «تو حق نداری به من توهین کنی!» یا اینکه بگوید: «اجازه نداری به من دست بزنی!» و بعد یکی از بزرگترها را خبر کند.
اگر لازم شد دفاع کنید
گفتیم که دلیلی برای ورود شما به این بازی وجود ندارد اما اگر ماجرا از کنترل خارج شد، میتوانید جلو بروید و با کودک خطاکار شخصا صحبت کنید. فرزند شما باید بداند وظیفه حل مشکلاتش را برعهده دارد اما همیشه کسانی هستند که در لحظههای سخت از او حمایت میکنند.
رقابت را کنار بگذارید
آخرین و مهمترین نکته این است: «وارد رقابت با کودکان و مادران دیگر نشوید!» گاهی بچهها تنها مشغول کری خواندن کودکانه و نشان دادن رفتارهایی که اقتضای سنشان است، هستند. تصور نکنید اگر کودکی به زور مداد فرزند شما را گرفت، فورا باید با خشم به طرفش بروید و از حق فرزندتان دفاع کنید. اجازه دهید تا جایی که آسیبی جسم و روان فرزندتان را تهدید نمیکند، خودش برای حل مشکلات و سازگاری با دیگران پیشقدم شود.
وقتی به مدرسه میرسید، چشمهای پفکرده و چهره بغکردهاش را میبینید. چند دقیقهای طول میکشد تا بفهمید فرزندتان در یک دعوای کودکانه قربانی شده و بیآنکه از خودش دفاع کرده باشد، مورد حمله بدنی و کلامی همسالانش قرار گرفته است.
اگر شما هم از جنس کودکتان باشید،
احتمالا از او دلجویی میکنید و برای فراموش کردن یا سازگار شدن با این واقعیت که در روزهای دیگر هم به زندگیاش سر میزند به او کمک میکنید و اگر هم از آن دسته مادرهایی باشید که میخواهند با هر ابزاری دنیا را برای کودکشان امن کنند، احتمالا راه و رسم حمله کردن به همکلاسیهای مهاجم را به او یاد میدهید و فردای آن روز هم با توپ پر به دفتر مربیها میروید و از اینکه مدرسهشان به میدان جنگ تبدیل شده شکایت میکنید.
میدانیم؛
مادر هستید و توان دیدن چشمهای پر از اشک فرزندتان را ندارید و میخواهید به هر قیمتی که شده دلش را آرام کنید اما اگر راههای گفته شده تنها ابزار شما برای آرام کردن اوست، خبر خوبی برایتان نداریم. اگر از راه اول میروید، احتمالا کودکی را پرورش میدهید که به جای جنگیدن با مشکلات و برطرف کردنشان، تحمل و آزاردهندهترین شکل مدارا کردن را یاد میگیرد و اگر راه دوم را انتخاب میکنید، احتمالا فرزندی را میپرورانید که به جای حل مسئله، تکرار مشکل و مقابله به مثل را انتخاب میکند.
یادتان نرود جنگهای کودکانهای که هر روز در مهدکودک و مدرسه اتفاق میافتد، نمونه کوچکی از مواجهه فرزندتان با رفتارها و موقعیتهای ناخوشایند هستند و نهتنها آنچه در مقابل فرزندتان به زبان میآورید، بلکه حالات چهره و رنگ رخسارتان هم در مواجهه بعدی فرزندتان با این مشکلات تاثیرگذار خواهد بود.
برای دفاع از فرزندتان، او را کنار نزنید و مثل یک نگهبان، یکتنه به جنگ مادران و کودکان دیگر نروید. فرزند شما نه به سکوت در برابر این مشکلات نیاز دارد و نه مقابله به مثل گرهای از مشکلش باز میکند. پس تنها برای تفهیم اینکه تا کجا حق با اوست و از کجا باید در برابر خواستههای غیر منطقی دیگران بایستد، تلاش کنید. میدانیم طاقت آزردگیاش را ندارید اما قرار نیست برای محافظت از او همیشه آماده جنگیدن با دیگران باشید. اگر هنوز نمیدانید برای محافظت از فرزندتان چه راهی را باید انتخاب کنید، ستون سمت چپ را بخوانید.
وقت تغییر است
نه بادیگارد فرزندتان باشید و نه اجازه دهید رقابت شما با بچههای دیگر به ارتباط فرزندتان با آنها صدمه بزند. اگر دعواهای کودکانه در مهد و مدرسه شما را نگران میکند، بهتر است به نکات زیر توجه کنید.
دخالت نکنید
تا میتوانید در دعواهای بین دو کودک مداخله نکنید. اگر هر کدام از آنها برای طرح گله و شکایت پیشتان آمدند، حتما با دقت و توجه به حرفهایشان گوش کنید. با کودک آزرده همدردی کنید؛ مثلا بگویید درک میکنید که او از شکستن اسباببازیاش چقدر ناراحت است ولی در نهایت بگویید مشکل آن دو به شما مربوط نمیشود و خودشان باید مشکلاتشان را با هم حل کنند.
خروس جنگی نسازید
تصور میکنید اگر به فرزندتان آموزش رزم دهید و از او بخواهید بعد از خوردن هر سیلی یک سیلی بزند، بازی را بردهاید؟ در اشتباهید! شما با آموزش خشونت بدترین شیوه حل مسئله را به فرزندتان یاد میدهید. به جای رفتن از چنین راهی به فرزندتان یاد دهید که نهتنها کتک زدن دوستانش درست نیست بلکه اشتباه و خطرناک هم هست.
همیشه فرزند شما قویترین کودک جمع نیست
اگر به او یاد دهید که در واکنش به حمله کودکان دیگر با آنها دست به یقه شود، احتمال اینکه کتک مفصلی بخورد و وضعیتش بدتر از قبل شود کم نخواهد بود. پس به او توضیح دهید ابتدا به کودک مهاجم بگوید: «تو حق نداری به من توهین کنی!» یا اینکه بگوید: «اجازه نداری به من دست بزنی!» و بعد یکی از بزرگترها را خبر کند.
اگر لازم شد دفاع کنید
گفتیم که دلیلی برای ورود شما به این بازی وجود ندارد اما اگر ماجرا از کنترل خارج شد، میتوانید جلو بروید و با کودک خطاکار شخصا صحبت کنید. فرزند شما باید بداند وظیفه حل مشکلاتش را برعهده دارد اما همیشه کسانی هستند که در لحظههای سخت از او حمایت میکنند.
رقابت را کنار بگذارید
آخرین و مهمترین نکته این است: «وارد رقابت با کودکان و مادران دیگر نشوید!» گاهی بچهها تنها مشغول کری خواندن کودکانه و نشان دادن رفتارهایی که اقتضای سنشان است، هستند. تصور نکنید اگر کودکی به زور مداد فرزند شما را گرفت، فورا باید با خشم به طرفش بروید و از حق فرزندتان دفاع کنید. اجازه دهید تا جایی که آسیبی جسم و روان فرزندتان را تهدید نمیکند، خودش برای حل مشکلات و سازگاری با دیگران پیشقدم شود.
منبع:
دنیای زنان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼