زن و شوهر دعوا کنند، بچهها افسرده شوند!
اعتماد به نفس پایین، اضطراب و افسردگی تنها گوشهای از مشکلات کودکانی هستند که در خانوادههایی بزرگ میشوند که پدر و مادرشان در ارتباط باهمدیگر مشکلات زیادی داشته اند. والدینی که با همدیگر مدام در جنگ و دعوا هستند، سایه سنگین و سیاهی را بر سلامت عاطفی و روانی کودکانشان میاندازند. زخمهای عاطفی ایجاد شده در دوران کودکی میتوانند تا بزرگسالی باقی بمانند و بر روابط، تصمیم گیری و سلامت روان بچهها تاثیر بگذارند.
اعتماد به نفس پایین، اضطراب و افسردگی تنها گوشهای از مشکلات کودکانی هستند که در خانوادههایی بزرگ میشوند که پدر و مادرشان در ارتباط باهمدیگر مشکلات زیادی داشته اند. والدینی که با همدیگر مدام در جنگ و دعوا هستند، سایه سنگین و سیاهی را بر سلامت عاطفی و روانی کودکانشان میاندازند. زخمهای عاطفی ایجاد شده در دوران کودکی میتوانند تا بزرگسالی باقی بمانند و بر روابط، تصمیم گیری و سلامت روان بچهها تاثیر بگذارند.
اعتماد به نفس ندارند
کودکانی که زیر سایه فرزندپروری بد و نامناسب والدینشان قرار میگیرند، در اولین قدم، دچار مشکل در داشتن اعتماد به نفس میشوند. آنها فکر میکنند، سراسر کارهایشان اشتباه است و آنها هستند که موجب به وجود آمدن مشکلات و حتی دعواهای بین و پدر و مادر شده اند.
عزت نفس ندارند
آنها توانایی ایجاد روابط سالم، در محیط مدرسه و یا در میان گروه همسالان و دوستانشان را پیدا نمیکنند. چون عزت نفس در آنها یا خدشه خورده و یا نابود شده است.
عزت نفس، در سادهترین تعریف احساسی است که ما به خودمان داریم. اگر ما خودمان را دوست داشته باشیم، دارای عزت/حرمت نفس هستیم و میتوانیم دیگر را هم دوست داشته باشیم، درحالیکه وقتی خودمان را دوست نداریم و مهمتر از همه اینکه خودمان را دوست نداشتنی میدانیم؛ توانایی دوست داشتن دیگری را هم از دست میدهیم.
بچههایی که عزت نفس ندارند برای بدست آوردن محبت دیگران هر کاری میکنند، آنها مدام در تلاش هستند تا دیگران را راضی کنند، چون احساس خوبی به خودشان ندارند.
آنها در محیطی بزرگ شدهاند که کسی حس ارزشمند بودن را به آنها منتقل نکرده است.
پرخاشگر و نافرمان میشوند
پرخاشگری، نافرمانی و بزهکاری تنها چند نمونه از رفتارهای مشکل آفرینی است که کودکانی که فرزندپروری ضعیفی دارند ممکن است از خود بروز دهند. مشکلات حقوقی و همچنین مشکلات اجتماعی و تحصیلی هم میتواند ریشه در کودکی یک فرد داشته باشد. کودکی که مدام در تنش گذشته است، کودک شاهد خشونت کلامی و فیزیکی بوده است.
ضعیف تحصیلی دارند
فرزندپروری بد میتواند بر عملکرد تحصیلی کودکان تأثیر بگذارد. بازگردیم به مواردی که در ابتدای مطلب به آنها اشاره کردیم، یعنی اعتماد به نفس و نداشتن حرمت نفس.
کودکان با عزت نفس پایین برای تمرکز و یادگیری موثر مشکل دارند و در نتیجه نمرات ضعیف میگیرند و پیشرفت تحصیلی کمی هم دارند.
ناتوان در ایجاد روابط سالم هستند
کودکانی که در زیر فشار و استرس بزرگ شدهاند و به جای دیدن محبت و چشیدن محبت، با خشونت روبرو شده اند، توانایی ایجاد روابط سالم را ندارند. آنها یا در قالب کسی میروند که در ادامه زندگی از دیگران آسیب و آزار میبیند و یا در لباس کسی که به دیگران ضربه میزند.
میل به مصرف مواد دارند
افراد جوانی که کودکی سختی داشتند، بیشتر احتمال دارد درگیر سوء مصرف مواد شوند، زیرا از مواد مخدر یا الکل به عنوان مکانیزم مقابله با مشکلات عاطفی یا رفتاری خود استفاده میکنند.
مشکلات جسمانی بیشتر دارند
با توجه به اینکه آنها ممکن است تغذیه یا مراقبتهای پزشکی مناسبی دریافت نکرده باشند، سلامت آنها با مخاطرات بیشتری روبروست. حتی به نوعی در آنها با شدت و ضعف کم، احساس خود ویرانگری هم وجود دارد.
مسایل روانی عمیقتری دارند
کودکان توانایی کمتری در کنترل و بروز احساساتشان دارند؛ آنها در مواقع سخت، ترس بیشتری را تجربه میکنند و برای همین دچار نوسانات خلقی، افسردگی، اضطراب و… میشوند. این آسیبها در وجود کودکان ماندگار میشود و با قد کشیدن و بزرگ شدن آنها، قد میکشد و بزرگ میشود.
اگر فرزند شما در چنین محیطی است و یا بوده است، تنها راه حل ممکن، مراجعه به یک روانشناس کودک مناسب است. اجازه دهید هرچه زودتر زخمهای عمیقی که برداشته و شما از دیدنشان ناتوان هستید، بهبود پیدا کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼