طرفداران زایمان سزارین، این محبوبیت برای چیست؟
زایمان سزارین به طور اعجاب آوری در ایران طرفدار دارد و این مسئله باعث تعجب همه پزشکان میباشد چرا که سزارین چند برابر زایمان طبیعی عوارض دارد و...
اسمش که می آید، تنش می لرزد، انگاری جانوری درنده است یا یک بیماری صعب العلاج. نه می خواهد چیزی درباره آن بشنود، نه چیزی بیشتر از آنچه می داند، بداند. فقط منتظر است ۹ ماهش تمام شود و برود زیر تیغ جراحی و خلاص.«شهلا» پنج ماهه باردار است، گوشش به هیچ کدام از خبرهایی که می گویند متوسط آمار سزارین در ایران ۴۵ درصد و در دنیا ۱۵ تا ۲۰ درصد یا زمانی که اعلام می کنند، ایران حالا رتبه اول سزارین دنیا را به نام خود کرده، بدهکار نیست.او چهار ماه دیگر می رود تا شش لایه از شکمش را پاره کنند و بچه اش را بیرون بکشند، همین که درد زایمان را تحمل نمی کند، برایش کافی است. درست شبیه به میلیون ها مادر باردار دیگری که هر ریسکی را به جان می خرند تا مبادا برای چند ساعت درد زایمان طبیعی را تجربه کنند.«شهلا» از درد زایمان می ترسد: «قبل از آن که باردار شوم همیشه در فکرم بود که اگر روزی بخواهم فرزندی داشته باشم، حتما او را به روش سزارین به دنیا می آورم. حتی از شنیدن اسم زایمان طبیعی هم می ترسن.»
حالا پنج سالی از ازدواجش می گذرد، از همان موقع که وارد مطب پزشک متخصص زنان و زایمان شد، دست پیش را گرفته و قبل از پیشنهاد پزشک، خودش خواسته تا سزارین شود: «اصلا نمی توانم تصور کنم چطور زنی می تواند آن همه درد را تحمل کند، این راحت تر است که با یک دارو بیهوش شود و وقتی چشمش را باز کرد، فرزندش را بغل کند!» برای او سزارین همین یک ساعت اتاق جراحی است و نه بیشتر.برای «سمیه» اما داستان متفاوت است. زن ۳۵ ساله ای که دوازدهم اردیبهشت ماه امسال، اولین فرزندش را به دنیا آورد؛ «مانی». تا یک هفته قبل از زایمان، قرارش بر زایمان طبیعی بود، اما یک روز سر از بیمارستان درآورد و به طور اتفاقی اتاق زایمان طبیعی را دید، حالا توصیفش از آنجا یک واژه است: «قتلگاه»، همین هم شد تا دیگر زیر بار زایمان طبیعی نرود و در نهایت در یکی از بیمارستان های خصوصی تهران، پسرش را با سزارین به دنیا آورد.او می گوید: «من آمادگی زایمان طبیعی را نداشتم، به خصوص وقتی اتاق زایمان را دیدم خیلی ترسیدم. به همین خاطر سزارین شدم.» این تنها دلیل سمیه نبود. او از عوارض بعد از زایمان، تغییراتی که در اندام تناسلی مادر ایجاد می شود و چیزهایی که درباره کاهش میل جنسی پس از زایمان طبیعی شنیده بود، هم ترس داشت.«راضیه» اما، دیدگاهی متفاوت از شهلا و سمیه دارد، مادری ۳۲ ساله که تا یک ماه دیگر اولین فرزندش که دختر است، متولد می شود: «قرار است اسمش را بگذاریم آیه.» این را با لبخندی بر صورت ورم کرده اش می گوید. او برای زایمان طبیعی مصم است.می پرسم: «چرا؟»می گوید: «اول اصلا به زایمان طبیعی فکر نمی کردم، چون پزشک خانوادگی ما، اصلا اعتقادی به زایمان طبیعی نداشت، هر کس که پیشش می رفت، همان اول آب پاکی را روی دستش می ریخت؛ «فقط سزارین!». به اطرافیانم هم جرات نمی کردم بگویم می خواهم طبیعی زایمان کنم، همه سزارین شده بودند.او ادامه حرف هایش را می گیرد: «اواسط بارداری بودم که یکی از آشنایان به من متخصص زایمان فیزیولوژیک و زایمان در آب را معرفی کرد، او ماما بود، یک جلسه مشاوره رفتم به من گفت همه زنان می توانند طبعیی زایمان کنند، مگر اینکه زایمان طبعیی برای مادر خطرناک باشد، همین هم شد تا نظرم عوض شود.»
«راضیه» از همان روز، کلاس های مشاوره و ورزش در آب را شروع کرد، حالا او منتظر است تا چهل هفته اش تمام شود تا اولین فرزندش را در آب به دنیا بیاورد: «به من گفتند این روش زایمان، درد کمتری دارد، فکر نمی کنم دردش غرقابل تحمل باشد، البته همسرم هم در زمان زایمان حاضر می شود که این خودش استرس مرا کمتر می کند.»
او روش مدیریت درد را در آخرین هفته بارداری آموزش می بیند؛ قرار است برایشان کلاسی گذاشته شود: «هنوز اتاق زایمان را ندیدم اما قرار است با تعدادی از مادران تور زایمان برویم و اتاق زایمان چند بیمارستان را ببینیم.»این مادر جوان می گوید که: «برای اطرافیانم عجیب است که تصمیم گرفته ام طبیعی زایمان کنم، حتی نزدیکانم می گویند پشیمان می شوی. بیشتر آنها از درد زایمان می ترسند، دلیل آن هم ناآشنا بودن با این روش زایمان است.» «فاطمه» یک مرحله از راضیه جلوتر است، او سه سال پیش، دخترش را طبیعی به دنیا آورد: «از همان اول که باردار شدم می خواستم طبیعی زایمان کنم، به نظرم همه چیز از نوع طبیعیش خوب است، چرا باید بروم زیر تیغ جراحی و شش هفت لایه از شکمم پاره شود؟»این مادر 32 ساله در ادامه می گوید: «من زیاد مطالعه داشتم و درباره عوارض زایمان سزارین روی نوزاد زیاد خواندم، از طرف دیگر خودم هم از جراحی و بیهوشی می ترسیدم به همین خاطر زایمان طبیعی را انتخاب کردم. برای این کار هم مجبور شدم پزشکم را عوض کنم، چون مطمئن نبودم پزشکم زایمان طبیعی را تجویز کند. پیش پزشکی رفتم که می دانستم فقط طبیعی زایمان انجام می دهد.» همین هم شد تا در آخر، «فاطمه»، پس از تحمل سه ساعت درد، فرزندش را در آغوش گرفت: «واقعا دردش زیاد بود، من مرگ را به چشم خودم دیدم، اما باز هم در همان لحظات حاضر نبودم بروم اتاق عمل. اگر یک بار دیگر هم باردار شوم، باز هم طبیعی زایمان می کنم.
حالا پنج سالی از ازدواجش می گذرد، از همان موقع که وارد مطب پزشک متخصص زنان و زایمان شد، دست پیش را گرفته و قبل از پیشنهاد پزشک، خودش خواسته تا سزارین شود: «اصلا نمی توانم تصور کنم چطور زنی می تواند آن همه درد را تحمل کند، این راحت تر است که با یک دارو بیهوش شود و وقتی چشمش را باز کرد، فرزندش را بغل کند!» برای او سزارین همین یک ساعت اتاق جراحی است و نه بیشتر.برای «سمیه» اما داستان متفاوت است. زن ۳۵ ساله ای که دوازدهم اردیبهشت ماه امسال، اولین فرزندش را به دنیا آورد؛ «مانی». تا یک هفته قبل از زایمان، قرارش بر زایمان طبیعی بود، اما یک روز سر از بیمارستان درآورد و به طور اتفاقی اتاق زایمان طبیعی را دید، حالا توصیفش از آنجا یک واژه است: «قتلگاه»، همین هم شد تا دیگر زیر بار زایمان طبیعی نرود و در نهایت در یکی از بیمارستان های خصوصی تهران، پسرش را با سزارین به دنیا آورد.او می گوید: «من آمادگی زایمان طبیعی را نداشتم، به خصوص وقتی اتاق زایمان را دیدم خیلی ترسیدم. به همین خاطر سزارین شدم.» این تنها دلیل سمیه نبود. او از عوارض بعد از زایمان، تغییراتی که در اندام تناسلی مادر ایجاد می شود و چیزهایی که درباره کاهش میل جنسی پس از زایمان طبیعی شنیده بود، هم ترس داشت.«راضیه» اما، دیدگاهی متفاوت از شهلا و سمیه دارد، مادری ۳۲ ساله که تا یک ماه دیگر اولین فرزندش که دختر است، متولد می شود: «قرار است اسمش را بگذاریم آیه.» این را با لبخندی بر صورت ورم کرده اش می گوید. او برای زایمان طبیعی مصم است.می پرسم: «چرا؟»می گوید: «اول اصلا به زایمان طبیعی فکر نمی کردم، چون پزشک خانوادگی ما، اصلا اعتقادی به زایمان طبیعی نداشت، هر کس که پیشش می رفت، همان اول آب پاکی را روی دستش می ریخت؛ «فقط سزارین!». به اطرافیانم هم جرات نمی کردم بگویم می خواهم طبیعی زایمان کنم، همه سزارین شده بودند.او ادامه حرف هایش را می گیرد: «اواسط بارداری بودم که یکی از آشنایان به من متخصص زایمان فیزیولوژیک و زایمان در آب را معرفی کرد، او ماما بود، یک جلسه مشاوره رفتم به من گفت همه زنان می توانند طبعیی زایمان کنند، مگر اینکه زایمان طبعیی برای مادر خطرناک باشد، همین هم شد تا نظرم عوض شود.»
«راضیه» از همان روز، کلاس های مشاوره و ورزش در آب را شروع کرد، حالا او منتظر است تا چهل هفته اش تمام شود تا اولین فرزندش را در آب به دنیا بیاورد: «به من گفتند این روش زایمان، درد کمتری دارد، فکر نمی کنم دردش غرقابل تحمل باشد، البته همسرم هم در زمان زایمان حاضر می شود که این خودش استرس مرا کمتر می کند.»
او روش مدیریت درد را در آخرین هفته بارداری آموزش می بیند؛ قرار است برایشان کلاسی گذاشته شود: «هنوز اتاق زایمان را ندیدم اما قرار است با تعدادی از مادران تور زایمان برویم و اتاق زایمان چند بیمارستان را ببینیم.»این مادر جوان می گوید که: «برای اطرافیانم عجیب است که تصمیم گرفته ام طبیعی زایمان کنم، حتی نزدیکانم می گویند پشیمان می شوی. بیشتر آنها از درد زایمان می ترسند، دلیل آن هم ناآشنا بودن با این روش زایمان است.» «فاطمه» یک مرحله از راضیه جلوتر است، او سه سال پیش، دخترش را طبیعی به دنیا آورد: «از همان اول که باردار شدم می خواستم طبیعی زایمان کنم، به نظرم همه چیز از نوع طبیعیش خوب است، چرا باید بروم زیر تیغ جراحی و شش هفت لایه از شکمم پاره شود؟»این مادر 32 ساله در ادامه می گوید: «من زیاد مطالعه داشتم و درباره عوارض زایمان سزارین روی نوزاد زیاد خواندم، از طرف دیگر خودم هم از جراحی و بیهوشی می ترسیدم به همین خاطر زایمان طبیعی را انتخاب کردم. برای این کار هم مجبور شدم پزشکم را عوض کنم، چون مطمئن نبودم پزشکم زایمان طبیعی را تجویز کند. پیش پزشکی رفتم که می دانستم فقط طبیعی زایمان انجام می دهد.» همین هم شد تا در آخر، «فاطمه»، پس از تحمل سه ساعت درد، فرزندش را در آغوش گرفت: «واقعا دردش زیاد بود، من مرگ را به چشم خودم دیدم، اما باز هم در همان لحظات حاضر نبودم بروم اتاق عمل. اگر یک بار دیگر هم باردار شوم، باز هم طبیعی زایمان می کنم.
منبع:
دکتر سلام
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼