تغییرات روحی پس از زایمان، نقش مثبت پدر
زنانی که بتازگی مادر شده اند تغییرات مختلفی را در روزها و هفتههای اول پس از زایمان تجربه میکنند.
خواه برای اولین بار مادر شده باشید خواه برای چندمین بار، روزها و هفتههای پس از تولد فرزندتان به همان اندازه که میتواند شادیآفرین و هیجانانگیز باشد، میتواند توام با غم و غصه و افسردگی نیز باشد.
تغییرات روحی پس از زایمان
این تجربه میتواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاهمدت تا افسردگیهای عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده میشود. احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه میکنند. برای کسانی که بتازگی مادر شدن را تجربه کردهاند و کسانی که خود را دوست دارند، بسیار مهم است که علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی کنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشکی کمک بگیرند. با توجهات و حمایتهای ویژه و درمان مناسب، مادرانی که درجهای از افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند، میتوانند تبدیل به والدینی سالم و شاداب شوند.
افسردگی بعد از تولد کودک
در این نوع افسردگی ممکن است مادر در یک لحظه احساس شادمانی و در لحظه بعد احساس غم و غصه داشته باشد. او ممکن است احساس ناراحتی، خشم، غم یا خستگی را تجربه کند. این احساس معمولا فقط چند روز به طول میانجامد، اما ممکن است تا یک یا دو هفته نیز ادامه یابد.
مشاوره با پزشک
اگر احساس غم و اندوه پس از تولد فرزند بیش از یکی دو هفته طول کشید با پزشک خود مشورت کنید تا ببینید که آیا احساس شما ناشی از افسردگی عمیق پس از زایمان است یا خیر.برای برخی از زنان، احساس غم و ناراحتی و خستگی، عمیقتر شده و بیش از غم و اندوه معمول پس از زایمان طول میکشد. حدود 10 درصد مادران این نوع افسردگی عمیق را تجربه میکنند.
افسردگی عمیق پس از زایمان معمولا 2 تا 3 هفته پس از تولد کودک شروع میشود، اما میتواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفتههای اول یا ماههای ابتدایی پس از زایمان آغاز شود. کسی که افسردگی از این نوع را تجربه میکند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بیارزش بودن یا تنهایی میکند. او همچنین ممکن است در تمرکز کردن یا انجام کارهای روزمره دچار مشکل شود یا شاید اشتهای خود را از دست داده و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممکن است نسبت به کودک خود بیتفاوت باشد یا هیچ احساس وابستگی به او نکند، یا شاید نسبت به موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس کند که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. او شاید حس کند که تنها روزها را میگذراند بدون این که کوچکترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد.
افکار و احساسات اینچنینی، برای یک زن دردآور است خصوصا در این زمان که شخص باید سرشار از شادی باشد. بسیاری از زنان در این مواقع میلی به بازگو کردن احساسات خود برای دیگران ندارند. اما افسردگی پس از زایمان یک بیماری است که نیاز به توجه و درمان دارد.افسردگی پس از زایمان میتواند برای هر زنی پیش بیاید اما برخی زنان ممکن است آمادگی بیشتری جهت مبتلا شدن به این عارضه داشته باشند. زنانی که در زمانی از زندگی خود دچار افسردگی بودهاند یا بستگانی دارند که آنها دچار افسردگی بودهاند ممکن است از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به افسردگی پس از زایمان از خود نشان دهند. اگر احساس غم و اندوه و افسردگی شما قوی است، اگر بیشتر طول روز، برای چند روز، شما را درگیر کرده یا اگر بیش از یکی دو هفته طول کشیده با پزشک خود صحبت کنید.
مادری که احساس میکند طرد شده، زندگی ارزش زنده بودن را ندارد، یا به خودکشی فکر میکند باید هر چه سریعتر با پزشک صحبت کند. افسردگی پس از زایمان میتواند چند ماه یا حتی بیشتر طول بکشد. با مراقبتهای مناسب، شخص مبتلا میتواند به زندگی عادی خود برگردد. درمان میتواند شامل صحبت کردن با مشاور، مدیتیشن یا هر دو باشد. به علاوه، رژیم غذایی مناسب، ورزش، استراحت و حمایتهای اجتماعی میتوانند بسیار مفید باشند. برخی زنان یوگا را بسیار سودمند میدانند. برخی محققان پیشنهاد میکنند که بیان افکار و احساسات با تکنیکهای نوشتاری خاص میتواند به رهایی از افسردگی کمک کند.ممکن است برای بهبود، چندین هفته طول بکشد در حالی که برای برخی دیگر، بهبودی ناشی از درمان شاید سریعتر رخ دهد. از پزشک خود در مورد این که بهبودتان در چه مدت ظاهر میشود سوال کنید و راههای مراقبت از خود در این اثنا را جویا شوید.یک بیماری جدیتر و نادرتر که ممکن است پس از زایمان رخ دهد بیماری روانی بعد از زایمان است. این بیماری یک نفر از هر هزار زنی را که زایمان کردهاند درگیر میکند و در اولین ماه بعد از وضع حمل رخ میدهد. این بیماری با توهم، مثل شنیدن صداها یا دیدن چیزها یا احساس سوءظن شدید همراه است.در اثر این بیماری، مادر میتواند ایدههای غیرعقلانی نسبت به فرزند خود داشته باشد مثلا این که کودک در تصرف اوست یا او میتواند به خود یا کودکش صدمه وارد کند.
دلایل احساس افسردگی مادران
این امواج احساسی، یک تاثیر طبیعی از تغییر هورمونی ناشی از بارداری و زایمان تلقی میشود. سطح استروژن و پروژسترون که طی بارداری افزایش یافته بود به ناگاه پس از وضع حمل افت میکند و این مساله میتواند روی روحیات فرد تاثیر بگذارد. این هورمونهای زنانه در طول یک هفته یا بیشتر به سطحی که قبل از بارداری بودهاند بازخواهند گشت. همین که سطح هورمون به حالت متعادل خود بازمیگردد، غم و اندوه نیز به طور خود به خود و بدون نیاز به درمان پزشکی از بین میرود. استراحت کافی، تغذیه مناسب و حمایت شدن، از موارد مهم جهت مقابله با این حالت است ، چرا که خستگی و کمبود خواب یا اضطراب میتواند احساس غم و ناراحتی را شدت ببخشد.
برای کنار آمدن با احساس غم ناشی از تولد فرزند، مادران باید سعی کنند کمک دیگران را در روزها و هفتههای اول پس از وضع حمل پذیرا باشند و به خانواده و دوستان اجازه دهند که در کارهایی مثل خرید، انجام کارهای منزل یا بچهداری به آنها کمک کنند. بهتر است در زمانهایی از روز، شخص دیگری غذایی برای مادر تهیه یا از کودک مراقبت کند تا مادر بتواند اندکی بخوابد یا دوش بگیرد. به عنوان یک مادر باید به اندازه کافی استراحت کنید و غذاهای مغذی میل کنید. صحبت کردن با افرادی که به شما نزدیکند یا با کسانی که آنها هم بتازگی مادر شدهاند، میتواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری کند که تنها نیستید. اگر احساس میکنید که به گریه کردن نیاز دارید نباید جلوی اشکهای خود را بگیرید، اما سعی نکنید روی افکار ناراحتکننده تمرکز کنید. اجازه دهید که این احساس گذرا، دوره خود را طی کند و سپری شود.
درک تغییرات پس از تولد فرزند
زنانی که بتازگی مادر شدهاند تغییرات مختلفی را در روزها و هفتههای اول پس از زایمان تجربه میکنند. علاوه بر افت ناگهانی استروژن و پروژسترون (که روی حالات روحی اثر میگذارد) تغییرات فیزیکی و روحی و خانوادگی عظیمی نیز برایشان رخ میدهد که میتواند روی چگونگی احساسات یک مادر اثر بگذارد.
تغییرات روحی و شخصی
نقش یک زن و مسؤلیتهای او ممکن است پس از مادر شدن اندکی تغییر کند. زمانی برای تطابق با شرایط جدید لازم است حتی اگر فرد فکر کند که برای این تغییرات به اندازه کافی آماده است. برخی زنان ممکن است احساس نگرانی، ترس یا تنهایی کنند. برخی زنان با اضطرابهای اضافهای ناشی از سخت شدن شرایط یا کمبود حمایت از جانب اطرافیان روبرو میشوند. تحمل یک ارتباط بد با همسر، شرایط مالی نامناسب، یا برخی اتفاقات بزرگ در زندگی مثل از دست دادن شغل یا تغییر آن میتواند باعث اضطراب مضاعف شود. استرسهای مربوط به بارداری مثل عوارض بارداری یا درد زایمان میتواند باعث افزایش احساس تنها بودن و تهی شدن یک زن شود. برخی اوقات (اما نه همیشه) این استرسها میتواند موجب ایجاد زمینه لازم برای افسردگی شود.
تغییرات فیزیکی بعد از بارداری
بارداری تغییرات فیزیکی زیادی را با خود به همراه دارد و درد زایمان و وضع حمل از نظر جسمی بسیار سخت و چالش برانگیز است. برای بازگشت بدن به وضع اول، زمان لازم است و یک مادر ممکن است احساس خستگی کرده و پس از زایمان احساس ناراحتی کند.
تغییرات در زندگی روزمره و مسؤلیتها
یک نوزاد نیاز خاصی به توجه، انرژی و زمان مادر دارد. برای کسانی که برای اولین بار مادر شدهاند، چیزهای خیلی زیادی برای آموختن در خصوص مواجهه با نیازهای اولیه کودک وجود دارد. آنها باید در خصوص خواب، تغذیه، حمام کردن و آرام کردن طفل چیزهای زیادی بیاموزند. خوابیدن و بیدار شدن کودک و برنامه غذایی او میتواند استراحت یک مادر را دچار اختلال کرده و او حتما برای رویارویی با این مسؤلیتها و استرسها به کمک نیازمند است. بدون یک خواب شبانه خوب، حتما کوچکترین چیزها میتوانند خستهکننده باشند. اگر از نظر روحی دچار افسردگی شدهاید، با پزشک خود مشورت کنید. این زمان، زمانی است که باید از یک شخص دیگر هم کمک بگیرید. این فرد میتواند والدین، دوستان یا یکی از اعضای خانواده باشد. در این میان،همسر مهمترین نقش را میتواند ایفا کند.
علاوه بر درمان افسردگی پس از زایمان توسط پزشک، کارهای کوچکی را هم میتوانید انجام دهید که شرایط را برایتان آسانتر کند، زمانی را به خود اختصاص دهید. با کمک گرفتن از یک فرد دیگر، میتوانید نگهداری از فرزندتان را برای چند ساعتی به او بسپارید و خود به استراحت و کارهای شخصی بپردازید.
تصور آینده خوش
افسردگی پس از زایمان هم مثل انواع دیگر افسردگی، باعث ایجاد ابری از احساسات و افکار منفی در اطراف فرد ،در مورد دیدگاه او نسبت به خود، اطرافیان و شرایط و آیندهاش میشود. به خاطر این افسردگی، زن ممکن است خود را تنها و بیثمر فرض کند. ممکن است شرایط را ناامیدکننده و خستگیآور تصور کند و همه چیزهای اطراف برایش غیرجذاب و ناامیدکننده و بیمعنی باشد. بدانید که اینها قسمتی از افسردگی است. با درمان مناسب و حمایت بجا میتوان این ابر ناامیدی را از بین برد. میتوان به او کمک کرد تا دوباره شادی و نشاط و امید خود را به دست آورد.
کمک به افرادی که دچار افسردگی بعد از زایمان هستند
اگر متوجه شدید که همسرتان یا شخص دیگری که او را میشناسید دچار این مشکل شده، باید او را تشویق به مشورت با پزشک کنید. گاهی اوقات یک زن ممکن است نسبت به دریافت کمک در این شرایط بیمیل باشد یا شاید متوجه مشکلات روحی خود نباشد. سعی کنید به شخصی که دچار افسردگی پس از زایمان شده، اطلاعاتی راجع به این بیماری بدهید و کتابهایی در این خصوص به او معرفی کنید. به او پیشنهاد صحبت کردن و مشاوره بدهید.
نقش پدر در بهبودی افسردگی مادران
شوهران در این میان نقش مهمی در بهبود همسر بازی میکنند، به عنوان شوهر سعی کنید توجه، عشق و علاقه خود را به او ابراز کنید و کاری کنید که او احساس کند از سوی شما حمایت میشود.
با رعایت نکات زیر میتوانید به او کمک کنید:
توجه کنید که او در طول روز چه کارهایی انجام میدهد.
وقتی او میخواهد صحبت کند به او گوش بدهید.
با او به پیادهروی بروید.
برای او غذای مقوی تهیه کنید.
زمانی را به مراقبت از کودک اختصاص دهید تا او بتواند استراحت کند.
صبور و مهربان باشید و او را باور کنید.
تغییرات روحی پس از زایمان
این تجربه میتواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاهمدت تا افسردگیهای عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده میشود. احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه میکنند. برای کسانی که بتازگی مادر شدن را تجربه کردهاند و کسانی که خود را دوست دارند، بسیار مهم است که علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی کنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشکی کمک بگیرند. با توجهات و حمایتهای ویژه و درمان مناسب، مادرانی که درجهای از افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند، میتوانند تبدیل به والدینی سالم و شاداب شوند.
افسردگی بعد از تولد کودک
در این نوع افسردگی ممکن است مادر در یک لحظه احساس شادمانی و در لحظه بعد احساس غم و غصه داشته باشد. او ممکن است احساس ناراحتی، خشم، غم یا خستگی را تجربه کند. این احساس معمولا فقط چند روز به طول میانجامد، اما ممکن است تا یک یا دو هفته نیز ادامه یابد.
مشاوره با پزشک
اگر احساس غم و اندوه پس از تولد فرزند بیش از یکی دو هفته طول کشید با پزشک خود مشورت کنید تا ببینید که آیا احساس شما ناشی از افسردگی عمیق پس از زایمان است یا خیر.برای برخی از زنان، احساس غم و ناراحتی و خستگی، عمیقتر شده و بیش از غم و اندوه معمول پس از زایمان طول میکشد. حدود 10 درصد مادران این نوع افسردگی عمیق را تجربه میکنند.
افسردگی عمیق پس از زایمان معمولا 2 تا 3 هفته پس از تولد کودک شروع میشود، اما میتواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفتههای اول یا ماههای ابتدایی پس از زایمان آغاز شود. کسی که افسردگی از این نوع را تجربه میکند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بیارزش بودن یا تنهایی میکند. او همچنین ممکن است در تمرکز کردن یا انجام کارهای روزمره دچار مشکل شود یا شاید اشتهای خود را از دست داده و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممکن است نسبت به کودک خود بیتفاوت باشد یا هیچ احساس وابستگی به او نکند، یا شاید نسبت به موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس کند که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. او شاید حس کند که تنها روزها را میگذراند بدون این که کوچکترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد.
افکار و احساسات اینچنینی، برای یک زن دردآور است خصوصا در این زمان که شخص باید سرشار از شادی باشد. بسیاری از زنان در این مواقع میلی به بازگو کردن احساسات خود برای دیگران ندارند. اما افسردگی پس از زایمان یک بیماری است که نیاز به توجه و درمان دارد.افسردگی پس از زایمان میتواند برای هر زنی پیش بیاید اما برخی زنان ممکن است آمادگی بیشتری جهت مبتلا شدن به این عارضه داشته باشند. زنانی که در زمانی از زندگی خود دچار افسردگی بودهاند یا بستگانی دارند که آنها دچار افسردگی بودهاند ممکن است از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به افسردگی پس از زایمان از خود نشان دهند. اگر احساس غم و اندوه و افسردگی شما قوی است، اگر بیشتر طول روز، برای چند روز، شما را درگیر کرده یا اگر بیش از یکی دو هفته طول کشیده با پزشک خود صحبت کنید.
مادری که احساس میکند طرد شده، زندگی ارزش زنده بودن را ندارد، یا به خودکشی فکر میکند باید هر چه سریعتر با پزشک صحبت کند. افسردگی پس از زایمان میتواند چند ماه یا حتی بیشتر طول بکشد. با مراقبتهای مناسب، شخص مبتلا میتواند به زندگی عادی خود برگردد. درمان میتواند شامل صحبت کردن با مشاور، مدیتیشن یا هر دو باشد. به علاوه، رژیم غذایی مناسب، ورزش، استراحت و حمایتهای اجتماعی میتوانند بسیار مفید باشند. برخی زنان یوگا را بسیار سودمند میدانند. برخی محققان پیشنهاد میکنند که بیان افکار و احساسات با تکنیکهای نوشتاری خاص میتواند به رهایی از افسردگی کمک کند.ممکن است برای بهبود، چندین هفته طول بکشد در حالی که برای برخی دیگر، بهبودی ناشی از درمان شاید سریعتر رخ دهد. از پزشک خود در مورد این که بهبودتان در چه مدت ظاهر میشود سوال کنید و راههای مراقبت از خود در این اثنا را جویا شوید.یک بیماری جدیتر و نادرتر که ممکن است پس از زایمان رخ دهد بیماری روانی بعد از زایمان است. این بیماری یک نفر از هر هزار زنی را که زایمان کردهاند درگیر میکند و در اولین ماه بعد از وضع حمل رخ میدهد. این بیماری با توهم، مثل شنیدن صداها یا دیدن چیزها یا احساس سوءظن شدید همراه است.در اثر این بیماری، مادر میتواند ایدههای غیرعقلانی نسبت به فرزند خود داشته باشد مثلا این که کودک در تصرف اوست یا او میتواند به خود یا کودکش صدمه وارد کند.
دلایل احساس افسردگی مادران
این امواج احساسی، یک تاثیر طبیعی از تغییر هورمونی ناشی از بارداری و زایمان تلقی میشود. سطح استروژن و پروژسترون که طی بارداری افزایش یافته بود به ناگاه پس از وضع حمل افت میکند و این مساله میتواند روی روحیات فرد تاثیر بگذارد. این هورمونهای زنانه در طول یک هفته یا بیشتر به سطحی که قبل از بارداری بودهاند بازخواهند گشت. همین که سطح هورمون به حالت متعادل خود بازمیگردد، غم و اندوه نیز به طور خود به خود و بدون نیاز به درمان پزشکی از بین میرود. استراحت کافی، تغذیه مناسب و حمایت شدن، از موارد مهم جهت مقابله با این حالت است ، چرا که خستگی و کمبود خواب یا اضطراب میتواند احساس غم و ناراحتی را شدت ببخشد.
برای کنار آمدن با احساس غم ناشی از تولد فرزند، مادران باید سعی کنند کمک دیگران را در روزها و هفتههای اول پس از وضع حمل پذیرا باشند و به خانواده و دوستان اجازه دهند که در کارهایی مثل خرید، انجام کارهای منزل یا بچهداری به آنها کمک کنند. بهتر است در زمانهایی از روز، شخص دیگری غذایی برای مادر تهیه یا از کودک مراقبت کند تا مادر بتواند اندکی بخوابد یا دوش بگیرد. به عنوان یک مادر باید به اندازه کافی استراحت کنید و غذاهای مغذی میل کنید. صحبت کردن با افرادی که به شما نزدیکند یا با کسانی که آنها هم بتازگی مادر شدهاند، میتواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری کند که تنها نیستید. اگر احساس میکنید که به گریه کردن نیاز دارید نباید جلوی اشکهای خود را بگیرید، اما سعی نکنید روی افکار ناراحتکننده تمرکز کنید. اجازه دهید که این احساس گذرا، دوره خود را طی کند و سپری شود.
درک تغییرات پس از تولد فرزند
زنانی که بتازگی مادر شدهاند تغییرات مختلفی را در روزها و هفتههای اول پس از زایمان تجربه میکنند. علاوه بر افت ناگهانی استروژن و پروژسترون (که روی حالات روحی اثر میگذارد) تغییرات فیزیکی و روحی و خانوادگی عظیمی نیز برایشان رخ میدهد که میتواند روی چگونگی احساسات یک مادر اثر بگذارد.
تغییرات روحی و شخصی
نقش یک زن و مسؤلیتهای او ممکن است پس از مادر شدن اندکی تغییر کند. زمانی برای تطابق با شرایط جدید لازم است حتی اگر فرد فکر کند که برای این تغییرات به اندازه کافی آماده است. برخی زنان ممکن است احساس نگرانی، ترس یا تنهایی کنند. برخی زنان با اضطرابهای اضافهای ناشی از سخت شدن شرایط یا کمبود حمایت از جانب اطرافیان روبرو میشوند. تحمل یک ارتباط بد با همسر، شرایط مالی نامناسب، یا برخی اتفاقات بزرگ در زندگی مثل از دست دادن شغل یا تغییر آن میتواند باعث اضطراب مضاعف شود. استرسهای مربوط به بارداری مثل عوارض بارداری یا درد زایمان میتواند باعث افزایش احساس تنها بودن و تهی شدن یک زن شود. برخی اوقات (اما نه همیشه) این استرسها میتواند موجب ایجاد زمینه لازم برای افسردگی شود.
تغییرات فیزیکی بعد از بارداری
بارداری تغییرات فیزیکی زیادی را با خود به همراه دارد و درد زایمان و وضع حمل از نظر جسمی بسیار سخت و چالش برانگیز است. برای بازگشت بدن به وضع اول، زمان لازم است و یک مادر ممکن است احساس خستگی کرده و پس از زایمان احساس ناراحتی کند.
تغییرات در زندگی روزمره و مسؤلیتها
یک نوزاد نیاز خاصی به توجه، انرژی و زمان مادر دارد. برای کسانی که برای اولین بار مادر شدهاند، چیزهای خیلی زیادی برای آموختن در خصوص مواجهه با نیازهای اولیه کودک وجود دارد. آنها باید در خصوص خواب، تغذیه، حمام کردن و آرام کردن طفل چیزهای زیادی بیاموزند. خوابیدن و بیدار شدن کودک و برنامه غذایی او میتواند استراحت یک مادر را دچار اختلال کرده و او حتما برای رویارویی با این مسؤلیتها و استرسها به کمک نیازمند است. بدون یک خواب شبانه خوب، حتما کوچکترین چیزها میتوانند خستهکننده باشند. اگر از نظر روحی دچار افسردگی شدهاید، با پزشک خود مشورت کنید. این زمان، زمانی است که باید از یک شخص دیگر هم کمک بگیرید. این فرد میتواند والدین، دوستان یا یکی از اعضای خانواده باشد. در این میان،همسر مهمترین نقش را میتواند ایفا کند.
علاوه بر درمان افسردگی پس از زایمان توسط پزشک، کارهای کوچکی را هم میتوانید انجام دهید که شرایط را برایتان آسانتر کند، زمانی را به خود اختصاص دهید. با کمک گرفتن از یک فرد دیگر، میتوانید نگهداری از فرزندتان را برای چند ساعتی به او بسپارید و خود به استراحت و کارهای شخصی بپردازید.
تصور آینده خوش
افسردگی پس از زایمان هم مثل انواع دیگر افسردگی، باعث ایجاد ابری از احساسات و افکار منفی در اطراف فرد ،در مورد دیدگاه او نسبت به خود، اطرافیان و شرایط و آیندهاش میشود. به خاطر این افسردگی، زن ممکن است خود را تنها و بیثمر فرض کند. ممکن است شرایط را ناامیدکننده و خستگیآور تصور کند و همه چیزهای اطراف برایش غیرجذاب و ناامیدکننده و بیمعنی باشد. بدانید که اینها قسمتی از افسردگی است. با درمان مناسب و حمایت بجا میتوان این ابر ناامیدی را از بین برد. میتوان به او کمک کرد تا دوباره شادی و نشاط و امید خود را به دست آورد.
کمک به افرادی که دچار افسردگی بعد از زایمان هستند
اگر متوجه شدید که همسرتان یا شخص دیگری که او را میشناسید دچار این مشکل شده، باید او را تشویق به مشورت با پزشک کنید. گاهی اوقات یک زن ممکن است نسبت به دریافت کمک در این شرایط بیمیل باشد یا شاید متوجه مشکلات روحی خود نباشد. سعی کنید به شخصی که دچار افسردگی پس از زایمان شده، اطلاعاتی راجع به این بیماری بدهید و کتابهایی در این خصوص به او معرفی کنید. به او پیشنهاد صحبت کردن و مشاوره بدهید.
نقش پدر در بهبودی افسردگی مادران
شوهران در این میان نقش مهمی در بهبود همسر بازی میکنند، به عنوان شوهر سعی کنید توجه، عشق و علاقه خود را به او ابراز کنید و کاری کنید که او احساس کند از سوی شما حمایت میشود.
با رعایت نکات زیر میتوانید به او کمک کنید:
توجه کنید که او در طول روز چه کارهایی انجام میدهد.
وقتی او میخواهد صحبت کند به او گوش بدهید.
با او به پیادهروی بروید.
برای او غذای مقوی تهیه کنید.
زمانی را به مراقبت از کودک اختصاص دهید تا او بتواند استراحت کند.
صبور و مهربان باشید و او را باور کنید.
منبع:
وب سایت نوزادم
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼