به گزارش فیلم نت نیوز، تعدد شخصیت یکی از ویژگیهای جهان سریالسازی به حساب میآید که قصه را در طول و عرض پیش برده و فضای کافی برای خلق داستانهای فرعی را در اختیار نویسندگان فیلمنامه قرار میدهد. به ویژه سریالهایی که از فرمت مینی فراتر رفته و در بیش از ۱۰ قسمت روایت میشوند. ویژگی یاد شده، در سریالهای ایرانی نیز جزو ارکان اصلی کار بوده و گاه شدت بیشتری هم نسبت به نمونههای غیرایرانی دارد به همین دلیل هم قسمت اول سریالهای اینچنینی صرفا به معرفی تعداد زیادی از شخصیتهای اصلی و گاه مکمل و روابط میان آنها اختصاص پیدا کرده تا تماشاگر با فضای کلی کار آشنا شود. سریال «از یاد رفته» به کارگردانی برزو نیکنژاد از جمله این آثار است که به تازگی قسمت نخست آن از پلتفرم فیلمنت پخش شده است.
نیکنژاد پس از موفقیت سریال «مرداب» سراغ قالب همچنان جذاب و امتحان پسداده ملودرام رفته و قصه خود را براساس فیلمنامهای از نوید محمودی و مهدی اسدزاده روایت میکند؛ آن هم با یک شروع کوبنده که به اصطلاح سینماییها به خوبی چک اول را به تماشاگر زده و کنجکاوانه به دنبال خود میکشد؛ جایی که اسماعیل ادیبی پیش از انتقال به قبرستان به هوش آمده و از مرگ میگریزد. نویسندگان «از یاد رفته» در همان ۱۰ دقیقه نخست، شخصیتهای خاکستری خود آرش و بهزاد را به بهترین شکل معرفی کرده و خط و ربطشان با ادیبی بزرگ را روشن میکنند. داستانکی هم با محوریت این دو و هشتصد میلیارد پول شرکت ساختمانی که از طریق صرافی به هامبورگ حواله کردهاند، کلید خورده که به خوبی به تنه اصلی فیلمنامه میچسبد. مرگ دلخراش یکی از کارگران مجتمع ساختمانی، حادثه محرک قسمت اول به حساب میآید که نقش مهمی در تاباندن نور به لایههای پنهان بهزاد و شناخت بیشتر تماشاگر از او دارد، اما چیزی که در این قسمت از سریال روی آن مانور داده شده و بخش مهمی از زمان کار به آن اختصاص پیدا کرده، تلاش ادیبی برای پیدا کردن نوهاش پس از سالها بیخبری از طریق نوه دیگر خود پریسا است؛ از آن دسته ایدههای امتحان پس دادهای که میتواند ستون فیلمنامه یک سریال باشد. برخورد شهاب با پدربزرگ در سکانس پایانی هم نقطه پایان خوبی برای قسمت ذکر شده محسوب میشود که تماشاگر را منتظر دیدن قسمت دوم کار نگه میدارد.
از یاد رفته سریال جدید فیلم نت
شخصیتهای پرتعداد «از یاد رفته»، بیشتر تیپ-شخصیت به نظر میرسند که با پیشرفت کار قطعا شاهد تغییراتی در آنها میشویم. به ویژه اسماعیل ادیبی که سایهاش روی سر باقی شخصیتها گسترده شده و شخصیتی کلیدی به حساب میآید. آرش و بهزاد نیز با توجه به وجوه خاکستریشان، برگ برندههای تیم نویسندگان سریال و برزو نیکنژاد در مقام کارگردان به حساب میآیند. اولی شخصیتی پرنوسان نشات گرفته از اعتیاد به الکل داشته و به نوعی بازیچه دست بهزاد به حساب میآید. دومی شخصیت پیچیدهتری داشته و به نوعی آدم پشت پرده است که رابطه مخفیانهای هم با حسابدار شرکت پدر همسرش دارد. شهاب هم به عنوان شخصیت کلیدی سریال، شخصیت شناسنامهدار و باهویتی است که بخش مهمی از گذشته اش از او دور نگه داشته شده و حال به دنبال کشف رازهای خانوادهاش است. شخصیتهای زن سریال در قسمت نخست تا حدودی در حاشیه قرار گرفته و جز پریسا الباقی نقش چندانی در شکلگیری قصه ندارند. هر چند که یک کاشت اطلاعات با محوریت همسر دوم ادیبی و دخترش میترا صورت گرفته که کم و بیش میتواند در بالا بردن منحنی تنش فیلمنامه موثر باشد.
برزو نیکنژاد در «از یاد رفته» سراغ قصهای آشنا رفته تا از دل آن ملودرامی پرکشش و جذاب بیرون بیاورد که قسمت نخست نیز نوید آن را میدهد. خوشریتم بودن را میتوان یکی از نقاط قوت کار نیکنژاد به حساب آورد که متکی بر دکوپاژی حساب شده است. در عین حال، به خوبی از عناصری همچون تدوین، فیلمبرداری موسیقی و طراحی صحنه بهره گرفته و بر جذابیتهای بصری «از یاد رفته» افزوده است. همچنین ریزه کاریهایی هم در برخی سکانسها به چشم میخورد که نمونه آن را میتوان در سکانس مرگ یکی از کارگرهای مجتمع در حال ساخت و اشارهای کوتاه به تابلویی با مضمون استفاده از کلاه ایمنی حین کار مشاهده کرد. نیکنژاد در انتخاب بازیگر برای این تعداد شخصیت اصلی و مکمل کار سختی پیش روی خود داشته که به نظر از عهده انجام آن برآمده است. به ویژه در رابطه با فرهاد اصلانی و حمیدرضا آذرنگ در نقشهای بهزاد و آرش که به خوبی با آن جفت و جور شدهاند. همین طور حسین محجوب که پس از مدتی طولانی بار دیگر جلوی دوربین رفته و در اندک سکانسهای قسمت نخست، حضورش را کاملا به رخ تماشاگر میکشد.
محمد جلیلوند