خشونت در رابطه زناشویی، علت بروز

رابطه زناشویی را می توان یکی از بخش های مهم ازدواج دانست و بی شک این نوع رابطه نقش بسیار مهمی در استحکام بنیان خانواده دارد، ولی با این حال زوج های زیادی بدون توجه عمیق به روابط زناشویی و بدون رابطه درست جنسی در کنار هم زندگی می کنند.
گاهی برخی درخواست های نامتعارف که از سوی یکی از طرفین رابطه زناشویی مطرح می شود می تواند این بخش حیاتی را تحت تاثیر قرار داده و علاقه و رغبت زوجین به رابطه را از بین برده و حتی در مراحل پیشرفته تر باعث آزار آنان شود؛ تحقیقات نشان داده است درصد زیادی از ازدواج هایی که متاثر از این نوع روابط جنسی نامتعارف می شوند به سردی و نهایتا طلاق گراییده و این شکست عاطفی زندگی فرد را برای همیشه تحت تاثیر خود قرار می دهد.
مطالعات میدانی در ارتباط با این انحرافات در کشور ما انجام نشده هرچند کمتر کسی است که از میزان تاثیر روابط جنسی بین زوجین در پایداری یک زندگی شاد و موفق آگاه نباشد؛ در دین مبین اسلام و همچنین فرهنگ‌ غنی ایرانی نیز برخلاف نگرش‌های متفاوتی که در نقاط مختلف جهان نسبت به آمیزش جنسی دیده می‌شود، حفظ کرامت و حرمت انسانی به بهترین نحوه ممکن مورد توجه قرار گرفته است اما این مهم نباید ما را از توجه به برخی انحرافات هرچند اندک، که متاسفانه به دلیل ناآگاهی دامنگیر برخی افراد جامعه شده است، غافل کند.
براساس داده های به دست آمده از مراجعین به مراکز مشاوره، آزار جنسی در کودکی یکی از علل گرایش به این روابط جنسی نا متعارف در بزرگسالی است به گونه ای که در افراد در معرض آزار جنسی، احتمال اینکه این افراد خود بخواهند دیگران را آزار دهند وجود دارد و در مواردی مشاهده شده است که مرد، زن را با اصرار به گونه ای از انحراف جنسی ـ که یک نوع خشونت جنسی محسوب می شود ـ مجبور کرده است.
علت دیگر بروز این انحرافات سخت گیری های غیراصولی والدین بر فرزندان است که این نقیصه موجب تلاش افراد برای مقابله با این عقده ها در دوره بزرگسالی و نمود این سخت گیری در دوره بزرگسالی در قالب سعی در داشتن روابط جنسی نامتعارف است.
دیدن فیلم های پورن و الگو برداری از آنها را می توان از دیگر علل بروز انحرافات جنسی بخصوص در روابط زناشویی دانست؛ مغز انسان دارای نورون های آیینه ای است و تحت تاثیر این نورون ها هرآنچه را که فرد می بیند، سعی بر تکرار آن را دارد البته در این خصوص هم می توانیم به نظریه های یادگیری مشاهده ای اشاره کنیم که در این نظریه ها ما شاهد این هستیم که هرآنچه را که فرد مشاهده می کند یاد می گیرد و عملی می کند.
اما در ارتباط با علل گرایش به انواع انحرافات جنسی می توانیم به این مساله اشاره کنیم که بعضی از افراد به غلط، داشتن این نوع تفکرات را نشان روشنفکری می دانند و تصور می کنند از این طریق با دنیای سنتی خداحافظی می کنند!
همچنین هیجان خواهی بالا و ایجاد تنوع، افراد مبتلا به این انحرافات را به سمتی سوق می دهد که نیاز خود را به شیوه غلط ارضا کنند.
کمرنگ شدن ارزش های فرد یا نداشتن چارچوب های تربیتی مناسب باعث می شود فرد مثل بیدی که با هر بادی به لرزه می افتد، شبیه شده و برای خود مدل های مختلفی از رابطه تعریف کند که از یک ارزش خاص اعتقادی، اخلاقی یا علمی برخوردار نیستند، هرچند جلب توجه از طریق انجام کارهای نامتعارف، کنجکاوی و یا کمبودهای شخصیتی در فرد را نیز باید به موارد پیشین و علل گرایش به این نوع انحراف جنسی اضافه کرد.
آنچه در مراجعین مراجعه کننده به مراکز مشاوره متعاقب انجام رفتارهای نامتعارف به وفور دیده می شود، احساس گناه است به طوری که شاید در آن لحظه فرد خواهان برقراری این نوع روابط بوده باشد، اما پس از آن احساس گناه شدید می کند به گونه ای که حتی مواردی از خودکشی نیز در این افراد دیده شده است.
کم شدن تعهد به رابطه قانونی، شرعی و عرفی ازدواج و ایجاد بی اعتمادی بین زوجین، کم رنگ شدن صمیمیت بین زوجین و سرد شدن نسبت به همسر و بسیاری دیگر از مشکلات روحی روانی که در نهایت منجر به سست شدن بنیان خانواده، ترویج تنوع طلبی و استمرار انحرافات جنسی که چه بسا به رفتارهای دیگر نیز کشیده می شوند در کنار دور شدن از هدف اصلی ازدواج که همانا ایجاد و تقویت آرامش و مودت و عشق در زوجین است را می توان از مخاطرات جدی گرایش به این نوع از انحرافات در زندگی زناشویی عنوان کرد.
بنابراین ضرورت دارد از یک سو از طریق رسانه های جمعی که از نظرات کارشناسی آگاهان امر تغذیه می شوند اطلاع رسانی درست و به موقع در این خصوص در سطح جامعه و به خصوص در میان زوجین صورت گرفته و از دیگر سو متولیان امر و دست اندرکاران امور اجرایی نیز با دیدی باز و سعه صدر در جهت برداشتن گام های عملی برای کاهش این نوع از آسیب های اجتماعی اقدامات لازم را بر حسب وظیفه ذاتی خود به عمل آورند.