۱۵۸۷۲۲
۱۱۲۷
۱۱۲۷

روش های تعلیم و تربیت کودکان، نکات طلایی

مواردی که در ادامه ذکر شده اند همیشه ضمانت شده نیستند که اثر کنند، و هیج کدامشان برای تمامی والدین و بچه ها مناسب نیستند. اما...

مواردی که در ادامه ذکر شده اند همیشه ضمانت شده نیستند که اثر کنند، و هیج کدامشان برای تمامی والدین و بچه ها مناسب نیستند. اما گزینه هایی را در دسترس قرار می دهند و آنچه والدین نیاز ندارند که از حقه های شخصی خودشان انتخاب کنند را ارائه می دهند.

ابزار: فراوانی عشق و محبت
سن: تولد تا ۱۲ ماهگی (و بیشتر)
چگونه اثر می کند: ساده است که تعجب کنید که بارها و بارها تسلیم شده و نوزادتان را بلند می کنید. آیا وقت ایجاد قدری محدودیت است؟ خیر.
پاسخگویی به نیازهای نوزادتان او را لوس و ننر بار نمی آورد غیرممکن است که افراط باشد و لوس بشود.
برعکس آن صحیح است: شما با ابزار فراوان عشق و توجه او را یک فرد خوش رفتار و خوب خواهد کرد. اعتماد نوزادتان به والدین رشد خواهد کرد و آن را می داند که هر زمان شما نیازهایش را رفع خواهد کرد.
این اعتماد در دراز مدت به معنای امنیت بیشتر و اضطراب کمتر است. اینکه شما نیازهایش را جدی خواهید گرفت. اعتماد به شما پیدا خواهد کرد و موقع تنظیم مرزها و پیاده کردن قوانین می داند که شما حتی وقتی تصحیح می کنیدش، دوستش دارید.
کاربرد در زندگی واقعی: اگرچه نیم ساعت قبل نوزاد ۴ ماهه تان را شیر داده باشید باز هم گریه می کند.
مادر شوهرتان می گوید بگذار همین طور گریه کند. اشتباه محض است. کارشناسان می گویند: گریه کردن او یعنی که چیزی نیاز دارد حتی اگر شما متوجه نشوید که چیستو
کمی بغلش کنید و راه بروید، لالایی بخوانید. او باید بداند که همیشه برایش هستید حتی اگر تمام موضوع فقط این بوده که بغل شود.

ابزار: حذف کردن و جایگزین کردن
سن: ۶ تا ۱۸ ماهگی
چگونه اثر می کند: مثل بقیه، بچه ها از انجام دادن می آموزند. وقتی که نوزادتان کاسه نخودچی را از روی سینی می اندازد، فقط از روی کنجکاوی می خواهد بداند چه چیزرخ خواهد داد نه این که شما را ناراحت کند و نه این که آشپزخانه ی تمیز شما را کثیف کند.
نباید فقط نظاره گر اشتباهات او باشید. و شما مسلماً نباید وقتی کار خطرناکی انجام می دهد فقط نگاه کنید. یا وسیله را از او بگیرید و یا او را از آن دور کنید و یک جایگزین ایمن به او بدهید که کمتر خرابی به بار دهد. جایگزین کردن از خرابکاری جلوگیری می کند.
حتماً همه چیز را به او توضیح دهید حتی اگر درست حرف هایتان را نفهمد. شما یک درس تربیتی اساسی می دهید که بعضی رفتارها قابل قبول نیستند، و به او هنگام ضرورت مجدداً فرمان می دهید.
کاربرد در زندگی واقعی: فرزند ۸ ماهه تان گردنبند مورد علاقه تان را بر می دارد و مهره های آن را می جود. به جای آنکه بگذارید که به کارش ادامه دهد یا آن را از دست هایش بکشید. فقط آن از گردنتان در بیاورید و دور از دسترس او بگذارید و به سادگی توضیح دهید که جواهرات برای جویدن نیستند هر یک حلقه ی دندان درآوردن یا هر اسباب بازی جویدنی دیگر به او بدهید و بگویید اینو بجوی اشکالی ندارد.

ابزار : تأکید روی نقاط مثبت
سن: ۱۲ ماهگی به بالا
چگونه اثر می کند: این یکی ساده است: وقتی که شکل رفتارش خوشتان می آید به او بگویید نه وقتی که کار اشتباهی از او سر می زند. کمی زمان می برد تا عادت کنید که به رفتار خوب پاداش دهید به جای آنکه رفتار اشتباه او باعث تنبیه شود. در آخر مؤثرتر است.
کاربرد در زندگی واقعی: وقت چرت زدن است، یک زمان بالقوه برای جدل با خردسال گاهی لجبازتان. موقعیت را با تشویق چند گام هدایت کنید: «عالیه که وقتی ازت خواستم بازی کردن رو متوقف کردی یعنی وقت بیشتر داریم که قصه بخونیم. اگر همین الآن دراز بکش، حتی شاید بشه که دو تا قصه بخونیم.»
تشویق را برای هر اعلامی که در عادات چرت زدن دارد ادامه دهید و آن را با یک پاداش مثل قصه یا لالایی ارزشمند سازید.

ابزار: از کودکتان کمک بخواهید
سن: ۱۲ ماهگی و بالاتر
چگونه اثر می کند: محققان چیزی می دانند که والدین سردر نمی آورند: بچه ها به دنیا آمدند تا کمک کننده و همکاری کننده باشند. تمام کاری که ما به عنوان والدین باید انجام دهیم آن است که از این تمایل طبیعی سود ببریم.
بچه ها ذاتاً این گونه هستند که همکاری کنند. زمان های زیادی هست که ما والدین متوجه این موضوع نمی شویم زیرا که ما از فرزندانمان انتظار نداریم که کمک کننده باشد.
فرزندتان را در وظایف روزانه ی خانه درگیر کنید تا یاد بگیرد همه با هم کار می کنند. والدین دنبال کارهایی باشند که بچه ها می توانند انجام دهند، چه شستن سبزیجات است، چه غذا دادن به حیوان خانگی تفکیک رخت چرک ها.
شما به فرزندتان می آموزید که کمک کننده باشد، که یکی از مهمترین مهارت هاست. زمان پیدا کرده ایم و دوباره مردمی که از نظر ذهنی سالم هستند، همان هایی هستند که یاد گرفته اند به دیگران خدمت کنند. در حالی که ممکن است مانند یک راهبرد تربیتی به نظر نرسد، فقط صبر کنید: اگر به فرزندتان آموخته اید که همکاری کند، هر زمان که نیاز داشته باشید از این کیفیت بهره مند شوید. مثلاً کاری به فرزندتان بدهید تا موقعیت احتمالی طغیان کردن او فراموش شود.
مثلاً فرزند در صندلی ماشین نمی نشیند. برای همین او را مسئول بستن کمربند بکنید. که مطمئن شود قبل از حرکت همه کمربندهایشان را بسته اند. جدل بر سر صندلی ماشین به اتمام رسید.
کاربرد در زندگی واقعی: راهروهای یک هایپرمارکت را در نظر بگیرد. وقتی فرزندتان طفره می رود تا از سبد بیرون بیاید. یک بسته کشمش بردارید و بگویید من باید برای خودمان خوراکی بگیرم که بخوریم، می شه کمکم کنی بعد بسته را به او دهید و بگذارید آن را در سبد پشت خودش نگه دارد. می توانید از او بخواهید که نگاه کند و ببینید در کدام قفسه خوراکی مورد علاقه تان قرار دارد.

ابزار : مسئولیت پذیری را به وی بیاموزید
سن: ۱۲ تا ۲۴ سالگی
چگونه اثر می کند: به مثال کاسه ی نخودچی برگردیم، بین نوزادی که از روی بازی کاسه اش را روی زمین می اندازد و خردسالی که می دارند این کار خرابکاری به وجود می آورد و پدر و مادر باید آن را تمیز کنند تفاوت وجود دارد.
نقطه ی عطف آن است که فرزندتان می داند کاری می کند که نباید انجام دهد. (معمولاً در حدود یکسالگی) وقتی که چشمانش برق می زند و بعد نخودچی ها را روی زمین می ریزد. شما می فهمید که باید کاری بکنید. کاری که می کنید ان است شروع کنید که مفهوم مسئولیت پذیری کارش را به او بیاموزید.
کاربرد در زندگی واقعی: خردسالتان دور و بر صندلی اش را به گند کشیده است. وقتی که غذایش تمام شد او را روی زمین بگذارید، و بخواهید که نخودها را برای «کمک کردن» جمع کند. درباره ی آنچه انجام می دهید با او حرف بزنید. «خب اینجا حسابی کثیف شده با نخودها بیا این ها را تمیز کنیم.»

ابزار : بچه گانه حرف بزنید
سن : ۱۲ تا ۲۴ ماهگی
چگونه اثر می کند: رمز اینکه خردسالتان کار درست را انجام دهد آن است که اشتباه کردن را متوقف کند. به همین سادگی است که شما طوری ارتباط برقرار کنید بفهمد. والدین خود را مثل خردسالان کنند و تا می توانند ساده­ی ساده صحبت کنند.
راهبرد ارتباطی با نام قانون صنعت خود موجود است. زیرا شما اساساً مثل یک صندوق دار عمل کنید. سفارش را تکرار می کنید، قیمت را می گویید. از عبارات کوتاه با تکرارها، حالات و احساسات مکرر استفاده می کنید تا به کودک نشان دهید که شما می فهمید چه در سرش می گذرد.
کاربرد در زندگی واقعی: خردسالتان کامیون اسباب بازی را از دست دوستش می قاپد. به جای اینکه بگویید در اتاقش بماند یا سعی کنید توضیح دهید کاری که انجام داده اشتباه است. (راهبردهایی که او را با نزاکت می کنند) . چند دقیقه آنچه به نظر می رسد در سرش می گذرد را بلند بگویید و اینکه می دانید احساس او چیست را به زبان بیاورید: «تو کامیون را می خواهی»
اعتبار دادن به احساسات فرزند به او کمک می کند که آرام شود، و وقتی که به اندازه ی کافی آرام شد، پیام تربیتی را به او تحویل دهید. اما مجدداً به شکل ساده و بچه گانه آن را اظهار کنید: «نقاپیدن، نقاپیدن، نوبت ماکس است.» نکته: ابتدا مسخره به نظر می رسد، اما اثر خواهد کرد.

ابزار : مدیریت خشم
سن : ۱۲ تا ۳۶ ماهگی
چگونه اثر می کند : کودکان نو پا از کوره در می روند زیرا قدرت مدیریت احساساتشان را ندارند، از کوره در رفتن ها یک موضوع تربیتی نیستند، مسئله مدیریت خشم است. این مسئله به این علت رخ می دهد که کودکان به خواسته شان نرسیده اند و عصبانی هستند.
قدم اول در این موقعیت آن است که بگذارید کودک هر طور که بهتر است آرام شود. اگر بغل کردن و دلداری آرامش می کند که آن را امتحان کنید ولی اگر لمس کردن دوباره باعث پرخاش او می گردد. به او فضا بدهید تا از راه خود آرام شود.
سعی نکنید تا هنوز حالش سرجا نیامده با او راجع آن چه که رخ داده است صحبت کنید، اما وقتی وضعیت آرام شد، نگذارید تا این آرامش مانع شما شود که آنچه به وقوع پیوسته را نادیده بگیرید. در عوض، همه چیز را مرور کنید و به صحنه ی ماجرا رجوع کنید: وقت آن است که اشتباهات را اصلاح کرد.
کار در زندگی واقعی: فرض کنید که خردسال لباسش را به تن نمی کند و آنها را گوشه ای انداخته و دور اتاق به بازی با ماشین هایش مشغول می شود. این بار که این مسئله رخ داد به نرمی اما قاطعانه به او بگویید که وقت آن رسیده که اسباب بازی هایش را جمع کند.
اگر به نظر می رسد که نمی تواند، وظایف را تقسیم کنید. یک طرف را خودتان جمع کنید و او نیز هم زمان طرف دیگر را مرتب کند. تا وقتی که کارش را به پایان می رساند همان جا بمانید.
اگر از این کار سربار زد و پرخاشگری راه انداخت، چرخه دوباره تکرار گردد. اما این بار بیش تر صبر کنید تا آرام شود و مطمئن شوید که منظورتان را کاملاً متوجه شده و اسباب بازی ها را جمع می کند.

ابزار: به «نه» گوش دهید
سن: ۱۲ تا ۳۶ ماهگی
چگونه اثر می کند: «نه» یکی از ابتدایی ترین کلماتی است که بچه ها به زبان می آورند و رایج ترین کلمه ی کاربردی آنهاست. همان طور که والدین با خبرند این «نه» های فراوان کمی خسته کننده است.
ممکن است عجیب به نظر برسد، اما یکی از راههای جلوگیری از «نه های بی پایان» آن است که وقتی کودک آن را بیان می کند او را جدی بگیریم. می دانید که همه ی ما این میل را داریم تا خودمان را تکرار کنیم مخصوصاً وقتی که فکر نمی کنیم اطرافیان به ما گوش می سپارند.
کاربرد در زندگی واقعی: فرض کنید خردسالتان پوشکش را کثیف کرده است، اما دور اتاق می گردد و نمی خواهد که آن را تعوض کنید. در ابتدا با این گام آغاز کنید که از او درخواست کنید اگر می خواهد پوشکش را عوض کنید و اگر گفت نه، بگویید مشکی نیست و بگذارید همان طور بماند.» پنج دقیقه صبر کردن کافی است تا دوباره گفته ی خود را تکرار کنید، احیاناً اگر باز هم نه شنیدید مجدداً صبر کنید. معمولاً بار سوم که بگویید نه گفتن به پایان می رسد و بله را از می گیرید.
این را بدانید که نه گفتن با خود باری بر دوش می کشد که کودک را از گفتن خودکار آن متوقف می کند. هر چه بیش تر به «نه» احترام بگذارید، کمتر استفاده خواهد شد.
منبع: نسخه

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.