نحوه تربیت کودکان، چگونه خوشبین بارشان بیاورید؟
کودکان از پنج سالگی افکار مثبت و خوشبینی را درک میکنند و حتی بیش از بزرگسالان از فواید این افکار سود میبرند.
کودکان از پنج سالگی افکار مثبت و خوشبینی را درک میکنند و حتی بیش از بزرگسالان از فواید این افکار سود میبرند. آنها میدانند وقتی افکار مثبتی دارند، احساس بهتری پیدا کرده و اهمیت داشتن افکار مثبت در موقعیتهای مبهم را بهخوبی درک میکنند. این درک آنان با افزایش سن عمیقتر میشود.
سطح خوشبینی کودکان تحت تأثیر والدین و خوشبینی آنها قرار دارد. علاوه بر سن، مسئلهای که میتواند قدرت درک فواید افکار مثبت توسط کودکان را افزایش دهد، سطح امید و خوشبینی والدین است نه خود کودک. در واقع، این نتایج بر نقش والدین در کمک به کودکان برای یادگیری استفاده از افکار مثبت برای داشتن حس بهتر در موقیعتهای سخت تأکید دارد.
اگر شما فردی خوشبین و مثبت اندیش هستید، به احتمال زیاد، فرزندتان هم مانند شما مثبت اندیش خواهد شد. پس سعی کنید همواره الگوی خانوادگی خوبی برای فرزندتان باشید. همواره در مورد موارد مثبت صحبت کنید و همیشه بهترین ها را آرزو کنید. حتی اگر همه چیز در زندگیتان رو به راه نباشد! هنگامیکه به موفقیت دست پیدا کردید به خودتان روحیه دهید و بگذارید فرزندانتان هم از موضوع باخبر شوند. سعی کنید محیطی مثبت و پرانرژی برای افراد خانواده و بهخصوص فرزندتان فراهم کنید.
به نکات مثبت زندگی بنگرید!
بسیاری از والدین هنگام گفتگو با هم یا گفتگو با کودکان، مدام به بحث درباره نداشتههای زندگی میپردازند و این مسئله را به ذهن کودکان القا میکنند که زندگی سراسر رنج است و با تکرار این گفتگوها بدبینی را در کودکان پرورش میدهند. پس به عنوان پدر و مادر، مراقب حرفهای خود و اظهار نظرتان درباره زندگی باشید و همواره بر داشتههایتان تأکید کنید و فرزندانتان را طوری تربیت کنید تا همیشه فقط به روشناییهای زندگی بنگرند.
اگر در طول روز اتفاقی ناخوشایند برای او رخ داده است او را به آینده امیدوار کنید. بسیار مهم است که دورنمایی مثبت را به ذهن و فکر فرزندتان تلقین کنید و همواره به او بیاموزید تا با افکار منفی در زندگیاش مبارزه کند، برای هر اتفاقی در زندگی راهحلی منطقی پیدا کند، با پیدا کردن نکات مثبت، نقاط تاریک زندگیاش را برای خود روشن کند و آیندهای شاد و دلانگیز برای خودش ترسیم کند.
کودکی که خوشباوری بیشتری دارد، خوشبینتر خواهد بود. تحسین کودک و بیان تواناییهای او، خودباوری را در او افزایش داده و به کودک توانایی میدهد تا خوبیهای دیگران را هم بهتر تشخیص دهد. این مسئله زمینه خوشبینی را در او فراهم میآورد.
والدینی که دوست دارند فرزندانی شاد و خوشبین پرورش دهند، باید در دوران کودکی، احساس تسلط و چیرگی در فرزند خود ایجاد کنند. تسلط و چیرگی در نحوه بازیهایی که کودک انجام میدهد، بسیار مهم است. تسلط و چیرگی، عاملی است که در نحوه برخورد کودکان با اسباببازی، قابل بررسی است. اسباببازیهایی که کودکان میتوانند در آنها تغییر ایجاد کرده و آنها را دوباره بسازند، اسباببازیهای مناسبی هستند که در کودک احساس تسلط ایجاد میکنند.
این احساس، بر ایجاد فعالیت ذهنی و جسمی بیشتری در کودک تأثیر میگذارد و او را از انفعال و غمگینی دور میکند. باید به کودکتان فرصتی بدهید تا حق انتخاب داشته باشد. فرصتی برای بیان خواستهها و نیازهایش و اعلام اینکه دوست دارد چه چیزی بخورد و چه کاری انجام دهد. همه اینها، در کودکان احساس تسلط ایجاد میکنند.
کودک شاد و خوشبین، کودکی است که فرصت انتخاب داشته باشد، وقتی با والدین به خرید میرود، آنها باید با در نظر گرفتن شرایطی، این حق را به او بدهند. پس به یاد داشته باشید «حق انتخاب» را در کودکتان سرکوب نکنید.
مثبتاندیشی، عامل بسیار مهمی است که در کودکی و بزرگسالی افراد، نقش مهمی را ایفا میکند. مثبت اندیشیدن، شرایط خاصی را میطلبد که باید برای کودکان فراهم شود. مثبتاندیشی را میتوان با ممارست و تمرین، در کودکان تقویت کرد. بهعنوان پدر و مادر بهتر است همواره درباره مسائل مختلف، مثبت بیندیشید و تفکرات مثبت را به زبان آورید و در حضور کودکان، بیان کنید.
برای مثال اگر کودک شما در بازی با کودکی دیگر دچار اختلاف شد، در این شرایط باید با کودک خود طوری برخورد کنید که اوضاع را بسیار خوب و بدون مشکل برای او ترسیم کنید و تنش ایجادشده را برای کودک، کمرنگتر جلوه دهید. این مسئله میتواند روشی برای آموزش مثبتاندیشی به کودکان باشد. در نظر داشته باشید که تقویت روحیه مثبتاندیشی در کودکان نباید آنها را از واقع گرایی دور کند. این دو مقوله با هم فرق دارند.
خوشبینی و مثبت اندیشی، نتیجهی درک واقعی اوضاع و مسائل است. لزومی ندارد به فرزندتان امید واهی بدهید. برای مثال وقتی قرار است به شهری دیگر بروید و کودکتان از اینکه دوستانی نخواهد داشت، ابراز نگرانی میکند، نباید به او بگویید که در مدرسهی جدید همه با او دوست میشوند و آرزو دارند که دوست او باشند. باید واقعبین باشید و این رویکرد را به کودکتان هم آموزش بدهید. درواقع، منظور این نیست که کودک نمیتواند در مدرسهی جدید، دوستانی تازه پیدا کند، بلکه منظور این است که به او یاد بدهید واقعبینانه، اوضاع را رصد کند و به او وعدههای بیجا ندهید.
امیدواری بیهوده یا مثبتاندیشی بدون پشتوانهی واقعگرایی به هیچ دردی نمیخورد. باید به فرزندتان بیاموزید که برای اتفاقات مختلفی که ممکن است سر راهش قرار بگیرد، آمادگی داشته باشد و با آنها به شکلی مؤثر مواجه بشود. در همین زمینه دوست پیداکردن، کاری که میتوانید انجام بدهید این است که با فرزندتان واقعبینانه صحبت کنید و به او بگویید که دوست مناسب پیداکردن اندکی زمان میبرد. پس از اینکه ابعاد واقعی موضوع را با او درمیان گذاشتید، باید به سراغ راهکارها و اقدامات مؤثر بروید. برای مثال به همراهی فرزندتان به پارکی نزدیک منزل بروید تا در حین دوچرخهسواری با بچههای محلهی جدید آشنا بشود و دوستان تازهای پیدا کند.
منبع:
فرزند پرتال
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼