۱۸۹۵۲۷
۹۹۸
۹۹۸

اختلال یادگیری دانش آموزان، هشت مشکل مهم

برخی از دانش آموزان دارای هوش متوسط یا بالاتر از متوسط هستند، امّا با وجود تلاش زیاد آموزگار خود باز هم در یادگیری مشکل دارند.

یادگیری، مهمترین مسئله جهان امروز است و توجه به یادگیری خوب و سریع دانش آموزان یکی از پایه ای ترین مباحث مورد توجه والدین و آموزگاران و مربیان آموزشی است. گاهی اوقات برخی از دانش آموزان در مسیر آموزشی خود دچار مشکلات فراوانی می شوند و والدین و آموزگاران را به این نتیجه می رسانند که مشکلات یا اختلال یادگیری دارند. در این نوشتار با ما همراه باشید تا با مهمترین انواع اختلال یادگیری دانش آموزان آشنا شوید و ۸ مهمترین مشکلات یادگیری در کودکان را بشناسید.

۱. ناتوانی در یادگیری
برخی از دانش آموزان دارای هوش متوسط یا بالاتر از متوسط هستند، امّا با وجود تلاش زیاد آموزگار خود باز هم در یادگیری مشکل دارند. دانش آموزان با ناتوانی‌های یادگیری (یا ناتوانی‌های ویژه‌ی یادگیری) در فراگیری و کاربست تواناییهای خواندن، نوشتن، استدلال، گوش دادن، و در ریاضیات مشکل دارند. مشکلات در زمینه‌ی خواندن، نوشتن، و گوش دادن همه‌گیرترند، امّا مشکلات مرتبط با ریاضی نیز چشم‎گیرند. این باور وجود دارد که ناتوانی‌های یادگیری ناشی از کژکاریِ سیستم اعصاب مرکزی هستند، و شاید با ناتوانی‎های دیگری مانند اختلالات حسی یا مشکلات توجه همراه باشند، نه اینکه علّت آنها باشند. کارشناسان بر این مهم تأکید میکنند که اصطلاح ناتوانیِ یادگیری بسیار گسترده بوده و دامنه‌ای از مشکلات را دربرمی‎گیرد.

۲- اختلال بیش ‏فعالی
اختلال بیش ‏فعالی - نقص‌‌توجّه(ADHD) نوعی اختلال یادگیری دانش آموزان است که ویژگی اصلی آن وجود ناتوانی در نگهداری و حفظ توجه است. ADHD برای سال‌‌ها با ناتوانی یادگیری در ارتباط بوده است؛ و متخصصان میزان همپوشانی میان این دو را چیزی حدود ۲۵ تا ۷۰ درصد برآورد کرده‌‌اند (هاردمن و همکاران، ۲۰۰۸). اختلال ADHD به تازگی به عنوان یک اختلال ویژه معرفی شده است. ویژگی‌های ADHD عبارتند از:
- بیش ‏فعالی
- بی‌‌توجهی، مشکل در تمرکز، و ناکامی در به‌‌پایان‌‌ رساندن تکالیف
- تکانشی بودن، مانند انجام عمل پیش از اندیشیدن، سر و صدا کردن در کلاس، و مشکل در انتظار کشیدن برای نوبت
- فراموشی و نیاز غیرمعمول به سرپرستی و نظارت
این اختلال اغلب خیلی زود آشکار می‌‌شود (۲ یا ۳ سالگی)، و در حدود نیم تا سه‌‌چهارم موارد تا نوجوانی باقی می‌‌ماند (پاردی، هتی و کارول، ۲۰۰۲). انجمن روانپزشکان امریکا نسبت پسران به دختران را در حدود ۳ تا ۴ برابر برآورد نموده است؛ اگرچه متخصصان دیگر این نسبت را بالاتر می‏دانند.

۳- ناتوانی های ذهنی
برخی دانش آموزان، نمی‌‌توانند به آسانی یاد بگیرند و هنگامی که نمی‏توانند همراه با همسالان خود پیشرفت کنند، احساس شکست و ناامیدی می‏کنند. این‌‌گونه مشکلات اغلب چند سال پس از ورود دانش آموزان به مدرسه شناسایی می‏شوند. بسیاری از آنان ناتوانی ذهنی اندکی دارند (شاید با اصطلاحاتی همچون نقص آموزشی یا ذهنی، و ناتوانی‌های ذهنی و رشدی، که برخی آموزش‌‌دهندگان به کار می‌‌برند نیز برخورد کرده باشید). علت بروز ناتوانی‌های ذهنی عوامل ژنتیک مانند سندرم داون، یا آسیب‌‌های مغزی جنین به‌‌هنگام بارداری هستند. انجمن ناتوانی‌های ذهنی و رشدی امریکا (AAIDD ) در سال ۲۰۰۸ ناتوانی ذهنی را به گونه‏ی زیر تعریف می‌‌کند:
ناتوانی ذهنی، نوعی ناتوانی است که با محدودیت‌‌های چشم‌‌گیر در کارکردهای ذهنی و رفتارهای سازگارانه -مهارت‏های سازگارانه‌‌ی ذهنی، اجتماعی، و عملی- نمایان می‌‌شود. این ناتوانی پیش از ۱۸ سالگی آغاز می‏شود. فهم همه‌‌جانبه‌‌ و درست ناتوانی ذهنی نیازمند پذیرش این نکته است که ناتوانی ذهنی حالت کارکردی ویژه‌‌ای بدانیم که از دوران کودکی آغاز می‏شود، ابعاد زیادی دارد، و پشتیبانی‌‌های فردی‌‌شده تأثیر مثبتی بر آن می‌‌‌گذارند.
تعریف انجمن ناتوانی‌های ذهنی و رشدی امریکا هم بر محدویت‌‌های کارکرد ذهنی و هم بر محدودیت‌‌های توانایی‌‌های سازگارانه مانند توانایی ارتباط، مراقبت از خو، د و مهارت‏های اجتماعی تأکید دارد (ترنبول و همکاران، ۲۰۰۷). هنگامی‌‌که این دانش آموزان خدمات ویژه‌ی همخوان با نیازهای‌‌شان را دریافت می‌‌کنند، کارکردشان در هر دو زمینه بهبود پیدا می‌‌کند.
دانش آموزانِ دارای ناتوانی‌های ذهنی، برخی یا همه‌‌ی ویژگی‏های زیر را نشان می‌‌دهند:
- کمبود دانش عمومی درباره جهان،
- دشواری در دریافت باورهای انتزاعی،
- ضعف در مهارت‏های خواندن و زبان‏،
- ضعف در راهبردهای یادگیری و یادسپاری،
- مهارت‌‌های حرکتی کم‌‌رشد یافته،
- مهارت‌‌های میان‌‌فردی ناپخته.

۴- اختلال‌ های رفتاری
بسیاری از کودکان گاهی با همسالان خود دعوا می‏کنند، و همه‌‌ی بچّه‏ها هر از گاهی دوست دارند تنها باشند. اگر کودکی چنین رفتارهایی از خود نشان دهد و این رفتارها موجب اختلال در رشد طبیعی و عملکرد تحصیلی وی گردند، در این‌‌صورت احتمال می‌‌رود که این کودک دچار اختلال رفتاری باشد.
گاه به جای اصطلاح اختلال رفتاری، اصطلاحات آشفتگی هیجانی، ناتوانی هیجانی یا نقص هیجانی به کار می‏روند، و شما شاید با هر یک از آنها روبه‌رو شوید. پژوهشگران عبارت اختلال رفتاری را بیشتر می‌‌پسندند، زیرا بر رفتارهای آشکاری تمرکز دارد که می‌‌توان آنها را مورد هدف قرار داد و دگرگون ساخت.
دانش آموزان دارای اختلال‌‌های رفتاری معمولا ویژگی‌‌های زیر را نشان می‌‌دهند:
- انجام رفتارهای تکانشی و مشکل در تعامل اجتماعی مناسب با دیگران،
- نافرمانی و ناتوانی در پیروی از قوانین مدرسه یا کلاس،
- نشان‌‌دادن خودپنداره‌‌ی ضعیف،
-ناآگاهی از شدت مشکلات خود،
- عملکرد تحصیلی رو به وخامت و غیبت‌‌های پیاپی از مدرسه.
دانش آموزان دارای اختلال‏های رفتاری اغلب مشکلات تحصیلی دارند، که برخی از آنها به ناتوانی‌های یادگیری پیوند دارد. درآمیختن این مشکلات منجر به غیبت‌های کلاسی زیاد، پیشرفت اندک، و ترک تحصیل نزدیک به ۵۰ درصدی می‌‌شود که بیش از همه‌‌ی گروه‌‌های دانش آموزان با نیازهای ویژه است.

۵- اختلال‌‌های طیف اوتیسم
اوتیسم، اغلب به عنوان یک اختلال یگانه دیده می‌‌شود، و اختلال طیف اوتیسم عنوانی برای گروهی از مشکلات است. این اختلال دربرگیرنده‌‌ی اوتیسم و سندرم آسپرگر است، و از ویژگی‌‌های بارز آن داشتن ‏مهارت‏ها و روابط اجتماعی آسیب-دیده است، و در بیشتر موارد با رفتارهای بسیار غیرمعمول همراه است.
افزون بر مهارت‏های اجتماعی آسیب‌‌دیده، دیگر ویژگی‌‌های اختلال طیف اوتیسم عبارتند از:
- مشکلات ارتباط و زبان،
- حساسیت غیرمعمول به محرک‌‌های حسی،
- اصرار بر یکنواختی و تکرار،
- الگوهای رفتاری وسواسی و غیرمعمول.
ناهنجاری مغز علت اساسی اختلال‌‌های طیف اوتیسم به شمار می‌‌رود. شیوع این اختلال در سال‌‌های اخیر به‌‌طور چشم‌‌گیری افزایش پیدا کرده است و همه‌‌گیری آن در پسران چهار برابر بیشتر از دختران است. نخستین نشانه آن، پاسخ ندادن به محرک‌‌های اجتماعی، و رفتار‌‌های غیرمعمول و وسواسی مانند تکان خوردن یا تکرار کلمات یا عبارات است. کودکان دارای اختلال اوتیسم می‌‌توانند از نظر هوشی می‌‌توانند در هر کجای گستره‌‌ی هوشبهر قرار بگیرند، امّا نزدیک به سه-چهارم آنان دچار ناتوانی ذهنی هستند. بیشتر کودکان طیف اوتیسم، همه یا بخشی از روزهای درسی‌‌شان را در کلاس‎های آموزش همگانی حضور دارند.

۶- اختلال‏های ارتباطی
اختلال‏های ارتباطی اختلال‌‌هایی هستند که در توانایی‌‌های دانش آموزان برای دریافت و درک مطالب دیگران و بیان دیدگاه‌‌های‌‌ خودشان مشکل ایجاد می‌‌کنند. این اختلال‏ها دو گونه‌‌اند: اختلال‌‌های گفتاری، که گاه اختلال بیانی نیز خوانده می‏شوند، مشکل داشتن در شکل‌‌دهی و توالی صداهاست. لکنت زبان و تلفظ اشتباه واژگان از این دسته اختلا‌‌ل‌‌ها هستند. اختلال‏های زبانی، که اختلال‏های دریافتی نیز خوانده می‌‌شوند، به مشکلاتی در فهم زبان یا استفاده از زبان برای بیان دیدگاه‌‌ها گفته می‌‌شود. اختلال‏های زبانی اغلب با مشکلات دیگری مانند آسیب شنوایی، ناتوانی یادگیری، و ناتوانی ذهنی در ارتباط هستند.
ازآنجا که اختلال‏های زبانی بر یادگیری تأثیر می‌‌گذارند، جدّی‌‌تر از اختلال‏های گفتاری هستند. بیشتر دانش آموزان در سنین ورود به مدرسه روش برقراری ارتباط با دیگران را به خوبی یاد گرفته‌‌اند، امّا درصد کمی (کمتر از یک درصد) از آنان همچنان در بیان گفتاری مشکل دارند. نشانگان اختلال زبان‌‌ عبارتند از:
- بسیار کم حرف زدن؛ حتّی به‌‌هنگام بازی،
- استفاده از تنها چند واژه یا گفتن جمله‌‌های بسیار کوتاه،
- وابستگی بیش از اندازه به زبان بدن برای ارتباط.
از دست دادن شنوایی، آسیب مغزی، ناتوانی یادگیری، ناتوانی ذهنی، مشکلات شدید عاطفی، و تجربه‌‌های رشدی نابسنده در سال‌‌های آغازین زندگی، علل بروز اختلال‌‌های زبان هستند.

۷- اختلال‌‌های دیداری
تقریبا بیست درصد از کودکان و بزرگسالان دچار برخی از انواع آسیب‌‌های بینایی هستند. خوشبختانه، اصلاح بیشتر این آسیب‌‌ها با بهره‌‌گیری از عینک، جراحی یا درمان امکان‌‌پذیر است. در برخی موارد (نزدیک به یک کودک در هر ۳۰۰۰ کودک) این آسیب‌‌ها قابل درمان نیستند. این افراد دارای ناتوانی دیداری هستند؛ که یک آسیب دیداری غیرقابل‌‌اصلاح است و در یادگیری مشکل ایجاد می‏کند.
نزدیک به دو سوم از آسیب‌‌های دیداری شدید در هنگام تولد وجود دارند و بیشتر کودکان در زمان ورود به مدرسه ابتدایی از نظر مشکل بینایی سنجش می‌‌شوند (هاردمن و همکاران، ۲۰۰۸). با این‌‌همه، برخی مشکلات دیداری در دوران تحصیل کودکان در مدرسه بر اثر جهش رشدی پدیدار می‏شوند و آموزگاران باید درباره‌‌ی وجود آسیب‌‌های شناخته‌‌نشده آگاه باشند. برخی نشانه‌‌های این مشکلات در ادامه آمده‌‌اند:
- هنگام خواندن سر خود را طوری نگه می‌‌دارند که به کتاب نزدیک باشد یا کتاب را به جلو و عقب می‌‌برند،
- لوچ کردن چشم‌‌ها و مالش دادن چندین‌‌باره‌‌ی چشم‌‌ها.
- پرسش‌‌های پیاپی درباره‌‌ی محتوای آموزشی؛ به ویژه اگر محتوا بر روی تخته نوشته شده باشند.
- شکایت‌‌های پیاپی از سردرد، گیجی و حالت تهوّع.
- داشتن سرخی و ورم در چشم‌‌ها.
- گم کردن خط و صفحه و گیج شدن در یافتن کلمه‌‌ها.
-عدم رعایت فاصله کلمات و مشکل در نوشتن بر روی خط زمینه.
پژوهش‏ها درباره‌‌ی افراد دارای ناتوانی دیداری نشان داده‌‌اند که این افراد نسبت به همسالانی که ناتوانی دیداری ندارند، تفاوت‌‌های آشکاری در درک مفاهیم فضایی و دانش عمومی دارند (هاردمن و همکاران، ۲۰۰۸). همچنین، در این افراد، معنای واژگان به سبب کمبود تجربه‌‌های دیداری با دنیای پیرامون چندان غنی نیست. ازاین‌‌رو، تجربه‌‌های لمسی برای این دانش آموزان بسیار اساسی‌‌تر از دیگر دانش آموزان است.

۸- اختلال‌‌های شنوایی
دانش آموزان دچار ناتوانی شنوایی در دریافت محدوده‌‌ی طبیعی صدای انسان مشکل دارند. واژه‌‌های ناشنوا و سخت‌‌‌‌شنوا، واژه‌‌های معمول برای کودکان دارای درجات گوناگون مشکل شنوایی هستند و جامعه‌‌ی ناشنوایان آنها را ترجیح می‌‌دهند. ناتوانی شنوایی دو گونه‌‌ی اساسی دارد: آسیب شنوایی جزیی ؛ که به کودک اجازه می‎دهد تا با استفاده از ابزاری مانند سمعک، آموزش‌‌های مناسبی را از راه کانال‌‌های شنوایی دریافت نماید؛ و ناشنوایی. شنوایی این دسته به اندازه‌‌ای آسیب دیده است که آنان مجبورند از حواس دیگری مانند بینایی برای برقراری ارتباط سود ببرند. در حدود یک‌‌و‌‌نیم درصد دانش آموزان ویژه ناتوانی شنوایی دارند. بیش از شصت درصد دانش آموزان دچار آسیب شنوایی که نیازمند خدمات ویژه هستند، به صورت تمام‌‌وقت یا پاره‌‌وقت از آموزش‏های همگانی سود می‌‌برند؛ آماری که در سالهای اخیر افزایش چشم‎گیری داشته است.
ناتوانی‌های شنیداری می‌‌توانند به دلیل گرفتن بیماری سرخجه در طول بارداری، وراثت، مشکلات دوران بارداری یا هنگام زایمان، مننژیت، یا دیگر بیماری‌‌های دوران کودکی رُخ بدهند. در نزدیک به چهل درصد موارد، دلیل آسیب شنوایی ناشناخته است؛ چیزی که پیشگیری و درمان آن‌‌را دشوارتر می‌‌سازد.
حساسیت آموزگاران، می‌‌تواند نقشی اساسی در شناسایی مشکلات شنوایی داشته باشد. برخی از نشانه‎های آسیب شنوایی عبارتند از:
- چرخاندن سر به سوی فرد گوینده یا قرار دادن دست‌‌ها در پشت گوش،
- کج‌‌فهمی یا دنبال نکردن شیوه‌‌‌‌ی کار، و نشان دادن سرنخ‌‌های غیرکلامی (برای نمونه، نگاه‌‌های همراه با اخم و آشفتگی) هنگام بیان شیوه‌‌ی انجام کارها،
- گهگاه حواس‌‌پرت یا عجیب‌‌و‌‌غریب به‌‌نظر آمدن،
- درخواست از دیگران برای تکرار آنچه گفته شده است،
-ضعف در مفصل‌‌بندی واژگان؛ بویژه حرف‌‌های صامت،
- بلند کردن صدای تلویزیون و رادیو به‌‌هنگام گوش دادن به آن‌‌ها،
- بیزاری از شرکت در فعالیت‌‌های شفاهی،
- دردهای فراوان گوش یا شکایت از اذیت شدن یا وِزوِز کردن گوش.
منبع: بازده

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.