تربیت صحیح کودکان، حد و حدود بگذاریم؟
تعیین روال مشخص و وضع قانونهای روشن در تربیت کودک اهمیت ویژهای دارد.
تعیین روال مشخص و وضع قانونهای روشن در تربیت کودک اهمیت ویژهای دارد. دربارۀ اینکه چه رفتارهایی بهکل ممنوع است، در چه مسائلی میتوانید محدودیتهای سنی را اعمال کنید و چه مواقعی آزادی عمل دارید، هیچ قانون مشخصی وجود ندارد و براساس شرایط و نظر اعضای خانواده تعیین میشود. آنچه در این بین اهمیت دارد حفظ اقتدار والدین است. به عبارت دیگر، همانطور که والدین به فرزندان خود محبت میکنند و به آنها عاطفه نشان میدهند، به هنگام نیاز لازم است که قاطع و راسخ هم باشند. باید به کودک احترام بگذارید و درمقابل از او انتظار احترام داشته باشید.
تعیین حد و مرز برای کودک
اگر در رابطه با کودک بیش از حد سختگیر باشید، به او آسیب میزنید. از سوی دیگر، اگر حد و مرزهای لازم را تعیین و کودک را ملزم به رعایت آنها نکنید، او توانایی کنترل رفتارهایش را کسب نخواهد کرد و دیر یا زود با مشکلات جدی (مانند طردشدن از گروه دوستان و همکلاسیها یا مشکلات رفتاری در مهدکودک و مدرسه) مواجه خواهد شد. شاید تصور کنید اگر به کودک این آزادی را بدهید که تمام کارها را مطابق میل خود انجام دهد، هم او خوشحال خواهد بود و هم شما خیالتان راحت است که بهعنوان پدر و مادر نقش خود را بهدرستی ایفا کردهاید، اما این تصوری اشتباه است. زیرا کودکی که تمام کارها مطابق میل او انجام شود، خود را همهکاره و صاحباختیار همه چیز میداند و چنین تصوری برای کودک، تصوری گمراهکننده است.
کودکی که بدون نظر والدین و بدون تعیین هیچ حد و مرزی رشد کند نه تنها احساس خوشبختی نخواهد کرد، بلکه تبدیل به فردی ترسو، ناامن، عصبانی و سردرگم خواهد شد. کودکی که در چنین محیطی رشد میکند، دربارۀ کاری که باید انجام دهد و نتایج آن، آگاهی درستی ندارد و همین مسئله موجب نگرانی او میشود.
پژوهشها نشان دادهاند، والدینی که هیچ قانونی برای فرزندان خود وضع نمیکنند سرانجام مجبور به تغییر رویه میشوند، چراکه سررشتۀ امور از دستشان خارج میشود. بهنظر میرسد زمانی که کودک عادت ناپسندی را فرامیگیرد، تغییر آن رفتار بسیار دشوار است. اما در کمال تعجب خواهید دید، تغییر رفتارهای بد موجب حسرت و افسوس شما و کودکتان نخواهد شد و حتی خوشحالی و خوشبختی همۀ اعضای خانواده را با خود بههمراه خواهد داشت.
روش مناسب برای تعیین حد و حدود برای کودک
کودکان با هم متفاوت هستند و شما تا حدی میتوانید از ابتدای تولد این تفاوت را احساس کنید. بنابراین، بهتر است از روشهایی که متناسب با ویژگیهای شخصیت کودک خودتان است، برای برخورد با او، استفاده کنید. در عین حال، باید قاطعیت خود را در وضع و اجرای قوانین و حد و مرزها حفظ کنید. درواقع باید به کودک اجازه دهید خودش باشد، اما در چهارچوب رفتارهای پذیرفتهشدهای که شما تعیین کردهاید.
یکی از موارد مهم این است که وضع قوانین و برقراری حد و مرزها به هیچ وجه از علاقۀ کودک به والدینش کم نمیکند. آموزش به کودک در این حیطه به این معنی است که کودک بیاموزد چگونه رفتار کند و حد و مرزها را رعایت کند.
به این نکته توجه کنید که در پرهرجومرجترین خانهها هم عشق و علاقه هست، اما آنچه نیست یا بهندرت بین اعضای خانواده دیده میشود، احترام است. اگر کودک به پدر، مادر، خواهر و برادر خود احترام نگذارد، این رفتار تبدیل به رویهای همیشگی میشود و ادامۀ آن در مهدکودک و مدرسه او را با مشکلاتی مواجه میکند. برای اینکه رابطۀ والدین با کودک رابطهای پذیرفتنی باشد، فقط عشق و علاقه کافی نیست، بلکه باید احترام متقابل نیز وجود داشته باشد. پس فراموش نکنید، عشق بدون احترام زیانبار و آسیبزا است.
یک روز سخت را درنظر بگیرید که همۀ ترفندهایتان بیاثر مانده و گوش کودک به «نکن، بسه، نمیشنوی و …» بدهکار نیست. درنهایت از کوره درمیروید و صدایتان را بلند میکنید. چه اتفاقی میافتد؟ از دید کودک او پیروز این ماجراست! چرا؟ چون توجه شما را جلب کرده است. درواقع برای کودک توجه، توجه است و مثبت یا منفی بودن آن تفاوت چندانی ندارد. به نظرتان حالا که کار به اینجا کشیده، برای کنترل اوضاع چه باید کرد؟
صحبت کردن با کودک
شاید اولین و مهمترین گام گفتوگوی صحیح با کودک باشد. هنگامی که میخواهید با کودک صحبت کنید، فقط به فکر گفتههای خود نباشید، بلکه به نوع و چگونگی حرفزدنتان هم فکر کنید. وضعیت و حرکات بدن، نگرانی، لحن و بلندی صدا از مواردی است که باید به آنها توجه کنید.
وقتی کودک کار اشتباهی کرده، بهتر است قاطعانه با او صحبت کنید:
به سمت او بروید، از همانجایی که ایستادهاید با کودک مکالمه نکنید.
خم شوید، تا حدی که همقدش شوید. دستانش را بهآرامی در دستانتان بگیرید و مستقیم به چشمانش نگاه کنید. اگر کودک خواست رویش را برگرداند، به او بگویید: «خواهش میکنم به من نگاه کن.»
هرگز نباید در لحن صدا و حرکات شما اثری از خشونت یا تهدید وجود داشته باشد.
با لحنی آرام، محکم و قاطع صحبت کنید. این لحن را با عصبانیت، تهدید یا معامله اشتباه نگیرید.
بهآرامی و بهوضوح به او بگویید که چه کار اشتباهی کرده است.
در آرامش، سعی کنید بیشتر از مسائل مثبت صحبت کنید؛ یعنی، بهجای اینکه دائم رفتارهای نادرست او را گوشزد کنید، بگویید که چه رفتاری درست است. بهعنوان مثال بهجای اینکه بگویید: «دستهای کثیفت رو به جایی نمال!»، بگویید: «دستهات کثیف شده، بریم بشوریمشون تا اسباببازیهات کثیف نشن.»
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼