بهداشت روانی کودکان در مدارس، توصیههای ضروری
قابلیت ها، توانایی ها و استعداد های بالقوه کودکان و نوجوانان چیست و چگونه می توان مایه های تربیتی و فرهنگی مورد نیاز فرد و جامعه را تقویت کرد؟
پزشکان بدون مرز: در دنیای پیچیده و متحول کنونی شایدحیاتیترین نیاز برای زندگی اجتماعیهر فرد تحصیل یا به مفهومی عامآموزش باشد. در این نوشتار سعی شده است با تأکید بر بعد پیشگیری که از فعالیتهایعمده در بهداشت روان است، به تأثیرآن بر بهبود وضعیت محیط آموزشی و دوران تحصیل کودکان و نوجواناناشاره شود.
بدین منظور ضمن تقسیمدوران تحصیل بدو دوره کلی تحتعنوان دوران دبستان و دوران راهنمایی و دبیرستان به معرفی قابلیتها، تواناییها و استعدادهای بالقوه کودکانو نوجوانان و چگونگی تقویت مایههایتربیتی و فرهنگی مورد نیاز فرد وجامعه خواهیم پرداخت.
دوران دبستان:
نتایج تحقیقات نشان میدهد که در حدود ۵۰ درصد از یادگیریلغات و رشد سخنگویی کودکان کهتا هجده سالگی صورت میگیرد، در هشت سال اول زندگی کسبمیشود و در حدود نیمی ازدریافت کلی آموزشی کودک نیزدر نه سال نخست زندگی شکلمیگیرد.
رشد کودک در سالهایاولیه بسیار سریع است و مهارتهای بسیاری هستند کهکودک نمیتواند به صورت خودکاردر این دوره کسب کند و نیاز بهتجربههای یادگیری برای تسلط وچیرگی بر آنها دارد، مثلمهارتهای صحبت کردن وسخنگویی. کودکی که فرصت پیدامیکند به گویش خوب و استانداردگوش فرا دهد، نسبت به کودکی که بهندرت امکان استفاده از زبان و الفاظ صحیح را داشته است، از رشد کلامیبهتری برخوردار است و به دنبال آندر فعالیتهای آموزشی به دلیل تأکید بر مهارتهای زبانی در دوران ابتداییاز موفقیت بیشتری برخوردار خواهدبود.
همین امر در مورد مهارتهایاجتماعی و فکری نیز صدق میکند و تقویت و یا محرومیت در زمینه تدارک تجربههای یادگیری توسط والدین ومربیان در رشد بعدی کودک بسیارتأثیر گذار خواهدبود.
عمدهترین نیاز کودک در ایندوره یک محیط تجربی پربار ومحرک برای رشد میباشد. بایددر نظر داشت که پربار کردن محیط بهمعنی فراهم ساختن لباسهای گرانقیمت، غذای خوب، اسباب بازیهایعالی یا تجهیزات بسیار گستردهنیست، بلکه پرمایگی تجربهها بیشتر بهمعنی ارتباط مؤثر و مشتاقانه کودک باوالدین میباشد.
خانهای که در آنکودک فرصت مییابد تا به داستانهایزیبا گوش فرا دهد، با اشیای مختلف سرگرم شده و مشاهده و کنجکاویکند، احتمالا از دیدگاه او خانهای بسیارمطلوب است. خانهای که در آن بهقابلیت کودک احترام گذاشته و برایکودک آرزوها و خواستههای مناسب ووالایی در نظر گرفته میشود، بهترینمحرک برای رشد کودک است.
عبور سالم از محیط خانه به محیط مدرسه مستلزم اتخاذ تدابیراحتیاط آمیز میباشد. نخستین ودشوارترین مشکل کودکانجداشدن از محیط خانه برای ورود به دبستان است. مسألهدیگر آشنا شدن و خوگرفتن با مقررات محیط جدید یعنیمدرسه است که از هر حیث باخانه متفاوت بوده و سازگار شدن با خلق و خوی همسالان و معلمان را ایجاب میکند و مشکل سوم رعایت نظم و ترتیبی است کهلازمه فعالیتهای آموزشیبرنامهریزی شده است و بالاخرهآخرین مورد کوشش ذهنی ارادی برای درک و فهم مطالب و کسبمعلومات و مهارت هایی است که موفقیت در کارهای درسی و کسب امتیازات لازم را تضمین مینماید.
از حدود ۹-۱۰ سالگی، کودک بر اثرمشاهدات و تجارب خود به مفهومعلت و معلول به معنای علمی آن پیمیبرد. آموزشهای دوران دبستان باید زمینه مناسب برای رشد صحیح اینمفهوم را مهیا کند و وظیفه اصلی مربیدر این دوران کمک به ایجاد و تشویقدرک رابطه علت و معلول و روابط اشیا بر مبنای استدلال علمی است.
اهداف اصلی برای نیل بهسطح نهایی رشد در ایندوره شامل:
۱ - رشد اعتماد و امنیتعاطفی - این هدف شامل مواردیاست که به کودک اطمینان میدهد که او موجودی خواستنی است و میتواند روی کمک بزرگترها به هنگامخطاهای احتمالی حساب و تکیه کند.
۲ - تحریک کردن کنجکاویذهنی در کودک و کمک به او درشناخت دنیایی که در آن زندگیمیکند، از طریق دادن فرصتها برایپژوهش، دست ورزی و تجربه کردن .
۳ - افزایش رشد کلامی وزبانی کودک - این هدف شاملمواردی است که به کودک اجازهمیدهد تا به سخنان دیگران گوش فرادهد و فرصت هایی را در اختیار اومیگذارد تا خود را به وضوح بیان کرده و بدین وسیله مهارت در بیان شفاهی راافزایش دهد.
۴ - بهبود بخشیدن بههماهنگی ماهیچهای مناسب، مهارتهای حرکتی پایه و ظریف،عادات خوب شخصی و بهداشتی درکودک.
۵ - بهبود آگاهی کودک درمورد محیط اجتماعی و حقوق و امتیازهای فردی در جامعه وتوانایی سازش با تقاضاهایگروه همسالان.
۶ - ایجاد و ارتقای ارزشهایاساسی نظیر همدردی، شکیبایی، یاری و مهربانی درکودک.
دوران راهنمایی ودبیرستان:
آغاز دوران بعدی تحصیل با شروع دوره نوجوانی همراه است که خود ازمراحل دشوار رشد و سازگاری اجتماعی افراد میباشد. از یک سو با نوجوانان مانند اشخاص بالغ رفتارنمیشود و در همین حال اغلب از آنها انتظار میرود که رفتار بالغانهای داشتهباشند.
ویژگیهـــــــای دورهراهنمایی و دبیرستان:
۱ - آهنگ رشد جسمی که در دورانقبل تا حدی کند شده بود مجددا سرعت میگیرد.
۲ - از نظر رشد عقلی، قادر استبدون حضور اشیای و امور در موردآنها به استدلال و تفکر بپردازد.
۳ - از نظر تحصیلی، گاهی کندی و یا افت تحصیلی مشاهده میشود.
۴ - از نظر رشد شخصیت، سازگاریاجتماعی فرد متزلزل میشود و خلق وخوی او تغییر مییابد.
۵ - دوره وابستگی به خانواده به سرآمده و نوجوان میخواهد زندگیمستقلی برای خود پایهریزی کند.
۶ - نوجوان مانند یک فیلسوفمیخواهد خودش جواب سؤالاتش رادر مورد خود و محیط اطراف پیدا کند.
۷ - نوجوان بیحوصله و یاغیمیشود، سلب اعتماد میکند وبرقراری روابط صمیمانه برایش دشواراست.
۸ - به تدریج متوجه آینده میشود و برای خود برنامهریزی میکند.
۹ - تمایل به عضویت در گروهها در اوشکل میگیرد و بیشتر رفتارهای اومتأثر از گروه همسالان میباشد.
۱۰ - در ادامه مورد فوق تقلید از نمونهها و شخصیتهای نمایشی در او بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و بهعلت طغیان بر ضد ارزشهای قبلیگاهی ضد ارزشها برای او جایگزین واستوار میگردند.
۱۱ - علیرغم بیان واضح هنوز هم یکی از اصلیترین نیازهای نوجوان دراین مرحله نیاز به تأیید دیگران است و چنانچه پاسخ این نیاز به دلیلموفقیتها و فعالیتهای وی دادهنشود، سعی میکند از طرق دیگر موردتأیید دیگران به خصوص گروههمسالان واقع شود.
به دلیل احساس استقلالطلبی نوجوان، در محیط تحصیلی نمیتوان و نبایدمقررات و انضباط خشک را حاکمنمود. او علاقهمند است که درطرحریزی درسی و تدوین مقرراتمورد مشورت و نظرخواهی قرار گیرد و بدین ترتیب با قبول مسؤولیت احساس بلوغ و پختگی نماید.
هر یک از مراحل رشد با مشکلات وفرصت هایی همراه است. اطلاق عنوان «بحران» به دوره بلوغ نه چارهساز و نه مناسب است. بحرانها را میتوانمبالغهای در نظر گرفت که باید بهاستقبال آن شتافت. بحرانها لزوما درزندگی فاجعه محسوب نمیشوند و راهکار اصلی در برخورد باتمامی این مسایل دو روشاست:
۱ - ارایه الگوی مناسب:
جامعه انتظار دارد که نوجوانانخودشان بزرگ شوند و بچههای خوب و مطیعی باشند، در صورتی که هیچ الگوی خارجی و عینی در اختیار آنها نمیگذاریم.
۲ - توانمندسازی افراد در زمینه مهارتهای تفکر منطقیو انتقادی:
نوجوانی دورانی است که برای خودهویتی در نظر میگیریم و هدفها و ارزشهای خویش را مشخصمیسازیم. نوجوانی که در زمینه تفکرانتقادی مهارت یابد، بر اساساطلاعات و تجربههای خود، از میانراهحلهای موجود عملیترین وهماهنگترین راه حل را بر اساسنیازها و اولویتهای خود انتخابمیکند. نوجوان به دلیل مهارت درتفکر منطقی و تمرین در این زمینه میتواند مسؤول مسیر تکامل خود بوده و دشواریهای دوران نوجوانی را با موفقیت و در مسیر تعالی خود پشت سر گذارد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼