۵۱۰۵۹
۲۶۶۵
۲۶۶۵

بهترین روش تشویق کودک، اثرات مثبت

تشویق بیش از حد در دراز مدت مانع پیشرفت خود به خودی کودک می‌شود.

روزنامه مردم سالاری: تشویق بیش از حد در دراز مدت مانع پیشرفت خود به خودی کودک می‌شود.


بهترین روش تشویق کودک، اثرات مثبت


چکیده یافته های پژوهشی در مورد اثرات تشویق و تنبیه بیانگر این است که:

۱) تشویق بیش از حد در دراز مدت مانع پیشرفت خود به خودی کودک می شود.

۲) تشویق بیرونی در دوره های سنی پایین تر موثر از دوره های بالاتر است.

۳) تشویق درونی با «خودپنداری» مثبت دارای ارتباط معنادار است.

۴) درسنین پایین، تشویق بیرونی به همراه تقویت درونی باعث تقویت اعتماد به نفس می شود.

۵) کودکانی که دارای «مرکز کنترل بیرونی» هستند نسبت به کودکانی که دارای مرکز کنترل درونی هستند نیاز بیشتری به تشویق های بیرونی دارند.


به کارگیری اصل تقویت «تشویق» در فرایند تعلیم و تربیت پیامدهایی به دنبال دارد از جمله:

۱) پاسخ به نیاز طبیعی و روان زادی کودک.

۲) ایجاد حس اعتماد به نفس و تقویت خودپنداری مثبت در کودک.

۳) تحریک و تشویق درونی برای پیشرفت.

۴) تقویت عزت نفس.

۵) بازخورد مثبت نسبت به اطرافیان.

۶) عامل تغییر دهنده و جهت دهنده رفتار.


اما اگر تشویق بدون رعایت اصول فوق اعمال گردد آفاتی به دنبال خواهد داشت:

۱) وابستگی کودک به عوامل کنترل بیرون از خود.

۲) کند شدن محرک های درونی.

۳) احساس خودبزرگ بینی کاذب.

۴) ایجاد توقعات و انتظارات نامناسب از جانب کودک.


شرایط عامل و کلی که باید در تشویق لحاظ شود عبارتند از:

۱) همسو بودن تشویق با تقویت درونی کودک.

۲) مشخص بودن علت تشویق برای کودک.

۳) به موقع، به اندازه و به جا بودن تشویق.

۴) متناسب بودن تشویق با میزان فعالیت و انتظار کودک.

۵) عدم مقایسه با همسالان و دوستان.

به طور کلی می توان نتیجه گرفت که وقتی عوامل بیرونی بر عوامل درونی غلبه کند و مشوق ها و جوایز و پاداش ها به سود تقویت مکانیسم های خوانگیخته نگردد این امکان وجود دارد که:

۱) رفتارها شرطی شود.

۲) عادات، جایگزین صفات شود.

۳) رفتارهای مورد انتظار، قالبی و مکانیکی و ساختگی شود.

۴) اصالت و ماهیت عمل مورد تشویق از بین برود.

۵) همکاری و تشریک مساعی به رقابت ناسالم و تخریب گر تبدیل شود.

۶) رفتار به صورت تصنعی و خودنمایی و تظاهر جلوه کند.

۷) فریب، تظاهر و خودنمایی و ریاکاری افزایش یابد.

متاسفانه بیشترین ضایعه تربیتی ناشی از بها دادن به عوامل مشوق بیرونی متوجه دانش آموزان ابتدایی است زیرا آنها از رشد کافی برخوردار نبوده و نمی توانند معنای رقابت را دریابند.

عده ای از معلمان و مربیان برای دست یابی به اهداف خود و تقویت هر چه سریع تر رفتارهای موردنظر در دانش آموزان، سعی می کنند به هر طریق ممکن رفتار کودک را مطابق خواسته ها و دستورات از پیش تعیین شده شکل دهند بدون اینکه به پیامدهای مخرب این روش های صوری در ساختار شخصیتی کودک بیندیشند.

لذا اگر این گونه روش های سطحی و تصنعی و ظاهر پسند افزایش یابد، فجایع سنگین و ناگواری را در روند تعادل جویی طبیعی کودکان شاهد خواهیم بود.


آسیب شناسی یادگیری در تربیت:

«یاددهی، مانع یادگیری است». به گفته پیاژه هرگاه چیزی را به کودک یاد دهیم، مانع از آن شده ایم که خود او شخصا کشف و اختراع کند. این عبارت کوتاه از عمیق ترین تعاریف در فرایند یادگیری خلاق می باشد.

در آموزش و پرورش سنتی یادگیری را تغییرات نسبتا پایدار در رفتار ارگانیسم که بر اثر تجربه رخ می دهد، دانسته اند. اما روانشناسان تحول نگر یادگیری را تابع تحول می دانند و معتقدند که یادگیری عبارت است از «تغییرات تجربه توسط ارگانیسم».

در واقع وقتی ما چیزی را به کودک یاد می دهیم در زمانی کوتاه حاصل دانسته و اطلاعات خود را در ذهن او گنجانده و به او واگذار می کنیم غافل از اینکه همین اقدام ما، قدرت خلاقیت و ابتکار را از کودک می گیرد. زیرا یادگیری واقعی زمانی اتفاق می افتد که دانش آموز در برابر ندانسته ها قرار می گیرد و خود دانسته ها را کشف کند.

در آموزش و پرورش فعال، معلم نقش تشنه کننده را ایفا می کند نه سیراب کننده. زیرا وقتی ما در برابر موقعیت مبهم قرار بگیریم عمل تفکر شروع می شود و طبق تعریف، فرایند رسیدن از معلوم به مجهول است. یعنی در «موقعیت معلوم» نیازی به تفکر نیست و یادگیری های غیرفعال خود سپری در برابر یادگیری فعال است.

پس ما با یاددهی نه تنها باعث کشف استعدادها نشده ایم بلکه مانعی برای آنها گشته ایم. براساس نظریه رفتارگرایان، یادگیرنده موجودی فعل پذیر است. اما شناخت گرایان چون یادگیری را تغییر تجربه براساس رفتار می دانند معتقدند هنگامی که کودک در مقابل موقعیت جدیدی قرار می گیرد باید پاسخ خاصی ابداع کند و او زمانی قادر به انجام این کار می شود که او نتواند آن را با معلومات پیشین خود مرتبط کند و به همین دلیل او مجبور است به بنا کردن مفاهیم آموزشی و تربیتی در ساختار روانی خود بپردازد.

که درچنین صورتی عمق و وسعت یادگیری، استحکام و ثبات بیشتری می یابد و نوعی «خودرهبری» در فرایند یادگیری فرد به وجود می آورد که نیاز به وابستگی بیرونی و تقویت خارجی را از بین می برد.

پس اگر بپذیریم که یادگیری واقعی عبارت است از پدید آمدن ساخت های تازه، پس باید روش های آموزشی و تربیتی را به گونه ای متحول کنیم که کودک بتواند ساخت های شناختی خود را بنا کند و متعاقب آن ساخت های جدیدی ایجاد نماید.

در این جا تاکید می شود که روش های فعال علاوه بر فراهم کردن شرایط مختلف، باید موجب تحریض و تشویق یادگیرنده شود و تمامی پیام های آموزشی و تربیتی متناسب با کانون رغبت و علاقه کودک باشد.

زیرا هیچ تغییری در رفتار یادگیرنده رخ نمی دهد مگر آنکه از میل درونی و رغبت طبیعی سرچشمه گیرد. بنابراین می توان چنین گفت که کودک زمانی به طور عمیق یاد می گیرد که خودآگاه و فعالانه به فعالیت عینی و ذهنی پرداخته وخود از آن کوشش ها نتیجه گیری کند.


آسیب شناسی تربیت کلامی:

هر قدر واژه ای کمتر به زبان آید بیشتر به گوش می رسد. (فرانچسکوی قدیس)

امروزه براساس پیشرفته ترین یافته های تحقیقاتی به این نتیجه رسیده اند که عمیق ترین و موثرترین روش ها در قالب غیررسمی ترین روش ها نهفته است. البته در آموزه های دینی و ادبیات عرفانی ما از این روش فراوان یاد شده است. اما غرق بودن در میان این تعالیم و مفاهیم ما را از درک و دریافت درست آن غافل کرده است.

در روش های جاری آموزشی و تربیتی ما راه وارونه را انتخاب کرده ایم. به عنوان مثال برای تغییر رفتار کودکانمان همواره از روش توصیه، موعظه یا قیل و قال استفاده می کنیم.

اما متاسفانه این روش ما را از مقصود دورتر و دورتر می کند. زیرا آنها در برابر این توصیه های قیم مابانه مقاومت بیشتری کرده و پیام تربیتی تاثیرگذار نخواهد بود.

باید بپذیریم «کودکان آنچه ما می خواهیم نمی شوند، بلکه آنچه انجام می دهیم می شوند»

برخی کودکان در میان خاموشی و سکوت تاثیر پذیرترند. چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی به تعبیر مولانا:

می رود از سینه ها در سینه ها

از ره پنهان صلاح و کینه ها

از این رو اگر می خواهیم فرزندان ما با آرامش و وقار تربیت شوند باید در زندگی واقعی خود اینگونه باشیم.

اگر کودک ما دچار مشکلی در زمینه های درسی یا اخلاقی است، با به رخ کشیدن ضعف ها و کاستی ها و تحقیر و ملامت او تنها بار مضاعفی به دوشش قرار می دهیم اما اگر در این گونه موارد سکوت اختیار کنیم شانس حل خودبخودی مشکل به مراتب بیشتر از اقدامات خام و ناپخته کلامی ما خواهد بود.

همانند زخمی که در اثر دستکاری های نابجا و نادرست عفونی می شود. اما اگر با رعایت بهداشت زخم را به حال خود رها کنیم، مکانیسم دفاعی بدن به آرامی آن را ترمیم خواهد کرد. بررسی پرونده کودکانی که دچار اختلال روانی شده اند نیز شاهدی به این مدعاست. بدین صورت که وخامت اوضاع آنان همزمان با دخالت نابجا اقدامات نادرست آنان رابطه مستقیمی را نشان می دهد.

بنابراین اگر معلمان و مربیان نیز برای حل مشکلات درسی و اخلاقی دانش آموزان از روش های غیرمستقیم استفاده نمایند به مراتب موفق تر از زمانی خواهند بود که به سرزنش های صریح و اقدامات آشکار بپردازند.

زمانی که از روش های مستقیم استفاده می کنیم بیشتر در پی ارضای خواسته ها و احساسات خود هستیم و می خواهیم با قیل و قال و واکنش های کلامی خود را تخلیه کرده و خیالمان را آسوده سازیم اما مشکل به قوت خود باقی است.

در شرایطی که تب حرف و روش سخنرانی و نصیحت اوج می گیرد و همه سعی می کنند از طریق روش های کلامی به مقاصد تربیتی خود برسند نوعی دل زدگی و انزجار در مخاطب ایجاد می شود.

به فرمایش علی(ع) «مردم را از طریق سکوت و خاموشی دعوت کنید.»

هنر یک مربی فراهم ساختن زمینه برای رهنمون شدن متربی به سوی درون خویش است. بهترین نصایج در خویشتن فرد نهفته است. فقط نیاز به آماده سازی روانی و تزکیه دل دارد. به قول سهراب:

از تب حرف باز ایستیم و آب بصیرت بنوشیم باید کتاب را بست

باید بلند شد باید نشست، نزدیک انبساط جایی میان بی خودی و کشف


آسیب شناسی تامین اوقات فراغت

بارور ترین و خلا ق ترین بحث شخصیت در غیررسمی ترین و آزادترین اوقات تکوین می یابد «جولیا کامرون»

در یونان باستان اوقات فراغت را اشتغال به کار لذت بخش تلقی می کردند و معتقد بودند که باشکوه ترین تمدن های بشری محصول اوقات فراغت آدمی است. اما بسیاری اوقات فراغت را بیکاری و بطالت دانسته و برای جلوگیری از به هدر رفتن آن سعی می کنند این وقت را «پر» کنند حال آنکه فلسفه اوقات فراغت این است که فرد بدون اجبار واز سر میل و رغبت به فعالیتی که دوست دارد بپردازد.

اگر در تنظیم اوقات فراغت، به میل و رغبت و تمایلا ت درونی دانش آموزان توجه نشده و به طور یکجانبه تنها به پر کردن این اوقات بپردازیم عملا اوقات فراغت را از معنای اصلی آن « خالی» کرده ایم حال ممکن است این تقاضا پیش آید که اگر قرار است فرد در اوقات فراغت به آنچه «دوست دارد» بپردازد، ممکن است اوبه سمت و سوی امیال نفسانی و شهوات کشیده شود.

در این جاست که نقش برجسته مربیان به وضوح آشکار می گردد زیرا آنان می بایست زمینه ساز و جهت دهنده بروز علا یق و تمایلات درونی و خودانگیخته مربیان باشند و شرایط را گونه ای مهیا سازند تا در قالب غیررسمی ترین شرایط، بهترین و طبیعی ترین زمینه ها را برای بروز خلا قیت فراهم شود یعنی راه حلی بینابین که هم واجد برنامه ای سالم و سازنده بوده و هم فاقد چارچوب تعیین شده و رسمی باشند رعایت نکات زیر می تواند ما را یاری کند تا در تامین اوقات فراغت به گونه ای عمل نماییم که هم از آسیب های احتمالی جلوگیری نموده و هم بتوانیم به دور از قالب های تعیین شده، فرصت انجام فعالیت هایی را فراهم نماییم که حاصل آن اتصال به معنویت خودیابی، خلا قیت، آرامش و کمال جویی باشد.

۱) تعدد و تنوع فعالیت ها.

۲) جلوگیری از سرگرمی های تکراری و اشتغالا ت بدون هدف.

۳) احساس محصول کارآیی و خلا قیت توسط خود دانش آموز

۴) ایجاد زمینه و فرصت برای تفکر و تامل درباره خود و طبیعت و خدای خویش

۵) تلفیق تنوع طلبی و ثبات خواهی در فعالیت ها

۶) نمایان شدن مفاهیم خیرخواهی، کرامت نفس، زیبایی دوستی وحقیقت یابی در قالب فعالیت های غیر کلامی

۷) برقراری روابط صمیمی، ساده اماجدی بین دانش آموزان و مربیان

۸) تحریک حس کنجکاوی و پرسشگری

۹) ادراک بین لذات آنی و شادمانی و فرح درونی

۱۰) توجه به آزادی واختیار در آموزش مهارت ها

۱۱) توزیع فعالیت ها در زمینه های شغلی، ذاتی ابتکاری، مهارتی، تفریحی و ...

۱۲) اهتمام به تفریحات بدنی برای آزادسازی انرژی های سرکوب شده.


آسیب شناسی تربیت مهارت زدا:

امروزه بحث آموزش زندگی به یکی از رایج ترین برنامه ها وفعالیت های یادگیری در مدارس تبدیل شده است. هدف از این گونه آموزش ها این است که فرد بتواند نیازهای واقعی خود را با آموزش های درون مدرسه ای مرتبط کند. البته در وهله نخست این اقدام بسیار ضروری به نظر می رسد اما آیا این آموزه ها در محیطی مصنوعی می تواند پاسخگوی نیازهای ما درصحنه واقعی زندگی باشد؟

نسل کنونی در جامعه ای روبه رشد زندگی می کند و مجبور است به موازات تحولا ت شتابنده محیط گام بردارد واین امر او را در برابر موقعیت های مبهم وغیرقابل پیش بینی قرار می دهد که مطمئنا اگر از مهارت های لا زم برخوردار نباشد، در مواجهه با آنها شکست خواهد خورد. اما مساله این جاست که آیا افراد باید این مهارت ها را «آموزش» ببینند یا اینکه اینها را «کشف» نمایند.

مهارت یابی به معنای کنترل عواطف واحساسات در بحران های زندگی است. در جایی که توان انسانها به چالش کشیده می شود داشتن اعتماد به نفس نترسیدن از خطر و نهراسیدن از شکست چیزهایی نیست که بتوان در قالب کتاب درسی و یا گفت وگوی کلا می به آنها دست یافت.

هر چند که این آموزش ها می تواند در حد اطلا ع رسانی باشد اما هرگز منجر به مهارت یابی طبیعی نخواهد شد. روانشناسان پیشرو معتقدند که انسان بدون استرس و مشکل امکان شکوفایی و توسعه وجودی نخواهد داشت البته مشروط بر اینکه به مهارت غلبه بر مشکلا ت دست یابد.

مهارت یابی در پرتو خطرهای واقعی موجب می شود انسان به عمیق ترین لا یه های شخصیت خویش پی ببرد، خود را آن گونه که هست بشناسد و در این میان اقدام به خودسازی نماید.

این تحول در عین دردناکی دل انگیز است به همین دلیل است که صاحبان حکمت و خرد ناب به ما می آموزند که نه تنها باید از مشکلا ت ودشواری های زندگی هراس داشت بلکه باید با آغوشی باز و سینه ای گشاده نگاهی مشتاق به استقبال آنها رفته و رنج ناشی از آنها را از جان و دل پذیراشد.

انسان خودشکوفا، عاقل تر از آن است که حلا وت رنج وبلا و خطر پذیری را بر سکون و رخوت ناشی از آسایش انفعالی ترجیح ندهد. زیرا که درهر خطر بزرگ «نعمتی بزرگ» و در هر رنج دردناک «لذتی طربناک» نهفته است.

بحران های سازنده اضطراب های رشدآور و غم های تکان دهنده سبب تعالی آدمی است مشروط به اینکه بتوان مهارت شکیبایی را به نمایش درآورد.

عده ای از آسیب شناسان اجتماعی نظیر «کارل گوستاویونگ» اختلا ل روانی را جایگزین « عذاب معقول» می دانند. عذاب معقول پذیرش عاقلا نه دشواری های زندگی طبیعی و طبیعت زندگی است آنها معتقدند کسانی که نگرش آسایش طلبانه ای به زندگی دارند همواره از خطر کردن ارادی می گریزند. به تغییر تن در نمی دهند و با دوری از هرگونه شرایط جدید، ظاهرا به دنبال رسیدن به آسایشند اما در عمل به فردی می مانند که «روی برتافتن» به انواع امراض دچار می شوند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.