آموزش گفت و گو به کودک (۱)

کودکان خود و آنچه در ذهنشان وجود دارد را درستِ مطلق میدانند و جالب آنکه همین فرآیند با افزایش سن آنها نیز کم و بیش ادامه پیدا میکند و از دعواهای کوچک داخل مهدکودک به درگیریها و ناراحتیهای داخل مدرسه و بعدها داخل اجتماع بزرگتر منتقل می شود.
کودکان خود و آنچه در ذهنشان وجود دارد را درستِ مطلق میدانند و جالب آنکه همین فرآیند با افزایش سن آنها نیز کم و بیش ادامه پیدا میکند و از دعواهای کوچک داخل مهدکودک به درگیریها و ناراحتیهای داخل مدرسه و بعدها داخل اجتماع بزرگتر منتقل می شود.
گفتوگو مهمترین اصل برای یادگیری همیشگی و در نهایت توانایی اجتماعی در کودکان است و از آنجایی که در گفت وگو، افراد به مشاهدهگرانی فعال تبدیل میشوند، میتوانند اندیشه و فرآیند تفکر خود را نیز مشاهده کنند و به همین دلیل است که آنها میتوانند رویدادها را از اندیشه خود جدا کنند و شروع به گرفتن موضعی خلاقانهتر و کمتر منفعل نسبت به تفکر خود کنند؛ در نتیجه نه تنها یادگیری بهتر آغاز میشود، بلکه موضعگیری همراه با پیش داوری قطع و بهجای آن جستوجو برای یافتههای بیشتر جایگزین میشود.
گفتوگو نوعی خاص از صحبت کردن و گوش سپردن به یکدیگر است. نوعی ارتباط متقابل و تعامل با هم. برای این کار بایستی قبل از هر چیز بتوانیم صحبتهای درونی خود را بشنویم و به عکس العملهای خود توجه کنیم و به بررسی منشا احساسات خود بپردازیم تا قضاوتها و ارزیابی های خود را خوب ببینیم.
و آنها را برای شنیدن کامل حرف دیگری به کناری بگذاریم. البته این به معنای نادیده گرفتن آنها نیست بلکه فقط کمی صبر کردن و جستوجوی موارد جدید است.
گرگ از زرافه پرسید: چه طور میتوانی آنهایی که تو را اذیت میکنند، دلت را میشکنند، ناراحتت میکنند یا حتی قصد خوردننت را دارند به راحتی ببخشی، با آنها مهربان باشی و حتی دلت به حالشان بسوزد؟
زرافه پاسخ داد: من از این بالا خیلی چیزها میبینم؛ کسانی را میبینم که درد دارند و ناراحتند، کسانی که اذیت شدهاند و عصبیاند، کسانی که با آنها بدرفتاری شده و بداخلاقند؛ حتی کسانی که دلشان شکسته و دوست دارند انتقام بگیرند. من اینها را میبینم و میدانی که من قلب بزرگی دارم، میتوانم محبت زیادی به آنها داشته باشم. چه طور میتوانم کسانی را که اینگونهاند نبخشم و به آنها محبت نکنم؟ من اینچنین میبینم.
اینها در کنار هم باعث میشود که کودکان در مواجهه با مسائل و اتفاقاتی که با ذهنیت شکل گرفتهی آنها متفاوت است، عکس العمل نشان دهند و شروع به مقاومت کنند. کودکان خود و آنچه در ذهنشان وجود دارد را درستِ مطلق میدانند و جالب آنکه همین فرآیند با افزایش سن آنها نیز کم و بیش ادامه پیدا میکند و از دعواهای کوچک داخل مهدکودک به درگیریها و ناراحتیهای داخل مدرسه و بعدها داخل اجتماع بزرگتر منتقل می شود.
اما در عین حال کودکان در سالهای اولیه زندگی خود کنجکاوی زیادی دارند و این شور و شوق برای فرا گرفتن به آنها این امکان را میدهد که با تفاوتها بهتر کنار بیایند و با آزادی فکر بیشتری به تحلیل موقعیتهای مختلف بپردازند. حال این سوال پیش میآید که چگونه کودکانمان را به سمت رشد بیشتر در زمینه یادگیری و در عین حال دوری از خشونت پیش ببریم؟!
کودکان از بدو تولد، موجوداتی منحصر بهفرد هستند و خواست و اراده و تصوراتی دارند که با بالا رفتن سن و سالشان مدام رشد میکنند. به همین دلیل است که میان علائق، خواستهها و نیازهای آنها با بقیه افراد، نقاط اصطکاک طبیعی وجود دارد. علاوه بر آن کودکان هر روز از پدر و مادر پیامهایی مبنی بر «درست» یا «نادرست» بودن امور دریافت میکنند که باعث به وجودآمدن قضاوتها و پیش فرضهایی میشود که با ذهنتیت دیگران متفاوت است.
نوعی ارتباط متقابل و تعامل با هم. برای این کار بایستی قبل از هر چیز بتوانیم صحبتهای درونی خود را بشنویم و به عکسالعمل های خود توجه کنیم و به بررسی منشا احساسات خود بپردازیم تا قضاوتها و ارزیابیهای خود را خوب ببینیم و آنها را برای شنیدن کامل حرف دیگری به کناری بگذاریم. البته این به معنای نادیده گرفتن آنها نیست بلکه فقط کمی صبر کردن و جستوجوی موارد جدید است.
پیتر سنگه، مدرس انستیتو تکنولوژی ماساچوست و متخصص در آموزش، گفتوگو را مهمترین اصل برای یادگیری همیشگی و در نهایت توانایی اجتماعی میداند و معتقد است از آنجایی که در گفتوگو، افراد به مشاهدهگرانی فعال تبدیل میشوند، میتوانند اندیشه و فرآیند تفکر خود را نیز مشاهده کنند و به همین دلیل است که آنها میتوانند رویدادها را از اندیشه خود جدا کنند و شروع به گرفتن موضعی خلاقانهتر و کمتر منفعل نسبت به تفکر خود کنند؛
در نتیجه نه تنها یادگیری بهتر آغاز میشود، بلکه موضعگیری همراه با پیش داوری قطع و بهجای آن جستوجو برای یافتههای بیشتر جایگزین میشود. گفتوگو نوعی خاص از صحبت کردن و گوش سپردن به یکدیگر است.
ادامه دارد...
نظر کاربران
با سلام و درود
دخترم به تازگی دو سالگی رو تموم کرده از یکسالگی هم با ایما اشاره منظور خودش رو میرسوند متاسفانه الان هم، همون روال ادامه داره اصلا برای خواسته هایش صحبت نمیکنه هرچند تکرار و خواهش میکنم بدتر جبهه میگیره و هیچ کلمه ای رو تکرار نمیکنه در صورتی که در خلوت خودش یا وقتی حواسش نیست همون کلمات رو صحیح ادا میکنه دایره کلماتش حدود چهل تا کلمه است خیلی دلواپس هستم لطفاً راهنمایی بفرمائید متشکرم
پاسخ ها
همراه عزیز نی‌نی‌بان، اگر سوالی از متخصصان دارید در آدرس زیر مطرح کنید
https://bit.ly/31AMOqp