آموزش حریم خصوصی به کودکان، نکات مهم
بسیاری از کودکان امروزی هیچ گاه خاطرات خوب دوران کودکی ما را از میهمانی های خانوادگی بزرگ یا تعامل با دوستانی که گاه از فامیل به خانواده ما نزدیکتر بودند، تجربه نمی کنند.
بسیاری از کودکان امروزی هیچ گاه خاطرات خوب دوران کودکی ما را از میهمانی های خانوادگی بزرگ یا تعامل با دوستانی که گاه از فامیل به خانواده ما نزدیکتر بودند، تجربه نمی کنند.
یکی از این عوارض نیز محدود شدن فضا و حریم خصوصی افراد است. فراموش نکنید که در کنار این کوچک شدن فضا و حضور کودکان، برخی خانواده ها همزمان میزبان پدر یا مادر یکی از دو طرف نیز هستند. طبیعی است در چنین شرایطی یکی از عوارض این محدودیت در حریم خصوصی، تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی زناشویی زوج باشد.
خستگی و آثار استرس های زندگی روزمره از یک طرف و فراهم نبودن حریم و فضایی که زوج در آن احساس امنیت و اطمینان خاطر کنند از سوی دیگر، باعث می شود تا مناسبات جنسی به لحاظ کمیت و کیفیت دچار تغییرات جدی شوند. این تغییرات معمولا ابتدا کیفیت و رضایتمندی زوج از رابطه زناشویی را دچار آسیب می کند و سپس به تدریج باعث می شود تا زن و شوهر اصولا تمایل چندانی برای ورود به یک تعامل جنسی نداشته باشند.
وقتی این نداشتن تمایل فقط از سوی یکی از طرفین باشد، می تواند باعث ایجاد تنش در سایر جنبه های روابط آنها شود. اگر سرد شدن روابط زناشویی از سوی هر دو طرف باشد، اگرچه به ظاهر نارضایتی کمتری ایجاد می کند ولی به تدریج صمیمیت و تعامل عاشقانه زوج آسیب می بیند بنابراین هیچ عاملی از جمله محدودیت فضا، زمان، استرس های معمول، بیماری های مختلف و غیره نباید زندگی زناشویی زن و شوهر را متوقف کند یا کیفیت آن را در حدی پایین آورد که عملا نتواند نقش خود را در حفظ عشق و صمیمیت آنها ایفا کند.
ضرورت مدیریت روابط زناشویی
واضح است که تغییر شرایط محیط همیشه امکانپذیر نیست، بنابراین مناسبات زناشویی زوج باید به وسیله آنها مدیریت شود.
متاسفانه در رفتار جنسی بسیاری از زوج ها کلیشه هایی وجود دارد که آنها را در استفاده از موقعیت های مختلف زندگی و مدیریت آنها محدود می کند، مثل تصور اینکه روابط جنسی شرایط زمانی و مکانی یا آداب بسیار خاصی دارد. حتی در تعالیم دینی ما نیز اگرچه مستحباتی برای این موضوع مطرح شده است، تقریبا کمتری محدودیت ها برای روابط زناشویی زوج وجود دارد، بنابراین هر دو طرف باید برخی از این کلیشه ها را که فرصت های ممکن برای داشتن تعامل جنسی را از بین می برند، تغییر دهند و بدانند که نه نوع رابطه (از یک معاشقه ساده تا رفتارهایی مثل انجام رابطه زناشویی) و نه زمان و مکان آن، نباید در حدی غیرقابل انعطاف شود که عملا رابطه را امکان ناپذیر کند.
در این خصوص باید برخی از باورهای نادرست دیگر نیز اصلاح شوند. مثلا با بزرگتر شدن فرزندان و حتی گاه در شرایطی که آنها نوجوانانی حکاملا بالغ یا حتی دانشجو هستند، پدر و مادر با این پیش فرض که فرزندان از روابط زناشویی بین زن و مرد آگاهی دارند و نباید رفتار آنها حاوی هیچ نشانه یا سرنخی از داشتن رابطه زناشویی باشد، مناسبات جنسی خود را به شدت محدود یا تعطیل می کنند. این نگرش قابل قبول و سازنده نیست.
مسلم است که فرزندان بخصوص در این روزگار، دیر یا زود نسبت به مسائل جنسی آگاهی پیدا می کنند، بنابراین لازم است که الگوی تربیتی آنها به گونه ای باشد که حریم خصوصی و مناسبات والدین را به رسمیت بشناسند. این موضوع حتی در قرآن کریم نیز مورد تاکید قرار گرفته است. هیچ لزومی ندارد که والدین الگوی رفتاری خاصی در پیش بگیرند تا به فرزندان اینطور القا شود که آنها هیچ تعاملی با یکدیگر ندارند. اصولا چنین کاری حتی با تربیت جنسی صحیح فرزندان نیز در تعارض است اما طبیعی است که رفتار پدر و مادر در حضور فرزندان از آنچه در خلوت آنها می گذرد کاملا متمایز است و فرزندان نیز باید این موضوع را درک و بپذیرند.
از طرفی زن و شوهری که بخواهند منتظر بمانند تا همه شرایط و ملاحظات مد نظر آنها (بخصوص با استانداردهای سختگیرانه) فراهم باشد تا رابطه زناشویی مناسب داشته باشند، عملا بعد از مدتی درمی یابند که از لحاظ جنسی دچار فاصله ای قابل توجه شده اند؛ بنابراین روابط زناشویی نیز مانند بسیاری از جنبه های زندگی امروزی باید مدیریت شود. یعنی زوج باید به شکل فعال، شرایط حتی حداقلی را «ایجاد» کنند. مشکلی که در این رابطه وجود دارد این است که اغلب، مناسبات جنسی در فهرست اولویت های زندگی آنها قرار نمی گیرد چون تصور می کنند برای این امور همیشه وقت خواهد بود.
درست مانند وقتی که کتابی را از کتابخانه برای زمان مشخصی به امانت می گیرید یا آن را خریداری می کنید و بعضا دیگر شاید عجله ای برای مطالعه آن نداشته باشید اما واقعیت در روابط بین زن و شوهر غیر از این است. نه جوانی و سلامت و شادابی صفات همیشگی هستند و نه مناسبات و صمیمیت و حتی تعهد زوجی که زندگی جنسی آنها به سردی گراییده در درازمدت دست نخورده باقی خواهد ماند.
همانگونه که زن و مرد بسیاری از زمینه های زندگی خود را متناسب با اهمیت موضوع اولویت بندی می کنند، باید برای روابط زناشویی نیز جایگاه ویژه ای قائل باشتند و برای آن به لحاظ زمانی و حتی مادی هزینه کنند.
افراد ممکن است برای بسیاری از امور از مرخصی ساعتی یا روزانه استفاده کنند ولی در فرهنگ ما کمتر پیش می آید که زوجی که به لحاظ زمانی یا شرایط حریم خصوصی در منزل محدودیت هایی دارند، در مورد فراهم کردن فضا و فرصت مناسب به برنامه ریزی بپردازند. حتی ممکن است چنین کاری را بخصوص وقتی سال ها از ازدواج آنها سپری شده در شأن و منزلت خود ندانند و وقتی یک طرف مترصد آن است، او را سرزنش و متهم کنند! در حالی که چنین رفتاری (فراهم آوردن امکان خلوت مناسب در منزل یا در یک سفر یکروزه) تنها نشان از یک نیاز غریزی ندارد و باید هر دو طرف آن را به عنوان نشانه ای از زنده بودن عشق و صمیمیت بدانند.
در مجموع، زوج باید برخی کلیشه های رایج را که مانع می شوند تا همسران بتوانند سناریوهای جنسی متنوع تری در زندگی را طراحی و تجربه کنند، کنار بگذارند (مثل اینکه رابطه جنسی مخصوص شب ها یا ساعات خاصی است و ...) در ادامه برای تحقق این سناریوها با ذهنیتی باز برنامه ریزی کنند.
قطعا داشتن رابطه در چنین شرایط زن و شوهر را دچار استرس می کند اما وجود استرس چه تاثیری در رابطه زناشویی دارد؟
در پاسخ باید گفت که وجود استرس یا هر عامل دیگری که باعث ایجاد اضطراب یا افکار منفی در فرد شود، می تواند بر کارکرد جنسی تاثیر بگذارد. مهمترین ارگان جنسی در بدن، مغز است. بنابراین سلامت و تعامل جنبه های زیست شناختی و روانشناختی سیستم عصبی در کنار کارکرد مناسب سایر اندام ها برای تحقق یک زندگی جنسی موفق بسیار مهم است. به همین دلیل زوج باید با برنامه ریزی مناسب تا حد امکان سعی کنند تا حریم خصوصی خود را بهبود ببخشند.
علاوه بر زمان بندی مناسب، حتی در آپارتمان های کوچک امروزی نیز هنوز تدابیری قابل اجرا هستند که این حریم را مستحکم تر می کند. مثلا اگرچه در منازل با فراوانی زیادی، درهای ساده و نسبتا بی کیفیتی برای اتاق های خواب تعبیه می شود، ولی به لحاظ فنی، راه هایی نیز برای آکوستیک کردن همین درها وجود دارد و با مقداری هزینه، دست یافتن به محیطی با آرامش خاطر بیشتر امکانپذیر است.
البته تاکید می کنم که در این خصوص باید به همه عواملی که اشاره شد؛ یعنی تغییر نگرش، عملی شدن اصول تربیتی از سوی فرزندان، برنامه ریزی، زمان بندی و سناریوهای جایگزین (مثل مسافرت یک یا دو روزه 2 نفره وقتی فرزندان بزرگتر هستند) و بالاخره ایجاد امنیت فیزیکی بیشتر به طور همزمان توجه داشت.
اگر فرزندان تصادفا شاهد رابطه زناشویی والدین شان شوند، چه برخوردی باید با آنها کرد؟
در چنین شرایطی زوج باید ضمن حفظ خونسردی، توجه داشته باشند که چنین پیشامدی حاصل کم توجهی آنهاست، بنابراین مسئولیت آن نیز به عهده آنهاست و هرگز نباید کودک را به این دلیل سرزنش یا در او احساس گناه ایجاد کرد.
بهتر است به آرامی از او خواست به اتاق خود بازگردد تا یکی از والدین (معمولا مادران بهتر این نقش را ایفا می کنند) نزد او برود.
در این فرصت ضمن رعایت پوشش مناسب نزد کودک بروید و برای او به زبانی ساده توضیح دهید که پدر و مادرها یکدیگر را دوست دارند و گاه این علاقه را به شکل در آغوش کشیدن یکدیگر به هم نشان می دهند.
لزومی ندارد توضیحات اضافی بدهند، حتی وقتی کودک تمایل دارد با سوالات بیشتر وارد جزییات شود. کافی است او را مطمئن کنند که همه چیز روبراه است و پدر و مادر از در کنار یکدیگر بودن احساس خوبی دارند. این موضوع مهم است چون گاهی کودکان رفتار مشاهده شده را به نوعی اعمال خشونت یکی علیه دیگری تعبیر می کنند.
وقتی فرزندان بزرگتر هستند و نسبت به مناسبات جنسی والدین آگاهی دارند، در صورتی که این شرایط کاملا اتفاقی ایجاد شده باشد، در کنار مدیریت موقعیت، لازم نیست که در فرصتی دیگر توضیحی برای او داده شود ولی اگر این شرایط اتفاقا به وجود نیامده باشد یا تکرار شود، لازم است با نوجوان در اولین فرصت مناسب، صمیمانه درخصوص حریم خصوصی والدین و لزوم رعایت برخی ملاحظات (مثل در زدن یا اجازه گرفتن پیش از ورود به این حریم) صحبت شود.
شاید اگر نظام آموزشی کشور به مسئولیت های خود درخصوص آموزش های متناسب با هر سن در حوزه سلامت جنسی و باروری توجه می کرد، لزومی نداشت همه مسئولیت ها را در این موضوع به عهده والدینی بگذاریم که خود اغلب در حیطه تعلیم و تربیت جنسی دانش و مهارت کافی ندارند!
یکی از این عوارض نیز محدود شدن فضا و حریم خصوصی افراد است. فراموش نکنید که در کنار این کوچک شدن فضا و حضور کودکان، برخی خانواده ها همزمان میزبان پدر یا مادر یکی از دو طرف نیز هستند. طبیعی است در چنین شرایطی یکی از عوارض این محدودیت در حریم خصوصی، تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی زناشویی زوج باشد.
خستگی و آثار استرس های زندگی روزمره از یک طرف و فراهم نبودن حریم و فضایی که زوج در آن احساس امنیت و اطمینان خاطر کنند از سوی دیگر، باعث می شود تا مناسبات جنسی به لحاظ کمیت و کیفیت دچار تغییرات جدی شوند. این تغییرات معمولا ابتدا کیفیت و رضایتمندی زوج از رابطه زناشویی را دچار آسیب می کند و سپس به تدریج باعث می شود تا زن و شوهر اصولا تمایل چندانی برای ورود به یک تعامل جنسی نداشته باشند.
وقتی این نداشتن تمایل فقط از سوی یکی از طرفین باشد، می تواند باعث ایجاد تنش در سایر جنبه های روابط آنها شود. اگر سرد شدن روابط زناشویی از سوی هر دو طرف باشد، اگرچه به ظاهر نارضایتی کمتری ایجاد می کند ولی به تدریج صمیمیت و تعامل عاشقانه زوج آسیب می بیند بنابراین هیچ عاملی از جمله محدودیت فضا، زمان، استرس های معمول، بیماری های مختلف و غیره نباید زندگی زناشویی زن و شوهر را متوقف کند یا کیفیت آن را در حدی پایین آورد که عملا نتواند نقش خود را در حفظ عشق و صمیمیت آنها ایفا کند.
ضرورت مدیریت روابط زناشویی
واضح است که تغییر شرایط محیط همیشه امکانپذیر نیست، بنابراین مناسبات زناشویی زوج باید به وسیله آنها مدیریت شود.
متاسفانه در رفتار جنسی بسیاری از زوج ها کلیشه هایی وجود دارد که آنها را در استفاده از موقعیت های مختلف زندگی و مدیریت آنها محدود می کند، مثل تصور اینکه روابط جنسی شرایط زمانی و مکانی یا آداب بسیار خاصی دارد. حتی در تعالیم دینی ما نیز اگرچه مستحباتی برای این موضوع مطرح شده است، تقریبا کمتری محدودیت ها برای روابط زناشویی زوج وجود دارد، بنابراین هر دو طرف باید برخی از این کلیشه ها را که فرصت های ممکن برای داشتن تعامل جنسی را از بین می برند، تغییر دهند و بدانند که نه نوع رابطه (از یک معاشقه ساده تا رفتارهایی مثل انجام رابطه زناشویی) و نه زمان و مکان آن، نباید در حدی غیرقابل انعطاف شود که عملا رابطه را امکان ناپذیر کند.
در این خصوص باید برخی از باورهای نادرست دیگر نیز اصلاح شوند. مثلا با بزرگتر شدن فرزندان و حتی گاه در شرایطی که آنها نوجوانانی حکاملا بالغ یا حتی دانشجو هستند، پدر و مادر با این پیش فرض که فرزندان از روابط زناشویی بین زن و مرد آگاهی دارند و نباید رفتار آنها حاوی هیچ نشانه یا سرنخی از داشتن رابطه زناشویی باشد، مناسبات جنسی خود را به شدت محدود یا تعطیل می کنند. این نگرش قابل قبول و سازنده نیست.
مسلم است که فرزندان بخصوص در این روزگار، دیر یا زود نسبت به مسائل جنسی آگاهی پیدا می کنند، بنابراین لازم است که الگوی تربیتی آنها به گونه ای باشد که حریم خصوصی و مناسبات والدین را به رسمیت بشناسند. این موضوع حتی در قرآن کریم نیز مورد تاکید قرار گرفته است. هیچ لزومی ندارد که والدین الگوی رفتاری خاصی در پیش بگیرند تا به فرزندان اینطور القا شود که آنها هیچ تعاملی با یکدیگر ندارند. اصولا چنین کاری حتی با تربیت جنسی صحیح فرزندان نیز در تعارض است اما طبیعی است که رفتار پدر و مادر در حضور فرزندان از آنچه در خلوت آنها می گذرد کاملا متمایز است و فرزندان نیز باید این موضوع را درک و بپذیرند.
از طرفی زن و شوهری که بخواهند منتظر بمانند تا همه شرایط و ملاحظات مد نظر آنها (بخصوص با استانداردهای سختگیرانه) فراهم باشد تا رابطه زناشویی مناسب داشته باشند، عملا بعد از مدتی درمی یابند که از لحاظ جنسی دچار فاصله ای قابل توجه شده اند؛ بنابراین روابط زناشویی نیز مانند بسیاری از جنبه های زندگی امروزی باید مدیریت شود. یعنی زوج باید به شکل فعال، شرایط حتی حداقلی را «ایجاد» کنند. مشکلی که در این رابطه وجود دارد این است که اغلب، مناسبات جنسی در فهرست اولویت های زندگی آنها قرار نمی گیرد چون تصور می کنند برای این امور همیشه وقت خواهد بود.
درست مانند وقتی که کتابی را از کتابخانه برای زمان مشخصی به امانت می گیرید یا آن را خریداری می کنید و بعضا دیگر شاید عجله ای برای مطالعه آن نداشته باشید اما واقعیت در روابط بین زن و شوهر غیر از این است. نه جوانی و سلامت و شادابی صفات همیشگی هستند و نه مناسبات و صمیمیت و حتی تعهد زوجی که زندگی جنسی آنها به سردی گراییده در درازمدت دست نخورده باقی خواهد ماند.
همانگونه که زن و مرد بسیاری از زمینه های زندگی خود را متناسب با اهمیت موضوع اولویت بندی می کنند، باید برای روابط زناشویی نیز جایگاه ویژه ای قائل باشتند و برای آن به لحاظ زمانی و حتی مادی هزینه کنند.
افراد ممکن است برای بسیاری از امور از مرخصی ساعتی یا روزانه استفاده کنند ولی در فرهنگ ما کمتر پیش می آید که زوجی که به لحاظ زمانی یا شرایط حریم خصوصی در منزل محدودیت هایی دارند، در مورد فراهم کردن فضا و فرصت مناسب به برنامه ریزی بپردازند. حتی ممکن است چنین کاری را بخصوص وقتی سال ها از ازدواج آنها سپری شده در شأن و منزلت خود ندانند و وقتی یک طرف مترصد آن است، او را سرزنش و متهم کنند! در حالی که چنین رفتاری (فراهم آوردن امکان خلوت مناسب در منزل یا در یک سفر یکروزه) تنها نشان از یک نیاز غریزی ندارد و باید هر دو طرف آن را به عنوان نشانه ای از زنده بودن عشق و صمیمیت بدانند.
در مجموع، زوج باید برخی کلیشه های رایج را که مانع می شوند تا همسران بتوانند سناریوهای جنسی متنوع تری در زندگی را طراحی و تجربه کنند، کنار بگذارند (مثل اینکه رابطه جنسی مخصوص شب ها یا ساعات خاصی است و ...) در ادامه برای تحقق این سناریوها با ذهنیتی باز برنامه ریزی کنند.
قطعا داشتن رابطه در چنین شرایط زن و شوهر را دچار استرس می کند اما وجود استرس چه تاثیری در رابطه زناشویی دارد؟
در پاسخ باید گفت که وجود استرس یا هر عامل دیگری که باعث ایجاد اضطراب یا افکار منفی در فرد شود، می تواند بر کارکرد جنسی تاثیر بگذارد. مهمترین ارگان جنسی در بدن، مغز است. بنابراین سلامت و تعامل جنبه های زیست شناختی و روانشناختی سیستم عصبی در کنار کارکرد مناسب سایر اندام ها برای تحقق یک زندگی جنسی موفق بسیار مهم است. به همین دلیل زوج باید با برنامه ریزی مناسب تا حد امکان سعی کنند تا حریم خصوصی خود را بهبود ببخشند.
علاوه بر زمان بندی مناسب، حتی در آپارتمان های کوچک امروزی نیز هنوز تدابیری قابل اجرا هستند که این حریم را مستحکم تر می کند. مثلا اگرچه در منازل با فراوانی زیادی، درهای ساده و نسبتا بی کیفیتی برای اتاق های خواب تعبیه می شود، ولی به لحاظ فنی، راه هایی نیز برای آکوستیک کردن همین درها وجود دارد و با مقداری هزینه، دست یافتن به محیطی با آرامش خاطر بیشتر امکانپذیر است.
البته تاکید می کنم که در این خصوص باید به همه عواملی که اشاره شد؛ یعنی تغییر نگرش، عملی شدن اصول تربیتی از سوی فرزندان، برنامه ریزی، زمان بندی و سناریوهای جایگزین (مثل مسافرت یک یا دو روزه 2 نفره وقتی فرزندان بزرگتر هستند) و بالاخره ایجاد امنیت فیزیکی بیشتر به طور همزمان توجه داشت.
اگر فرزندان تصادفا شاهد رابطه زناشویی والدین شان شوند، چه برخوردی باید با آنها کرد؟
در چنین شرایطی زوج باید ضمن حفظ خونسردی، توجه داشته باشند که چنین پیشامدی حاصل کم توجهی آنهاست، بنابراین مسئولیت آن نیز به عهده آنهاست و هرگز نباید کودک را به این دلیل سرزنش یا در او احساس گناه ایجاد کرد.
بهتر است به آرامی از او خواست به اتاق خود بازگردد تا یکی از والدین (معمولا مادران بهتر این نقش را ایفا می کنند) نزد او برود.
در این فرصت ضمن رعایت پوشش مناسب نزد کودک بروید و برای او به زبانی ساده توضیح دهید که پدر و مادرها یکدیگر را دوست دارند و گاه این علاقه را به شکل در آغوش کشیدن یکدیگر به هم نشان می دهند.
لزومی ندارد توضیحات اضافی بدهند، حتی وقتی کودک تمایل دارد با سوالات بیشتر وارد جزییات شود. کافی است او را مطمئن کنند که همه چیز روبراه است و پدر و مادر از در کنار یکدیگر بودن احساس خوبی دارند. این موضوع مهم است چون گاهی کودکان رفتار مشاهده شده را به نوعی اعمال خشونت یکی علیه دیگری تعبیر می کنند.
وقتی فرزندان بزرگتر هستند و نسبت به مناسبات جنسی والدین آگاهی دارند، در صورتی که این شرایط کاملا اتفاقی ایجاد شده باشد، در کنار مدیریت موقعیت، لازم نیست که در فرصتی دیگر توضیحی برای او داده شود ولی اگر این شرایط اتفاقا به وجود نیامده باشد یا تکرار شود، لازم است با نوجوان در اولین فرصت مناسب، صمیمانه درخصوص حریم خصوصی والدین و لزوم رعایت برخی ملاحظات (مثل در زدن یا اجازه گرفتن پیش از ورود به این حریم) صحبت شود.
شاید اگر نظام آموزشی کشور به مسئولیت های خود درخصوص آموزش های متناسب با هر سن در حوزه سلامت جنسی و باروری توجه می کرد، لزومی نداشت همه مسئولیت ها را در این موضوع به عهده والدینی بگذاریم که خود اغلب در حیطه تعلیم و تربیت جنسی دانش و مهارت کافی ندارند!
منبع:
شفا آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼