مشکلات خانواده های تک فرزند، بد نیست بدانید
نبود فرزند و همبازی در خانه باعث میشود که کودک منزوی بار بیاید.
بچه که بودم معمولا نیمه شبها از خواب میپریدم آن هم با یک استرس و ترسی عجیب و غریب، روی تشک مینشستم و آرام دور و برم را نگاه میکردم، برادر بزرگترم کمی آن طرفتر آرام خوابیده بود، خیالم راحت میشد که هست، چند سانتیمتری خودم را میکشیدم تا به او نزدیک شوم و با همین اعتماد و اطمینان دوباره خواب سراغم میآمد.
به سن مدرسه که رسیدم وقتی مشقهای شبانهام را مینوشتم و به گزینه «جای خالی را پُر کنید» میرسیدم خیلی وقتها توان پر کردن آن را نداشتم و باز هم برادر بزرگتر به فریاد من میرسید و کمک میکرد تا یاد بگیرم جاهای خالی را بهدرستی پر کنم.
بزرگتر که شدم خواهرم دانشجو شده بود، دانشگاهی در یکی از استانهای جنوبی کشور، وقتی میرفت دلم میگرفت، اما آن شبی که قرار بود با قطار برای تعطیلات به خانه بازگردد تا صبح از ذوق آمدنش خواب به چشمم نمیآمد، اگر به این خاطرات همبازی شدنها و حتی دعواها و بعدترها عروسیشان و بچهدار شدنشان را هم بیفزاییم و طعم عمو و دایی شدن و... میتوان بخشی از لذتهای داشتن یک خانواده کامل را برشمرد.
این توصیفها، اما شاید برای خانوادههای امروزی چندان آشنا نباشد، بخصوص در کلانشهرها که متاسفانه آفتی به نام تکفرزندی مسائل و مشکلات فراوانی را برای کودکان امروز و نوجوانان آینده و نسل جوان و خانوادههای چند دهه بعد و به طور کل جمعیت ایران رقم خواهد زد.
ایرانیها اصولا خانواده دوست هستند و اگر به آمارهای مربوط به گذشته نگاهی بیندازیم گسترده بودن خانواده و زیاد بودن تعداد فرزندان این را بخوبی گواهی میکند، اما چه شده است که این خانواده هر روز در حال کوچکتر شدن است و چه آفتها و آسیبهایی را همراه خواهد داشت، موضوعی که محمد رحمتی، محقق ، پژوهشگر و نویسنده کتاب «بررسی ازدیاد یا کنترل جمعیت» مولفههای متعددی را برای آن بر میشمرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
فرزندمحوری و فرزندسالاری
خانوادهای که دارای یک فرزند باشد، به طور طبیعی این فرزند بهعنوان کانون توجه پدر و مادر شرایطی برایش رقم میخورد که نتیجه آن ایجاد نوعی فرزندمحوری و فرزندسالاری میشود که در تربیت فرزند هم تاثیرگذار خواهد بود، در این شرایط شاهد نوعی زیادهروی در برآوردن خواستههای کودک خواهیم بود، خواستههایی که خیلی از آنها شاید غیرمنطقی و حتی غیرقانونی هم باشد، این دست فرزندان معمولا مولفههای رفتاری خاصی دارند، حساس، زودرنج و در عین حال پرتوقع هستند و با چیزی به نام صبوری و مبارزه با مشکلات غریبه و بیگانهاند، فقدان مسئولیتپذیری از دیگر مباحثی است که باید به آن اشاره کنیم. اگر بخواهیم آیندهای را متصور شویم، آنها با اولین شکستسرخوردگی عجیبی سراغشان میآید و پیامدهای منفی فراوانی در شخصیت آنها ایجاد میکند.
غریبگی با همسالان و نداشتن مهارت اجتماعی
زمانی که نوزاد به دنیا میآید نیازمند حمایت همهجانبه والدین است، اما هر روزی که این نوزاد رشد میکند و قدم به دوران کودکی میگذارد و آرام آرام بزرگ و بزرگتر میشود نقش حضور همسالان بیشتر نمود مییابد، در واقع کودکان از همسالان خود مهارتهای بیشتری میآموزند، مهمترین همسال برای کودک وجود خواهر یا برادر بزرگتر است، این مهارت از آداب غذا خوردن و معاشرت گرفته تا بازی کردن و... را دربرمیگیرد.
حال اگر خانوادهای تکفرزند باشد، این اتفاق بهگونهای دیگر رقم میخورد که اصطلاحا به آن بلوغ زودهنگام میگویند. در واقع کودک همه چیز را از چشم بزرگسالان میبیند و با توجه به آماده نبودن او در برخورد با جهان بزرگسالان آسیبهای رفتاری جدی او را تهدید خواهد کرد.
منزوی شدن
نبود فرزند و همبازی در خانه باعث میشود که کودک منزوی بار بیاید، ضعف در برقراری ارتباط با همسالان، توجه بیش از حد به بازیهای رایانهای و انفرادی، ترس یا تنفر از مکانهای شلوغ و... از جمله خصوصیات تکفرزندهاست. زندگی در کنار برادر یا خواهر روحیه جامعهپذیری کودک را تقویت میکند، همدلی و همسویی با افراد خانواده، عشقورزی و سهولت در برقراری ارتباط با افراد هم سن در جامعه و مدرسه از اصلیترین ویژگیهای فرزندان خانوادههای دارای بیش از یک فرزند است.
عموها و خالههای غریبه
احتمالا شما دیدهاید فرزندانی که غریبهها را عمو و خاله و... صدا میکنند، یکی از آسیبهای خانوادههای تکفرزندی فقدان جایگاهها و نقشهای خانوادگی است، در واقع در این خانوادهها شبکه روابط خویشاوندی قطع میشود عمو، عمه، دایی و خاله دیگر آن مفهوم گذشته و مهم را ندارد. شبکه خویشاوندی ناقص در مواقع گرفتاری و مشکلات خودش را بیشتر نشان میدهد، جایی که یک خانواده میتواند با بهره گرفتن از این نقشها و روابط بر مشکلات غلبه کند ناگهان تنها و بیپناه خودش را میبیند، در این زمینه شاید مقایسهای کرد بین خانوادههایی که مهاجرت میکنند و بدون آشنا در کشوری غریبه میخواهند زندگی خود را پی بگیرند چه مسائل و مشکلاتی پیش روی آنهاست؟ مهمترین آن شاید همین قطع شبکه خویشاوندی باشد.
جایگزینهای ناکارآمد
کودک یا نوجوانی که تنهاست بهانهگیر میشود و بسیاری از خانوادهها برای جبران این تنهایی و پایان بهانهگیری متاسفانه ابزارهایی مانند تلویزیون، ماهواره، بازیهای رایانهای و... را نخستین راهحل میدانند و از آن برای سرگرم کردن کودک خود بهره میبرند، اعتیاد و وابستگی به تماشای تلویزیون و انجام بازیهای رایانهای عواقبی همچون پرخاشگری، توهم و دیگر مشکلات روانشناسی را در پی دارد و همچنین پیامدهای جسمانی مانند چاقی، دردهای مفصلی و... را در کودک تقویت میکند. به اینها اضافه کنید تربیت غلط فرهنگی و مسائل مرتبط با کم شدن حساسیت در برابر ارزشها و... را که در مرور زمان به بیهویتی کودک نیز منجر میشود.
علل رواج پدیده تکفرزندی
دکتر غلامرضا علیزاده، جامعهشناس: بخشی از علل ترویج پدیده تکفرزندی، تحتتاثیر الگوبرداریهایی است که پارهای از خانوادهها بخصوص قشر متوسط و بالاتر از الگوهای جوامع دیگر دارند. از طرف دیگر در بیشتر جوامع صنعتی رشد تکفرزندی به دلیل مشغلههای بیرونی و شغلی افراد جامعه بوده و در پارهای از الگوهای اجتماعی بهدلیل اینکه هر دو والد شاغل بوده و زمان کمی برای نگهداری از کودک دارند به سمت تکفرزندی میروند.
از سوی دیگر ازدواج دیرهنگام و افزایش سن ازدواج در جوامع پیشرفته و در حال توسعه از دیگر عوامل تکفرزند شدن خانوادههاست که این مساله در صورتی که اینگونه پیش رود، جوامع در هزاره سوم با مشکل جدی در تجدید نسل روبهرو خواهند شد. با این حال باید توجه داشت، علاوه بر مشکل تجدید نسل در قرون آینده، نیروی انسانی، سرمایهای مهم برای جوامع محسوب شده و در صورتی که به روند رشد کیفی جمعیت توجه شده و از تواناییهای نیروی انسانی برای کشور استفاده شود، پیشرفت جوامع تضمین خواهد شد و در صورتی که مدیریتی دقیق اعمال نشود، فرصتها به تهدید تبدیل خواهد شد. از سویی دیگر در جوامعی که تکفرزندی به امری ناگزیر تبدیل شده، مساله جنسیت مطرح میشود و برنامهریزیهای ناصحیح باعث برهم خوردن توازن جمعیت میان زنان و مردان شده و مشکلات متعددی را بهدنبال خواهد داشت.
به سن مدرسه که رسیدم وقتی مشقهای شبانهام را مینوشتم و به گزینه «جای خالی را پُر کنید» میرسیدم خیلی وقتها توان پر کردن آن را نداشتم و باز هم برادر بزرگتر به فریاد من میرسید و کمک میکرد تا یاد بگیرم جاهای خالی را بهدرستی پر کنم.
بزرگتر که شدم خواهرم دانشجو شده بود، دانشگاهی در یکی از استانهای جنوبی کشور، وقتی میرفت دلم میگرفت، اما آن شبی که قرار بود با قطار برای تعطیلات به خانه بازگردد تا صبح از ذوق آمدنش خواب به چشمم نمیآمد، اگر به این خاطرات همبازی شدنها و حتی دعواها و بعدترها عروسیشان و بچهدار شدنشان را هم بیفزاییم و طعم عمو و دایی شدن و... میتوان بخشی از لذتهای داشتن یک خانواده کامل را برشمرد.
این توصیفها، اما شاید برای خانوادههای امروزی چندان آشنا نباشد، بخصوص در کلانشهرها که متاسفانه آفتی به نام تکفرزندی مسائل و مشکلات فراوانی را برای کودکان امروز و نوجوانان آینده و نسل جوان و خانوادههای چند دهه بعد و به طور کل جمعیت ایران رقم خواهد زد.
ایرانیها اصولا خانواده دوست هستند و اگر به آمارهای مربوط به گذشته نگاهی بیندازیم گسترده بودن خانواده و زیاد بودن تعداد فرزندان این را بخوبی گواهی میکند، اما چه شده است که این خانواده هر روز در حال کوچکتر شدن است و چه آفتها و آسیبهایی را همراه خواهد داشت، موضوعی که محمد رحمتی، محقق ، پژوهشگر و نویسنده کتاب «بررسی ازدیاد یا کنترل جمعیت» مولفههای متعددی را برای آن بر میشمرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
فرزندمحوری و فرزندسالاری
خانوادهای که دارای یک فرزند باشد، به طور طبیعی این فرزند بهعنوان کانون توجه پدر و مادر شرایطی برایش رقم میخورد که نتیجه آن ایجاد نوعی فرزندمحوری و فرزندسالاری میشود که در تربیت فرزند هم تاثیرگذار خواهد بود، در این شرایط شاهد نوعی زیادهروی در برآوردن خواستههای کودک خواهیم بود، خواستههایی که خیلی از آنها شاید غیرمنطقی و حتی غیرقانونی هم باشد، این دست فرزندان معمولا مولفههای رفتاری خاصی دارند، حساس، زودرنج و در عین حال پرتوقع هستند و با چیزی به نام صبوری و مبارزه با مشکلات غریبه و بیگانهاند، فقدان مسئولیتپذیری از دیگر مباحثی است که باید به آن اشاره کنیم. اگر بخواهیم آیندهای را متصور شویم، آنها با اولین شکستسرخوردگی عجیبی سراغشان میآید و پیامدهای منفی فراوانی در شخصیت آنها ایجاد میکند.
غریبگی با همسالان و نداشتن مهارت اجتماعی
زمانی که نوزاد به دنیا میآید نیازمند حمایت همهجانبه والدین است، اما هر روزی که این نوزاد رشد میکند و قدم به دوران کودکی میگذارد و آرام آرام بزرگ و بزرگتر میشود نقش حضور همسالان بیشتر نمود مییابد، در واقع کودکان از همسالان خود مهارتهای بیشتری میآموزند، مهمترین همسال برای کودک وجود خواهر یا برادر بزرگتر است، این مهارت از آداب غذا خوردن و معاشرت گرفته تا بازی کردن و... را دربرمیگیرد.
حال اگر خانوادهای تکفرزند باشد، این اتفاق بهگونهای دیگر رقم میخورد که اصطلاحا به آن بلوغ زودهنگام میگویند. در واقع کودک همه چیز را از چشم بزرگسالان میبیند و با توجه به آماده نبودن او در برخورد با جهان بزرگسالان آسیبهای رفتاری جدی او را تهدید خواهد کرد.
منزوی شدن
نبود فرزند و همبازی در خانه باعث میشود که کودک منزوی بار بیاید، ضعف در برقراری ارتباط با همسالان، توجه بیش از حد به بازیهای رایانهای و انفرادی، ترس یا تنفر از مکانهای شلوغ و... از جمله خصوصیات تکفرزندهاست. زندگی در کنار برادر یا خواهر روحیه جامعهپذیری کودک را تقویت میکند، همدلی و همسویی با افراد خانواده، عشقورزی و سهولت در برقراری ارتباط با افراد هم سن در جامعه و مدرسه از اصلیترین ویژگیهای فرزندان خانوادههای دارای بیش از یک فرزند است.
عموها و خالههای غریبه
احتمالا شما دیدهاید فرزندانی که غریبهها را عمو و خاله و... صدا میکنند، یکی از آسیبهای خانوادههای تکفرزندی فقدان جایگاهها و نقشهای خانوادگی است، در واقع در این خانوادهها شبکه روابط خویشاوندی قطع میشود عمو، عمه، دایی و خاله دیگر آن مفهوم گذشته و مهم را ندارد. شبکه خویشاوندی ناقص در مواقع گرفتاری و مشکلات خودش را بیشتر نشان میدهد، جایی که یک خانواده میتواند با بهره گرفتن از این نقشها و روابط بر مشکلات غلبه کند ناگهان تنها و بیپناه خودش را میبیند، در این زمینه شاید مقایسهای کرد بین خانوادههایی که مهاجرت میکنند و بدون آشنا در کشوری غریبه میخواهند زندگی خود را پی بگیرند چه مسائل و مشکلاتی پیش روی آنهاست؟ مهمترین آن شاید همین قطع شبکه خویشاوندی باشد.
جایگزینهای ناکارآمد
کودک یا نوجوانی که تنهاست بهانهگیر میشود و بسیاری از خانوادهها برای جبران این تنهایی و پایان بهانهگیری متاسفانه ابزارهایی مانند تلویزیون، ماهواره، بازیهای رایانهای و... را نخستین راهحل میدانند و از آن برای سرگرم کردن کودک خود بهره میبرند، اعتیاد و وابستگی به تماشای تلویزیون و انجام بازیهای رایانهای عواقبی همچون پرخاشگری، توهم و دیگر مشکلات روانشناسی را در پی دارد و همچنین پیامدهای جسمانی مانند چاقی، دردهای مفصلی و... را در کودک تقویت میکند. به اینها اضافه کنید تربیت غلط فرهنگی و مسائل مرتبط با کم شدن حساسیت در برابر ارزشها و... را که در مرور زمان به بیهویتی کودک نیز منجر میشود.
علل رواج پدیده تکفرزندی
دکتر غلامرضا علیزاده، جامعهشناس: بخشی از علل ترویج پدیده تکفرزندی، تحتتاثیر الگوبرداریهایی است که پارهای از خانوادهها بخصوص قشر متوسط و بالاتر از الگوهای جوامع دیگر دارند. از طرف دیگر در بیشتر جوامع صنعتی رشد تکفرزندی به دلیل مشغلههای بیرونی و شغلی افراد جامعه بوده و در پارهای از الگوهای اجتماعی بهدلیل اینکه هر دو والد شاغل بوده و زمان کمی برای نگهداری از کودک دارند به سمت تکفرزندی میروند.
از سوی دیگر ازدواج دیرهنگام و افزایش سن ازدواج در جوامع پیشرفته و در حال توسعه از دیگر عوامل تکفرزند شدن خانوادههاست که این مساله در صورتی که اینگونه پیش رود، جوامع در هزاره سوم با مشکل جدی در تجدید نسل روبهرو خواهند شد. با این حال باید توجه داشت، علاوه بر مشکل تجدید نسل در قرون آینده، نیروی انسانی، سرمایهای مهم برای جوامع محسوب شده و در صورتی که به روند رشد کیفی جمعیت توجه شده و از تواناییهای نیروی انسانی برای کشور استفاده شود، پیشرفت جوامع تضمین خواهد شد و در صورتی که مدیریتی دقیق اعمال نشود، فرصتها به تهدید تبدیل خواهد شد. از سویی دیگر در جوامعی که تکفرزندی به امری ناگزیر تبدیل شده، مساله جنسیت مطرح میشود و برنامهریزیهای ناصحیح باعث برهم خوردن توازن جمعیت میان زنان و مردان شده و مشکلات متعددی را بهدنبال خواهد داشت.
منبع:
چاردیواری
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼