نکات مهم بعد از زایمان، تازه مادرها بخوانند
مادرانی که اولین فرزند خود را به دنیا آورده اند، زیاد وارد بازی مقایسه ی کودکشان با دیگر کودکان می شوند.
مادرانی که اولین فرزند خود را به دنیا آورده اند، زیاد وارد بازی مقایسه ی کودکشان با دیگر کودکان می شوند. حتی ممکن است از پرسیدن سوالاتی مانند "کودک شما هنوز هم این کار را انجام می دهد؟" از دوستانمان خودداری می کنیم، اما هنوز برایمان غیرممکن است در حالی که کودک ما نمی خندد، به خنده کودک دوستمان که ۵ ماه بزرگتر از کودک ماست بی اعتنا باشیم.
و کیتی سیل نویسنده مقاله "والدین تحت فشار، کودکان پریشان خاطر" می گوید: در این مسأله، غریزه ی بقای ما مقصر است.
سیل می گوید:" ما کودکانمان را مجبور به رقابت می کنیم. در کنار همه اینها، اجداد کودکانِ ما مجبور بودند برای بدست آوردن تکه آخر گوشت یا پیشی گرفتن از حیوانات خطرناک قوی باشند. بنابراین این عمل ما طبیعی است که از کودکانمان کسب مهارت می خواهیم، پس ما برای اطمینان یافتن مقایسه می کنیم." با وجود نرمال بودن عمل مقایسه، می تواند دستورالعملی برای استرس باشد. همچنین موجب ممانعت ما از قدردانی کامل از فرزندانمان در قبال انجام کارهایشان می شود.
مقایسه های مراحل مهم رشد و پیشرفت ها
کودکان در مقایسه مراحل مهم رشد همچون نشستن، چهار دست و پا راه رفتن و راه رفتن با هم تفاوت های زیادی دارند که باعث می شود به راحتی در دام این مقایسه بیافتیم.
کیانکیولو می گوید:"من یادم می آید وقتی تو کلاس موسیقی نشسته بودیم، یک کودک ده ماهه حرکات فیزیکی را انجام می داد در حالی که کودک 19 ماهه من فقط در نزدیکی ام بود و این برایم سخت بود."
همچون همه مادران، ما تشویق به دنبال کردن هرگونه پیشرفت یا تأخیر می شویم و بلافاصله اقدام به کمک گرفتن برای این مسأله می کنیم. پس جای تعجبی ندارد که ما دائما نگران این هستیم که چه چیزی نرمال هست و چه چیزی نیست.
و کیتی سیل نویسنده مقاله "والدین تحت فشار، کودکان پریشان خاطر" می گوید: در این مسأله، غریزه ی بقای ما مقصر است.
سیل می گوید:" ما کودکانمان را مجبور به رقابت می کنیم. در کنار همه اینها، اجداد کودکانِ ما مجبور بودند برای بدست آوردن تکه آخر گوشت یا پیشی گرفتن از حیوانات خطرناک قوی باشند. بنابراین این عمل ما طبیعی است که از کودکانمان کسب مهارت می خواهیم، پس ما برای اطمینان یافتن مقایسه می کنیم." با وجود نرمال بودن عمل مقایسه، می تواند دستورالعملی برای استرس باشد. همچنین موجب ممانعت ما از قدردانی کامل از فرزندانمان در قبال انجام کارهایشان می شود.
مقایسه های مراحل مهم رشد و پیشرفت ها
کودکان در مقایسه مراحل مهم رشد همچون نشستن، چهار دست و پا راه رفتن و راه رفتن با هم تفاوت های زیادی دارند که باعث می شود به راحتی در دام این مقایسه بیافتیم.
کیانکیولو می گوید:"من یادم می آید وقتی تو کلاس موسیقی نشسته بودیم، یک کودک ده ماهه حرکات فیزیکی را انجام می داد در حالی که کودک 19 ماهه من فقط در نزدیکی ام بود و این برایم سخت بود."
همچون همه مادران، ما تشویق به دنبال کردن هرگونه پیشرفت یا تأخیر می شویم و بلافاصله اقدام به کمک گرفتن برای این مسأله می کنیم. پس جای تعجبی ندارد که ما دائما نگران این هستیم که چه چیزی نرمال هست و چه چیزی نیست.
گریز از تله: پژوهشها نشان می دهند، تا زمانیکه کودک شما در حال رسیدن به مراحل مهم رشد در محدوده نرمال هست، سرعت پیشرفت او در این مراحل نسبتی با مهارتهای بعدی او ندارد. بنابراین اگر کودک 18 ماهه شما در مقایسه با برادرزاده های دوقلوی شما تنها یک یا دو کلمه می تواند بگوید، این به معنی نیست که کودک شما اصلا به شما گوش نمیدهد.
دارشاک سانگاوی، یک پزشک متخصص اطفال که در دانشگاه پزشکی ماساچوست دانشیار هست می گوید:" پیشرفتهای مراحل مهم رشد نسبت خیلی کمی با پتانسیل آینده یک کودک دارند، بنابراین من به والدین دلگرمی می دهم تا اگر فرزند آنها در رسیدن به بلوغ تأخیر داشته یا به نظر میرسد در محدوده نرمالی نباشد، نگران نشوند."
او می گوید: "فکر کردن در مورد اینکه یک کودک در دوران جوانی برای تعیین سرنوشت خود چه خواهد کرد وسوسه انگیز است، اما تجربیات هر روزه این امکان را از ما سلب می کنند. ما نمی توانیم سرنوشت یک کودک را بر اساس اینکه در چند ماهگی راه رفتن را شروع کرده، تعیین کنیم."
لذت بردن از مهارتها و شیطنتهای کنونی فرزندتان می توانند به شما در زندگی کردن در حال حاضر کمک کنند و مانع از نگرانی شما از آینده شوند.
کیم لیبراند می گوید:"دیدن اینکه دختر ۱۵ ماهه خواهرم بیشتر از دختر دو ساله من حرف میزند برایم سخت است. اما این به من کمک می کند تا بر روی کارهای بخصوصی که دخترم انجام می دهد تمرکز کنم، مانند اینکه وقتی ما آماده مطالعه می شویم، او پتو و بالش را بر می دارد و بر روی همگی مان می اندازد که واقعا باعث دلگرمی من می شود."
در نهایت به خودتان یادآوری کنید که در حالی که ما مطمئنا می توانیم به کودکانمان کمک کنیم تا چیزهای جدید یاد بگیرند، نمی توانیم آنها را مجبور به رسیدن به مراحل مهم رشد قبل از آمادگی شان کنیم. وقتی ما پیشرفتهای فرزندانمان را به مهارتهای پدر ومادری ممتاز خود نسبت میدهیم، این می تواند باعث سرخوردگی ما شود.
جنیفر پارکر می گوید:"وقتی دور زدن خوب پسر من مورد توجه دیگران قرار گرفت، من احساس کردم که ما باید کار مهمی در مورد مهارتهای حرکتی او انجام داده باشیم. اما بعد من شنیدم که کودکان دیگر به وضوح صحبت می کنند در حالی که پسر من اصلا حرف نمی زد، و من احساس کردم مادر بدی هستم."
مقایسه خواب کودکان:
دو مادر جدید را کنار هم بیاورید و سوال مهم آنها از هم این خواهد بود: "آیا کودکتان در طول شب می خوابد؟" متاسفانه قانون مشخصی وجود ندارد، برخی از نوزادان مانند یک رویا می خوابند، در حالی که برخی دیگر با تمام قدرت با خوابیدن مبارزه می کنند.
مدیریت این اختلاف با داشتن آرامش بسیار سخت است. "زمانی که نوزاد شما نمی خوابد، و دوست شما به خوابیدن نوزاد خود در شب می بالد، می خواهید او را بُکشید!"
گریز از تله: مثل مراحل مهم رشد، شیوه های خوابیدن متفاوت هستند. روشی که برای یه کودک به کار می آید ممکن برای کودک دیگر مشکل ساز باشد. مک کارتی می گوید:"ممکن است شما مودبانه از دوستتان بپرسید که چطور نوزاد خود را می خواباند، اما این تنها شما را بیشتر ناراحت خواهد کرد وقتی که روش او را به کار ببندید و مشکلتان را حل نکند."
به جای گشتن میان مادران برای یافتن راه خواباندن نوزاد، بر روی پیدا کردن راه حلی برای اینکه بتوانید کمی بخوابید، تمرکز کنید. اگر نوزاد شما آماده است، می توانید آموزش خواباندن را تمرین کنید، به دو روش خواب با گریه کردن یا روش خواب بدون گریه.
اگر نوزاد شما هنوز برای آموزش خواب خیلی کوچک است، شما هنوز گزینه هایی برای انتخاب دارید. از یک دوست، فامیل یا پرستار بچه بخواهید مراقب نوزاد شما باشد تا چرتی بزنید، در غذا دادن به نوزاد در نیمه شب با همکارتان شریک شوید یا مقاله " روشهای دیگر برای والدین محروم از خواب" را بخوانید.
زمانی که بازی مقایسه خواباندن شروع می شود، موضوع را عوض کنید. و به باید داشته باشید، این نیز بگذرد.
مقایسه رفتارهای کودکان
کودکان ما ممکن است متعلق به ما باشند، اما ما مالک فطرت آنها نیستیم. همانند رنگ چشم، بسیاری از صفات شخصیتی ذاتی هستند. هنوز هم سخت است که کودکان ما در اطراف کتابخانه گریه نکنند یا از دیدار با افراد جدید خودداری نکنند.
برای امی که یک مادر است، بردن پسرانش به رستوران موجب مقایسه های منفی شده است. او می گوید:" بچه های دیگر به آرامی در صندلیشان می نشینند، اما پسران من مانند راکنهای به دام افتاده رفتار می کنند. چطور کودکان دیگران اینچنین رفتار میکنند و کودکان من شیفته این هستند کسی آنها را در حالیکه خود را به در و دیوار میزنند ببینند؟"
راه حل: شما همه می دانید که دختر کوچولویی که موقع تعریف کردن قصه، خیلی آرام است، ممکنه صبح همان روز یک هیولا در حنجره ی خود داشته و خانه را روی سرش گذاشته است.
امی ازتان از وبلاگ "مادر خودخواه" می گوید:" من کودکانی را دیده ام که در میان جمع بسیار خوب رفتار کرده اند، اما در خانه خودشان وسایل بزرگ را پرت می کردند. پس من تنها می توانم این را به یاد داشته باشم که رفتار کودکان همیشه آنطور که هستند نمی مانند."
البته زمانی که کودک شما کار مخرب عمدی، ناخوشایند یا خطرناک انجام می دهد، شما باید از انضباط و اصلاح با ملایمت استفاده کنید. (برای نوزاد، کودک نوپا، کودک پیش دبستانی یا کودک بزرگ خود قوانین انضباطی وضع کنید)
اما زمانی که موضوع به شخصیت کودک شما برمی گردد، پذیرفتن آسان او چاره ی کار است. اگر شما فردی اجتماعی و کودکتان کمرو هست، یا اگر شما عاشق ورزش هستید اما کوچولویتان خجالت می کشد با توپ بازی کند، ممکن است زمانی که یاد می گیرید تا شخصیت ویژه او را درک کنید، تنش و مشکلاتی داشته باشید. و این درک کردن یکی از بهترین هدایایی است که می توانید به فرزندتان بدهید.
شلی هیسنورل می گوید:"من درک کردم که اگر زمانم را برای مقایسه دخترم با کودکان دیگر صرف کنم، به نفع دخترم نخواهد بود. من می خواهم اون با اعتماد به نفس و این تفکر که منحصر به فرد است، رشد کند."
مقایسه رابطه با همسرتان:
یک نوزاد جدید می تواند یک فشار بزرگ در رابطه شما و همسرتان باشد، و داشتن یک دوست که همش از "همسر عالی" اش تعریف میکند، اوضاع شما را بهبود نمی بخشد.
بت بیچمین می گوید:"حتی یکبار هم شوهر من به من کمک نکرد تا بتوانم به خواب روم. در حالیکه، دوستم می گوید که او در تعطیلی آخر هفته می خوابد در حالی که همسرش از بچه مراقبت می کند، خانه را تمیز می کند، ظرفها را می شوید، و سپس او را درتخت خواب با صبحانه ای خوشمزه بیدار می کند. این چقدر اذیت کننده است؟"
راه حل: اولا، به خاطر داشته باشید که شما تمام داستان را در مورد زوج دیگری که تنها در موردشان میشنوید، نمی دانید. آنها ممکن چالش های دیگری داشته باشند که شما از آنها خبر ندارید.
دوما، تمرکزتان بر قدردانی از همسرتان برای کمکهایش جمع کنید.
خانم بیچمین می گوید:"من مدتی را فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که اگر من بتوانم عیبهای خودم را در مقایسه با مادران دیگر ببخشم، می توانم در مورد همسر خودم نیز به همین نتیجه برسم. مطمئنا خانم های دیگر همسرانی دارند که خانه را تمیز می کنند و زودتر به خانه برمی گردند، اما آنها همسر مرا با خوبیهای شگفت انگیزش ندارند."
اگر همسر شما به اندازه ی نیاز شما کمکتان نمی کند، یقینا شما مجبور به اذیت خود نیستید. اما فریاد زدن،"چرا تو نمی توانی شبیه شوهر او باشی؟" احتمالا کمکی نمی کند. برای راه حل، مقاله ما با موضوع "عادت های اشتباه همسران و راه حل آنها" را ببینید.
مقایسه های خانه داری
خانه دوستِ خانه دار شما تمیز است، او غذای بچه اش را خودش درست می کند، و لباسهای او هیچ وقت چروک خورده نیست. ضمنا، خانه شما مثل یک خرابه است و در سه روز گذشته یک دوش هم نگرفته اید. با تعجب می پرسید: "چرا من نمی توانم مثل او باشم؟"
راه چاره: مقایسه منفی خودتان با یک سوپرمادر تنها باعث احساس ناراحتی بیشتر و شکسته شدن شما خواهد شد. در عوض، قسمتی از زمان خود را صرف تمرکز روی قدرت تربیت خود در روبرویی با کوچولوی چشم سبز خود بکنید. به چه چیز خود افتخار می کنید؟
هرکسی چیز خاصی دارد که به آن افتخار کند. البته این به این معنا نیست که شما نمی توانید در بقیه زمینه ها پیشرفت و تغییر کنید. اما میخواهیم بگوییم که شما باید از احساس حسادت خود به عنوان منبع الهام بخشی برای پیشرفتتان استفاده کنید و نه اینکه آنرا به چشم دشمن خود ببینید.
مک کارتی می گوید:" از آن مادران یاد بگیرید. نظرات آنها را بپرسید و کارهای هوشمندانه شان را یاد بگیرید." و که می داند؟ شما احتمالا الهام بخش پدرومادرهای دیگری هستید، اون هم به طرزی که حتی خودتان هم نمی دانید.
منبع:
نی نی کده
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼