معیار انتخاب همسر، نکات توصیه شده در اسلام!
افکار یکسان و به یک جهت نگریستن کمک می کند تا طرفین بتوانند از دریچه چشم دیگری به دنیا بنگرند و مسائل گوناگون را تحلیل کنند.
اصل کفویت را در انتخاب همسر در نظر بگیرید .در اسلام به مطلبی اشاره شده تحت عنوان "کفو بودن" ، که در واقع شباهت و همشأن بودن زن و مرد در جنبه های متفاوت شخصیتی، روانی، فرهنگی، علمی، سن و ... می باشد .به عنوان مثال تحصیلات مشابه ، گاه نتیجه تشابه درجه هوش افراد است. از طرفی تفاوت در سطح تحصیلات، تفاوت های عمده ای در جهان بینی و نگرش افراد ایجاد می کند. افکار، عقاید ، رفتار، نحوه سخن گفتن ، نشست و برخاست ، معاشرت های اجتماعی، توانائی های متفاوت و مهارت های لازم برای یک زندگی مشترک موفق، تحت تأثیر مستقیم آموزش های ناشی از میزان تحصیلات است ..تفاوت سنی، نیز از عوامل مهم اشتراک در زندگی است. اگر اختلاف سن خیلی زیاد باشد ، جهان بینی و نحوه نگرش به زندگی، خویشتن و دیگران ، توقعات و انتظارات متفاوت است .طرز فکر یکسان ، در بین دو طرف ، یکی از عوامل مؤثر رسیدن به زندگی متعادل و منطقی ، است. طرز فکر و اندیشه افراد از نوع فرهنگ، سطح تحصیلات و سن افراد تأثیر می پذیرد. مشابه بودن نوع تفکر، ، همسطح بودن و یکسانی در نوع جهان بینی و فهم و ادراک زن و مرد نسبت به مسائل مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کمک می کند
تا شیوه تفکر افراد که مسلماً در مراحل مختلف زمانی به صورت های گوناگونی می اندیشند، همگام و همسو تحول یابد.
افکار یکسان و به یک جهت نگریستن کمک می کند تا طرفین بتوانند از دریچه چشم دیگری به دنیا بنگرند و مسائل گوناگون را تحلیل کنند.عوامل فرهنگی و پایگاه اجتماعی را در انتخاب همسر در نظر داشته باشید تا از جنبه موقعیت خانوادگی و تأثیرپذیری از مسائل فرهنگی، خصوصاً فرهنگ مشترک، یکسان باشید . عوامل فرهنگی دارای ابعاد متفاوتی است که ریشه در افکار انسان داشته و با رسوخ در تمام جوانب حیات ، به زندگی جهت می بخشد. نحوه معاشرت، برخوردها، تربیت فرزندان، دیدگاه نسبت به پسر یا دختر و... متأثر از فرهنگ حاکم بر زیستگاه و ذهنیات ماست و مستقیماً در زندگی زوج جوان مؤثر خواهد بود.نادیده گرفتن فرهنگ خانواده ها ، یعنی نادیده گرفتن سیستم ارزشی، افکار، عقاید و به هم ریختن تمام ملاکهای اخلاقی و اجتماعی، بی هویت شدن و درهم ریختگی ارزش ها و سردرگمی فرد. نمی توان به دلیل علاقه به یک فرد بخصوص، تأثیر فرهنگ را در زندگی نادیده گرفت. حتی اگر فرض کنیم که زوج جوان بتوانند در سایه علاقه و خصوصیات مشترک اخلاقی، تحصیلی و ... راه مسالمت آمیزی جهت پیوند فرهنگ های متضادشان بیابند، تکلیف خانواده ها چه خواهد شد؟ازدواج نه تنها پیوند دو فرد بلکه اتصال دو خانواده به همدیگر است. چرا که اختلاف در عقاید و سیستم ارزشی آنها تأثیر مستقیمی بر شرایط زندگی و تعادل و سلامت خانواده تازه تشکیل یافته خواهد داشت. تجارب زندگی ما ریشه در فرهنگ و اعتقادات فرهنگی ما دارد ، اگر انتخاب همسر بر مبنای توجه به معیارهای خانوادگی ، اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد، با درصد موفقیت قابل توجهی مواجه خواهد شد. ازدواج ترکیب دو انسان و دو خانواده است. اگر تناسب بین افراد و خانواده ها کم باشد زندگی تازه تشکیل یافته ، سست و تلخ و ناپایدار خواهد بود.
شاغل بودن زن
هر کس پیش از ازدواج می بایست تکلیف خود را با مسئله شاغل یا خانه دار بودن همسر روشن کند. برخی قبل از ازدواج ، شاغل بودن همسر را به صورت ملاکی مهم در نظر می گیرند تا حدی که ، بسیاری از موارد دیگر را به پای آن قربانی می کنند . در حالی که اگر زنی را به خاطر درآمد اقتصادی و استقلال مالی انتخاب کنند هدف از ازدواج بهره کشی خواهد بود ، که از اهداف انحرافی ازدواج است. در این صورت، بیشتر به آن زن به صورت یک کالای اقتصادی و سودآور نگاه شده تا یک همسر، یک شریک، یک همراه ... ، همچنین طبق قوانین حقوقی، شرعی و عرفی ما، تأمین معاش به عهده مرد است و نفقه زن چه شاغل باشد (در آمدی داشته باشد) و چه نباشد، به عهده شوهر است و هیچ وظیفه قانونی، برای زن در مورد تأمین مخارج خانواده در نظر گرفته نشده است.تنها مسئولیتی اخلاقی است که سبب می شود زنان شاغل همدل و همراه شوهر، پا به پای مرد خانه کار کنند و هر دو هر چه دارند با خلوص تمام به نفع اعضای خانواده خرج کنند. در این بین هستند زنانی که درآمد اقتصادیشان را به صورت سرمایه و برای خود پس انداز می کنند و در مواردی که هدف از انتخاب، ملاک اقتصادی بوده باشد طبیعی است که انتظار مرد از ازدواج برآورده نشده، درگیری و اختلاف بین زوج پیش خواهد آمد. بهتر که طرفین از ابتدا به دیدی کاملاً واقع بینانه به مسئله اشتغال زن بنگرند و اگر در کنار مسئولیت خارج از منزل، وظایف خانه داری کم رنگ شد جایی برای گله و شکایت باقی نماند. خصوصاً مسئله حقوق و درآمد زن مورد بررسی قرار گیرد و زنانی که قصد دارند درآمد خود را نه در راستای امور مالی منزل بلکه برای خود ، هزینه و یا پس انداز کنند از ابتدا تصمیم خود را مبنی بر عدم مشارکت در امور اقتصادی خانواده بیان کنند تا مردانی که یکی از پایه های انتخاب خود را درآمد همسر قرار داده اند، در انتخاب خود تجدید نظر به عمل آورند.
افکار یکسان و به یک جهت نگریستن کمک می کند تا طرفین بتوانند از دریچه چشم دیگری به دنیا بنگرند و مسائل گوناگون را تحلیل کنند.عوامل فرهنگی و پایگاه اجتماعی را در انتخاب همسر در نظر داشته باشید تا از جنبه موقعیت خانوادگی و تأثیرپذیری از مسائل فرهنگی، خصوصاً فرهنگ مشترک، یکسان باشید . عوامل فرهنگی دارای ابعاد متفاوتی است که ریشه در افکار انسان داشته و با رسوخ در تمام جوانب حیات ، به زندگی جهت می بخشد. نحوه معاشرت، برخوردها، تربیت فرزندان، دیدگاه نسبت به پسر یا دختر و... متأثر از فرهنگ حاکم بر زیستگاه و ذهنیات ماست و مستقیماً در زندگی زوج جوان مؤثر خواهد بود.نادیده گرفتن فرهنگ خانواده ها ، یعنی نادیده گرفتن سیستم ارزشی، افکار، عقاید و به هم ریختن تمام ملاکهای اخلاقی و اجتماعی، بی هویت شدن و درهم ریختگی ارزش ها و سردرگمی فرد. نمی توان به دلیل علاقه به یک فرد بخصوص، تأثیر فرهنگ را در زندگی نادیده گرفت. حتی اگر فرض کنیم که زوج جوان بتوانند در سایه علاقه و خصوصیات مشترک اخلاقی، تحصیلی و ... راه مسالمت آمیزی جهت پیوند فرهنگ های متضادشان بیابند، تکلیف خانواده ها چه خواهد شد؟ازدواج نه تنها پیوند دو فرد بلکه اتصال دو خانواده به همدیگر است. چرا که اختلاف در عقاید و سیستم ارزشی آنها تأثیر مستقیمی بر شرایط زندگی و تعادل و سلامت خانواده تازه تشکیل یافته خواهد داشت. تجارب زندگی ما ریشه در فرهنگ و اعتقادات فرهنگی ما دارد ، اگر انتخاب همسر بر مبنای توجه به معیارهای خانوادگی ، اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد، با درصد موفقیت قابل توجهی مواجه خواهد شد. ازدواج ترکیب دو انسان و دو خانواده است. اگر تناسب بین افراد و خانواده ها کم باشد زندگی تازه تشکیل یافته ، سست و تلخ و ناپایدار خواهد بود.
شاغل بودن زن
هر کس پیش از ازدواج می بایست تکلیف خود را با مسئله شاغل یا خانه دار بودن همسر روشن کند. برخی قبل از ازدواج ، شاغل بودن همسر را به صورت ملاکی مهم در نظر می گیرند تا حدی که ، بسیاری از موارد دیگر را به پای آن قربانی می کنند . در حالی که اگر زنی را به خاطر درآمد اقتصادی و استقلال مالی انتخاب کنند هدف از ازدواج بهره کشی خواهد بود ، که از اهداف انحرافی ازدواج است. در این صورت، بیشتر به آن زن به صورت یک کالای اقتصادی و سودآور نگاه شده تا یک همسر، یک شریک، یک همراه ... ، همچنین طبق قوانین حقوقی، شرعی و عرفی ما، تأمین معاش به عهده مرد است و نفقه زن چه شاغل باشد (در آمدی داشته باشد) و چه نباشد، به عهده شوهر است و هیچ وظیفه قانونی، برای زن در مورد تأمین مخارج خانواده در نظر گرفته نشده است.تنها مسئولیتی اخلاقی است که سبب می شود زنان شاغل همدل و همراه شوهر، پا به پای مرد خانه کار کنند و هر دو هر چه دارند با خلوص تمام به نفع اعضای خانواده خرج کنند. در این بین هستند زنانی که درآمد اقتصادیشان را به صورت سرمایه و برای خود پس انداز می کنند و در مواردی که هدف از انتخاب، ملاک اقتصادی بوده باشد طبیعی است که انتظار مرد از ازدواج برآورده نشده، درگیری و اختلاف بین زوج پیش خواهد آمد. بهتر که طرفین از ابتدا به دیدی کاملاً واقع بینانه به مسئله اشتغال زن بنگرند و اگر در کنار مسئولیت خارج از منزل، وظایف خانه داری کم رنگ شد جایی برای گله و شکایت باقی نماند. خصوصاً مسئله حقوق و درآمد زن مورد بررسی قرار گیرد و زنانی که قصد دارند درآمد خود را نه در راستای امور مالی منزل بلکه برای خود ، هزینه و یا پس انداز کنند از ابتدا تصمیم خود را مبنی بر عدم مشارکت در امور اقتصادی خانواده بیان کنند تا مردانی که یکی از پایه های انتخاب خود را درآمد همسر قرار داده اند، در انتخاب خود تجدید نظر به عمل آورند.
منبع:
روزان نیوز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼