قصه های شب بخیر کوچولو، بزرگترین هواپیما/ پادکست
یه روز قشنگ بهاری که آسمون آبی بود، خورشید خانوم هم از پشت کوه ها بیرون اومده بود...
یه روز قشنگ بهاری که آسمون آبی بود، خورشید خانوم هم از پشت کوه ها بیرون اومده بود و میدرخشید. همه مشغول کار بودن، بچه ها هم داشتن بازی میکردن...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼