قصه های شب بخیر کوچولو، قله ناپیدا/ پادکست
پدر و مادر بچه ها رو صبح زود از خواب بیدار کردن تا با هم برن کوه. اون روز قرار بود صبحانه و ناهار...
پدر و مادر بچه ها رو صبح زود از خواب بیدار کردن تا با هم برن کوه. اون روز قرار بود صبحانه و ناهارشونو توی دامنه کوه بخورن. بچه های قصه ما کوهنوردی رو خیلی دوست داشتن...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼