۱۵۹۱۵۷
۱۲۲۱
۱۲۲۱

جلوگیری از کودک آزاری، استارت از خانواده ها

آسیب‌شناسی کودک‌آزاری، آموزش به کودکان و بزرگسالان و بحث درباره وظایف نهادهای دولتی از جمله مباحثی است که می‌شود به آنها جدی‌تر پرداخت.

انتشار گاه و بیگاه خبرهای دردناک کودک‌آزاری، جامعه را بحق نسبت به سلامت کودکان حساس‌تر کرده است و بحث و بررسی جامع و پیگیرانه‌ای را می‌طلبد.
آسیب‌شناسی کودک‌آزاری، آموزش به کودکان و بزرگسالان و بحث درباره وظایف نهادهای دولتی از جمله مباحثی است که می‌شود به آنها جدی‌تر پرداخت.

گفتمان نارس کودکی در ایران
وقتی به گذشته برمی‌گردیم عمدتا با نظام‌های اجتماعی‌ای مواجه هستیم که ویژگی اصلی آنها پدرسالاری یا به تعبیر برخی دیگر از جامعه‌شناسان مردسالاری است. در این نظام اجتماعی جنسیت مهم‌تر از سن است. درواقع همین‌ که شما مذکر باشید، واجد ارزش هستید، دیگر سن چندان اهمیتی ندارد. کودکی به‌عنوان یکی از مراحل زندگی افراد، پدیده‌ای متعلق به دنیای مدرن است. دنیایی که در آن علاوه بر جنس، به‌تدریج سن هم اهمیت می‌یابد؛ در واقع هر چه جوامع جلوتر می‌آیند با وقوع تغییرات و تحولات اجتماعی و گسترش شناخت‌های علمی، مراحل مختلف طول عمر کوچک‌تر می‌شود؛ مثلا این مراحل به کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهنسالی تقسیم می‌شود. حتی با گسترش شناخت‌های علمی، هرکدام از مراحل یادشده هم مدام کوچک‌تر می‌شوند.
در واقع جهان مدرن تلاش می‌کند تا همه «سالاری‌ها» را حل کند؛ مثلا مردسالاری را تعدیل می‌کند و نابرابری به‌خاطر «سن‌سالاری» را کاهش دهد. هر جنس و هر سن حقوق خودش را دارد. اینکه کودکی، پدیده‌ای متعلق به دنیای مدرن است به این معنی است که توجه به دنیای کودکی به‌عنوان یک دوره مستقل و متفاوت از سایر دوران زندگی افراد، با تحولات اجتماعی ظهور یافته است؛ مثلا در دوران پیشامدرن، کودکان در هنر، ادبیات، حقوق و معماری و... حضور نداشتند. برای مثال نوشتن اولیور توییست توسط چارلز دیکنز یا آلیس در سرزمین عجایب توسط لوییس کارول برای مثال از اتفاقاتی است که بیانگر شکل‌گیری توجه به کودکان در ادبیات است یا اعتراضاتی که در انگلیس در اوایل انقلاب صنعتی به‌کار کودکان می‌شود بیانگر اینگونه توجهات است؛ در معماری، ساختن اتاق برای کودکان در خانه‌ها و تعریف عرصه‌ای خصوصی برای آنها بیانگر به رسمیت شناختن کودکی است که البته روند همه اینها تدریجی بوده است. در خانه‌های قدیمی ما اتاق کودک نداریم.
بحث این است که در ایران گفتمان کودکی نصفه و نیمه و نارس است. شما گفتمان زنان را درنظر بگیرید؛ گفتمانی وجود دارد و در همه عرصه‌ها مسائل زنان را رصد می‌کند و واکنش نشان می‌دهد. این گفتمان قوی است؛ در عرصه بازنشستگی زنان، در عرصه زنان سرپرست خانوار، در عرصه طلاق، در عرصه حضور زنان در فضاهای عمومی، در تفکیک جنسیتی، در عرصه سهمیه‌بندی دانشگاه و در همه‌جا این گفتمان حضوری جدی دارد. اما در زمینه کودکان ما جریان اجتماعی پررنگی نداریم. متأسفم این را می‌گویم که تا آزاری صورت نگیرد تحرکی ایجاد نمی‌شود. در واقع واکنش وجود دارد نه گفتمان. ما چند سازمان‌ غیردولتی داریم که در زمینه حقوق کودکان به‌معنای کلی آن فعالند؟ بیشتر آنها در زمینه کودکان کار فعالیت می‌کنند. جالب آنکه چون ما شاهد تولد نارس پدیده کودکی در ایران هستیم بعضی از همین فعالان اجتماعی توجهی به کودکان در روستاها ندارند.
شما در اطراف جاده‌ها به چوپانان دقت کنید. عمدتا کودکان هستند که چوپانی می‌کنند. بخشی از کار کشاورزی بر عهده کودکان است. کم نیستند روستاهایی که در آنها کودکان، کودکی نمی‌کنند. درست است که جریان کلی کشور ما به سمتی است که در آن کودکان و کودکی دارد به رسمیت شناخته می‌شود اما هنوز خرده‌فرهنگ‌ها و مناطقی داریم که آن جریان کلی اجتماعی به آنها سرایت نکرده است. هنوز در کشور جزیره‌هایی داریم که گویی اصلا تحت نفوذ آن جریان کلی به رسمیت شناختن کودکی و دنیای کودکی نیستند؛ مثلا خیلی از والدینی که با کودکانشان به تماشای صحنه اعدام می‌روند قطعا برای کودکانشان اتاق مستقل هم دارند، برای آنها جشن تولد هم می‌گیرند اما نمی‌دانند که نباید با کودک به تماشای اعدام رفت.
فردین علیخواه

۱۲۳، حامی کودکان آزاردیده
کودک آزاری پدیده‌ای شایع درکشورهای مختلف دنیاست. منظور از کودک‌آزاری عبارت است از؛ استفاده عمدی از قدرت، زور، تهدید یا نیروی جسمانی علیه کودک توسط یک فرد یا یک گروه که به سلامت، حیات، رشد و عزت نفس کودک لطمه زند و یا اینکه احتمال صدمات بعدی را افزایش دهد.تاکنون کودک‌آزاری به شیوه‌های مختلف دسته‌بندی شده است که می‌توان این پدیده را به طور کامل و جامع به چند دسته جسمی، جنسی و هیجانی یا عاطفی تقسیم کرد. قابل توجه است کودکانی که قربانیان این پدیده هستند به‌دلیل آسیب‌پذیری‌های این دوره رشد، گاه پیامدهای جبران‌ناپذیری را تحمل می‌کنند.
به همین منظور برای کاهش این تبعات در کشورهای مختلف برنامه‌های شناسایی و پیشگیری مختلفی در سطح ملی اجرا می‌شود که یکی از این برنامه‌ها برقرار‌کردن خطوط کمک تلفنی و مداخله از طریق تیم‌های سیار است. در کشور ما نیز برای مداخله فوری در این شرایط خط ۱۲۳و اورژانس اجتماعی در هر استان راه‌اندازی شده است. این مرکز دارای یک خط تلفن کمک سه‌رقمی (۱۲۳) است که به‌صورت شبانه‌روزی آماده دریافت گزارش‌های مربوط به کودک آزاری، ارزیابی اولیه شرایط گزارش شده و مداخله فوری برای کمک به کودک درصورت نیاز است.
لازم به ذکر است که علاوه بر خدمات خط تلفن ۱۲۳، خدماتی تحت‌عنوان خدمات سیار به‌صورت فوری و سرپایی در محل گزارش شده از موارد کودک‌آزاری با استفاده از وسیله نقلیه یا از طریق پایگاه‌های خدمات اجتماعی که در نقاط پر تراکم و مناطق آسیب‌زای سطح شهر، مستقر هستند توسط کارشناسان آموزش دیده، ارائه می‌شود. کارشناسان مشغول به خدمت در این بخش ابتدا با دریافت گزارش‌های مربوط به کودک‌آزاری، به ارزیابی اطلاعات می‌پردازند و سپس مداخلات تخصصی خود را که شامل اقدامات روان‌شناختی، مددکاری اجتماعی و اقدامات قضایی است در سریع‌ترین زمان برای تأمین ایمنی کودک و پیشگیری از تشدید آسیب و کاهش صدمات وارده به کودک ارائه می‌دهند. همچنین خط ۱۲۳و اورژانس اجتماعی همواره آموزش‌هایی در سطح شهر و مکان‌های عمومی ازجمله مدارس، مساجد، فرهنگسراها و... درخصوص آگاه‌سازی‌ آحاد مردم از پدیده کودک‌آزاری و تبعات سخت آن و معرفی خدمات حمایتی این مرکز ارائه می‌دهند تا مردم بتوانند درصورت نیاز از خدمات تخصصی کارشناسان آموزش دیده در این خصوص بهره‌مند شوند.
زهرا اکبری

برخی از بزرگسالان مصادیق کودک آزاری را نمی شناسند
کودکان به‌علت ویژگی‌های سنی بسیار آسیب‌پذیر هستند و نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند. اما گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به‌جای حمایت و مواظبت از کودکان، آنان را موردآزار قرار می‌دهند. جالب اینجاست که بدانیم تجارب کاری و البته آمارها نشان می‌دهد والدین بیش از هر بزرگسال دیگر، کودکان را مورد آزار قرار می‌دهند. شاید به این دلیل که بسیاری از افراد هنوز نیز مصادیق و انواع کودک‌آزاری را نمی‌شناسند. برخی کودک‌آزاری را فقط به یک چشم کبود یا دست‌شکسته خلاصه می‌کنند.
در تعریف مناسبی از این پدیده می‌توان گفت: «کودک‌آزاری عبارت است از هرگونه صدمه و آزار جسمی، روانی یا اخلاقی کودکان یا نوجوانان که برخلاف قانون بوده و سلامت جسمانی یا روانی ایشان را به‌خطر اندازد». کودک‌آزاری انواع مختلفی دارد؛ کودک آزاری جسمی، کودک‌آزاری روانی، کودک‌آزاری جنسی و کودک‌آزاری ناشی از غفلت.کودک‌آزاری جسمی آسیبی است که به جسم کودک وارد می‌شود؛ همچون ضربه‌زدن، داغ‌کردن، آسیب رساندن به سر، شکستگی، آسیب‌های درونی، مجروح‌کردن یا هر شیوه دیگری از آسیب‌ جسمانی. کودک‌آزاری روانی یا بدرفتاری عاطفی، آسیبی اساسی و قابل توجه است که کارکردهای روان‌شناختی، رفتاری و رشدی کودک را به‌شدت تحت‌تأثیر قرارمی‌دهد.
مصادیق بدرفتاری عاطفی عبارتند از: رفتار و نگرش‌های منفی مداوم، به‌صورت کلامی و غیرکلامی مانند سرزنش یا تحقیر مداوم، مقررات و کنترل شدید مانند ترساندن از جدایی یا تنبیه سخت بدنی، تقویت وابستگی کودک بدون احساس امنیت، انتظارها و برخوردهای نامتناسب با سن و دور بودن از کانون عاطفه. کودک‌آزاری جنسی نیز عبارت است از تماس یا تعامل میان کودک و فرد بزرگسال هنگامی که از کودک برای تحریک جنسی شخص مرتکب یا فرد دیگری استفاده شود. کودک آزاری جنسی دامنه وسیعی را دربرمی‌گیرد. در نهایت آخرین نوع کودک آزاری به نام غفلت و مسامحه مشهور است. غفلت از کودک به‌معنای حذف یا نادیده‌گرفتن کودک است که این امر ممکن است با آزار بدنی همراه باشد یا نباشد. غفلت به منزله الگوی پایدار است که بیانگر رابطه متقابل اندک والدین و کودک، حذف و برآورده نکردن نیازهای اولیه از لحاظ جسمانی یا هیجانی، ازجمله در زمینه تغذیه، سلامت، پوشاک، نظافت، تربیت، مراقبت پزشکی، حمایت و ابراز عشق و علاقه است.
مصادیق غفلت عبارتند از: غفلت جسمی مانند ترک و به حال خود رها کردن و رسیدگی‌نکردن به وضعیت تغذیه کودک؛ غفلت هیجانی مانند محبت نکردن کافی به کودک، بدرفتاری شدید مزمن با همسر در حضور کودک؛ غفلت آموزشی مانند رسیدگی‌نکردن به وضعیت تحصیلی کودک، بی‌توجهی به ترک تحصیل یا فرار از مدرسه؛ غفلت پزشکی مانند مراقبت‌نکردن از کودک در برابر مسائل بهداشتی است. به‌طور کلی، مطالعات متعدد آثار اولیه و درازمدت کودک‌آزاری را در قربانیان نشان داده است؛ مانند تأخیر در رشد مراحل زندگی، افت عملکردهای هوشی و شناختی، بازگشت به دوران قبلی و اولیه رشد (مانند شب‌ادراری و انگشت‌مکیدن)، امتناع از مدرسه رفتن و افت تحصیلی، اختلالات اضطرابی (مانند اضطراب فراگیر)، افسردگی و... .
بزرگ‌ترین عامل کودک‌آزاری‌ها، عدم‌مهارت والدین در حوزه فرزندپروری و در واقع ناتوانی والدین در برابر کنترل صحیح رفتار کودک است. برخی از والدین، نزدیک‌ترین راه برای اصلاح رفتارهای کودک خود را تنبیه بدنی می‌بینند که با تکرار از سوی والدین، کودک کم‌کم به‌آن عادت می‌کند، در این شرایط برخی والدین ناشیانه به سخت‌تر‌کردن تنبیه بدنی و روانی رومی‌آورند و تا آنجا پیش می‌روند که با لجبازی، صدمات جبران‌ناپذیری به کودک وارد می‌آورند. گاه نیز والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می‌رسانند، نمی‌دانند که رفتار آنها، کودک‌آزاری است.
منبع: همشهری

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.