ازدواج به چه معناست؟

شاید تعجب کنید که چرا هنوز هم مجبورم از واژه “عشق” در مباحث مرتبط با تنهایی نام ببرم. آیا عشق یک راه حل خوب...

شاید تعجب کنید که چرا هنوز هم مجبورم از واژه "عشق" در مباحث مرتبط با تنهایی نام ببرم. آیا عشق یک راه حل خوب برای معزل تنهایی نیست؟ آیا عشق عمیق ترین و قوی ترین طنابی نیست که ما می توانیم بین خودمان و یک نفر ایجاد کنیم؟ آیا عشق پایه ی همه رابطه های مهم نیست؟

پاسخ به همه سوالات فوق یکسان است: بله و نه! عشق مسلما افراد را به هم نزدیک میکند. وقتی یک غریبه به یک عشق تبدیل می شود، در چشم ما آن فردا اهمیتی فرای واقعیت پیدا میکند. سخت است بتوان گفت که این داستان به کجا می رسد و البته … شما هر دو این وضعیت را دوست دارید.

اما حالت عظیم و پرقدرت عشق یک طرف دیگر هم دارد، طرفی که همه ما با آن آشنا هستیم: "عشق بی ثبات است".

عشق های اشتباهی

شما ممکن است عاشق کسی شوید که برای شما کاملا نامناسب است. شما ممکن است عاشق افرادی شوید که در دسترس نیستند. شما می توانید کسی را دوست داشته باشید که متقابلا دوستتان ندارد. شما می توانید یک نفر را برای مدت کوتاهی دوست بدارید و سپس به چشم ببینید که رابطه تان به دلایلی که اصلا درک نمی کنید، شکست بخورد.

و این عشق رمانتیک نیست که شدیدا دور از ادراک ماست. والدینی که در انتظار تولد فرزند هستند تصدیق میکنند که ما انسان ها می توانیم یک نفر را حتی قبل از اینکه به دنیا آمده باشد دوست بداریم. همچنین می توانیم انسان ها را پس از آنکه از دنیا رفتند دوست بداریم. اینکه چه کسی را (و چه زمانی و کجا و چگونه و به چه دلیل) دوست می داریم، از کنترل ما خارج است.

بنابراین این مفهوم که "عشق یک راه حل قابل اعتماد برای تنهایی است" افسانه ای بیش نیست؛ زیرا به سادگی می توان گفت: عشق رمزآلود است.

نزدیک بودن احساس ها

ما می توانیم روش هایی برای ایجاد نزدیک بودن را بسازیم، زیرا می دانیم که چه چیزی باعث ایجاد نزدیکی بین مردم می شود و چه چیزی نمی شود. فکر نمی کنم کسی بتواند در مورد عشق همانگونه حرف بزند که دیگری میزند. در شرایط مناسب، عشق به طور قطع تنهایی را کاهش می دهد، اما در شریط نامناسب موجب افزایش تنهایی می‌شود. نزدیکی بر خلاف عشق، همیشه برای کاهش تنهایی کار می کند. اگر کارهایی ملموس با شریک پذیرای خود انجام دهید ، نتایج ملموسی را خواهید دید. هر چه بیشتر به آن بپردازید، بیشتر از آن دریافت خواهید کرد.

یک روش خاص نیز وجود دارد که در آن نزدیک بودن، یک راه حل مفیدتر از عشق است: این قضیه امکان تنهایی کمتری در کار را فراهم می کند. ما به طور کلی دوست داشتن کسی را در محیط کار نامناسب می بینیم. حتی اگر دوستی یا ارتباط قوی با یک همکار داشته باشید، براحتی می‌ببینید که اگر نام آن را «عشق» بگذارید، این ارتباط فورا یک رفتار غیر حرفه ای نام می گیرد.

اما ما بخش زیادی از زمان خود را در محیط کار می گذرانیم و آدم های زیادی را آنجا می شناسیم که می توانیم رابطه معناداری با آنها بسازیم. نزدیکی در محیط کار، فرصت اهمیت دادن را به یکدیگر فراهم میکند.

مساله این است که قرار نیست شما احساس تنهایی کنید، اونم فقط به این دلیل که الان باکسی در رابطه نیستید. و اگر با کسی در رابطه ای هستید، نزدیک بودن به عشقی که میان شماست اعتماد و استواری می بخشد.

ازدواج، بنیانی برای تعهد

من شواهدی از این را در تحقیقات گسترده در مورد ازدواج و طلاق می بینم: اکثریت قریب به اتفاق از افرادی که ازدواج کرده اند، حداقل در کشورهای توسعه یافته غرب، می گویند که آنها برای عشق، ازدواج می کنند. در فرهنگ شرق، ازدواج به عنوان بیانِ نهایی عشقِ متعهد دیده می شود، و اکثر کسانی که متعهد به ازدواج هستند، انتظار دارند که عشقی که آنها را به یکدیگر رساند، تا آخر عمر ادامه داشته باشد.

بیایید جفت این واقعیت ها را در مورد نحوه ازدواج با آنچه که ما در مورد چگونگی پایان آن می دانیم کنار هم بگذاریم. یک نظرسنجی طلاق نشان می دهد که 80 درصد از مردمی که طلاق گرفتند گفته اند که ازدواج آنها به طور کامل از هم گسیخته شده است زیرا آنها "از هم جدا شده اند". این برهان باعث شد که سایر برهان ها، از جمله مسائل عاطفی تحت تاثیر قرار بگیرند. (فقط 25 درصد از پاسخ دهندگان می گویند که یک مساله احساسی در جدایی شان نقش داشته است.)

نزدیک بودن، بنیان تمام رابطه های رضایتمند

خب. این نظرسنجی چه چیزی را نشان می دهد؟ ازدواج مسالهء عشق است و طلاق مسالهء فاصله گرفتن ها. حتی رابطه هایی که با عشق پر شده اند، اگر نزدیکی درونی طرفین را نداشته باشد، از هم می پاشند. نزدیک بودن، بنیان تمام رابطه های طولانی مدت و رضایتمند است، زیرا عشق واقعا نیازمند نزدیکی درونی است، اما نزدیکی درونی، نیازمند عشق نیست.

شما ممکن است خود را بسیار نزدیک به کسی احساس کنید ، اما عاشق آن فرد نباشید. و اگر عاشقش باشید و نتوانید به دنیای درون او راه یابید، ناگفته پیداست که این رابطه به فاصله تبدیل خواهد شد.

می توان گفت که رابطه های عاشقانه - و ازدواج ها- فرصت خیلی مناسبی برای ساخت نزدیکی درونی است. مزیت بزرگی که ازدواج نسبت به سایر رابطه ها دارد این است که ازدواج یک تعهد صریح و روشن است. تنها در ازدواج است که شما یک نفر را بی پرده و آشکارا، انتخاب میکنید و او نیز شما را انتخاب میکند. این امر باعث ایجاد محیطی ژرف از انتخاب آگاهانه می شود که برای ایجاد نزدیکی بسیار مفید است.

منتظر یک رابطه عاشقانه نمانید

اما برای اینکه احساس تنهایی تان را از خود دور کنید، منتظر یک رابطه عاشقانه نمانید . شما می توانید روابط دوستانه و پررنگی با سایرین بسازید که منجر به نزدیکی درونی تان می شود و برای این امر، عشق یکی از مواد لازم نیست!

مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره مهر تهران واقع در محله سعادت آباد دارنده مجوز تحکیم ازدواج و خانواده است و در حوزه مشاوره قبل از ازدواج و مشاوره دوران عقد و اختلافات زناشویی و خیانت آماده ارائه راهکار و خدمات مشاوره به شما عزیزان می باشد .

مشاور چه کمکی می تواند بکند؟

این حرف دل خیلی از مراجعین این مرکز است که زمانیکه به اختلاف نظر با همسرشان رسیده اند ناراحت از این موضوع هستند که ای کاش مشاوره رفته بودند. ما در فضای مشاوره شما را با نقاط ضعف و قوت تان آشنا میکنیم. ما شما را از تله های ارتباطی و طرحواره هی بنیادی که به اشتباه در ذهنتان نقش بسته آگاه میسازیم.

اگر بعلت بحران های ناشی از از دست دادن رابطه عشقی و یا آگاهی یافتن از روابط فرازناشویی دچار آشفتگی روانی و فکری شده اید، قطعا بکمک یک مشاور و درمانگر میتوانید این بهم ریختگی را سپری کنید. گاهی ما به تنهایی نمیتوانیم موانعی احساسی و اشتباهاتی که نباید تکرار شوند را از مسیر زندگیمان کنار بگذاریم. در اینگونه مواقع کمک گرفتن از یک فرد متخصص تنها راهکاری است که ما به شما پیشنهاد میدهیم.

انتظار رابطه عاشقانه در ازدواج

شما حالا می دانید که مزیت ازدواج چیست و می دانید که نباید منتظر رابطه عاشقانه بمانید. شما می توانید روابط دوستانه و پررنگی با سایرین بسازید که منجر به نزدیکی درونی تان می شود و برای این امر، عشق یکی از مواد لازم نیست!

منبع: نی نی کده