جنین در شکم مادر، مراحل و شرایط تکاملی
درست در پایان هفت یا هشت هفته ی بارداری است که رویان حدود ۳ سانتی متر قد و در حدود ۱۰ گرم وزن دارد.
درست در پایان هفت یا هشت هفته ی بارداری است که رویان حدود ۳ سانتی متر قد و در حدود ۱۰ گرم وزن دارد.
در حقیقت مانند یک حبه ی انگور است ، حبه ی نسبتا نه کوچک و نه بزرگ انگور. بنابراین تصوری که مادر در حدود ۲ ماهگی فرزندش در درون خودش دارد ، چنین است .
در این موجود که ۴۶ کروموزوم وجود دارد ، ۲۳ کروموزوم از پدر و ۲۳ کروموزوم از مادر است که ترکیب ژنتیکی ۵۰ - ۵۰ را موجب شده است. اعضای اصلی و مغز در این زمان شکل و فرم خودش را پیدا کرده است.
این موجود در حالی که در شرایط ویژه ای قرار دارد ، اصولی را در مسیر رشد و تکامل خودش ، باید رعایت کند ، تا بتواند به نوع سالمِ خودش تبدیل شود.
تغییراتی که در او پیدا می شود به این صورت است که موجودی که در ۲ ماهگی حدود ۳ سانتی متر قد و ۱۰ گرم وزن داشت ، ۳ ماهگی حدود ۱۰ سانتی متر قد و ۳۰ گرم وزن دارد و در شش ماهگی حدود ۳۰ سانتی متر قد و ۶۰۰ گرم وزن دارد.
در هفت ماهگی به ۳۸ سانتی متر و ۱۵۰۰ گرم یا یک کیلو و نیم خواهد رسید و در ۹ ماهگی وقت تولد ، معمولا ۵۰ سانتی متر و ۳۵۰۰ گرم است.
اگر کودکی در ۹ ماهگی ، کمتر از ۳ کیلو باشد ، معمولا مسائلی را میتواند داشته باشد و اگر از ۲.۵ کیلو کمتر است ، غالب اوقات اشکالات و اختلالاتی وجود داشته است ، هر چند که مطالب یا موضوع ها میتواند آنقدر جدی و مهم نباشد ولی توجه و عنایت لازم در یک چنین شرایطی احتیاج است.
رشد مغز و سیستم عصبی یا سلسله اعصاب در رویان و جنین
کودک سالم در هفته ی آخر تولد ، حداقل در روز ده بار حرکاتی کاملا مشخص و معین را در شکم مادرش دارد و به نظر میرسد که اعلان حضور و ورود خودش را به این دنیا می دهد. در اینجا به مهم ترین قسمت رشد رویان و جنین اشاره می کنیم ، که قسمت مغز ف سیستم عصبی یا سلسله اعصاب است.
به بیان دیگر در یک چنین دورانی است که مسئله ی اصلی ساختن و پرداخت شدن انسان آغاز می شود و ادامه پیدا می کند. امروزه می دانیم که در هر دقیقه ، 250000 سلول مغز ، تولید و خلق میشود. به طوری که در یک روز تعداد این سلول ها به 360000000 ( سیصد و شصت میلیون ) می رسد و به همین علت است که میزان صد میلیارد سلول مغزی تقریبا در حدود پنج ماهگی ، ساخته و پرداخته شده اند ( صد میلیارد و نه میلیون ).
این سلول ها وقتی که به وجود می آیند ، حرکت می کنند و قسمت های مختلف مغز را که باید پر کنند، پر می کنند. بنابراین از مرکزی که تولید می شوند ، آغاز شده ، حرکت می کنند و در جایی قرار می گیرند.
جالب این است که وقتی به آنجا می رسند، با همه ی سلول های اطراف خودشان ارتباطی برقرار می کنند و این نوع ، ارتباطی استکه به زبان علمی مانند بوسه زدن دو عزیزی است که به هم می رسند.
یعنی به اطراف و به همسایه های خودشان ، که آنها به او خوش آمد می گویند و آن هم ورود خودش را اعلان می کند ، به هم بوسه می زنند و بعد از این که آنجا قرار گرفتند ، کمی به محله و شهر خودشان نزدیک میشوند و آهسته آهسته ، ارتباطات خودشان را برقرار می کنند.
تا آنجا که یک سلول ، حدود پانزده هزار رفت و آمد یا دید و بازدید را انجام می دهد. یعنی کاملا با سلول های دیگر ارتباط برقرار می کند و هر چه دورتر می رود ، این رابطه را که مانند خط تلفن یا سیم تلفن است ، ضخیم تر و محکم تر و استوارتر می کند ، تا رابطه ی خودش را داشته باشد و بتواند از آنها خبر بگیرد و به آنها خبر بدهد.
نکته ای که در اینجا اهمیت دارد این است که تنها از این راه نیست که انتقال خبر و پیام آغاز میشود و رابطه برقرار می شود ، بلکه از طریق مواد شیمیایی ، این انتقال هم از طریق واسطه ها صورت می گیرد.
بنابراین دستگاه عظیم و پیچیده ی کودک در دورانی که حتی به صورت رویان و یا جنین است ، دست به یک چنین فعالیت حیرت انگیزی می زند و می دانیم که تقریبا در همان حدود 4 و 5 ماهگی ، حدود 40 منطقه یا 40 (( خورده سیستم )) یا (Subsystem ) را به وجود می آورد که هر کدام مخصوص انجام کاری و رفتار معینی در مغز خواهد بود.
از حدود 20 هفتگی ، این سرعت کاهش پیدا می کند و روابط محدودتر می شود . می دانیم که از وقت تولد اگر پدر و مادر فرزند خودشان را در ارتباطاتی قرار بدهند ( که باید بدهند ) و تحریکات لازم انجام شود و آن چیزی که به عنوان (Motivation ) یا انگیزه ی رفتاری هست ، فراهم شود و سیستم حسی کودک کاملا و به اندازه تحریک شود و زمینه ی تخیل و حالات و احساسات او فراهم گردد ، این روابط باقی می مانند.
اما متاسفانه چون در بیشتر موارد ، محیط و رفتار عزیزان و اطرافیان کودک در حد و سطحی نیست که عامل تحریک را در او زنده نگه دارند و هم چنان پویا و فعال ؛ آهسته آهسته این روابط کم می شود تا آنجا که حتی در هر ثانیه 30 یا 40 رابطه حذف می شود و کار به آنجا می رسد وقتی که انسان به حدود 19 سالگی می رسد بیش از نیمی از این روابط را از دست داده است.
ولی خوشبختانه از 19 سالگی به بعد ، میزان این روابط ثابت می ماند و بنابراین من و شما در بالاترین توانی که در 19 سالگی پیدا کرده ایم ، میتوانیم زندگی خودمان را استوار کنیم.
اگر آگاهی های لازم برای پرورش ، تعلیم و تربیت عزیزانمان به مجرد تولد و بعد از آن داشته باشیم ، میتوانیم این ارتباطات سلولی درون مغز کودک را نگه داریم.
بنابراین اگر کودک از جانب پدر و مادر در شرایط و موقعیت و روابطی قرار بگیرد که متناسب رشد او است ، میتواند تمام این روابط را نگه دارد و در نتیجه در بزرگسالی هر زمان که احتیاج به همه ی ذخیره های ذهنی و فکری خودش دارد، همه ی آنها را در اختیار داشته باشد.
درست مانند فردی که مایل به گرفتن تصمیمی در یک کارخانه ای است . آن زمان که قسمت خرید ، قسمت فروش ، قسمت تبلیغات ، قسمت حقوقی ، قسمتی که در چارچوب استخدام و یا به کار گرفتن کارمندان هستند، اگر همه وجود داشته باشند ؛ تصمیم درست تری یا درستی خواهد گرفت تا کسی که فقط با توجه به خرید یا فروش ، انتخابی را داشته باشد.
به همین علت افراد با هوش و عاقل کسانی هستند که از همه ی اطلاعاتی که در طول زندگیشان ، ذخیره و پس انداز کرده اند میتوانند استفاده کنند و همیشه این ارتباط و دسترسی را دارند. حال وقتی که روابط حذف شده ، در حالی که من و شما تجربه ای و آموخته ای داریم ، متاسفانه مورد استفاده برای ارزیابی ، قضاوت و تصمیم گیری امروز ما نخواهد بود.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼