آموزش خود مراقبتی به کودکان، چگونه امکان پذیر است؟
همه کودکان با هوش هستند و سرشار از حس کنجکاوی می باشند و همیشه به دنبال جواب سوال های خود از طریق پدر و مادر می باشند.
همه کودکان با هوش هستند و سرشار از حس کنجکاوی می باشند و همیشه به دنبال جواب سوال های خود از طریق پدر و مادر می باشند.سوال اکثر والدین این است که از چه سنی باید رفتارها و آموزش های خود مراقبتی را به تدریج به کودک خود آموزش دهند.از نظر محققان حوزه کودک بهترین زمان برای شروع آموزشهای خودمراقبتی به کودکان سنین ۴ یا ۵ سالگی می باشد و پدر و مادر بهتر است در این سنین از شیوههای غیرمستقیم و همراه با بازی استفاده کنند و از پرداخت مستقیم به این موضوعات اجتناب کنند.
از زمانی که کودک از منزل خارج می شود و زمانی را بدون حضور والدین سپری می کند لازم است تا آموزشهای خودمراقبتی را دریافت کند و با حوادثی که ممکن است او را تهدید کند آشنا شود، بنابراین زمان دریافت این آموزشها در هر خانواده با شرایط و ویژگیهای خاصی که در آن وجود دارد،تفاوت دارد. به عنوان مثال کودک باید بداند که می تواند با چه افرادی همصحبت شود، پاسخ چه افرادی را بدهد و در چه شرایطی میتواند به افراد اعتماد پیدا کند. باید از ۷ سالگی کودک به بعد، که زمان ورود رسمی کودک به اجتماع می باشد، به کودکان آموزشهای اختصاصیتری درباره مراقبت از بدن خودشان ارائه شود تا بدانند که با افرادی که سعی دارند بیش از حد معمول به آنها نزدیک شوند چه برخوردی داشته باشند.
همچنین سادهگویی در ارائه آموزشهای خود مراقبتی به کودک به والدین توصیه می شود.
«هرکس بخشهایی در بدن خود دارد که حریم خصوصی وی است و هیچکس حق دست زدن به این بخشهای بدن را ندارد»
و یا بیان این مطلب که :
«در صورتی که کسی سعی کرد به بدن تو نزدیک شود، باید به پدر و مادر اطلاع دهی»
جهت آموزش این مطالب به کودک خود استقاده کنند.
برای کودکان سنین بالای ۶ سال بسته به دایره لغات آنها میتوان توضیحات بیشتری داد، از آنجایی که کودکان در این سنین شناخت بیشتری از جنسیت خودشان و تفاوت دختران و پسران دارند و میدانند به خاطر این تفاوتها انتظارات متفاوتی از آنها در جامعه وجود دارد، به همین دلیل میتوان برای آنها شرح داد که پسران و دختران چطور باید از خود مراقبت کنند و کدام بخش از بدن آنهاست که باید بیشتر مورد مراقبت قرار بگیرد.
ارتباط صمیمی بین والدین و کودکان ضرورت دارد و برای اینکه کودکان بتوانند به راحتی خانواده را در جریان مسائل خود قرار دهند، باید از قبل رابطهای بین آنها ایجاد شود که کودک بتواند این مساله را با خانواده در میان بگذارد و به آنها اعتماد کند. بین «تربیت جنسی» و «آموزش جنسی» در کودکان تفاوت وجود دارد، تربیت جنسی از حدود سن ۶ ماهگی به بعد با رفتار والدین شروع میشود.
کودک تربیت جنسی را با دیدن و آموزشهای غیرمستقیم دریافت میکند و به این شکل هویت جنسیتی خود را میسازد.شکلگیری این هویت به انتظار جامعه بستگی دارد اما آموزشهای جنسی، آموزشهای مستقیم درباره روشهای خودمراقبتی هستند تا کودک بتواند از آسیبهای جنسی دور بماند.تمایلات جنسی بین کودکان و افراد بزرگسال با هم متفاوت است : کودک در دو یا سه سالگی اولین شناخت جنسی خود را شروع کرده و در ۴ یا ۵ سالگی نسبت به اعضای خود شناخت پیدا میکند.
اگر تربیت کودک طبق روال انجام شود، مداخلات پیش از موعد و فراتر از ظرفیت رشدی او در اختیارش قرار نگیرد، تمایلات جنسی افراطی در کودک ایجاد نمیشود.هرگونه رفتار جنسی غیرطبیعی در سنین کودکی و پیش از بلوغ از جمله لمس اندامهای جنسی توسط کودک نشاندهنده وجود اضطراب در کودک است. ارتباطی بین این رفتارها و تمایلات جنسی وجود ندارد و ممکن است کودک از طریق دیدن این رفتارها در محیط آنها را آموخته باشد.
میزان اطلاعاتی که به کودک داده می شود باید کنترل شده باشد و متناسب با سن آنها باشد.برای مثال لازم نیست کودکان زیر ۶ سال به جز آشنایی با حریم خصوصی بدن خود، اطلاعات بیشتری دریافت کنند. همچنین پدران و مادران باید نسبت به گفتوگوی خود با اطرافیان در حضور کودک توجه لازم را داشته باشند و در صورتی که کودکی در جمعی صحبتی نمیکند بدین معنا نیست که متوجه گفتوگوها نمیشود. بزرگسالان نباید سوالاتی خارج از توان درک کودک برای او ایجاد کنند چراکه این کار یکی از مصادیق کودک آزاری است.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼