درمان ترس از تاریکی کودکان، راهکارهای کاهش آن

ترس از تاریکی در کودکان طبیعی است و معمولاً با رشد از بین میرود. والدین میتوانند با ایجاد حس امنیت، کنترل محتوای رسانهای، بازیهای آرامشبخش و روشهای آرامسازی به کودک کمک کنند. در موارد شدید، ارزیابی روانی توصیه میشود.
ترس از تاریکی یکی از شایعترین ترسها در میان کودکان است و در بیشتر موارد، بخشی طبیعی از فرایند رشد در کودکان ۳ تا ۶ ساله محسوب میشود. در واقع، بیشتر روانشناسان رشد و روانپزشکان کودک و نوجوان معتقدند که این یک مرحله طبیعی از رشد است. تعیین میزان گستردگی این ترس دشوار است.
بهعنوانمثال، در یک مطالعه روی کودکان هلندی، بیش از ۷۳٪ از کودکان ۴ تا ۱۲ ساله اظهار داشتند که شبها ترسهایی را تجربه میکنند. اما مشخص نیست که آیا این ترس مستقیماً مربوط به تاریکی است یا به چیزهایی که آنها با تاریکی مرتبط میدانند. مطالعاتی برای تعیین میزان شیوع آن انجام شده است، اما اکثر این تحقیقات "ترس از تاریکی" و "فوبیای تاریکی" را در یک گروه بررسی کردهاند.
بین یک ترس طبیعی در دوران کودکی (حتی اگر نیاز به مداخله والدین داشته باشد) و یک فوبیای خاص تفاوت بزرگی وجود دارد. فوبیا با ترس متفاوت است زیرا شامل:
- فوبیاهای خاص از شایعترین اختلالات روانپزشکی هستند (۱۲٪ از بزرگسالان در دورهای از زندگی خود و تقریباً ۲۰٪ از نوجوانان آن را تجربه میکنند).
- فوبیا شامل احساسات شدید و غیرقابلکنترل از وحشت و اضطراب است.
- معمولاً شامل حملات پانیک میشود که میتواند شامل موارد زیر باشد: تپش سریع قلب، تنفس سریع (هیپرونتیلاسیون)، سرگیجه، حالت تهوع، لرزش، احساس وحشت و ترس از مرگ، غش کردن و ضعف.
- اجتناب عمدی از عامل ترس، مانند امتناع از رفتن به رختخواب
تفاوت اصلی بین یک ترس معمولی و یک فوبیا، شدت اضطراب است. در فوبیاها، اضطراب بهطور قابلتوجهی شدیدتر است.
چرا ترس از تاریکی طبیعی است؟
ترس یک واکنش طبیعی به خطر است. در سنین ۳ تا ۶ سالگی، همه کودکان متوجه میشوند که دنیای بیرونی ممکن است خطرناک باشد. قبل از این سن، آنها احساس میکردند که به والدین خود متصل هستند و هنوز درک عمیقی از این که دنیای بیرونی میتواند خطرناک باشد، نداشتند.
آنها در حال یادگیری این هستند که چیزهایی وجود دارند که ممکن است به آنها آسیب برسانند، و درکی روشن از مفهوم زمان ندارند، بنابراین هنگام رفتن به رختخواب ممکن است ندانند که چه زمانی دوباره والدین خود را خواهند دید. تخیل قویای پیدا کردهاند، اما هنوز تفاوت بین واقعیت و خیال را بهطور کامل تشخیص نمیدهند.
بنابراین، هیولاها، صداهای عجیب در شب، دزدها و دیگر تهدیدات خیالی برایشان کاملاً واقعی به نظر میرسند. علاوه بر این، جدا شدن از مراقبانی که همیشه برای محافظت از آنها حضور داشتهاند، باعث افزایش ترسشان میشود.
هنوز نمیتوانند احساسات خود را کنترل و تنظیم کنند. وقتی به رختخواب میروند، پر از ترس و اضطراب هستند و تاریکی نیز باعث میشود حواسشان مانند روز روشن پرت نشود، در نتیجه احساساتشان تشدید میشود.
بیشتر کودکان از ۶ سالگی شروع به توسعه تواناییهای لازم برای مقابله با این ترسها میکنند. به همین دلیل، ترس از تاریکی معمولاً با افزایش سن از بین میرود.
اما اگر این ترسهای طبیعی بهگونهای باشند که بهطور قابلتوجهی در زندگی کودک اختلال ایجاد کنند، تبدیل به فوبیا میشوند.
چگونه والدین میتوانند به ترس از تاریکی کودک کمک کنند؟
۱. درک ترسهای کودک
والدین نباید کودک را مجبور به صحبت درباره ترسهایش کنند، اما میتوانند سؤالاتی باز بپرسند، مانند:
- "وقتی به رختخواب میروی، از چه چیزی میترسی؟"
- "چه چیزی در تاریکی تو را میترساند؟"
این سؤالات را میتوان در زمانهایی که کودک ترسی ندارد (مثلاً در طول روز) مطرح کرد. با این کار، والدین میتوانند متوجه شوند که کودک دقیقاً از چه چیزی میترسد و بر این اساس حمایت، اطمینانبخشی و راهکارهای مناسب ارائه دهند.
اگر مشخص شد که کودک از هیولاها یا دزدها میترسد، میتوان به او گفت: "هیولاها واقعی نیستند، پس نیازی به نگرانی نداری." بیشتر کودکان در طول روز از این چیزها نمیترسند، بنابراین این زمان مناسبی برای کاهش ترسهای آنها است. سپس همین جملات را میتوان هنگام خواب تکرار کرد تا کودک احساس امنیت بیشتری کند.
۲. استفاده از داستانها و درمان شناختی-رفتاری (CBT)
CBT (درمان شناختی-رفتاری) همراه با داستانهای آرامشبخش، یکی از موثرترین روشها برای مقابله با ترس از تاریکی در کودکان است. والدین میتوانند:
- کتابی درباره وقت خواب پیدا کنند که داستانی مرتبط با ترس از تاریکی داشته باشد.
- بهتدریج کودک را تشویق کنند تا درباره ترسهایش صحبت کند.
- بهصورت مرحلهای کودک را در معرض موقعیتهای استرسزا قرار دهند (مثلاً اول در یک اتاق نیمهتاریک بازی کنند و سپس بهمرور او را با تاریکی آشنا کنند).
- این روند را به یک بازی سرگرمکننده و خلاقانه تبدیل کنند و در عین حال افکار اغراقآمیز کودک را اصلاح کنند.
این روش نهتنها موثر است، بلکه سرگرمکننده و مفید نیز خواهد بود.
روشهای کمک به کودکان برای غلبه بر ترس از تاریکی
۱. تشویق به هنرهای خلاقانه برای بیان احساسات
بسیاری از کودکان میتوانند نقاشی بکشند، با لگو سازههای مختلف بسازند، داستانی درباره ترسهای شبانه خود بگویند یا آنها را بازی کنند. فرآیندهای خلاقانه و بازی کردن به آنها کمک میکند تا اضطرابهایشان را پردازش کنند.
۲. گوش دادن به کودک و تأیید احساسات او
احساسات کودکان واقعی هستند و باید به آنها توجه شود، حتی اگر مثلاً از هیولاهای زیر تخت بترسند. پس از پذیرش احساساتشان، میتوان بهآرامی به آنها توضیح داد که این هیولاها در واقعیت وجود ندارند.
۳. ایجاد حس امنیت در تخت خواب
- کنار کودک نشستن هنگام خواب
- بازیهای نمایشی در طول روز
- کمک به کودک برای درک راحتی و امنیت تختش، مثلاً از طریق چرت زدن در روز
همه اینها میتوانند تخت را به فضایی آرامشبخش و ایمن برای کودک تبدیل کنند.
۴. استفاده از چراغ خواب
این یکی از مهمترین روشها است. داشتن نور گرم و آرامشبخش میتواند تا حد زیادی به کودک کمک کند.
۵. استفاده از اشیا
یک پتو نرم، عروسک یا هر وسیله آشنا و دلگرمکننده میتواند به کودک کمک کند هنگام تنها بودن، مخصوصاً زمان خواب، احساس آرامش بیشتری داشته باشد.
۶. داشتن روال منظم قبل از خواب
داشتن روال مشخص هنگام خواب، مانند:
- حمام کردن
- پوشیدن لباس خواب
- خواندن یک داستان
- گفتن دعا یا صحبت آرامشبخش
- نشستن کنار کودک
باعث ایجاد احساس امنیت و پیشبینیپذیری در کودک میشود. کودکان ساختار منظم را دوست دارند.
۷. استفاده از کتابها و فیلمهایی درباره ترسهای شبانه
روشهای دیگر برای کمک به کودکان در غلبه بر ترس از تاریکی
۱. استفاده از موسیقی
بسیاری از کودکان از موسیقی آرامشبخش، نویز سفید یا صدای طبیعت در اتاق خود لذت میبرند. میتوانید یک لیست پخش (Playlist) تهیه کنید و آن را در طول روز با کودک گوش دهید، با آن برقصید، بخوانید و لذت ببرید. سپس هنگام خواب، پخش همان موسیقی که کودک آن را با حضور شما و لحظات خوشی مرتبط میداند، به آرام شدن او کمک خواهد کرد.
۲. مراقب محتوای تلویزیونی باشید
برنامههای تلویزیونی، اخبار، تبلیغات، حتی کارتونها میتوانند برای کودکان خردسال ترسناک و نگرانکننده باشند، زیرا آنها این محتواها را واقعی درک میکنند و ترسهای خود را به هنگام خواب همراه میبرند. بنابراین، باید بر محتوای رسانهای کودک نظارت داشته باشید و تا حد امکان از نمایش ویدیوهای نامناسب جلوگیری کنید.
۳. مراقب داستانها و کتابهای ترسناک باشید
قصههایی مانند افسانههای برادران گریم یا حتی برخی داستانهای دکتر سئوس ممکن است برای کودکان وحشتناک باشند. ممکن است شما متوجه نباشید که چه چیزی کودک را میترساند، اما بسیار مهم است که این مسئله را متوجه شوید و کتابها یا داستانهایی را که باعث ترس او میشوند، کنار بگذارید.
۴. تمرین بازیهای نقشآفرینی در طول روز
میتوانید با کودک بازیهای مربوط به خوابیدن انجام دهید، مثلاً شما نقش کودک را بازی کنید و او نقش والدین را بر عهده بگیرد یا بالعکس. این تمرین را در طول روز که نور کافی وجود دارد انجام دهید. این بازی سرگرمکننده و خلاقانه است، به کودک اعتمادبهنفس میدهد و تکنیکهایی را به او آموزش میدهد که در شب نیز میتواند استفاده کند. در این بازیها کودک را تشویق کنید و به او اطمینان خاطر دهید که میتواند بهتنهایی بخوابد.
۵. به کودک روشهای آرامسازی را آموزش دهید
همه ما به راههایی برای آرام کردن خود نیاز داریم. میتوان از مدیتیشن، یوگا و تمرینهای تنفسی در طول روز (و حتی همراه با کل خانواده) استفاده کرد. این روشها به کودک مهارتهای مراقبت از خود، آرامسازی و کنترل استرس را یاد میدهند که میتواند هنگام خواب از آنها استفاده کند.
از کودک بپرسید چه چیزی بیشتر او را آرام میکند و همان روش را با او تمرین کنید. این تمرینها را میتوان هنگام خواب و چرت زدن نیز تکرار کرد.
۶. عوامل استرسزای دیگر را در نظر بگیرید
برخی از کودکان تنشهای خانوادگی، مشکلات مدرسه، درگیری با خواهر و برادر و سایر نگرانیها را با خود به تخت خواب میبرند. در این صورت، ترس از تاریکی ممکن است تنها یک نشانه از اضطراب کلی آنها باشد. در مکالمات خود با کودک، بپرسید آیا چیزهای دیگری غیر از خوابیدن نیز باعث نگرانی او میشوند؟
۷. کنترل احساسات و ناامیدی خود
داشتن کودکی که میترسد، گریه میکند، مضطرب است و توجه زیادی میخواهد، برای والدین آسان نیست. اما اگر شما عصبانیت یا کلافگی خود را کنترل نکنید، کودک آن را متوجه شده و ممکن است فکر کند که از او ناراحت هستید، یا خودش مقصر این ناراحتی است. این موضوع فقط مشکل خوابیدن را بدتر میکند.
سعی کنید صبور باشید. اگر شریک زندگی یا خواهر و برادر بزرگتر در خانه دارید، میتوانید از آنها کمک بگیرید تا کودک را آرام کنند و به خودتان نیز استراحتی کوتاه بدهید.
اگر کودک شما به هیچیک از راهکارهای بالا پاسخ نداد، ارزیابی سلامت روانی را در نظر بگیرید. تقریباً ۱ کودک از هر ۱۰ کودک که از تاریکی میترسد، ممکن است دچار اختلال اضطرابی پنهان باشد.
سایر اختلالات روانی که ممکن است توانایی آرامسازی خود را مختل کنند، شامل:
- افسردگی
- اختلال نقص توجه (ADHD)
- اختلالات یادگیری
- تروما یا آسیب روحی (در خانه، مدرسه یا جامعه)
اگر تنشها و درگیریهای خانوادگی شدید و آزاردهنده باشند، ممکن است بهتر باشد با پزشک متخصص اطفال درباره ارزیابی سلامت روانی مشورت کنید. این ارزیابی باید جامع و شامل بررسی وضعیت کودک و خانواده باشد و در برخی موارد نیاز به انجام تستهای روانشناختی نیز وجود دارد.
با این حال، ترس از تاریکی، حتی در مواردی که به عنوان نیکتوفوبیا (Nyctophobia) شناخته میشود، قابل درمان است. بسیاری از ما در نهایت میتوانیم از آرامش و سکوتی که تاریکی به همراه دارد، لذت ببریم.