اختلافات والدین با فرزندان، حرف کی به کرسی می نشیند؟
بحث و جدل میان والدین و فرزندان امری عادی است و از هنگامی آغاز میگردد که کودک شروع به سینه خیز رفتن می کند تا دنیای اطرافش را بشناسد.
بحث و جدل میان والدین و فرزندان امری عادی است و از هنگامی آغاز میگردد که کودک شروع به سینه خیز رفتن می کند تا دنیای اطرافش را بشناسد. در این زمان والدین محدودیت هایی را برای کودک در نظر می گیرند همچون : به اجاق گاز دست نزن ، دم سگ را نکش ، اسباب بازی هایت را سر جایش بگذار، تکالیفت را انجام بده و غیره.
هیچ انسانی موافق نیست که در انجام اعمال و رفتارهای او محدودیتی اعمال شود هرچند این محدودیت ها به نفع او باشد. این گونه بحث و جدل ها در طول زندگی کودک تغییراتی می کند و هرچه او بزرگ تر می گردد شکل متمایزی پیدا میکند تا زمانی که کودک زندگی مستقلی تشکیل دهد.
هیچگاه آغازگر بحث و جدل نباشید
بحث و جدل امری است که سبب اذیت و آزار والدین و فرزندان می گردد و از لحاظ عاطفی به فرد صدمه وارد می کند. اگر در هنگام عصبانیت والدین و کودکان هیچ کدام کوتاه نیایند این عصبانیت به درگیری می انجامد. هرگز به طور کامل نمیتوان مانع از ایجاد چنین جدل هایی در خانواده گردید.
اما گاهی اوقات والدین با دوراندیشی و برنامه ریزی میتوانند از بروز آن جلوگیری کنند. هنگامی که این گونه درگیری ها در خانواده پدید آمد والدین باید به فکر مهار کردن عامل عصبانیت باشند و هر چه سریع تر به این مسئله خاتمه دهند.
چرا میان فرزندان و والدین درگیری ایجاد می شود؟
والدین همیشه با فرزند خود توافق ندارند و عکس این موضوع نیز صادق است. مشاجره ، اختلاف و تضاد بخشی از زندگی واقعی افراد است. گاهی اوقات برخورد و نزاع میان والدین و فرزندان به خاطر اختلاف پیرامون مقررات و قوانین والدین نیست بلکه به این دلیل برخورد ایجاد می شود که کودک روز بدی را سپری کرده است.
روزهایی وجود دارد که هر چه قدر پدر و مادر سعی در رفع این نزاع می کنند تاثیری ندارد. زیرا کودک روز خوبی را نداشته است و به هیچ وجه احساس خوشحالی نمیکند. در چنین ایامی والدین باید کمال صبوری را به خرج دهند تا وضع به حالت طبیعی خود برگردد.
دکتر ادوارد هالوول در کتاب خود به نام (( وقتی نگران فرزندی هستید که به او عشق می ورزید)) می نویسد : (( حس پرخاشگری در همه ی کودکان وجود دارد و این حس بخشی از ساختار بیولوژیکی انسان محسوب می شود. حس ناامیدی و عدم توافق میان فرزند و والدین به راحتی میتواند به عصبانیت تبدیل شود و در نهایت به کشمکش بینجامد. سوالی که والدین باید همواره پاسخگوی آن باشند این است که چطور این برخورد و نزاع را حل کنند نه این که نتیجه ی این تضاد و کشمکش چیست.))
والدین در هنگام بروز تضاد و مشکل میان خود و فرزندانشان واکنشی منطقی و عقلانی دارند یا این که حداقل ما پدران و مادران فکر می کنیم که این گونه عمل می کنیم. اما در مقابل فرزندان نمیتوانند عکس العمل منطقی پیرامون این موضوع داشته باشند و کاملا احساسی و عاطفی برخورد می کنند.
کودکان بسیار لجوج و یکدنده هستند و در مقابل منطق والدین ایستادگی میکنند و نسبت به شرایط به طور کاملا احساسی واکنش نشان می دهند. این موضوع که فرزندان به مقررات و خواسته های منطقی والدین احترام نمیگذارند و قادر به درک آن نیستند سبب گردیده که بسیاری از پدران و مادران دچار سردرگمی و ناامیدی شوند.
کودکان به وظایف خود واقفند و می دانند که مثلا باید تکالیفشان را انجام دهند و یا یک ساعت قبل از رفتن به رختخواب مطالعه کنند اما چرا آنها به این وظایف عمل نمیکنند و برای انجام تکالیفشان در منزل جنگ و دعوا به راه می اندازند؟ در پاسخ به این سوال والدین میتوانند دو گونه پاسخ را در نظر بگیرند.
عده ای میگویند (( او سعی دارد کفر مرا دربیاورد)) و حال عده ای دیگر میگویند (( فرزندم میخواهد با من بحث و گفتگو راه بیندازد.)) به هر جهت در این میان والدین باید دیدگاه منطقی را در نظر بگیرند و به دنبال عکس العمل خشونت آمیز برنیایند.
رفتاری کودکانه از خود بروز ندهید
کودکان رفتارهایی غیرمنطقی از خود بروز میدهند و در این میان به نادرستی آن پی نمی برند. زیرا این گونه برخوردها کاملا ناشی از کودکی و ناپختگی آنان است. والدین عاقل همواره انتظار بروز چنین رفتارهای ناپخته و احساسی را از فرزند خود دارند و به همین جهت سعی میکنند که با توجه به شرایط محیطی به بهترین وجه با آن رو به رو شوند.
اگر والدین چنین ایده ای را در ذهن خود پرورش دهند به این صورت هیچگاه اعتراض فرزند را جدی فرض نمیکنند آن را به عنوان حمله به خود در نظر نمیگیرند به طور عاطفی با آن برخورد نمیکنند و در نهایت پیرامون آن بحث و جدل راه نمی اندازند زیرا اگر والدین دست به چنین رفتارهایی زنند همچون کودکی عمل نموده اند و نتیجه ای جز پشیمانی و ایجاد کشمکش و نزاع نخواهند داشت.
در مقابل خواسته های کودک به زانو درنیایید
راه دیگری که سبب وخیم تر شدن بحث و جدل میان فرزندان و والدین می گردد تسلیم شدن پدر و مادر در مقابل خواسته های کودک است. پدر یا مادری که قادر به گفتن کلمه ی ((خیر )) نباشد همواره خود را در میدان جنگ و نبرد با فرزند وارد می کند زیرا کودک آموخته است که با کشمکش و درگیری قادر خواهد بود که خواسته های خود را عملی کند.
اگر کودکان متوجه شوند که میتوانند شما را در مقابل خواسته های خود به زانو درآورند همواره اقدام به این کار خواهند کرد.پدران و مادران باید همواره به گونه ای عمل کنند که در تصمیمات مهم زندگی و اجرای مقررات آن تسلیم فرزندان نگردند.
آنها باید عزم و اراده ی قوی در اداره ی امور زندگی داشته باشند و هرگز اجازه ندهند که فرزندان آنها را تهدید کنند و تحت فشار قرار دهند زیرا چنین عملی سبب می شود که فرزندان بیاموزند که با داد و فریاد و تهدید و فشار میتوانند به خواسته های خود برسند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼