کمک به زلزله کرمانشاه، لباسهایی برای نوزادش
یک مادر، چشم به راه است؛ چشم به راه کمکهای نقدی برای هزینه زایمان سزارین و لباسهایی برای نوزادش.
نینیبان: آبی، یا صورتی؟ پرسش نابجایی است. جنسیت بچه مشخص شده؛ پسر است، پسری که قرار است کمکدست پدر باشد در شرایط سخت زندگی.
آبی یا سبز؟ این انتخاب بهتری است. وسایل بچه را به کدام رنگ انتخاب کنند؟ هم آبی، هم سبز. هر دو رنگ، پسرانهاند. هر چند این نسبتها ساخته ذهن آدمی است، ماییم که صورتی را به دخترها نسبت میدهیم و آبی را به پسرها. هم آبی، هم سبز. نارنجی هم رنگ قشنگی است.
شاید مادر پابه ماه، پیش از این به موضوع رنگها فکر میکرد. پیش از این؟ پیش از این یعنی پیش از زلزلهای که شهرش را لرزاند، کرمانشاه را میگویم.
شکر از زمینی که میچرخد، شکر از شبانهروزی که این گردش، آن را به وجود میآورد.
شکر از گردش زمین، گردشی که احساس نمیشود. شکر!
اما زمین که بلرزد، تن آدم هم میلرزد. این لرزش خرابی که به بار میآورد، تنلرزه بیشتر میشود. تن که چیزی نیست، روح هم میلرزد. هراس پشت هراس، مبادا که باز زلزلهای دیگر، زندگی را زیر و رو کند.
مادر دیگر به رنگها فکر نمیکند، نه سبز، نه آبی، نه حتی نارنجی.
مادر فقط به لباس فکر میکند، نه به رنگ، نه به نقش. به لباسی که تن نازک کودکش را بپوشاند، نه از سرمای زمستان، بلکه از گرمای تابستان.
در ذهن مادر پا به ماه، رنگها، رنگ باختند، نقشها نقش بر آب شدند.
او آبستن پسری است که پس از 13 سال به دنیا میآید، پسری که برای آمدنش برنامهریزی نداشتند، دو فرزند برایشان کافی بود، اما بودن فرزند سوم را هم پذیرفتند.
زندگی سخت میگذشت، اما میگذشت. سر میکردند. بعد از زلزله اما...
پا به ماه است، به آن روزها فکر میکند که رنگها شادش میکردند، به این روزها فکر نمیکند چرا که زندگیاش در فکر خلاصه شده، زندگیاش سراسر فکر است. نه فکر و خیالهایی از سر بیکاری.
به اندازه کافی کار دارد، حتی بیشتر از توان یک زن پا به ماه. زندگی را باید چرخاند. چارهای نیست، روزها نظافت یک مدرسه را بر عهده گرفته. پس از آن هم کار هست؛ کارهای نظافت یک ویلا در نزدیکی روستایشان، دوش به دوش مردش.
آنها از کمکهای 4 میلیونی دولت یا حتی دریافت یک کانکس بینصیب ماندند. کانکس میتوانست سقف بالای سرشان باشد، جایی برای ساختن آرزوهایشان، که نشد.
زندگیاش سخت میگذرد، اما ناشکری نمیکند. جایی پسِ ذهنش، همان جایی که هنوز فکرهای ترسناک بیسرپناهی در آن لانه نکردهاند، کورسوی امیدی دارد؛ امید به مهربانی دستهایی که میتوانند دستهایش را بگیرند، با کمکهای نقدی، یا غیر نقدی. کمک نقدی تا بتواند هزینههای زایمانش را فراهم کند و کمک غیر نقدی تا تنپوشی برای نوزادش فراهم سازد.
این مادر، چشم به راه است؛ چشم به راه مهربانیها. تا مهربانیتان چه باشد... در اختیار قرار دادن لباسهایی که برای نوزادتان کوچک شده، یا خرید لباسهایی نو برای کودکی که یک ماه دیگر به دنیا پا میگذارد.
شاید این مادر هنوز هم بتواند به رنگها فکر کند. آبی یا سبز؟ نارنجی هم رنگ خوبی است.
شمارههای تماس برای یاری به این مادر کرمانشاهی:
۰۲۱۲۲۲۶۸۵۴۵
09107814727
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼