تاثیر طلاق بر کودکان، جوابگوی سوالات کودکان باشیم
طلاق ممکن است در زندگی هر زن و مردی اتفاق بیفتد. بیشترین تاثیری که طلاق در زندگی زناشویی دارد روی کودکان است.
طلاق ممکن است در زندگی هر زن و مردی اتفاق بیفتد. بیشترین تاثیری که طلاق در زندگی زناشویی دارد روی کودکان است. نکته مهم در اینجا نحوه اطلاع فرزندان از طلاق و برخورد صحیح با کودکان طلاق است. به هر حال گاهی کار به اینجا میرسد که شما و همسرتان از هیچکدام از روشهای صبر و مدارا و گفتوگو و مشاوره و… به نتیجهای نرسیده و مجبور میشوید به سراغ این سیاهترین حلال خداوند بروید. تکلیف بچهها چه میشود؟ بچههایی که یک عمر آرزوی داشتنشان را داشتهاید و سالها مراقبتشان کردهاید تا به اینجا برسند و دوست داشتهاید جلوی چشم شما بزرگ شوند. حالا این گلهای کوچک در میانه طوفانی که خودتان بهپا کردهاید گرفتار شدهاند و هر لحظه به سویی کشیده میشوند. قطعا شما و همسرتان، نگران بچهها هستید اما شاید ندانید که چگونه میتوانید میزان آسیبپذیری بچهها را در این اتفاق شوم به حداقل برسانید. اگر تا پایان این نوشته با ما همراه باشید راهکارهای صحیح مراقبت از این گلهای طوفان زده را مرور خواهیم کرد.
تأثیرات طلاق بر فرزندان
طلاق و مجموعه مشکلات قبل و بعد از آن یکسری اثرات نامناسب بر روح و روان فرزندان میگذارد که باید با شناخت دقیق آنها برای کاهششان برنامهریزی کرد. احساس ناامنی و هراس از آینده، ترس از ترکشدن، احساس طردشدگی، احساس گناه و مقصر بودن در اختلاف بین پدر و مادر، بلاتکلیفی، اندوه، اضطراب، تنهایی، خشم و افسردگی اثرات کلی طلاق بر فرزندان است. به دلایل مختلف این نشانهها در پسرها بیش از دختران بروز میکند. اما این اثرات را میتوان در دورههای سنی مختلف فرزندان نیز تفکیک کرد. در هر دوره سنی، پارهای از مشکلات شدیدتر و محتملتر هستند که درزیر آنها را بررسی میکنیم.
۲ تا ۶ سالگی :
بچهها در این سنین بیشتر با خشم و افسردگی نسبت به طلاق والدین واکنش نشان میدهند. آنها همچنین افسرده و ناراحت بهنظر رسیده و زود به گریه میافتند و گاهی در رفتارهایشان زیاده خواهی و لجبازی به چشم میخورد. بسیاری از دخترها در این سنین عصبی و تندخو میشوند اما عدهای دیگر رفتارهای بزرگسالانه در پیش میگیرند. این دسته از بچهها بیش از حد مراقب رفتارها و نظافت خود هستند و دیگر بچهها را مانند بزرگترها سرزنش و تنبیه میکنند و گاه آنها را پند و اندرز میدهند. پسرها ناآرام و خشن میشوند و رفتارهای شیطنتآمیز آنها بیشتر میشود. این کودکان بیشتر ترجیح میدهند تنها باشند و شوقی به بازی نشان نمیدهند و در محیطهای جمعی مثل مهدکودک، به جای بازی و همراهی با دیگران لجبازی میکنند و اخلال و بینظمی بهوجود میآورند.
۷ تا ۱۱سالگی:
بچههای ۸ - ۷ ساله معمولا پس از جدایی دچار افسردگی شدید میشوند. پسرها معمولا شدیدتر واکنش نشان میدهند و خیلی زود به گریه میافتند. با بالاتر رفتن سن بچهها افسردگی و غم، جای خود را به خشونت و انتقامگیری میدهد. بچههای ۹ تا ۱۱ساله پس از جدایی واکنشهای خشمگینانه شدیدی از خود بروز میدهند و درگیریهایی در مدرسه با معلمین و اولیای مدرسه پیدا کرده و کارکرد آموزشیشان پایین میآید. پسرها از ملاقات با پدر استقبال نمیکنند و بهشدت در مدرسه دچار مشکل میشوند.
۱۲تا ۱۷سالگی (نوجوانی):
نوجوانان در این سنین به نسبت بچههای کوچکتر، سازش بیشتری با مسئله طلاق نشان میدهند. این ممکن است بهدلیل حس استقلالطلبی و نداشتن ارتباط نزدیک با والدین در این سنین یا بهدلیل درک بیشتر آنها نسبت به مشکلات میان پدر و مادر باشد. آنها در این شرایط معمولا خود را از پدر و مادر دور نگه میدارند و تلاش میکنند برنامه و چارچوب زندگی مستقل و متفاوتی را دنبال کنند. پارهای از آنها در دوران ابتدایی جدایی احساس فریبخوردگی کرده و واکنشهای خشمگینانهای از خود بروز میدهند و سعی میکنند تا حد ممکن از خانه و پدر و مادر دور باشند.
چطور فرزندان را از تصمیم طلاق با خبر کنیم؟
هرچند بچهها از اختلافات شما باخبرند اما احتمالا اعلام صریح این موضوع که شما قصد دارید از یکدیگر جداشوید یکی از سختترین کارهایی است که در زندگیتان قرار است انجام بدهید. احتمالا بچهها از شنیدن این موضوع شوکه خواهند شد و شما باید مراقبت و دقت زیادی در این مرحله از کار داشته باشید. این یکی از سختترین مراحل زندگی بچههاست. پس دقت داشته باشید تا در شرایط دشواری نباشند یا آمادگی لازم را برای شنیدن آن داشته باشند. زمان تغییر مدرسه یا مهدکودک، بیماری، عید نوروز، امتحانات مدرسه و یا زمانهایی از این دست به هیچ وجه زمان مناسبی برای شنیدن چنین خبری نیست.
زمانی را انتخاب کنید که هر دوی شما حضور داشته باشید و بچهها هم فرصت کافی برای روبهروشدن با این خبر را داشته باشند. یک روز تعطیل که شما و باقی خانواده در خانه باشید زمان مناسبی برای چنین کاری است. این خبر را بهصورت دو نفره، یعنی همراه با همسرتان به آنها بدهید. اگر چند فرزند در خانه دارید بهتر است این یک جلسه دسته جمعی باشد و همه فرزندان حضور داشته باشند. احتمالا بچهها پس از شنیدن این خبر مدتی سکوت خواهند کرد و پس از آن سؤالات زیادی از شما و همسرتان خواهند داشت. سعی کنید با آرامش به سؤالات آنها پاسخ دهید.
بچهها در هر سنی که باشند حق دارند بدانند والدینشان به چه دلیل نمیخواهند با هم زندگی کنند. البته با بچهها با زبان خودشان صحبت کنید. آنها باید ۲ چیز را بدانند: آنچه اتفاق افتاده و اینکه چرا اتفاق افتاده. مهمترین پیامی که باید به بچهها منتقل کنید این است که «مامان و بابا قرار است در خانههای جداگانه زندگی کنند». مهم است که فرزندانتان یکباره و ناگهانی در جریان حرفهای شما قرار نگیرند. به بچهها اطمینان بدهید که هروقت بخواهند میتوانند با هردوی شما صحبت و سؤالاتشان را مطرح کنند. مهمترین کاری که شما میتوانید در این لحظات برای آنها بکنید این است که بدانند هر دوی شما آنها را دوست دارید و دوست خواهید داشت و برای برنامههای مربوط به آنها با هم همکاری خواهید کرد و هر وقت که بخواهند میتوانند هرکدام از شما را ببینند.
فهرستی از تصمیماتی که باید بگیرید
فهرست زیر به شما کمک میکند تا همچنان که به جدایی و مشکلاتتان فکر میکنید، بچهها و مسائل مربوط به آنها را هم درنظر داشته باشید.
قوانین و تدابیری که برای زندگیتان اندیشیدهاید، چه تأثیری بر دیدارهای شما با فرزندانتان و مراقبت از آنان خواهد داشت؟
بچهها باید به دیدن کدامیک از اعضای خانواده و بستگان بروند؟
آیا بچهها هر وقت بخواهند میتوانند به والدین خود دسترسی داشته باشند؟
چه موقع بچهها میتوانند با والد دیگر خود ملاقات کنند؟
آیا تدابیری که برای زندگیتان درنظر گرفتهاید ثابت و از پیش تعیین شده هستند یا به اقتضای زمان تغییر میکنند؟
تعهدات و محدودیتهای مالیتان کدامند؟
بچهها در زمان تعطیلات مدرسه چه خواهند کرد؟
برای برگزاری جشنها و اعیاد، مانند روزهای تولد و عید، چه تدابیری اندیشیدهاید؟
والدین تا چه اندازه نزدیک هم زندگی خواهند کرد؟
برای انجام دادن کارهای خانه چه روش مؤثری درنظر گرفتهاید؟
آیا بچهها میتوانند با دوستان و بستگان در ارتباط باشند؟
کدام یک از فعالیتهای خارج از مدرسه بچهها ادامه خواهد داشت و چهکسی بر آنها نظارت میکند؟
کدام یک از والدین قصد دارد در جلسات مدرسه حضور داشته باشد؟
بچهها چگونه میتوانند ارتباط خود را با والدی که با آنان زندگی نمیکند، حفظ کنند؟
بچهها چگونه میتوانند ارتباط خود را با سایر بستگانشان حفظ کنند؟
سؤالاتی که باید برای آنها آماده باشید
در این مرحله احتمالا بچهها سؤالات زیادی از شما خواهند داشت. ما سعی کردهایم تعدادی از مهمترین این سؤالات را برای شما فهرست کنیم. دقت کنید که بچهها در هر سنی که باشند شما باید با زبان خودشان و با صبر و شکیبایی به سؤالاتشان پاسخ دهید. البته شما ممکن است پاسخ بعضی از سؤالات را ندانید یا نتوانید برای آنها توضیح دهید. این را صادقانه به آنها بگویید، احتمالا آنها درک خواهند کرد.
چه موقع میتوانم پدر/ مادر را ببینم؟
مادر، وقتی من در خانه هستم، آیا اجازه میدهید که شبها تا دیروقت بیدار بمانم، مثل زمانی که در خانه پدر هستم؟
نظر مادربزرگ در اینباره چیست؟
اگر من قول بدهم که تا آخر عمرم واقعا بچه خوبی باشم، با هم آشتی میکنید؟
پدر/ مادر چرا ما را ترک میکنید؟
آیا پول توجیبی من تغییر خواهد کرد؟
چرا شما بهخاطر اشتباهات و مشکلات خودتان میخواهید ما را عذاب بدهید؟
زمان تعطیلات آیا باز هم به مسافرت خواهیم رفت؟
وقتی قرار است از هم جدا شوید، چطور میتوانید بگویید که ما را دوست دارید؟
آیا من میتوانم انتخاب کنم که با چهکسی زندگی کنم؟
چهکسی در انجام دادن تکالیف مدرسه به من کمک میکند؟
طلاق پیشنهاد کدامیک از شما بود؟
چهکسی مقصر است؟
کارهایی که پس از گفتن خبر طلاق باید انجام دهید
در این شرایط اهمیت دانستن اینکه شما بچهها را دوست دارید دوچندان میشود. پس سعی کنید با انواع گفتار و رفتار این موضوع را به آنان نشان دهید. زمانی را برای تنها بودن با بچهها، بازی کردن یا گردش رفتن با آنها اختصاص دهید و بیشتر مراقب احساسات آنها باشید. سعی کنید به بچهها تفهیم کنید که طلاق شما قطعی است و امکانی برای بازگشت وجود ندارد. احتمال بازگشت به زندگی پدر و مادر در ذهن بچهها باعث احساس بلاتکلیفی و وضعیت احساسی نامناسبی میشود که شما با تفهیم قطعیت طلاقتان میتوانید از این احساس نامناسب جلوگیری کنید.
به خاطر داشته باشید که بههرحال شما از همسرتان جدا شدهاید و دیگر زندگی گذشته شما پایان یافته، اختلافات را کنار بگذارید و برای تربیت صحیح فرزندانتان با یکدیگر همکاری کنید. البته توجه داشته باشید که شما باید در برابر بچهها، رفتاری محترمانه اما جدی داشته باشید. رفتار صمیمانه شما با هم به امیدواری بیهوده بچهها به زندگی مجدد شما با هم میانجامد و آنها را دچار بلاتکلیفی میکند. بار ذهنی طلاق شما بر دوش بچهها سنگینی میکند. برای اینکه این بار را از دوش بچهها بردارید، به آنها تأکید کنید که هیچ نقشی در طلاق شما نداشتهاند برای نرسیدن اوضاع به چنین وضعی هیچ کاری نمیتوانسته بکنند و طلاق تصمیمی است که شما و همسرتان شخصا به آن رسیدهاید. با معلمین و اولیای مدرسه یا مهدکودک در تماس باشید. اکثر آنها با درک گرفتاری شما، خوشحال خواهند شد تا ایدهها و نظرات خود را با شما در میان بگذارند. آنها همچنین میتوانند اطلاعات خوبی در مورد رشد کودک و مسائل و مشکلات او پس از طلاق در اختیار شما بگذارند.
در اسرع وقت هر دو خانه را مرتب و آراسته کنید و سعی کنید زندگی به روال عادی برگردد. بچهها در هر سنی که باشند به قوانین مشخص برای زندگی و تربیت احتیاج دارند. سعی کنید زندگی را به روال گذشته برگردانده و این قوانین را اجرا کنید. به بچهها اجازه بدهید احساساتشان را بیان کنند و در برابر احساسات آنها نسبت به والد دیگر موضعگیری نکنید. به هیچ وجه از همسرتان بدگویی نکنید و او را بهعنوان پدر یا مادر فرزندتان محترم بشمارید. بچهها باید بدانند در هر شرایطی چگونه میتوانند به شما یا همسرتان دسترسی داشته باشند و مطمئن باشند که هر وقت بخواهند، هرچند با تأخیر، اما میتوانند پدر یا مادر خود را ببینند.
لطفا این اشتباهات را مرتکب نشوید
بدترین کاری که شما میتوانید بکنید این است که یک روز صبح که فرزند دلبندتان از خواب برمیخیزد به او بگویید پدر یا مادرش از این خانه رفته و دیگر برنمیگردد. در چنین موقعیتی کودک علاوه بر اینکه علت رفتن پدر یا مادر را نمیداند دیگر اطمینانی هم به ماندن والدی که در کنار اوست هم نمیتواند بکند؛ یعنی به لحاظ روحی امنیت ذهنی داشتن پدر و مادر، هر دو را توأمان از دست میدهد و این ضربه بزرگی به کودک وارد میکند. اشتباهات دیگری که شما باید سعی کنید مرتکب آنها نشوید اینهاست:
پرسیدن سؤال از فرزندانتان، مخصوصا درباره زندگی شخصی همسر سابقتان - لغو قرارهای ملاقات با بچهها بهگونهای که فکر کنند برای شما مهم نیستند.
برگزاری مناسبتهای ویژه و جشنهای مهم با همان سبک و آیین قدیمی، بهگونهای که غیبت یکی از والدین بیشتر به چشم بیاید.
خریدن هدایایی که میدانید همسر سابقتان را ناراحت میکند و بچهها را در وضعیت دشواری قرار میدهد.
قرار دادن همسر سابقتان در مقابل بچهها یا ابراز خصومت و دشمنی نسبت به او
استفاده از بچهها بهعنوان پیامآور و جاسوس
استفاده از بچهها بهعنوان سنگ صبور و محرم اسرار
سختگیری نسبت به دیدن پدر یا مادری که دور از فرزند زندگی میکند.
بهخاطر این چشمان معصوم
به چشمهای فرزندتان نگاه کنید. این چشمها، آن چشمهایی نیستند که شما میخواستید از او ببینید. به زندگی دو پاره شده او دقت کنید. قطعا این آن چیزی نیست که شما بخواهید برای پاره جگرتان بسازید. یکبار دیگر و با نگاهی جدید نگاه کنید؛ بهخاطر چشمان اشک بار دخترکتان؛ بهخاطر غرور جریحهدار شده پسرتان؛ بهخاطر مهری به نام «فرزند طلاق» که تا ابد بر پیشانی فرزندانتان خواهد خورد. آیا از همه ظرفیتهای اطرافتان استفاده کرده اید؟ آیا از بهترین مشاوری که میتوانستهاید به آن دسترسی داشته باشید کمک گرفتهاید؟ آیا از صمیم قلب به خدا و ائمه اطهار متوسل شدهاید؟ آیا از کمک خانوادهها استفاده کردهاید؟ یکبار دیگر نگاه کنید. شاید هنوز راهی باقی مانده باشد. شاید هنوز چراغ امیدی در این شرایط سخت روشن باشد. ایمان داشته باشید که پشت دروازههای طلاق هم زندگی آرمانی چشمانتظار شما نیست و سختیها یکباره از بین نخواهند رفت. یکبار دیگر از نو شروع کنید؛ بهخاطر این چشمان معصوم…
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼