تاثیر طلاق بر کودکان، سه تا هفت سالگی
بچه های قبل از سه سالگی مساله جدایی و طلاق را به عنوان فقط نوعی تغییر در روابط فیزیکی و مادی خودشان می بینند.
بچه های قبل از سه سالگی مساله جدایی و طلاق را به عنوان فقط نوعی تغییر در روابط فیزیکی و مادی خودشان می بینند و به همین جهت است که اگر کار خاصی در این زمینه انجام ندهیم و آنچه را که آنها داشتند ، همچنان در اختیار آن ها بگذاریم و یا از مزایا و امکانات بیشتری آنها را برخوردار کنیم ، جدایی و طلاق برای بچه های تا سه ساله فقط نبودن با پدر و مادر هست و نه نبودن پدر و مادر.
در نتیجه تاثیر کمی بر روی آنها خواهد گذاشت. البته پدر و مادری که جدا شدند و مسائل و مشکلاتی که در محیط خانواده به وجود آمده و مسائلی که در چارچوب روابط اجتماعی و فامیلی ایجاد شده است ، همه و همه تاثیر بد و منفی خودش را معمولا خواهد گذاشت.
اما مستقیما خود بچه ها قبل از سه سالگی موضوع جدایی و طلاق را با رفتن پدر و مادر به سر کار یا خرید معمولا اشتباه کرده و آن را آنقدر ها جدی نمی گیرند و در این زمینه آسیب چندانی نمی بینند.
تاثیر جدایی و طلاق والدین بر روی بچه های 3 تا 5 ساله
بچه ها بین ۳ تا ۵ سالگی ، اگر محیط فیزیکی و روابط آنها به نوعی نگه داشته شود و اگر از فرصت ها و امکانات تازه ای برخوردار شوند ، گرچه دلتنگی می کنند و با وجود آن که مایل هستند با پدر و مادر باشند و گرچه بسیار دلشان می خواهد که پدر و مادر با هم باشند ، ولی اگر تجربه ی دعوا و اختلاف گذشته را داشته باشند ، در این زمینه آن قدرها به خیال پردازی نخواهند پرداخت و در نتیجه آسیب آنها در حقیقت محدود به دگرگونی های بد و منفی ای است که در محیط خودشان می بینند.
اگر پدر یا مادر را نمی بینند اگر به خاطر آن از دیدار بقیه ی اعضای خانواده محروم شده اند ، اگر از رفت و آمدها و یا رفتن به محیط های جاذب و جالبی که آنها دوست داشتند ، محروم شده اند ، همه ی آنها آزار دهنده است ، ولی خود جدایی و طلاق ( مادام که شرایط و حالات آنها دگرگونی خاصی را پیدا نکرده باشد) ، آسیبی به آنها نمی زند ، و مسأله بیشتر جنبه ی ارتباطات فیزیکی و مادی و جغرافیایی دارد.
کودکان بین ۳ تا ۵ سالگی همچنان آرزومند هستند که پدر و مادر را کنار هم و با هم ببینند. مخصوصا اگر دوران خوب و خوشی را به خاطر می آورند ، منتظر دیدن دیگری خواهند بود و برخی اوقات در این باره ناراحتی می کنند.
ولی خود موضوع طلاق و جدایی برای آنها معنای خاصی نخواهد داشت. آنچه که آنها حس و احساس می کنند محرومیت و محدودیت هایی است که در این زمینه با آن رو به رو هستند و اگر آن را حداقل برسانیم ، آسیب کمی خواهند دید.
تاثیر جدایی و طلاق والدین بر روی بچه های ۵ تا ۷ ساله
اما برای فرزندان بین ۵ تا ۷ سالگی این موضوع کاملا فرق خواهد کرد. بچه ها در این سن و سال متوجه ی موضوع جدایی و طلاق میشوند و حتی آنها را همیشگی و دائمی می بینند.
رفتن کوتاه مدت یکی را به عنوان این که شاید هرگز نیاید ، میتوانند قیاس و تلقی کنند. ضمنا نگرانی بدتری که پیدا می کنند این است که همان گونه که پدر و مادر رفتند دیگری نیز ممکن است که ما را ترک کند و به همین علت است که وحشت از دست دادن هر دو ، برخی از اوقات شرایط و موقعیتی را که ما برای آنها ایجاد می کنیم ، بی اهمیت و بی تاثیر می کند و باید خاطر آنها را از نظر ذهنی آسوده کرد که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
مخصوصا توجه آنها را به این نکته جلب کرد که ما با هم زندگی نمی کنیم ، یا من با پدر و یا مادر تو یا همسر سابق امکان زندگی را ندارم و این بسیار متفاوت است که فرزند ما تصور کند که این موضوع به آنها ارتباطی دارد.
نکته
زمانی که پدر و مادر مطمئن شدند و تصمیم قطعی و نهایی خودشان را برای جدایی گرفتند به نظر می رسد که بهتر است هر دو با هم در حالی که فرزندان را جدا جدا می بینند ، درباره ی تصمیم خودشان با توجه به شرایط سنی بچه ها توضیحات لازم را بدهند.
دقیقا باید جمله ی جدایی و طلاق را به کار ببرند و به آنها نشان بدهند که معنای این کار این است که طور دیگر زندگی خواهند کرد. آنها را مطمئن کنند که هیچ تقصیری متوجه ی آنها نیست و به هیچ وجه این موضوع به آنها ارتباطی ندارد. روزی بوده که آنها با همه آشنا شدند و همدیگر را دوست داشتند و هم چنان با هم دوست هستند اما مانند گذشته یکدیگر را دوست ندارند و یا به دلایلی نمیتوانند با هم زندگی کنند ، اما بچه ها را همیشه دوست داشته و دوست خواهند داشت و هیچ تغییری در زندگی آنها به وجود نخواهد آمد.
اگر تغییراتی پیدا می شود که برای بچه ها به هر دلیلی جالب و جاذب است باید به آنها توجه داد و تاکید کرد. به آنها نشان بدهند که همیشه حاضر هستند با آنها صحبت کنند. به آنها و این قول و قرار را بدهند که در فرصت هایی باز با هم خواهند بود.
نکته : اما اگر فکر می کنند که طلاق آنها قطعی و نهایی است هرگز به بچه ها این امید را ندهند که ما دوباره باز خواهیم گشت و یا شاید روزی دوباره با هم باشیم . زیرا این امید واهی میتواند برای آنها پایان هر نوع (( اعتماد و امنیتی )) در ارتباط با دیگران باشد.
بنابراین در این باره حتی اگر بچه ها پیشنهادی می کنند و نظری را ابراز می کنند مشخصا باید گفته شود که هم اکنون تصمیم ما قطعی است و ما با هم زندگی نخواهیم کرد. ما از هم جدا شدیم و وعده ای را هم برای آینده به بچه ها نباید داد. بعد از این که هر کدام جدا با بچه ها صحبت کردید ، همه ی آنها را باید جمع کنید و بحث کلی را مطرح کنید.
مشروط بر این که خاطرتان آسوده باشد که یکی از آنها آن جلسه را برهم نخواهد زد و با ناراحتی ای که ابراز می کند و یا مطالبی که مطرح خواهد کرد، خاطر بچه های دیگر را مشوش نمی کند.
نکته : به بیان دیگر باید مطمئن شوید که این حرف ها جداگانه گفته شده و بعدا به صورت جمع هم تکرار شده تا این که بچه ها به عنوان رازی و سرّی بین خودشان و شما ندانند ، بلکه یک مطلب عمومی و آشکار خانوادگی بدانند.
به هر حال قرارها را باید آنها بگویید ، نه این که با آنها مشورت کنید. یعنی نمیتوانید بگویید که : (( دلت می خواد کی این جا باشی؟ یا کی اونجا؟)) . شما برایشان بازگو خواهید کرد که قرار و برنامه چنین است و به آنها می گویید و از آنها در این باره نظر نخواهید خواست.
فقط اگر آنها مطلبی دارند و یا نگرانی دارند ، برایشان رفع می کنید. اما باید بچه ها بدانند این تصمیمی است که شما هر دو با هم گرفته اید و صلاح و مصلحت آنها در این است.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼